خانه > خبر اول > ایران > نامه جامعه جهانی بهائی به دادستان ایران | |||
نامه جامعه جهانی بهائی به دادستان ایرانجامعه جهانی بهائی از مقامهای قضائی ایران خواست که در محاکمه قریبالوقوع هفت رهبر بهائی «انصاف» را رعایت کنند. این نامه ۱۴ اسفند ماه و در شش صفحه خطاب به قربانعلی درینجفآبادی دادستان کل کشور نوشته شده و نسخهای از آن نیز برای نمایندگى دائمى ایران در سازمان ملل متحد ارسال شده است. در این نامه آمده است: «ادامه آزار بهائیان توسط حکومت ایران مآلاً وضعیت جامعه ایران را در تمامیت آن تحت تأثیر قرار خواهد داد.» به گزارش سرویس خبری جامعه جهانی بهائی، در این نامه اظهار امیدواری شده است که مقامهای قضایی در محاکمه هفت بهائی زندانی «به خاطر حرمت اسلام و شرافت مردم آن سرزمین، در قضاوت خود انصاف را رعایت» کنند. این نامه پس از آنکه درینجفآبادی در اظهاراتی اتهاماتی متوجه تشکیلات بهائیت در ایران کرد، منتشر میشود. دادستان کل کشور گفته بود که ایران به تشکیلات بهائیت اجازه فعالیت به «نفع کشورهای بیگانه» را نخواهد داد و از نظر مقامهای جمهوری اسلامی کلیه فعالیتهای «این تشکیلات غیرقانونی» است. در این نامه اظهار امیدواری شده است که مقامهای قضایی در محاکمه هفت بهائی زندانی «به خاطر حرمت اسلام و شرافت مردم آن سرزمین، در قضاوت خود انصاف را رعایت» کنند
در نامه جامعه جهانى بهائى آمده است که فشارهای مقامهای جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر بر جامعه ۳۰۰ هزار نفری بهائیان در ایران افزایش یافته است که هدفی جز «ریشه کن کردن» این جامعه دینی ندارد. در این نامه از مقامهای جمهوری اسلامی پرسیده شده است که آیا به اتهاماتی که متوجه جامعه بهائیان ایران میکنند، «باور دارند؟» هفت عضو هیئت اداره کننده امور بهائیان در ایران نزدیک به ۱۰ ماه است در زندان به سر میبرند. به جز خانم ثابت که ۵ مارس ۲۰۰۸ در مشهد بازداشت شد، بقیه این افراد ۱۴ مه ۲۰۰۸ در منازل خودشان در تهران دستگیر شدند. مقامهای قضایی ایران اعلام کردهاند که این افراد به اتهام «جاسوسی به نفع اسرائیل و توهین به مقدسات» به زودی محاکمه میشوند. نهادها و سازمانهای بینالمللی حقوق بشر با صدور بیانیههایی این اتهامات به هفت تن از بهائیان ایران را «رد کرده» و خواستار آزادی فوری آنها شدهاند.
در همین رابطه: • «ایران خدمتگزار جامعه بهائیان است» |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
بعنوان یک بهایی، وجودم از خواندن نامه سرگشاده مرکز جهانی بهایی به حکومت ایران(دری نجف آبادی) لبریز از اطمینان شد.
-- بدون نام ، Mar 7, 2009خواندن این نامه را به کلیه سیاستمداران ایرانی توصیه می کنم از لحاظ علم دیپلماسی این نامه حاوی روشی نوین در مکاتبات جهانی است که می تواند مبنایی برای سیاست بر اساس حقیقت باشد.به ویژه به سیاستمداران کشور خودمان
-- ldim ، Mar 7, 2009با درود
-- Mohamed Réza ، Mar 8, 2009هموطنان عزیز،به هر وسیله ای که می توانیم از حقوق هموطنان بهایی همانند حقوق تمام انسان های دیگر دفاع نماییم.تجاوز به حق یک انسان،تجاوز
به حق تمامی بشریت است.اگر بخواهیم از بعضی از حق ها دفاع کنیم و از بعضی دیگر صرف نظر کنیم،از تمامی حق ها(حقوق)صرف نظر کرده ایم، زیرا که تمام حقوق انسان، از حقوق ذاتی انسان نشأط می گیرند که اینها هستند:حق رهبری خود،حق دوستی، حق پیشرفت تا بینهایت،حق ترمیم و جبران؛ بعنوان مثال حق انسانی آزادی که به حق ذاتی خود رهبری متصل است،در صورت حذف،به حق دوستی ضربه می زند چون بجای رابطهٌ دوستانه
بر اساس تبادل فضیلتها،می بایستی رابطهٌ غیر دوستانه بر اساس رابطهٌ قوا ایجاد کرد،همین طور با حق پیشرفت که بر اساس بهره وری آزاد از استعداهای ششگانه(استعداد فرا گیری،استعداد خلاقیت،استعداد انس اجتماعی،استعداد هنری،استعداد مدیریت،استعداد اقتصادی تنظیم امور و وقت)است در تضاد قرار می گیرد و همین طور با حق ترمیم و جبران ناسازگار میشود زیرا اگر آزاد نباشیم مسئول نیستیم تا احتیاج به جبران باشد. در اینجا می خواهم نشان دهم که برای درک صحیح حقوق احتیاج به نظیر اینگونه تمرینات فکری داریم.آقای جمال زاده، نویسندهٌ بزرگ ایرانی جنایتی را که به چشم خود در جوانی و در دوره حاکمیت قاجار دیده بود باین صورت شرح می دهد:روزی در جوانی به شهر رفتم دیدم که شخص بهائی ای را دارند آتش می زنند و عده ای از جهات گوناگون دوان دوان سعی در فراهم آوردن نفت دارند تا بر روی این شخص بریزند و از سوزاندن این شخص از چشم آنها ملحد صواب ببرند؛ من با دیدن این صحنه تصمیم گرفتم از این کشور خارج شوم.
سپاسگزارمحمدرضاراعی
با سلام
-- ALI ، Mar 9, 2009با توجه به اینکه بهاییان تبلیغ بهاییت را از وظایف دینی خود میدانند و همچنین به راحتی به اسراییل که دشمن قسم خورده مسلمان است سفر میکنند و ان را زیارت مینامند و اعمال صهیونیستها را در جنایات غزه تایید میکنند چرا باید انها را ازاد گذاشت.انها در طول ١٦٤ سال بهایی یک بار هم جنایات اسراییل را رد نکردند و رفت وامد به اسراییل را ادامه میدهند.
ای جامع جمیع کمالات انسانی(شعار بهایان که ما جامع جمیع کمالات انسانی هستیم) ایا مردم غزه انسان نیستند.من در این جامعه به جز خود برتر بینی که از خصوصیات صهیونیزم
میباشد چیزی ندیدم.
دوست عزیز
-- پویا ، Mar 9, 2009به عنوان یک انسان کشتار مردم بیگناه در غزه را محکوم میکنم.روش بهائیان در دفاع حقوق بشر موضعی نیست برای بهائیان فرقی نمی کند که چه کسی مورد ظلم ستم قرار گیرد زیرا ستم در هر جا و بر هر که اتفاق افتد محکوم است برای همین نیازی به بیانیه ندارد علاج چنین مشاکلی ریشه کن کردن تعصب از قلب و ذهن است.
گمان میکنم که نظر شما نه از سر انصاف بلکه با همان کینه ای نوشته شده است که نقض حقوق بشر را با اسامی مختلف توجیه می کند و به رسمیت می شناسد
از آن جا که رعایت حقوق بشر در همه جا و در همه زمان لازم است.سوالی از شما دارم و ان این است که حکومت جمهوری اسلامی چرا جنایاتی را که روسیه علیه مسلمانان چچن و چین علیه مسلمانان سین کیانگ انجام می دهد محکوم نمیکند؟در حالیکه این جنایات در بعضی موارد به مراتب بارها وحشیانه تر از آن بوده که در کجای دیگر اتفاق افتاده است .ضمنا احتمالا شما از اتفاقاتی که به نام اسلام در دارفور علیه مسیحیان اتفاق می افتد بی خبریدو از حمایت های ایران از حکومت سودان اطلاعی ندارید .
سوال دوم آن که نیت واقعی از حمایت تبعیض آمیز از گروه سنی مذهب حماس در غزه توسط دولتی شیعه در ایران چیست.خوشحال میشوم که در پیشگاه وجدان آزاد اندیش ملت ایران به سوالات فوق پاسخ دهید.
آقای علی،صحبت ا ز حقوق انسان است ،اسلام از سلم میآید یعنی صلح ،انسان از انس می آید یعنی انس گیرنده. شما بمانند تمام کسانی که عکس العملی نظر می دهند، بجای اینکه بر توان انسانی خود بر اساس استعداد های درونی انسان، اینهمانی با فراخنای وسیع واقعیت بیابی و قالبهای نظری را بشکافی و آن نظری را پیدا کنی که با ذات صلح طلب و دوستی جوی خودت می خوند، به حوادث بیرون خیره شده ای و چون همه اش خون می بینی و جنایت و خیانت و توطئه، وحشت وجودت پاک و کریمت را (که خود را می بایستی در شادی صلح انسانیت گذشت تواضع حق مداری عرفان،قوی یابد) آلوده به کینه و نفرت ساخته و جبارگونه نظر به حذف و فراموش کردن و یا بی تفاوتی می دهی . اگر ما بر جایگه صلح بایستم و جنایتکاران پرخاشگر و زورگو را به صلح دعوت کنیم و از آنها بخواهیم که خلع سلاح شوند و در عین حال با آنان با مدار بر خورد کنیم، افکارعمومی را سریعتر به عدالت طلبی جلب نمی کنیم؟ تمام جنایت کاران از جمله دولتهای اسرائیل و ایران و آمریکا و روسیه و غیره، از نظر شما استقبال می کنند و
-- Mohamed Réza ، Mar 9, 2009با چنین نظراتی مدار بستهٌ خشونت ایجاد می کنند و چون احتیاج به جنگ و خشونت دارند دنبال توجیهی برای آنند و امثال شما این بهانه را بدستشان می دهند،و در میدان زورگویی برنده همیشه با پر زورتر است. در میدان حقمداری پیروزی با انسان افشاگر(که قدرت وحشت زده آن را سانسور می کند)
، دوستگرا، خلاق و فصل مشترک نیاب با قدرت، است. اگر شما فکرمی کنید که بهاییان از حقوق دیگران دفاع نمیکنند، شما چرا با اشاره به این ضعف، راه حل را در دفاع از حق آنها و دعوت آنها به دفاع از حق انسانی دیگران فرا نخواندید. اگر شما به این مسئله توجه میکردید که حقوق انسان بهمدیگر متصل اند و نمی توان آنها را از هم جدا کرد ،پس باید ضعفها را بتدریج بر طرف نمود تا روزی بلاخره بتوان جهانی حقوقمدار داشت،رویهٌ دیگری برمیگزیدید. علی بزرگ با درک حقوقمدار بود که زمانی که خلخالی را از پای یک زن یهودی بزور ربودند،گفت اگر از خجالت مردم بر من خرده مگیرید. در حال حاضر نیز در جهان جامعه هایی که به حقوق انسان نزدیک ترند، امن تر نیز هستند و خود جامعه زورگویان را بطور نسبی خلع سلاح کرده.خوشبختانه هویت کامل خود را ذکر نکرده بودید و من توانستم بدون اینکه ضربه ای به شخصیت اجتماعی شما بزنم ،نظرم را مطرح سازم و از رادیو زمانه انتظار دارم که بحثهای مربوط به حقوق انسان را باز نگه دارد
سپاسگزار محمدرضاراعی