خانه > انديشه زمانه > اندیشه سیاسی > خامنهای و احمدینژاد: جنایت علیه بشریت | |||
خامنهای و احمدینژاد: جنایت علیه بشریتاکبر گنجی۱- حملهی نظامی و تحریم اقتصادی: من همیشه گفته و نوشتهام که مخالف حملهی نظامی به ایران هستم. هیچ کشوری، به هیچ بهانه و دلیلی مجاز به حملهی نظامی به ایران نیست. همچنین گفته و نوشتهام با هرگونه تحریمی که موجب افزایش درد و رنج مردم ایران شود، مخالف هستم. تا حدی که من میفهمم، تحریم اقتصادی موجب افزایش درد و رنج مردم میشود و میتواند به مرگ هزاران نفر منتهی گردد. همیشه، و اکنون بیشتر، با این پرسش مواجه بودهام که اگر دولتهای غربی نه ایران را مورد حملهی نظامی قرار دهند، و نه مشمول تحریم اقتصادی کنند، پس چگونه میتوانند به مردم ایران یاری رسانند؟ تجربه تحریم اقتصادی ۱۰ سالهی عراق نشان میدهد که تحریم اقتصادی صدمهی چندانی به دولت صدام حسین وارد نیاورد، اما دهها هزار تن از مردم عراق در اثر تحریم اقتصادی جان باختند و همبستگی اجتماعی مردم آن کشوراز بین رفت. رژیم صدام حسین از طریق حملهای نظامی که ساختارهای زیربنایی آن کشور را تقریباً نابود کرد، سرنگون شد، نه تحریم اقتصادی. بدین ترتیب، اگر هدف اصلی مدافعان تحریم اقتصادی ایران سرنگونی رژیم سلطانی باشد، مدافعان چارهای جز آن ندارند که به نوعی از حملهی نظامی هم دفاع کنند. یعنی امری که به نحو جبرانناپذیری زیرساخت کشور را هدف قرار میدهند و پذیرفته نیست. به نظر من، گذار ایران به دموکراسی، وظیفهی ایرانیان است؛ نه آنکه یک دولت خارجی از طریق حملهی نظامی به ایران و نابودی همهی تأسیسات زیربنایی کشور، رژیم را سرنگون سازد. تا حدی که من میدانم، هیچ یک از مدافعان حملهی نظامی و تحریم اقتصادی، تا کنون دلایل مدعای خود را مکتوب نکردهاند تا بتوان با آنان وارد گفت و گوی ناقدانه شد. دو گروه بدنام طرفدار تحریم اقتصادی و حملهی نظامی، که فقط طرفداران اندکی در خارج از کشور دارند، تنها کارشان این بوده و هست که مخالفان حملهی نظامی و تحریم اقتصادی را عاملان رژیم ایران معرفی کنند. خارج از این دو گروه، اگر کسی معتقد به تحریم اقتصادی و حملهی نظامی باشد، نظر خود را مکتوب نکرده است. همین واقعیت نشان میدهد که این رویکرد، رویکرد قابل دفاعی نیست. به نظر برخی از ایرانیان و رسانههای غربی، اگر مدعای ما تا نهایت منطقیاش پی گرفته شود، تنها نتیجهی آن، دعوت جامعهی جهانی به سازش همهجانبه با دولت ایران است. اما به گمان من، این استنتاج عقیم است.میتوان با حملهی نظامی و تحریم اقتصادی مخالفت کرد و در عین حال جامعهی بینالملل را مسئول به شمار آورد و انتظار داشت تا در جهت تأمین منافع ایران با مردم همراهی کنند. نظام سلطانی ایران طی سه دههی گذشته جنایات سازمانیافتهی بسیاری صورت داده است: قتل عام چندین هزار زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، ترور دهها دگراندیش در داخل و خارج از ایران، حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸، به گلوله بستن مردم معترض به تلقب انتخاباتی و کشتن دهها تن از آنها، برخی از مصادیق مدعای ماست. با اینکه چهار سال از ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نمیگذرد، بر همگان باید روشن شده باشد که دولت او دولت جنایتکاران است. مصطفی پورمحمدی (وزیر کشور اول او) و محسنی اژهای (وزیر اطلاعات او) در قتل عام زندانیان در تابستان ۱۳۶۷ و ترور دگراندیشان در داخل و خارج مشارکت مستقیم داشتهاند [بخشی از تاریخ مستند این وقایع را میتوان در کتاب خاطرات آیتالله منتظری پیدا کرد.] غلامحسین الهام سخنگو و وزیر دادگستری دولت احمدینژاد، همان «غلامحسین عصا به دست» دادستانی دادگاه انقلاب در دههی ۶۰ است. نقش مستقیم او در سرکوبهای دههی ۶۰ به قدری بود که وی مجبور شد نام خانوادگیاش را از «عصا به دست» به «الهام» تغییر دهد. همهی بازداشتهای اخیر و کشتن بازداشتشدگان در زیر شکنجهها، کار حفاظت اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات دولت احمدینژاد است. خانوادههایی که به دنبال فرزندان مفقود شدهی خود میگردند، پس از هفتهها جست و جو، جنازهی فرزند به شهادت رسیدهشان را تحویل میگیرند. بر خلاف رژیم شاه که اجازه میداد مردم برای شهدای خود مراسم سوم، هفتم و چهلم برگزار کنند، رژیم سلطانی ایران این امکان را از خانوادهها سلب کرده است. علی خامنهای، مسئول مستقیم همهی این اعمال است. ولی خامنهای در این جنایات تنها نیست. به غیر از دلارهای نفتی، نیروهای نظامی - شبهنظامی و امنیتی مهمترین تکیهگاه سلطاناند. ۳- حقوق بشر و پیگرد کیفری جنایتکاران: حقوق بشر امری جهانشمول است. دولت ایران نه تنها عضو سازمان ملل متحد است، بلکه امضاکنندهی اعلامیهی جهانی حقوق بشر است. هر دولتی نه تنها موظف به اجرای اصول این اعلامیه است، بلکه موظف به محکوم کردن نقض حقوق بشر و دفاع اخلاقی - معنوی از ستمدیدگان است. هیچ دولتی مجاز نیست تا با ناقضان حقوق بشر همکاری کند. اعتراض به نقض سیستماتیک و گستردهی حقوق بشر، دخالت در امور داخلی هیچ کشوری نیست. کما اینکه دولت و مردم ایران به نقض سیستماتیک و گستردهی حقوق اساسی مردم فلسطین به درستی اعتراض میکنند و از حقوق مردم ستمدیدهی فلسطین دفاع میکنند. جیمی کارتر، رییسجمهور اسبق آمریکا به درستی گفته است دولت اسرائیل، آپارتاید عظیمی بر مرم فلسطین حاکم کرده است. سیاهپوستان آمریکا، با تمامی حقوقی که کسب کردهاند، هنوز هم از تبعض رنج میبرند. اعتراض به رفتار تبعیضآمیز دولت آمریکا در این خصوص، به هیچ وجه دخالت در امور داخلی این کشور به شمار نمیرود. رژیم سلطانی حاکم بر ایران، به طور سازمانیافته حقوق اساسی مردم ایران را نقض کرده و رفتارهایش با مردم، مصداق «جنایت علیه بشریت» است. من نه تنها موافق تحریم هوشمند سیاسی علیه رژیم هستم، بلکه معتقدم از طریق فعالیت جمعی باید شورای امنیت سازمان ملل را مجبور سازیم تا پروندهی زمامداران کشور را به عنوان جنایت علیه بشریت به دادگاه بینالمللی کیفری بسپارد. اگر چه علی خامنهای از کشور خارج نمیشود، اما محمود احمدینژاد و اعضای کابینهاش، یعنی مجریان جنایات رژیم، دائماً به کشورهای مختلف سفر میکنند. ما میتوانیم و باید جامعهی جهانی را قانع سازیم تا به محض خروج احمدینژاد از کشور، وی را به اتهام جنایت علیه بشریت بازداشت کنند. از همین امروز باید این فعالیت در دستور کار جمعی قرار گیرد. این تحریم و محاکمه نه تنها موجب افزایش درد و رنج مردم ایران نمیشود، بلکه امید به عدالت و آزادی و دموکراسی را در مردم ایران افزایش میدهد. این کاری است که بیشترین صدمه را بر رژیم سلطانی وارد خواهد آورد. ۴- مسأله و مشکل روسیه و چین: دولت مافیایی پوتین و دولت کمونیستی چین، نه تنها نیروهای سرکوبگر ایران را آموزش داده و مسلح به تجهیزات سرکوب میکنند، بلکه بزرگترین مانع تصویب پیگرد قانونی زمامداران رژیم در شورای امنیت سازمان ملل خواهند بود. این مسأله و مشکل به طرق زیر قابل حل و رفع خواهد شد. ۱.۴- تحریم کلیهی کالاهای ساخت روسیه و چین: ۲.۴- تظاهرات مداوم در برابر سفارتخانههای این دو کشور: ۵- نتیجه: برای رسیدن به این هدف، طی چند روز آینده نامهای خطاب به شورای امنیت سازمان ملل انتشار خواهد یافت، که همهی ایرانیان مجاز به امضای آناند. پس از ارسال نامه به شورای امنیت، مراحل بعدی طرح به سرعت انجام خواهد گرفت. حدود یک ماه و نیم تا سفر احمدینژاد به سازمان ملل فاصله داریم. باید کاری کرد که او از کشور خارج نگردد. اما اگر آمد، با همهی ما و جامعهی جهانی روبهرو خواهد شد که به عنوان جنایتکار با او برخورد خواهند کرد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
لازم است که نامه ای نیز از جانب ایرانیان برای عدم تحریم جمهوری اسلامی به سازمان ملل و وزارتخارجه آمریکا و پارلمان اروپا ارسال شود. تحریم ایران مردم را از مبارزه بازداشته و در صفهای نان و گوشت و مایحتاج انرژی شان را هدر میدهد. توضیح بیشتر در وبلاگ محسن کردی
http://mohsenkordi.blogspot.com/
-- محسن کردی ، Jul 27, 2009بر خلاف سایر تحریم های اقتصادی من به تحریم بنزین خیلی علاقه دارم چون اولا باعث کاهش ترافیک و آلودگی هوا میگردد،ثانیا کاملا در اهداف اعتصابات عمومی است ،ثالثا گفتن اینکه تحریم ها کاغذ پاره اند سخت تر می شود.
-- پویا ، Jul 27, 2009با تحريم سياسي موافقم ولي محاكمه نبايد توسط كسي غير از مردم ايران صورت بگيره يعني ما از عراقي ها هم بدبخت تريم؟
-- نيما ، Jul 27, 2009با سلام من با محاكمه بين المللي شديدا مخالفم چون واقعا اين كه چند تا خارجي يك ايراني رو محاكمه كنند به احساسات ملي ما صدمه مي زنه آن هم در حاليكه جنايتكاري مثل جورج بوش هرگز ممكن نيست محاكمه بشه واقعا كه تا اون هست نوبت كس ديگري نيست
-- ساوي ، Jul 28, 2009از راه کارهای بسیار خوب همین پیشنهاد است .باید بانها عمل کرد
-- بدون نام ، Jul 28, 2009بازداشتگاه کهریزک را هم فراموش نکنید. باید یک هیات حقیقت یاب از طرف سازمان ملل به ایران بیاید. شما و خانم عبادی و سایر ایرانیانی که در محافل بین المللی شناخته شده اند وظیفه دارید پرونده این جنایتکاران را هر چه سریعتر تشکیل دهید.
-- زیبا ، Jul 28, 2009ايشان با تحريم ايران مخالفند ولي مي گويند که روسيه و چين بايستي تحريم شوند. دليل شان هم اينست که تحريم ايران ممکن است مردم ايران را با کمبود مواجه کند. حالا بايستي پرسيد که چطور مي خواهند اين ايده را به جامعه بين المللي بفروشند. چطور مي خواهند به مردم جهان بگويند که روسيه و چين را تحريم کنيد ولي ايران را تحريم نکنيد! آيا هرگونه تحريم مردم آن کشور را با مشکلاتي مواجه نمي کند؟ چطور مي توان روس ها و چيني را تحت مضيقه انداخت ولي ايراني ها را نمي شود. فکر کنم اين ايده هاي آقاي گنجي هنوز براي خودشان هم جا نيافتاده. نمي شود هم خدا را داشت و هم خرما را.
-- محمد ، Jul 28, 2009جناب قای گنجی سلام. نظراتتان چه از نظر تئوری و چه عملی صحیح و میهن دوستانه است . ولی شما بهتر از خیلی از دیگران میدانید که این رژیم و سردمداران آن اولا اعتقاد حقیقی به اسلام ندارند و ثانیا چگونه فرزندان پیر و جوان این مملکت را در زندانهای خود شکنجه و از بین میبرند . این روزها که صدها نفر از جوانان این مرز و بوم را در بازداشتگاه غیر انسانی قرون وسطایی کهریزک بخاطر شرکت در یک راهپیمایی مسالمت آمیز بازداشت کرده و چندین نفر از آنها را با شکنجه از یبن بردند . اکنون آیت الله خامنه ای برای ساکت کردن ملت دستور دادند که این بازداشت که از سال 1380 ایجاد شده غیر قانونی است و باید بسته شود گویا آیت الله خامنه ای در این 18 سال گذشته در غار اصحاب کهف یا در سیاره دیگر زندگی میکرد که حالا متوجه شده چنین بازداشتگاهی وجود دارد و باید بسته شود . حالا هم مرتضوی دادستان جلاد و جنایت کار تهران اعلام کرده که 140 نفر آزاد شده اند و 140 نفر دیگر بعلت داشتن اسلحه و مواد منفجره و نیز 50 رجل سیاسی کماکان در بازداشت خواهند بود . آقای گنجی خودتان کماکان بهتر میدانید که همه بازجوئی ها و شکنجه و قتل ها در زندان توسط افراد وزارت اطلاعات همین محسنی اژه ای جنایتکار دیگر که اخیرا بعلت اختلاف نظر و منافع شخصی و فامیلی توسط احمدی نژاد عزل شد و نیز توسط افراد دادسرای تهران همین مرتضوی صورت میگیرد مرتضوی کسی است که آیت الله شاهرودی رنیس قوه قضائیه سالها قبل و هنگام تصدی پست خود قصد عزل وی را داشتدن اما آیت الله خامنه ای اجازه ندادند و متاسفانه این آیت الله شاهرودی که عالمی جلیل القدر بودند عملا بصورت مترسک سرخرمن تبدیل شدند و کاری نمیتوانند انجام دهند و وزارت اطلاعات و دادستانی تهران مستقیما زیر نظر آیت الله خامنه ای این همه ظلم وستم در حق مردم انجام میدهند که در چندین قرن گذشته در مملکت ما بی سابقه بوده است . حال شما با اینهمه زجر و زندانی که کشیده اید و تجربه دارید بفرمائید چاره ما مردم مظلوم ایران که در یک قفص هفتاد و چند میلیونی گرفتار شده ایم چیست و چکار باید بکنیم و چگونه از این وضعیت نجات یابیم؟. مهدی
-- مهدی ، Jul 28, 2009be in dosti ke mohakeme ahmadi be rohiash sadame mizan ,age to bazdashgah haye regim bod va behesh tajavoz mishod ,lokhtesh mikardan va abe sard mirikhtan rosh shalaghesh mizadan ,ba 50 nafar michapondanesh to ye otaghe kochik va majboresh mikardan hamonja madfo kone ,va.... aya baz ham az mohakeme ahmadi nejad rohiash azorde mishod,age ba khanevadash inkararo mikardan chi?!!aziz mohakeme ahmadi nejad dar vaghe ye ,lotfe dar haghesh,vagarne bayad mesle .... bekoshanesh
-- iran ، Jul 29, 2009ّبسیار عالی ست.
-- حامد ، Jul 29, 2009نفس طرح مسئله محاکمه به اتحام جنایت علیه بشریت در نزد مردم جهان از خود محاکمه مهمتر است. بنابراین شاید هرگز محاکمه ای پیش نیاید اما آبروی سردمداران در نزد افکار جهانی رفته و دولت ها را برای عدم رابطه با رژیم ج ا تحت فشار می گذارد.
درود بر گنجی
Aghaye Ganji, tamami harfha va pishnehadatetan dorost. Soali ke baraye man dar rabete sochanane shoma va "enghalabihaye" diruz matrah ast, in ast ke chera naghz hoghughe bashar baad az enghelab baraye shama hamishe az dale 67 shoru mishe. Aya eedame gharib be 2500-3000 nafar dar salhaye awwale enghelab naghze hoghuge bashar nabud? Aya hameye in afrad savaki va shekanjegar va ... budand ? Aya mishavad ba mantegh va ensaf in eddea ra kard, ke bish az 10% in edamiha dar jenayate rejime pishin dast dashtand? Risheye in meeyarhaye doganehye shoma chist? /Otanes
-- Otanes ، Jul 29, 2009کارگران را با شعارهای همبستگی وپشتیبانی در این رستاخیز بدیگران پیوند دهید .
-- ازاده ، Jul 29, 2009پیشنهادهای آقای گنجی خوب است ولی به نظر تا حدودی بلند پروازانه می آید. اما این به آن معنی نیست که نباید محکومیت سران رژیم در دادگاههای بین المللی را پی گیری کرد. ما باید تمام تلاشمان را بکنیم و نتیجه هر چه باشد باز ما پیروزیم. اما به نظر من عملی ترین درخواست در حال حاضر، بازگرداندن پرونده ایران به لیست سیاه شورای حقوق بشر و تعیین بازرس دائم حقوق بشر سازمان ملل برای ایران است که متاسفانه چند سال پیش با لابی گری رژیم در میان کشورهای عضو شورای حقوق بشر، پرونده ایران از لیست سیاه خارج شد و بازرس دائم حقوق بشر برای ایران حذف شد! اگر بتوانیم دوباره جمهوری اسلامی را به این لیست سیاه برگردانیم، کار بزرگی کرده ایم.
اما نکته دیگر مخالفت آقای گنجی با تحریم اقتصادی است. اگر این مخالفت یک موضع گیری سیاسی و فقط در حد یک حرف باشد، اشکالی ندارد ولی اگر قرار باشد، عده ای وارد عمل شوند و برای جلوگیری از تحریم اقتصادی، برای رژیم لابی گری کنند و مثلا بخواهند تظاهرات ضد تحریم به راه بیاندازند و ... کار بسیار اشتباهی خواهد بود. چون مبارزه ما را از مسیرش منحرف خواهد کرد. ما نباید انرژی مان را صرف مبارزه با غرب و تحریم های اقتصادی آن بکنیم که در کل به نفع مبارزه ما و افزایش مشکلات اقتصادی رژیم و بالا گرفتن نارضایتی های اقتصادی مردم و سرعت بخشیدن به سقوط رژیم خواهد شد. ادعای کشته شدن مردم در اثر تحریم بنزین یا تحریم نفت در برابر غذا کاملا بی اساس است. چون در تحریم نفت در برابر غذا، میلیاردها دلار مواد غذایی حتی بیشتر از حد نیاز مردم، بابت نفت صادراتی به ایران داده خواهد شد و مردم گرسنگی نخواهند کشید ولی رژیم دسترسی به دلارهای نفتی نخواهد داشت و امکان سرمایه گذاری در طرحهای ساخت بمب اتمی و موشکهای بالستیک را نخواهد داشت. همینطور دولت در تامین بودجه پروژه های اقتصادی با مشکل عظیمی روبرو خواهد شد و این به افزایش شدید بیکاری و افزایش نارضایتی مردم منجر خواهد شد که به سقوط رژیم در اثر انقلاب مردمی کمک خواهد کرد. البته نیروهای سیاسی شناخته شده نباید از تحریم ها دفاع کنند که متهم به حمایت از بیگانگان شوند و نباید در برابر آن بایستند! بلکه باید آن را نتیجه بی تدبیری دولت کودتا دانسته و مبارزات خود را مستقل از شرایط بین المللی ادامه دهند. یعنی این به ما مربوط نیست که غرب احمدی نژاد را تحریم می کند یا نه؟ ما این دولت را در هر حالتی نامشروع و کودتایی می دانیم. مبادا عده ای بیایند و بگویند که چون ایران تحریم شده ما دیگر می رویم پشت سر این رژیم نامشروع و به جای مبارزه با رژیم کودتا با غرب مبارزه می کنیم!!!
-- سعید ، Jul 29, 2009گنجی بزرگوار
-- درویش بینوا ، Jul 31, 2009درود،
خسته نباشید. دست مریزاد!
نوشته ی بعدی شما، باز هم مثل همیشه نمایشی از پرکاری و سخن گویی از روی سند و مدرک و داشتن طرح کار است.
مثل 99.9 درصد منتقدین، "وعظ" نمی کنید. منبر نمی روید.
آقای ایرج مصداقی نیز همچون شما، با سند و مدرک سخن می گوید ، البته نوشته های ایشان در مورد مستند سازی قتل و شکنجه در ایران پس از انقلاب است. این کار نیز شایسته ی تحسین است.
و اما فرموده اید :
"دو گروه بدنام طرفدار تحریم اقتصادی و حملهی نظامی، که فقط طرفداران اندکی در خارج از کشور دارند"
آقای رضا تقی زاده خدشه ی اخلاقی و نیز عقلانی ای به این گونه سخن گفتن شما و همه ی ما ابراز کرده که توجه شما و همه خوانندگان این نوشته را به آن جلب می کنم.
امید که رفتاری منضبط تر پیش گیریم.
با احترام فراوان به یکی از راستین ترین فرزندان ایران زمین :اکبر گنجی
درویش بینوا