خانه > گزارش ويژه > ایران > ادامهی رابطهی نه جنگ، نه صلح | |||
ادامهی رابطهی نه جنگ، نه صلحنیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comرابطهی ایران و آمریکا در طول سی سال گذشته در مرز خاکستری جنگ و صلح بوده است. ایران و آمریکا گرچه در مجموعهی روابط بینالمللی به یکدیگر احتیاجی مبرم دارند، اما هر دو طرف نگرانیهایی دارند که در طول زمان اضافهتر و اضافهتر شده است. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در طول دوران مبارزات انتخاباتی تایید کرده بود که به دنبال گفت و گوی مستقیم بر اساس منافع ملی آمریکاییها با ایران است. بعد از انتخابات هم گفت که آمریکا دستش را به سوی آنهایی که مشتهای گرهکردهشان را باز میکنند دراز میکند. با این همه بعد از بروز وقایع اخیر در ایران، آمریکا نمیتواند به راحتی با دولتی وارد گفت و گو شود که هم آمریکا را به دخالت در امور داخلی و پیش راندن اعتراضات مردمی متهم میکند و هم میداند که در صورت رسیدن به توافق با ایران نمایندگان کنگره و سنا نمیتوانند به رابطه با دولتی که فاقد مشروعیت از سوی بخش بزرگی از رای دهندگان است چراغ سبز نشان دهند. اما در این میان تلاشهای زیادی از سوی گروههای مختلف و شهروندان ایرانی ـ آمریکایی برای بازسازی اعتماد از دست رفته میان دو طرف صورت گرفته است. ازجمله از سوی دکتر هوشنگ امیراحمدی، استاد دانشگاه رادگرز آمریکا که سال گذشته نیز برای دیدار با مقامات ایران به تهران رفت. اما با مشکلاتی نیز روبهرو بود. در رابطه با آیندهی روابط ایران و آمریکا با توجه به شرایط روزهای اخیر با آقای دکتر امیراحمدی گفت وگو کردم.
آقای دکتر امیراحمدی به نظر شما وقایعی که در طول شش هفتهی اخیر در داخل ایران افتاده است، هیچ تأثیری در روند بازسازی اعتماد میان آمریکا و ایران داشته یا نه؟ جریانات بعد از انتخابات ایران حتما تأثیر منفی روی هر نوع امیدی روی روابط ایران و آمریکا داشته است. یعنی هم طرف ایران و هم طرف آمریکا تحت تأثیر این جنبش قرار گرفتهاند. به معنای بازنگری به نحوهی برخورد با همدیگر. آمریکا الان مشکلش این نیست که نمیخواهد ایران را درگیر یک صحبت یا مذاکره مستقیم کند. مصادفاً هنوز هم نظر دولت اوباما این است، هدفش این است، اصرارش این است که با جمهوری اسلامی مذاکره مستقیم کند، بدون پیش شرط، و اینکه در آن مذاکره، مسألهی هستهای عمدهترین مسأله باشد. از آن مهمتر حتی دولت آقای اوباما الان اصرار دارد که این مذاکرهی مستقیم باید خیلی سریع و بدون اتلاف وقت انجام بشود. برای اینکه اسرائیلیها خیلی اصرار دارند که این اتفاق یا به سرعت انجام بشود یا هیچ نشود. هیچ نشود، یعنی اینکه برویم دنبال جنگ و دعوا. بشود هم به این معنا که ببینیم بالاخره تکلیف ما با جمهوری اسلامی چیست؟
با توجه به وضعیتی که در ایران پیش آمده، دولت اوباما از چه زاویه دیدی میخواهد با ایران وارد گفت و گو بشود و رابطهی گسسته را دومرتبه پیوند بزند؟ دولت اوباما در چهارچوب اصول و بهدرستی هم از حقوق بشر ملت ایران و از دموکراسی در ایران و از حق انتخابات آزاد در ایران دفاع می کند. و به درستی این کار را می کند. اما در عین حال همین دولت دو مشکل دارد. یک مشکل این است که معمولاً وقتی بیش از اصل وارد میدان ایران میشود، به عنوان کشوری که دخالت در امور داخلی ایران میکند و استقلال ایران را زیر سؤال میبرد، مطرح میشود. چون در گذشته ما جریان کودتای بیست و هشت مرداد را داشتیم، این مسأله آمریکاییها را نگران میکند که نکند خدای ناکرده دوباره اینها را یا دولت جمهوری اسلامی یا به هرحال یک جریاناتی اینها را بکشانند درونِ این مشکل ایران و بعد اینها دوباره گرفتار یک جریانِ دیگری بشوند، مثل جریان مصدق، و بعد سی سال آینده هم گرفتاری برای خودشان ایجاد کنند. بنابراین خیلی نگران آیندهی یک حرکت دخالتجویانه از طرف خودشان هستند و سعی میکنند دخالتجویانه برخورد نکنند. اوباما آدم بسیار عملگرایی است. برخورد اینها با روابط بینالملل فقط در چهارچوب منافع ملی است. بنابراین وقتی اوباما به ایران به عنوان یک آدم رئالیست نگاه میکند، میگوید مشکل من با ایران که دموکراسی نیست، مشکلم با ایران که حقوق بشر نیست. حقوق بشر مشکل مردم ایران است، دموکراسی مشکل مردم ایران است، انتخابات آزاد مشکل مردم ایران است. مشکل من و مردم من و منافع ملی من نیست. منافع ملی من با ایران چه است؟ مسألهی هستهای و تروریسم است، مسألهی صلح اعراب و اسرائیل است، مسألهی موجودیت اسرائیل است. این مسائل است. و میگوید بزرگترین مشکل این مقطع مشخص هم مشکل غنیسازی است. بقیهاش در واقع عملاً در اولویتهای بعدی قرار دارند. روی این مسألهی هستهای هم اروپا و هم اسرائیل و هم عربها فشار دارند که این جریان را هرچه سریعتر به یک جایی برسانند. کشورهای ۱+۵ منتظرند که ایران تا زمان آغاز مجمع عمومی سازمان ملل بسته پیشنهادی خود را در ارتباط با مسائل هستهای ارائه کند. آمریکا هم به هر صورت منتظر هست تا ببیند ایران در آن بسته چه آورده است. اگر این بسته پیشنهادی تا مهلت مقرر ارائه نشود، چه آینده ای را برای ایران پیش بینی میکنید. مطمئن نیستم که چه بلایی سر این بستهای بیاید که قرار است از جمهوری اسلامی بیاید. اما این را بگویم که اگر خدای ناکرده بستهای نیاید، مطمئنم که وضعیت خطرناک خواهد بود. وضعیت رابطه ایران آمریکا هیچ وقت به این خطرناکی نبوده است. به هر حال تا سی سال گذشته ایران و آمریکا توانستهاند یک وضعیت نه جنگ و نه صلح را بین خودشان حفظ کنند این جور به نظرم میآید که مشکل غنیسازی، مشکل زمانبندی برای حل این مشکل، این رابطه را به جایی میبرد که دیگر این وضعیت نه جنگ و نه صلح قابل دوام نخواهد بود. دو کشور یا باید باهم دعوا کنند یا باید با هم به یک نتیجهی صلحآمیزی مخصوصاً در این مسألهی غنیسازی برسند که اگر غیر از این باشد کار زاری در پیش است. همیشه اعتقاد داشتهام و دارم که مشکل رابطهی ایران و آمریکا گرچه به ظاهر با جنبش دموکراسی در ایران رابطهای ندارد، اما متأسفانه باید بگویم که این رابطهاش بسیار مستقیم و بسیار تأثیرگذار است. به این معنا که همیشه این اعتقاد را داشتهام که اگر این رابطه بود و این رابطه عادی بود، جنبش دموکراسیخواهی شانس بیشتری برای پیروزی داشت. خدا نکند حتی یک موشک آمریکایی وارد سرزمین ایران بشود، که این جنبش دچار مشکلات زیادی خواهد شد. این حکومت وضعیتی ایجاد خواهد کرد که امروز روز عروسی است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من نمی فهمم چرا این اقای امیر احمدی که سنی از ایشان گذشته وتجربیاتی دارند متوجه نیستند که گروه حاکم در ایران در صورت برقراری رابطه با امریکا تمام raison d'être خود را از دست می دهد. ضمنا فکرمیکنم امریکا هم خواهان رابطه با کشوری که دشمن اسرائیل است ,نیست. به دلیل جمعیت بزرگ یهودی در ایالات متحده. شاید ایشان سعی دارند به صورت یک کانال ارتباطی عمل کنند.اما به دو دلیل با مشکلات زیادی رو برو هستند اولا رژیمی که معاون ریاست جمهوری خود را با چنین خفتی در انظار عمومی محاکمه میکند به هیچ کس وفا دار نیست.دوما در صورتی که رژیمی در ایران روی کار بیاید که رابطه با ایالات متحده برای انها پذیرفته شده باشد ,برای برقراری رابطه به طریق متعارف عمل خواهد کرد. media هم درجامعه ایران متفاوت عمل میکندومخاطبین ٢٠تا٣٠ ساله ان گوششان ازنصایح پدرسالاران ناصح پر است.
-- بدون نام ، Aug 2, 2009به عقیده من اگر مردم از حالت تظاهرات ارام یک قدم جلو تر رفته و به تظاهرات دفاعی بپردازند من ١٠٠% قول میدهم که گروهی از نظامیان هستند که اسلحه خودشان را در اختیار مردم میگذارند همچون که در دوران شاه نیز انجام شد ما باید بدانیم که هیچ تغیری با ارامش انجام پذیر نیست تمامی دیکتاتورها زمانی رها کرده اند که پتک مردم جامعه بر سرشان کوفته شد.
-- hosein ، Aug 3, 2009آقای میر احمدی، اگرچه نیت شما نیک میباشد نظرتان در مورد گفتگوی آمریکا با این دیو ها دیگر اصلا خریدار ندارد. پیشنهادات شیرین عبادی و اکبر گنجی بهترین راه و چاره کمک به مردم ایرانست: فقط و فقط تحریم های شدید سیاسی و نه اقتصادی. بقیه کار را خود ایرانیان انجام خواهند داد.
-- بیژن باباکوهی ، Aug 3, 2009