خانه > گزارش ويژه > ایران > نیکبخت: دستگاه قضایی وارد سیاست نشود | |||
نیکبخت: دستگاه قضایی وارد سیاست نشودمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comپس از یک بار جابهجایی و شایعات بسیار در مورد چگونگی هماهنگی آیتالله لاریجانی، به عنوان رییس جدید قوهی قضاییه با زیر ساخت این مجموعه، از جمله حضور دادستان کل تهران، قاضی مرتضوی، سرانجام مراسم معارفهی رسمی، روز دوشنبه در تهران برگزار شد. صرف نظر از حواشی سیاسی این مراسم که مهمترین آن حضور آیتالله هاشمی رفسنجانی برای اولین بار پس از حوادث بعد از انتخابات، در یک مراسم رسمی بود، واقعیت این است که این انتصاب مهمترین انتظارات را در عرصهی پرتنش قوهی قضاییهی ایران، ایجاد میکند. جایی که رییس قبلی آن، آیتالله شاهرودی، در موردش گفت: «من یک ویرانه را تحویل گرفتم» و این روزها بسیاری با یادآوری این گفتهی ایشان، طعنه میزنند که «هنوز قوهی قضاییه یک ویرانه است». عبارتی که داریوش قنبری، نمایندهی مردم ایوان غرب در مجلس شورای اسلامی، دو روز پیش از این، بر زبان آورد. حضور صادق لاریجانی، به عنوان رییس جدید این قوه، چه انتظاراتی را در جامعهی حقوقی ایران ایجاد میکند؟ در گفت و گویی با آقای صالح نیکبخت، حقوقدان و وکیل سرشناس بسیاری از پروندههای سیاسی در ایران، از ایشان خواستم تجربیات خود را از حضور سی ساله در فضای قوهی قضاییه ایران و از دورههای گوناگون آن، برایمان بازگو کند:
در طول سی سالهی دستگاه قضایی کشور، به جز دورهی اول این دستگاه که عمدتاً بر اساس مدیریت خوب مرحوم آیتالله بهشتی اداره میشد، اشکالاتی وجود داشته است. وجود قضات فاضل و ارجمندی که زیر بار انتظارات دربار یا سازمان امنیت از این دستگاه نرفته بودند و پیشزمینهای که نزدیک به دو سوم قرن را به دنبال خود داشت، موجب شده بود که در دورهی آقای بهشتی تا مدت زمان کوتاه دوران ریاست ایشان و حتا چند سال اولی که قوهی قضاییه زیر نظر آیتالله موسوی اردبیلی اداره میشد، کار این دستگاه خوب پیش برود. اما در دوران آقای یزدی، اشکالاتی در دستگاه قضایی کشور به وجود آمد که از تعطیل دادسراها و اجرای قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب آغاز شد. این سابقه روی هم رفته، ما را دچار دردسر کرده بود که تا حدودی در دوران آقای شاهرودی بهبود یافت، باید با انصاف برخورد کنم که شخص آقای شاهرودی با نیت مثبتی با مسایل برخورد میکرد… پس مشکلات خیلی از مردم و حقوقدانان در همین دوران آقای شاهرودی، از کجا ناشی میشد؟ رأس هرم دستگاه قوهی قضاییه با بدنهی آن هماهنگ نبود و در بدنهی دستگاه قضاییه کشور، نیروها و جریاناتی وجود داشتند که بیش از آنکه به قانون و قانونمندی و مقررات پایبند باشند و بیش از آنکه فعالیتی در جهت قانع کردن مردم و افکار عمومی داشته باشند، سعیشان بیشتر بر این بود که با اعمال و رفتارشان مردم را ساکت کنند و طبیعی است که در دستگاه قضایی، نمیشود به این صورت عمل کرد. بلکه باید مردم را قانع کرد.
بر اساس میزان شناخت خودتان از آقای لاریجانی، ایشان را در این پست چگونه ارزیابی میکنید؟ آنچه مسلم است، آیتالله لاریجانی (یا آنطور که در حکم رهبری آمده است، حجتالاسلام لاریجانی) مجتهدی جوان است که هنوز به سن پنجاه سالگی نرسیده است. از طرف دیگر آقای لاریجانی و همچنین برادران او تا کنون در موضوعات اقتصادی و مسایلی نظیر آن مداخلهای نداشتهاند و راجع به این موضوعات تا به حال هیچ صحبت و حدیثی نشده است. میتوان از اشارهی شما این برداشت را کرد که ایشان در این زمینهها خوشنام است؟ من در مقام قضاوت نیستم که بگویم خوشنام است یا بدنام. ولی تا کنون راجع به ایشان، صحبتی نشده است. این نکتهای است که در کشور ما، اگر منصفانه صحبت کنیم، نکتهی مثبتی است. ولی ایشان سابقهی قضایی ندارد و در دستگاه قضایی، به طور عملی، کار نکرده است و از سویی ادارهی دستگاه قضایی به معنای واقع، کاری تکنیکی، فنی، هنری و علمی است و مجموعهی اینها را شخص باید همزمان داشته باشد تا ادارهی چنین دستگاه عظیمی که دوام و قوام جامعه در تمام دنیا، بر روی سلامت آن استوار است را بر عهده بگیرد. این موضوعی است که تا کنون در سابقهی ایشان نبوده و باید ببینیم که او برای این اهداف و صحبتهایی که امروز کرد، چه راهکار و چه مکانیسمی را در یک زمان مشخص ، حداکثر یک ساله، از خود بروز میدهد. اگر طبیعتاً در همان مسیری که در مراسم معارفه تأکید کرد حرکت کند، اعتمادی که مردم تقریباً نسبت به بدنهی دستگاه قضایی از دست دادهاند، میتواند بازیابی شود. دقیقاً کدام موارد تا کنون در کار شما مشکل آفرین بودهاند که شما انتظار دارید آقای لاریجانی در جهت برطرف کردن آنها حرکت کند؟ یکی از نکاتی که آقای لاریجانی امروز به آن اشاره کرد، تساوی مردم در برابر قانون و عدالت است که «باید قانونگریزیای را که در جامعه وجود دارد و بر خلاف عدالت و قانونمداری است، ریشهکن کنیم و جهت مقابل آن را ایجاد کنیم.» به نظر من، اگر دستگاه قضایی کشور حرکتش مخالف مسیری باشد که این بدنه ایجاد کرده بود، میتواند موفقیتی پیدا کند. چرا که مردم در ایران اگر نسبت به هر مسالهای با صبغهی دینی روبهرو نشوند، لااقل در مورد دستگاه قضایی همیشه این ذهنیت در آنان وجود دارد که وقتی با مقامات قضایی برخورد میکنند، سعی میکنند آنها را متوجه اسلام و به ویژه نحوهی قضاوت حضرت علی بکنند. اگر آقای لاریجانی مانند دورهی آقای شاهرودی، در این مورد با قاطعیت برخورد نکند، ایشان هم نمیتواند مدعی شود که من دستگاه قضایی مصلحی را ایجاد کردهام. مهمترین مشکلی که شما طی کارتان با آن برخورد کردهاید، مشخصاً چه بوده است؟ مهمترین مسألهای که در دستگاه قضایی سالم باید وجود داشته باشد، این است که دستگاه قضایی اصلاً وارد سیاست نشود و با مخالفان سیاسی مانند مخالف خود دستگاه قضایی عمل نکند که متاسفانه الان این موضوع دیده میشود. دستگاه قضایی باید به کلی از دستگاه سیاسی و حاکمیت ایدهها و افکار سیاسی خاص جدا باشد و مستقل عمل کند. چون آنچه در برابر قاضی قرار میگیرد، اجرای قانون در مورد همهی ایرانیان است، بدون توجه به اینکه منتقد است یا همراه. قاضی باید قانون را در مورد همه یکسان اجرا کند و عدالت را رعایت نماید. با توجه به اشارهای که به عدم هماهنگی بین رأس و بدنهی قوهی قضاییه میکنید، ایرادی که خیلی از کارشناسان دیگر هم به این قوه میگیرند، آیا انتظار انتصابات و تغییراتی را در قوهی قضاییه، با حضور آقای لاریجانی، دارید؟ بدون شک! ما میخواهیم به قانون عمل شود. وقتی ما میخواهیم به قانون عمل شود، به این معنا است که در گذشته به قانون عمل نشده یا کاملاً عمل نشده است. برای عملی شدن چنین خواستی، لازمهاش این است که از ادامهی کار کسانی از نقض قوانین تبعیت میکردند، جلوگیری به عمل بیاید و یک آسیبشناسی جدی در بدنهی دستگاه قضایی، به وجود بیاید. زیرا، قانون اساسی کشور، بسیاری از آزادیهای مشروع را پذیرفته است و تنها مشکلی که وجود دارد، تفسیر مجریان از این قانون است و این که قانون اساسی را به میل خود تفسیر میکنند. تفسیر این مجریان گاهی به سمتی حرکت میکند که هیچگونه قرابتی با مفهوم قانون اساسی کشور ما ندارد. به عنوان مثال؟ به اصل نهم قانون اساسی اشاره میکنم؛ در اصل نهم قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور، از یکدیگر تفکیک ناپذیرند.» در ادامهی همین اصل میگوید: «هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی و استقلال نظامی و تمامیت ارضی ایران، کمترین خدشهای وارد کند. متقابلاً، هیچ مقامی هم حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادیهای مشروع را هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.» ما الان میبینیم، بعد از آنچه به عنوان انتخابات دورهی دهم و حوادث بعد از آن مطرح شده، عدهای در مقام نقض حقوق اساسی مردم، کاملاً به صورت مایشاء عمل میکنند. کما این که در مورد بازداشت شدگان، دستگیریها و محاکمهها این مساله به چشم میخورد. در همین رابطه: • «کسی حق ندارد خلاف قانون حکم کند» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خانم محمدی گرامی
-- بدون نام ، Aug 20, 2009این مصاحبه مطلب بسیار مفیدی بود. زیرا که یک حقوقدان مستقل مواردی از نقض قانون اساسی را با استناد به موادی از آن، شرح می دهد. کاش تعداد اینگونه مصاحبه ها افزایش گردد.