خانه > حقوق انسانی ما > حقوق بشر در ایران > عزتالله انتظامی: گفتند ما بیخودی این کار را کردهایم | |||
عزتالله انتظامی: گفتند ما بیخودی این کار را کردهایممریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.com
وضعیت حقوق بشر در ایران در تمام حوزههای زندگی فردی و اجتماعی مردم، موضوع بحثهای نگرانکنندهای است که هر روزه جریان دارد. کانون مدافعان حقوق بشر در ایران در حالی در این عرصه فعالیت میکند که رییس این کانون، خانم شیرین عبادی، به علت تهمت و افترای خبرگزاری رسمی کشور، ایرنا، علیه خود و خانوادهاش به قوه قضاییه شکایت برده است. در این زمینه با آقای عبدالفتاح سلطانی، سخنگوی کانون و یکی از سه وکیل خانم عبادی در این پرونده گفت و گو کردم.
آقای سلطانی، چه کسانی از خانم عبادی در این پرونده دفاع میکنند؟ من، آقای دادخواه و خانم مهناز پراکند، فعلاً ما سه نفر دنبال این پرونده هستیم. موضوع شکایت خانم عبادی دقیقاً چیست؟ دو تا اتهام مطرح شده است. یکی نشر اکاذیب، یعنی منتشر کردن سخنان دروغ علیه کسی، که به تعبیر قانون میشود نشر اکاذیب؛ و یکی هم افترا و حرفهایی که علیه خانم عبادی و دختر ایشان زدند. مثلاً گفتند اینها وابسته به خارجی هستند و یک سری تهمتهایی که زدند. فقط این توضیح را بدهم که خود بهایی بودن جرم نیست و تهمت نیست. به هرحال آن هم اعتقاد است ولی چیزهایی که علیه خانم عبادی و دختر ایشان مطرح شده، تهمتهایی است که میشود افترا. از نظر حقوقی این شکایت الان در چه مرحلهای است؟ شکایت در دادسرای کارکنان دولت مطرح شده و الان به شعبهی ۱۲ بازپرسی ارجاع شده. ولی هنوز نمیدانیم که چه اقدامی کردند. چون تازه مطرح شده است؛ باید پیگیری بکنیم ببینیم که قضیه به کجا رسیده و چه کارهایی کردند.
خبر بدرفتاری و اعزام بدون دلیل رییس سابق سازمان دفاع از حقوق زندانیان، آقای عماالدین باقی به بند انفرادی آن هم در آخرین روزهای سپری شدن محکومیت ایشان، موضوع گفت و گوی دیگر من با آقای صالح نیکبخت، یکی از وکلای مدافع ایشان است. آقای نیکبخت، خانم آقای باقی میگفتند که وضعیت جسمی و سلامتی ایشان خیلی خطرناک است. شما از این موضوع اطلاعی دارید؟ من مدتی است بهطور مشخص از آقای باقی اطلاع ندارم. ولی با توجه به اینکه ایشان در حال حاضر دوران محکومیت را میگذراند و باید او را به بند عمومی زندان و جایی برد که در آن زندانی بتواند با آسایش دوران محکومیت را طی بکند. بنابراین انتقال ایشان به انفرادی و نگهداری ایشان در جاهای ایزوله، همانطوری که سابقه دارد، برای سلامتی ایشان خطرآفرین است. ایشان در حال حاضر به علت همین مشکلاتی که در محلهای پردغدغه و پراسترس برایشان ایجاد شده، دچار ناراحتیهای سابق شدهاند. آقای نیکبخت، ۱۰ روز پیش از این که آقای باقی به بند انفرادی منتقل شوند، خانم ایشان گفتند که آقای باقی اعلام کردند که به خاطر این رفتار غیرقانونی که با وی میشود، در دادگاه شرکت نخواهند کرد. آیا این دادگاه تشکیل میشود و شما شرکت میکنید؟ من هم این موضوع را از خانوادهی ایشان شنیدم. ولیکن وظیفهی ما وکلا این است که در دادگاه حاضر بشویم و از ایشان دفاع بکنیم. من و سایر وکلا در دادگاه حاضر خواهیم شد و دلیل ما این است که اتهامی که به وی زدند، یک اتهام ناروا است؛ زیرا آقای باقی اسناد محرمانهای در اختیار ندارد که به اتهام افشای آن اسناد محرمانه او را محاکمه کنند.
از سوی دیگر در حالی که هر از گاه جامعهی حقوق بشری ایران و جهان را تحت تاثیر قرار میدهد، مسالهی اعدام جوانانی است که در سن طفولیت مرتکب قتل شدهاند. آخرین خبر در این زمینه، حوالی ساعت ۹ شب سهشنبه به وقت تهران، توسط آقای محمد مصطفایی، وکیل یکی از این نوجوانان به اطلاع جامعهی مطبوعاتی رسید و تلاشها برای نجات جان او آغاز شد. در حالی که در ساعات اولیهی روز، خبر از توقف حکم اعدام بود، متاسفانه در ساعات میانی روز به مرگ سپرده شد. اما آقای مصطفایی موکلین دیگری در همین وضعیت دارد. از جمله بهنود شجاعی که برای او نیز حکم اعدام صادر شده است. در ارتباط با تلاش فعالان حقوق بشر و حقوق کودک برای نجات جان این نوجوان؛ سه تن از سینماگران سرشناس ایرانی، یعنی آقای عزتالله انتظامی، آقای پرویز پرستویی و آقای کیومرث پوراحمد اقدام به افتتاح حسابی برای جمعآوری دیه به خانواده مقتول کردند. ولی با واکنشی مواجه شدند که در این گزارش و در گفت و گوی من با آقای مصطفایی و آقای عزتالله انتظامی میخوانید. آقای مصطفایی در مورد دیگر موکلین خود میگوید: در حال حاضر بهنام زارع، بهنود شجاعی، محمد فدایی، امیر عبدالهی و رضا حجازی، پنج نفر از موکلان من هستند که هر آن احتمال دارد که حکم قصاص مرگ نسبت به اینها اجرا بشود. در مورد جمع کردن دیه برای خانواده بهنود شجاعی مشکلی پیش آمده بود؟ امروز من یک خبر خیلی ناگواری را شنیدم که در پروندهی بهنود شجاعی جناب آقای عزتالله انتظامی و آقای پرویز پرستویی و آقای پوراحمد، برای اینکه بتوانند رضایت اولیای دم را جلب بکنند، مداخله کردند. اولیای دم هم راضی شدند که گذشت بکنند. اولیای دم تقاضای مبلغی پول کرده بودند. این سه نفر یک حساب مشترک باز کردند و از مردم خواستند که برای نجات این پسر کمک بکنند و یک فراخوانی دادند. متأسفانه من امروز شنیدم که دادسرای عمومی جنایی و آقای شاملو این سه نفر را به دلیل باز کردن این حساب و حمایت از یک قاتل جانی احضار کرده است.
خود آقای عزتالله انتظامی، هنرمند سرشناس سینمای ایران نیز در این زمینه میگوید: بازپرس گفته که اینها راضی نبودند و ما بیخودی اینکار را کردیم. همچنین گفتند که حساب را مسدود خواهند کرد. اما آنجا که برویم، مطالبی داریم که به آنها خواهیم گفت. خواهیم گفت که ما سرخود این کار را نکردیم، ما رفتیم آنجا (خانواده مقتول) موافقت کردند و قرار شد که یک مبلغ سنگینی را دیه بگیرند. ما هم یک چنین کاری کردیم که یک کسی را از مرگ نجات بدهیم و به نظر من هیچ جای کار ما، غیرقانونی نیست. شما در کجا این موافقت را از ایشان گرفتید؟ آقای پرستویی و من و آقای پوراحمد رفتیم منزل آنها و آنها موافقت کردند که این کار را ما انجام بدهیم و ما این کار را کردیم. آنها گفتند که ما او را میبخشیم و در قبال آن یک دیهای میخواهیم. ما هم قضیه را دنبال کردیم و حسابی باز کردیم. مردم هم پولی را در این حساب ریختند. مقدارش البته زیاد نیست. ما تصمیم داشتیم که بقیهی آن را هم یکجوری فراهم کنیم و به آنها بدهیم و اینها موافقتشان را اعلام کنند. چون باید حتماً پدر رضایت بدهد. آن شبی که من با آنها صحبت میکردم، موافقت کردند. ما چند نفر بودیم که به آنجا رفتیم؛ آقای پرستویی، من و آقای امیرشهاب رضویان. یک آقای روحانی هم بود که دایی خانم بود، ایشان هم بودند، شوهرشان هم بودند و تا تقریبا سه بعد از نیمهشب آنجا بودیم و موافقت کردند و ما هم اقدامی کردیم که یک پولی جمع کنیم، بدهیم که آن پسر اعدام نشود. من نه اطلاعات قضایی دارم و نه میدانم چه بگویم. این عین واقعیتی است که بر ما گذشته است. اما نابسامانی فقط در صدور این احکام نیست. امروز در زندان اصفهان دو محکوم، به جرم تجاوز به عنف، اعدام شدهاند. نکتهی تاثرانگیز این است که در مورد یکی از آنها، شاکی در آخرین لحظات آماده رضایت و گذشت بوده است؛ اما این تقاضا مورد رسیدگی واقع نشده و متهم اعدام شده است. با آقای سلیمی، وکیل فرد اعدام شده، گفت و گویی کردم: بله شاکی آمده بود اعلام رضایت بکند، ولی نپذیرفتند. جرم متهم تجاوز به عنف بود. یعنی شاکی مدعی شد که شکایت او دروغ بوده یا اینکه میخواست شکایتش را پس بگیرد؟ اینطور که خودش میگفت حاضر شده بود بگوید که شکایت من مبنی بر اشتباه بوده است. چرا پذیرفته نشد؟ زمان آن هم البته گذشته بود. از طرفی هم، مقررات مربوط به تجاوز به عنف، رضایت را آن چنان موثر نمیدانند. درواقع اینها میگویند که این یک حد است و حق الله است. حالا شاکی از حق خودش گذشته، اما آن حدش باید جاری بشود؛ یعنی باید اجرا بشود. در همین رابطه: • شکایت جدید از انتظامی، پرستویی و پوراحمد • احضار انتظامی، پرستویی و پوراحمد به دادگاه • شکایت شیرین عبادی از ایرنا |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Ba arzeh salam va ba drodeh faravan be in Vokalaeh Shojah va Honarmandaneh Motaahed. Omidvaram Agayeh Entezami zareii az mavazeh khod agab neshini nakonand, ...
-- بدون نام ، Aug 21, 2008It is a wretched day for any nation when in that nation acts of charity are considered as suspicious or marked as criminal, deserving of being examined by a judge in a court of law. From this day onward, people in Iran will have to be very brave, prepared to be marked as criminals, before they may venture on helping a fellow human being, even one who is on the verge of annihilation. We are humans by virtue of feeling empathy for our fellow human beings when seeing them in need, and this most fundamental human impulse seems now to have formally been outlawed in Iran. Wither has gone Islamic charity in the Islamic Republic of Iran?
I take this opportunity and salute Mr Ezzatollah Entezami, Mr Kiumars Pourahmad and Mr Parviz Parastooi for reminding us that the pulse of the human decency still beats in Iran and that we have not become an atomized nation, consisting of heartless individuals, insensitive to the sufferings of our fellow human beings.
BF
-- BF ، Aug 23, 2008