تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
نگاهی به اتفاقات اخیر ایران در آینه تاریخ

گاز اشک‏آور و دولت مصدق

محمود عنایت

استفاده از «گاز اشک‏آور» در خیابان‏های تهران، مرا به یاد زد و خوردهای خیابانی دوران دکتر محمد مصدق انداخت. این تنها سلاحی بود که از حکومت مصدقی به یادگار ماند. چون نه کسی را می‏کشت، نه مجروح می‏کرد، فقط اشک مردم را درمی‏آورد و گویا از روز اول برای دکتر مصدق خلق شده بود و با طبع و سرشت ملت رنج‏دیده‏ی ایران هم سازگاری داشت.


چون این ملتی بود که به کم‏ترین ناملایم می‏گریست یا می‏گرید و به همین جهت است که اشک در تاریخ ادبی ما منزلت خاصی دارد و در امثال و حکم دهخدا آمده‌است که «اشک‏اش در مشت است»، عوام می‏گویند: «اشک‏اش در مشک‏اش است»، خواص می‏گویند: «اشک‏اش در آستین است» و صائت تبریزی گفته‌است:

اظهار عجز پیش ستم‏گر روا مدار

اشک کباب باعث طغیان آتش است

هم‏سن و سال‏های من به خاطر دارند که در همان روزگار مصدق، ملی کردن صنعت نفت، پایه‏گذارجنبش بزرگی شد که پشت امپراطوری انگلیس را به ‏لرزه درآورد. اگرچه این جنبش در کوتاه‏ مدت با شکست مواجه شد، اما در دراز مدت و مآلاً، به نفع ملت ایران تمام شد و میلیون‏ها درآمد سرشاری که در دوران شاه نصیب ایرانیان گردید، ثمره‏ی ملی شدن صنعت نفت بود.

غربی‏ها مردم کوردل و بی‏انصافی نیستند و البته هر ملتی در درجه‏ی اول، به منافع و مصالح خود می‏اندیشد. ولی نحوه‏ی تامین و تحقق این منافع و مصالح چیزی نیست که همه‏ی انسان‏ها، چه در شرق و چه در غرب، در مورد آن اتفاق‏نظر داشته باشند.

یک انگلیسی یا آمریکایی، همان‏قدر وطن خود را دوست دارد که یک ایرانی. از این نظر تفاوتی بین ما و آن‏ها نیست. تفاوت‏ها وقتی به‏وجود می‏آید که من و شما یا آن امریکایی یا انگلیسی، عقیده و اندیشه‏ی خود را ابراز و اظهار می‏کنیم.

زمانی که نفت ایران ملی شد، هم در ایران و هم در انگلیس، واکنش‏های متفاوتی در موافقت یا مخالفت با آن ظاهر شد. هم در ایران و هم در انگلیس، این واکنش‏ها یک وجه داخلی داشت و یک وجه خارجی؛ وجه داخلی آن، واکنشی بود که ملت‏های ایران و انگلیس نسبت به دولت‏های متبوع‏شان نشان دادند و وجه خارجی آن‏، واکنش هر یک از دولت‏های طرفین در برابر دولت مقابل بود.

روزی که مجلس شورای ملی به دکتر مصدق رأی تمایل داد، روزنامه‏ی اطلاعات در سمت راست صفحه‏ی اول نوشت: «علاء استعفا داد و مجلس به دکتر مصدق رأی تمای داد» و در سمت چپ نوشت: «نیروهای مسلح و چتربازهای انگلیسی برای ورود به خاک ایران آماده شده‏اند».

این وقایع در روز شنبه، هفتم اردی‏بهشت ۱۳۳۰ به وقوع پیوست. دو روز بعد، ماده غلیظتر شد و اطلاعات خبر داد که وزارت خارجه‏ی انگلیس معتقد است که… دولت انگلیس باید موسسات آبادان را پیاده یا منهدم سازد.

روز شنبه، چهاردهم اردی‏بهشت، صحنه‏ی دعوا تماشایی‏تر شد و اطلاعات به نقل از خبرگزاری فرانسه، خبر داد که: «در حالی که غبار اندوه و نگرانیِ ملی کردن صنعت نفت ایران سراسر انگلستان را فرا گرفته، محافل نفتی امریکا از ابراز شور و شعف در این مورد نمی‏توانند خودداری کنند. امریکایی‏ها معتقدند که شرکت نفت انگلیس و ایران، بزرگ‏ترین شرکت جهانی و رقیب بسیار سرسخت کلیه‏ی شرکت‏های امریکایی می‏باشد».(۱)

اما واکنش مجلس شورای ملی و مطبوعات داخلی ایران در برابر دولت مصدق، در ابتدا با احترام و تحسین و تایید توأم بود و هنگامی که دولت مصدق، طبق آیین‏نامه‏ی مجلس، برنامه‏ی خود را به مجلس تقدیم کرد، بیست و یک‏ نفر از نمایندگان برای ایراد نطق در موافقت با این برنامه، ثبت‏نام کردند و این در مجلس بی‏سابقه بود. در مقابل، برای مخالفت با برنامه‏ی دولت‏اش، فقط دو نفر (امامی اهری و سید محمد علی شوشتری) ثبت نام کردند.

گفتنی است که برنامه‏ی دولت مصدق، فقط از دو ماده تشکیل می‏شد: اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت.

چند روز بعد، یعنی چهارشنبه، هیجدهم اردی‏بهشت ۱۳۳۰، دکتر رضازاده شفق که در مجلس سنا عضویت داشت و مرد بذله‏گو و شیرین سخنی بود، در توجیه مختصر بودن برنامه‏ی دولت مصدق گفت: «…این برنامه می‏دانیم که بسیار مختصر است و عجیب هم نیست. زیرا این دنیا دار مکافات است. این‏گونه برنامه، کفاره‏ی گناه برنامه‏های دور و دراز و مواعید گوناگون دولت‏های سابق است که گفتند و وعده دادند و ده یک گفته‏های خود را نتوانستند به‏کار ببندند».

وی در باره‏ی ملی کردن صنعت نفت گفت: «جوش و خروش و طغیان احساسات که بالطبع در این امر سر زد، به جای خود خوب بود و جلوگیری از آن امکان نداشت. زیرا مستند به دعاوی مشروع ملی بود. ولی حالا دوره‏ی تدبیر و منطق را شروع کرده و لازم است دولت ما با کمال خونسردی، راه عقل و برهان را پیش گیرد و در راه حل قضیه، از روی کمال بصیرت، قدم بردارد».

بالاخره، بعد از نطق نمایندگان و سناتورها در موافقت و مخالفت با دولت، خود مصدق پشت تریبون رفت و نطق مفصلی را که قبل از حضور در جلسه تهیه کرده بود، قرائت کرد. او در این نطق، از مشکلات طاقت‏فرسای کار نفت در مدتی که در کمیسیون نفت مجلس به مطالعه مشغول بود، سخن گفت و سپس یادآور شد که: «تصویب ملی شدن صنعت نفت که هیچ‏کس گمان نمی‏کرد از آن کمیسیون بگذرد، سبب شد که مأیوس نشوم و با نهایت فرسودگی باز درکمیسیون حاضر شوم و یک روز قبل از این که کمیسیون رأی خود را برای تصویب ۹ ماده بدهد، در مورد مخاطراتی که متوجه مملکت می‏شد، در جلسه‏ی علنی مجلس اعلام خطر کردم».

او تاکید کرد که اگر قبل از تشکیل دولت وی، گزارش کمیسیون نفت از تصویب این کمیسیون نمی‏گذشت، در واقع، هیچ وقت این کار انجام نمی‏شد. زیرا حریف ترتیب کار را طوری داده بود که یکی از پسر عموهای آقای سید شوشتری (۲) وارد کار شود و مجلس را منحل کند و وضعیت را طوری درهم وبرهم و تیره کند که اگر مملکت از مخاطره جان به در ببرد، باز وقت مردم تلف شود.

مصدق در پایان نطق خود گفت که چون بودن در خانه و رفت و آمد در شوارع ممکن است برای من ایجاد خطر کند، بنابراین اجازه بدهید در همین مجلس، تا روزی که تکلیف نفت تمام نشده، بمانم.

به مجرد این که مصدق از پشت تریبون پایین آمد، از حال رفت و به زمین افتاد. چند تنی از نمایندگان مجلس که پزشک بودند، او را از تالار بیرون بردند و جلسه‏ی مجلس ادامه پیدا کرد.

مصدق در طول نطق‏های خود، هروقت سخن از بدبختی و درماندگی و فقر هم‏وطنان‏اش به میان می‏آمد، بی‏اختیار اشک‏اش جاری می‏شد و وقتی او می‏گریست، کسانی هم که دچار رقت قلب بودند، می‏گریستند. آن زمان به قول خلیل ملکی، اشک سمبل ملت ایران شده بود و همین اشک‏ها بود که بیست و پنج سال بعد، تبدیل به سیلاب شد.
۱ـ امریکایی‏ها در ابتدا از جنبش ملی کردن نفت حمایت کردند. ولی به تدریج، سیاست آن‏ها تحت‏الشعاع منافع نفت‏خواران قرار گرفت و عاقبت، کار به کودا کشید.

۲ـ منظور مصدق «سید ضیاءالدین طباطبایی» بود.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

هم نثر زیبایی است و هم مطالب آن جالب. ممنون

-- علیرضا زرین ، Jun 28, 2009

اشكهاي مردم ايران خيلي وقته تبديل به بهت شده.. در مقابل اين همه قساوت ..دروغ.. چپاول.ريا

-- بدون نام ، Jun 29, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)