خانه > گزارش ويژه > ایران > حاشیههای مراسم تحلیف | |||
حاشیههای مراسم تحلیفمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comامروز چهارشنبه، چهاردهم مرداد ماه ۱۳۸۸ خورشیدی، محمود احمدینژاد، به عنوان ششمین رییس جمهور و رییس دهمین کابینهی بعد از انقلاب، در مجلس شورای اسلامی، سوگند خورد و رسماً به عنوان رییس جمهور کار خود را آغاز کرد. مراسم تحلیف آقای احمدینژاد، مانند مراسم تنفیذ حکم او که دو روز پیش برگزار شد، حاشیههای فراوان داشت. غیبت چهرههای سرشناسی نظیر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، ناطق نوری و اعضای خانوادهی آقای خمینی، همچنان مورد توجه بود. در این زمینه، با آقای امید اسدی، یک خبرنگار پارلمانی در تهران که در این مراسم حضور داشته است، گفت و گو کردهام.
مسألهی حضور نمایندگان جناح موسوم به اقلیت، در مراسم تحلیف آقای احمدینژاد، از مدتها قبل مورد بحث بود. فراکسیون اقلیت اعلام کرده بود که در این مراسم شرکت نخواهد کرد، زیرا دولت آقای احمدینژاد را به رسمیت نمیشناسد. تعدادی از این نمایندگان حاضر بودند، تعدادی هم نبودند. یک سری چهرههای شاخص این جناح، مثل آقای تابش و… حضور نداشتند ولی در عین حال، یک سری هم بودند. پارلمان نیوز اعلام کرده است که فقط سیزده نفر از فراکسیون اقلیت در مجلس بودهاند… آقای امیرخانی، آقای کواکبیان و… بودند.
فضای برگزاری مراسم تحلیف، کاملاً عادی بود؟ تعدادی از صندلیها خالی بود. ولی مراسم به حالت معمولی برگزار شد. حاشیهای به آن معنا اتفاق نیافتد. مشاهد میشد که تعدادی صندلی خالی است و تعدادی از فراکسیون اقلیت نیستند. ولی برآورد دقیقی نمیشد کرد که چه کسانی آمدهاند و چه کسانی نیستند. فقط همینطور تصادفی کسانی را که در ذهنمان بودند، برآورد میکردیم. فضا با تحلیف دور اول خیلی متفاوت بود؟ تحلیف دور اول را حضور ذهن ندارم، ولی طبیعی است که آن موقع شرایط متفاوتی بوده و فضایی که الان بوده، وجود نداشته است، این که کسی نخواهد حضور داشته باشد و یا در این باره تصمیمگیری شود. درست است که آقای احمدینژاد، با هلیکوپتر به مجلس آمد؟ آیا چنین چیزی سابقه داشته است؟ ما یک هلیکوپتر دیدیم. نفهمیدیم ایشان با آن به مجلس آمد یا نه. ولی اینکه هلیکوپتری به مجلس آمد، تصور شد که ایشان با هلیکوپتر وارد مجلس شده است. ولی بعید میدانم که قبلاً با هلیکوپتر به مجلس آمده باشند. چرا که فاصلهی پاستور تا بهارستان خیلی زیاد نیست. همراهان آقای احمدینژاد چه کسانی بودند؟ آقای کردان و یا آقای مشایی هم بودند؟ آقای کردان از قبل آمده بود. اما نکتهی جالب این است که آقای مشایی همراه خود آقای احمدینژاد وارد شد. در سخنرانیهای آقای احمدینژاد، رییس مجلس و دیگران، نکاتی بود که بیشتر مورد توجه حاضرین قرار گرفته باشد؟ بیشتر سخنرانی آقای لاریجانی مورد توجه قرار گرفت که برخی مباحث خاص را میشد به صورت پنهان در آن دید. وقتی سخنرانی ایشان تمام شد، نمایندگان احسنت خیلی شدید در تایید سخنان ایشان گفتند. ممکن است اشاره کنید، نکتهای که نمایندگان به خاطر آن احسنت گفتند، چه بود؟ ایشان در آخر سخنرانی خود متنی را خطاب به ائمهی معصوم خواند که خیلی جلب توجه کرد. این متن چنین بود: «هان ای عزیز فاطمه! یا صاحبالزمان، بر ما و خاندان ما رنج رسیده و کالای ناچیز آوردهایم. پس پر کن برای ما پیمانه را!»
اما در بیرون از مجلس، در خیابانهای اطراف بهارستان چه خبر بود؟ از اولین ساعات اجرای مراسم تحلیف، خبر از حضور مردم در خیابانها، درگیری با نیروهای انتظامی و حتا دستگیری و بازداشت بود. خبر دستگیری هاله سحابی، دختر مهندس عزتالله سحابی، از چهرههای شاخص ملی ـ مذهبی، یکی از این اخبار بود. با یکی از مادران صلح که شاهد دستگیری هاله سحابی بوده است، گفت و گو میکنم. ایشان البته هنوز حال زیاد مناسبی برای صحبت کردن ندارند. شما در محل دستگیری خانم هاله سحابی بودید و گویا خودتان هم آسیب دیدهاید؟ بله، من آنجا بودم و دیدم که هاله را دستگیر کردند. مشخص بود که دستگیر کنندگان چه کسی یا کسانی هستند؟ یک جوان قدبلند با شلوار جین، تیشرت راه راه آبی (سرمهای) خاکستری و کلاهی کپی، از داخل جمعیت آمد بیرون، به هاله حمله کرد و هاله را گرفت. مردم ریختند هاله را از او پس گرفتند، من هم دست هاله را گرفتم (همانجا دیده بودمش) کشیدم که از آنجا برویم. آمدند جلو و توی صورت من گاز فلفل زدند. هاله را هم از دستم درآوردند و بردند. یکی دو تا از دوستانم که آنجا بودند، گفتند دو سه نفر دیگر را هم که دستهایشان را به حالت پیروزی بالا برده بودند، خواسته بودند دستگیر کنند و وقتی مردم برای نجاتشان رفته بودند، به آنها هم گاز فلفل زده بودند. بعد از اینکه به صورت شما گاز فلفل زدند، متوجه شدید که هاله را کجا بردند؟ گاز فلفل که زدند، هاله دستش از من جدا شد، من دیدم که بردنش… شما چه کردید؟ مرا به درمانگاه بردند، چون حالم خوب نبود. دوستان دیگر که آنجا بودند، گفتند که هاله را سوار ماشین (یک پژوی یشمی) کردهاند. داخل ماشین هم خانمی با مانتو و روسری نشسته بوده است. وقتی کمی خلوتتر میشود و فضا آرامتر است، یکی از دوستان میرود که در ماشین را باز کند و هاله را نجات بدهد، خانمی که درون ماشین بوده، در پژو را از تو قفل میکند. هنگام دستگیری، آسیبی به ایشان وارد نشد؟ البته، من خودم ندیدم. اما یکی از دوستان گفت که سر هاله زخمی شده بود و خون میآمد. هاله هم بیماری قند دارد. هر خونریزی که بکنه، به سختی بند میآید و تبدیل به یک خونریزی جدی میشود. در همین رابطه: • مراسم تحلیف محمود احمدینژاد برگزار شد |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
( ما سبز سبز سبزیم )
-- ناصر طاهری بشرویه...روشنا ، Aug 5, 2009مرا هوش ، تو را هوش
هر گز نکن فراموش
کین حاکمان مدهوش
با قلبهای خاموش
با بیرق و زره پوش
رای تو کرده اند نوش
زندانهای تیره
شلاقهای خیره
آزادگان در بند
اندیشه های خرسند
خرداد ها چه سبزند
زین بادها نلرزند
این سبزهای عاشق
از دیو و دد نترسند
ای سبزهای ایران
ای عاشقان دوران
ما سبز سبز سبزیم
ما وارث دلیران
در کوچه و خیابان
ما پاسدار ایمان
آزاده و خموشیم
در جا ی جای ایران
ایمان ما محبت
ایثار ما مروت
آری عبادت ما
اقبال مهرو رأفت
شمشیر ما عدالت
نی جنگ و خون و وحشت
تنزیل آیت ما
باران عشق و رحمت
مولای ما کتاب است
دنیای ما حباب است
آری بهشت موعود
خود عشق بی حساب است
ای جاعلان ایمان
ای قاصبان قرآن
ای کاتبان بی دین
ای جاهلان پر کین
ما عاشقان خامش
ما یاوران کوروش
آزاده ایم و هستیم
پر شور و حق پرستیم
شیطان انس و جن را
از فرشمان برانیم
حوری وشان قدسی
بر عرشمان نشانیم
آ زادگان فرشیم
حوری وشان عرشیم
سو دا گران عشقیم
ما سبز سبز سبزیم
ناصر طاهری بشرویه ...روشنا
پیام آور عشق و آ گاهی
Rroshanaa.mihanblog.com
Rroshanaa.persianblog.ir
Nasertaheriboshrouyeh.iranblog.com
rroshanaa@yahoo.com
درود بر آزادی ننگ بر استبداد
-- محمد ، Aug 5, 2009مسخره است اسم يادداشت را گذاشته ايد: حاشيه ي ... ولي در متن صراحت آمده كه حاشيه اي نداشته
-- بي نام ، Aug 5, 2009