خانه > حقوق انسانی ما > زندان و مجازات > اعدام اکرم ارزانتر در میآید | |||
اعدام اکرم ارزانتر در میآیدایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com
روز شنبه ۱۰ اکتبر (۱۹ مهر) روز جهانی مبارزه با اعدام بود. در بین ۵۸ کشوری که هنوز احکام اعدام در آنها صادر و اجرا میشود، ۹۳ درصد اعدامها فقط در پنج کشور چین، ایران، عربستان، پاکستان و آمریکا صورت میپذیرد. جمهوری اسلامی به لحاظ درصد اعدامها در رتبهی نخست جهانی است؛ به لحاظ تعداد احکام اجرا شده در دنیا دوم، اما از نظر اعدام کودکان در رتبهی نخست قرار دارد. فعالان حقوق بشر مجازات مرگ را خلاف حقوق انسانی میدانند و معتقدند این مجازات باید لغو شود. خانم رؤیا کاشفی از فعالان حقوق بشر و مسئول کمیتهی حقوق بشر انجمن پژوهشگران ایران، بسیاری از اعدامها از جمله اعدام کودکان در ایران را ناشی از گُنگ بودن و غیر شفاف بودن قوانین جزایی در جمهوری اسلامی میداند. بویژه به موارد تردیدبرانگیز احکام اعدام دو متهم اشاره میکند که قرار بود یکشنبه اعدام شوند:
در مرحلهی اول باید به ریشه قوانین در جمهوری اسلامی نگاه کرد که به قوانین شرع و اسلام برمیگردد. بر اساس همین قوانین، دختر ۹ ساله (۹ سال قمری، یعنی هشت سال و خردهای خورشیدی) و پسر ۱۵ سالهی قمری (یعنی ۱۴ سال و نیمه) میشود به عنوان یک فرد بزرگسال مورد محاکمه قرار بگیرد و حتی حکم اعدام برایشان صادر بشود. این کمی خندهدار است. برای اینکه همان دختر هشت سال و نیمه که میتواند محکوم به اعدام شود، تا سن ۱۸ سالگی حق داشتن تصدیق رانندگی ندارد و تا ۱۳ سالگی به او اجازه ازدواج نمیدهند. از همین جا این مسائل گُنگ و ناشفاف در قوانین جمهوری اسلامی پیدا میشود تا به قوانین قصاص و اعدام میرسد. خیلی از مواد قانون مجازات اسلامی گُنگ است که به دلیل همین گُنگ بودن، گیجی در اجرای قوانین هم به وجود میآید. به این ترتیب همین گُنگ بودن تعریف دقیق کودک در قوانین جمهوری اسلامی، که شما به آن اشاره کردید، حکومت اسلامی را در برابر نقض کنوانسیون حقوق کودک قرار نمیدهد که خودش آن را امضا کرده است؟ جمهوری اسلامی امضاکنندهی چندین کنوانسیون هست و بر اساس قوانین بینالمللی، ایران متعهد است به اجرای دیگر کنوانسیونهایی هم که پیش از پیدایش این نظام، ایران امضاکنندهاش بوده است. کنوانسیون کودک در سال ۹۴ به وسیلهی جمهوری اسلامی امضاء شده و یکی از اعضای فعال این کمیسیون برای اجرای کنوانسیون کودک است و بر اساس آن موظف است که تعریف دقیقی ازاین که «کودک کیست» داشته باشد و متأسفانه همان طور که گفتم، این گُنگی در قوانین از سن هشت سال و نیمه برای دختر به وجود میآید. بنابراین تعریف مشخصی از کودک نیست. بر اساس همین گنگی در قوانین و پایبند نبودن به تعهدات بینالمللی در چند سال گذشته ۴۱ کودک حکم اعدام گرفتهاند و حکم اعدام اجرا شده است؛ که از این ۴۱ اعدامی که نوجوان و کودک بودند، در زمان اجرای حکم ۱۲ نفرشان زیر ۱۸ سال داشتند. یعنی به خاطر فشاری روی جمهوری اسلامی بوده، با اینکه حکم اعدام را زیر ۱۸ سال صادر میکرده، این بچهها را در زندان تحت شرایط بسیار سختی نگه میداشته تا موقعی که اینها ۱۸ سالشان بشود که بعد حکم اعدام را در رابطه با اینها به اجرا بگذارد. با این همه، ۱۲ نفر از این ۴۱ کودک اعدامی زیر ۱۸ سال بودهاند که جرمشان مربوط به جرایم زیر ۱۸ سال بوده و همه نیز به قصاص برمیگردد. دختر و پسر بودنشان نیز فرقی ندارد. میان این ۱۲ نفر، هم دختر زیر ۱۸ سال اعدام شده است و هم پسر.
اما بهنود شجاعی داستان دیگری دارد. جوانی که در سن زیر ۱۸ سالگی متهم به قتل شده، یکشنبه برای چهارمین بار پای چوبه دار میرود و برای هفتمین بار حکم اعدام به او ابلاغ شده است. قرار بود از نیمهشب شنبه فعالان حمایت از حقوق کودک، فعالان حقوق زنان، دانشجویان و مردم با گرد آمدن در مقابل زندان اوین از این حکم اعدام دوباره جلوگیری کنند. خانم کاشفی، امیدوارید که این بار هم حکم اعدام بهنود شجاعی اجرا نشود؟ امیدوارم که مثل دفعات قبل هم بشود این حکم اعدام را متوقف کرد. ولی مشکل سر پروندهی بهنود و دیگر پروندههای مشابه، مشکل قضایی است. نحوهی رسیدگی به پروندهی بهنود، در زمانی که بهنود محاکمه میشده، زیر علامت سؤال است و ایرادهای فراوانی به نحوهی اجرای محاکمهی بهنود گرفته شده است. به این معنا اصل حکم قصاصی که برای بهنود صادر شده، زیر سؤال است و تمام تلاشی که وکلای بهنود دارند میکنند، این است که این پرونده تجدید نظر شود؛ دوباره رسیدگی شود و حکم درستی این بار صادر شود. برای اینکه در اصل پزشک قانونی مشخص نکرده که بهنود مجرم بوده است؛ آیا ضربهای که بهنود در دفاع از خودش زده است، موجب قتل شده یا که نه؟ اینها همه نکات گُنگ پروندهی بهنود است. نکتهی دیگری هم که هست، این که در تلاشی که تعدادی از هنرمندان ما کرده بودند، سال پیش خانوادهی امید (جوانی که قربانی این داستان است) به صورت شفاهی بهنود را مورد بخشش قرار میدهند. ولی بعد این را پس میگیرند و حالا بحث شرعی هم به وجود آمده که آیا وقتی که فردی مورد بخشش قرار میگیرد، آیا میشود این بخشش را پس گرفت یا نه؟ بنابراین در رابطه با بهنود دو نکته دارد دنبال میشود. یکی بحث شرعی است. چون به هر حال ریشهی قوانین ما، امروز در ایران، در شرع اسلام است. دیگری نیز بحث حقوقی است که نحوهی رسیدگی به پرونده بهنود بوده است. اکرم مهدوی اما یکی دیگر از کسانی که در آستانهی اعدام قرار دارد، اکرم مهدوی است که فعالان حقوق زنان به او عنوان «قربانی قوانین زنستیز در جمهوری اسلامی» را دادهاند. به نظر شما آیا در اینجا هم با قوانین گُنگ و غیر شفاف روبهروهستیم؟ اکرم مهدوی در سن خیلی کم به وسیلهی خانوادهاش به مردی که ۶۳ ساله بوده، شوهر داده میشود. این دختر جوان مجبور به یک زندگی پُر از خشونت و همراه با نارضایتی میشود. به هر حال این طور گفته شده است که او با کسی که همدستش بوده، این فرد یعنی آقای یوسفی را به قتل میرسانند. بنابراین هم اکرم و هم آن شریک جرم، بهنام زارعی، هر دو محکوم به قصاص شدهاند. نکتهی عجیبی که در رابطه با پروندهی اکرم هست و خانم مینا جعفری وکیلشان نیز جمعهشب مطرح کردهاند، این بوده که خانوادهای که میخواهد فردی را قصاص کند، باید نصف دیهی قاتل را به خانوادهی او بپردازد. در این پرونده چون دو مجرم هست، این نصف دیه تقسیم به دو میشود. یعنی باید دو نصف پرداخته شود. چون اکرم زن است و بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ارزش زن نصف مرد است، نصفِ نصف دیه میشود و خانوادهی مقتول تصمیم گرفته بودند که به هر حال یک فرد باید قصاص بشود و باید جوابگو باشد و از آن جایی که از لحاظ مالی برایشان راحتتر است که اکرم قصاص بشود، به دلیل زن بودن و پایین بودن ارزش جانش، ایشان قصاص شود. خوشبختانه با تلاشی که خانم جعفری و دیگر فعالان کردهاند، یکی از افراد خانوادهی آقای یوسفی قبول کرده است که اکرم را ببخشد و به این معنا به دفتر رسمی رفتند و بخشودگی ایشان ثبت شده است. در قصاص تمام وارثین باید رضایت به قصاص بدهند. اگر یک فردی از آنها نپذیرد که آن مجرم قصاص شود، باید این را ببرد ثبت قانونی کند. همین طور که شنبه این اتفاق افتاد. آن وقت حکم اعدام متوقف میشود. من خوشحالم که حکم اکرم به این معنا حداقل یکشنبه اجرا نمیشود. ولی خطر اعدامش همچنان پابرجاست. به این معنا که اگر دیگر افراد خانواده به عنوان قصاص در اعدام اکرم پافشاری بکنند، آن نصفِ نصف دیه را باید ببرند به حسابی واریز کنند. آن پول به خانوادهی اکرم پرداخت شود که در این صورت اکرم اعدام میشود. بنابراین الان تلاش بر این است که طلب بخشودگی از دیگر اعضای خانوادهی یوسفی شود؛ آنها هم ببخشند و به هر حال اکرم مجازات خودش را به صورت زندانی بودن به پایان برساند و نه با حکم اعدام که به هیچ عنوانی قابل توجیه و قبول نیست. در همین بار: • «برای خانوادهی اکرم مهم نیست که او اعدام شود» • بهنود شجاعی اعدام شد |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
این که درست نیست الکی هر کسی رو اعدام کرد فرق می کنه با اینکه بگیم اصلا نباید اعدام داشته باشیم و اون هم باز فرق می کنه با فوانین ایران برای اعدام که اصلا معلوم نیست بر اساس چی هست. یکی مثل صدام حسین باید حتمااعدام می شد مثلا. این که بگیم اعدام ممنوعه خیلی مسخره است. مثل این می مونه که مثلا بگیم جنگ ممنوعه. نباید به نظر من از چاله در اومد و افتاد توی چاه.
-- بی نام ، Oct 11, 2009مرسی همگی...
اجرای قوانین جاهلیت که در آن بستگان مقتول مجازات قتل را مشخص میکنند. همانطور که 2۰۰۰ ساله پیش در قبایل عرب اجرا میشد. نماد عجز حکومت مبتنی بر ایدئولوژی، و بد تر از آن مذهب، در اداره جامعه در قرن ۲۱.
-- sam ، Oct 11, 2009Agaye bi nam. Man hamishe nazarate shoma ra ba alagheye khassi mikhanam. wali inke hokme edam maskhare hastesh ro motaasefane kheli dardnaak midanam. Agar ma bekhahim sonnate khoshoonat wa edam ra pish bebarim ke pas che farghi ba in regime dictator darim.Dar zemn jang ham yeki az balaha wa fajaya wa badbakhtiye ma iraniha boode. motaasefam.
-- azadi ، Oct 12, 2009در صفحه اصلی رادیو زمانه زیر عنوان " ازدست ندهید" عنوان مطلب را "گفت و گو با وکیل بهنود شجاعی" ذکر کرده اید اما درمتن این گفت و گو چنین چیزی به نظر نمی رسد
-- ramin ، Oct 12, 2009به نظر آگاهان امنیت قضایی در ایران متکی به شاخص های روشن قانونی نیست بلکه به میل مقامات قضایی و دولتی وابسته است. محاکمة عادلانه و روشن با حضور وکیل مدافع و عدم تهدید متهم و وکیل او که از پایه ای ترین حقوق بشر است، در ایران هنوز برسمیت شناخته نشده است. بازداشت وکیل متهم نمونه ای از این روش است . وکیل یک زندانی مخالف حکومت به زندان انداخته میشود و فرصت دفاع از موکلش را نمیگیرد. مطمئناً نمیتواند اتفاقی باشد که همة این وکلا در زمان انجام وظیفه ناگهان مجرم شده باشند.
اجرای حکم اعدام، اجرای صوری اعدام یا شایعة خبر اعدام هنوز یکی از ابزارهای مسئولین سیاسی ایران برای ایجاد رعب در میان مخالفین است. در تمام کشورهایی که به حقوق بشر بدون هیچ پیشوند و پسوندی اعتقاد دارند و بدون هیچ اگر و امایی آنرا رعایت میکنند، مجازات اعدام دیگر اجرا نمیشود. حتی در روسیه، از ده سال پیش کسی اعدام نشده است .
حذف اعدام؛ چرا؟
گروههای مخالف حکم اعدام می گویند هدف حذف مجازات اعدام در این کشورها نه پاداش دادن به قاتل است نه تشویق کردن افراد به قتل. بلکه قانونگذار با تأیید و موافقت جامعه و بنا به ملاحظات و برآوردهای زیر، اعدام را از لیست مجازاتها حذف کرده است:
- مجازات اعدام نقض یکی از حقوق اساسی بشر، یعنی حق حیات است؛
- اعدام کارکرد مجازات ندارد، چون فرصت درس گرفتن از مجازات و برگشتن مجدد به جامعه را از مجرم سلب می کند؛
- مجازات دهنده، یعنی قانونگذار و مجریان آن را قاتل نشان میدهد و در جامعه ایجاد رعب و خشونت میکند و کارکرد عمل را از مجازات به نمایش تغییر میدهد؛
- غیر قابل جبران است. اگر بعدا" معلوم شود که مجرم بیگناه بوده، قانونگذار دیگر قادر به جبران آن نیست؛
- هیچ پژوهشی تا به حال انجام نشده که نشان دهد مجازات اعدام از تکرار و گسترش و ازدیاد جرم پیشگیری میکند.
-- سیاوش پرند ، Oct 12, 2009به نظر من اعدام بايستي در همه كشورها لغو گردد حتي جنايتكارترين انسانها نيز نبايد اعدام شوند مثلا در ايران حتي خامنه اي هم نبايد اعدام شود بلكه محاكمه و به زندان محكوم شود .با اينكار ما ميتوانيم نه تنهااز افزايش خشونت جلوگيري كنيم بلكه جامعه اي مهربان و منطقي بيافرينيم. محمد علي
-- بدون نام ، Oct 13, 2009چرا اعدام، حتی برای صدام حسین که خیلی از هم وطنان در زمان حکومتش چه در جبهه ها وچه در اسارتش به شهادت رسیدند ایا با اعدام او عزیزان ما زنده شدند ویا اینکه در جای جای کشورهای عربی برای سالگرد او عزاداری میکنند باید از جائی شروع کرد از همین لحظه
-- بانوی ایرانی ، Oct 13, 2009