خانه > گزارش ويژه > انتخابات > «گفتمان مطالبهمحور، تذکر به کاندیداهاست» | |||
«گفتمان مطالبهمحور، تذکر به کاندیداهاست»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر حالی که کمتر از دو روز به برگزاری انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری در ایران باقی است، فعالیتهای انتخاباتی از هر دو سوی نامزدها و گروههای اجتماعی موجود در صحنهی انتخابات، اوج بیشتری یافته است. از جمله، سهشنبه امضا کنندگان بیانیهی پر سر و صدا و اثرگذار «گفتمان مطالبهمحور» دومین اعلامیهی خود را انتشار دادند. در این بیانیه، آمده است: «علیرغم اینکه در ماههای اخیر، نامزدهای انتخابات نکات متعدد و بعضاً، مهمی را در شعارها و برنامههای خود مطرح کردهاند، اما مطالبات تأثیرگذار و مهمی نیز توسط کاندیداها مغفول مانده است.» در مورد هدف از انتشار این بیانیه، در فرصت باقیمانده تا انتخابات، با سه تن از امضا کنندگان سرشناس آن گفت و گو کردهام که هر کدام از زاویهی معینی به آن میپردازند: آقای محمد علی عمویی، از فعالان سیاسی قدیمی چپ در ایران، عزتالله سحابی، مسئول «شورای فعالان ملی مذهبی» و همچنین فرزانه طاهری، مترجم، نویسنده و از فعالان «جنبش همگرایی زنان».
آقای عمویی در پاسخ این پرسش من که انتشار بیانیهی دوم در فرصت کوتاه باقی مانده، معطوف به چه هدفی است، میگوید: یادآوری اینکه مطالبات برحق مردم چیست. سخن بر سر این است که مطالبات مردم ایران بسیار گسترده است. بخشیاش اینها است. چه بسا در تکمیل چنین لیستی، مطالبات دیگری افزوده شود. این یادآوری و تذکر به کسانی است که ادعای خدمت کردن به این مردم را دارند و اینکه آیا این مطالب را ملحوظ میدارند یا خیر.
آقای عمویی، وقتی گفته میشود، ده مورد از مطالبات در برنامهی کاندیداها مغفول مانده که میتوان گفت موارد مهم و کلیدیای هم هستند. در حالی که بسیاری از مطالبات هم در برنامههای کاندیداها (غیر از آقای احمدینژاد) آمدهاند، به نظر نمیآید، در آستانهی برگزاری انتخابات، این تولید بیاعتمادی کردن نسبت به همهی کاندیداها باشد؟ خیر! حتا قانون اساسی جمهوری اسلامی، با تمامی کاستیهایش، در فصل مربوط به حقوق ملت، حقوقی برای مردم قائل شده که طی این سی سال به کلی نادیده گرفته شده است. صرف اینکه این حقوق در قانون اساسی آمده است، نباید باعث شود که ما صرفنظر کنیم و آنها را به عنوان مطالباتمان طرح نکنیم. در فرمایشات آقایان کاندیداها، اینجا و آنجا، به برخی از این مطالب اشاره شده. این تأکیدی است بر اینکه آیا تعهد میکنید و اگر فردا یکی از شما آمد و عمل نکرد، آیا به یاد میآورید که در مقابل اینها متعهد هستید؟ من بیشتر تعهد کاندیداها را روی این مطالبات مد نظر دارم. از نظر شما، به عنوان کسی که در این حرکت نقش داشته و از امضا کنندگان آن هستید، رویکرد گفتمان مطالبهمحور متوجه ضرورت شرکت در انتخابات است یا میتواند شیوههای دیگری از حضور انتخاباتی را هم دربر داشته باشد؟ رویکرد این حرکت، اساساً، مطرح کردن مطالبات است. یعنی در درون جوشش مردمی که به مناسبت شرایط انتخابات، استثنائاً، مجالی پیدا کردهاند و فردای بعد از انتخابات دیگر این مجال وجود نخواهد داشت، این مطالبات مطرح شود. مخاطب این حرکت میتواند هم آن کسی باشد که رأیش را در صندوق میاندازد، هم کاندیداهایی باشند که وعدههای معینی و بخشی از این مطالبات را در گفتههایشان گنجاندهاند و هم میتواند کسانی باشد که رأی نمیدهند. به علت اینکه باور دارند کاندیداهای موجود این مطالبات را عملی نخواهند کرد.
از آقای عزتالله سحابی، در ارتباط با برخی از بندهایی که در این بیانیه به عنوان مطالبات مغفول در گفتمان کاندیداها آمده است، میپرسم: به عنوان مثال، حل مسألهی انرژی هستهای و غنیسازی اورانیوم، امری که در جامعهی جهانی نیز مورد چالش است، چگونه باید در این سه روز باقیمانده، از جانب کاندیداها روشن شود و آنها چه موضعی باید بگیرند؟ نامزدها اعلام کنند که مسألهی هستهای یا غنیسازی اورانیوم جزو حقوق مسلم ما است، اما این حقوق مسلم را تا آنجا پیگیری میکنیم و پافشاری میکنیم که سایر مصالح مملکت و حقوق مسلم ما، ضایع نشود ضربه نبیند. برای مثال، به خاطر مسألهی هستهای، دولت در داخل کشور یک فضای امنیتی ایجاد کرده است. در این فضای امنیتی، هرکس که راجع به انرژی هستهای بخواهد صحبت کند، فوراً متهم میشود که طرفدار آمریکا یا اسرائیل است. ما میگوییم، این فضا باید از بین برود. یعنی آزادی بیان، آزادی اجتماعات و سایر حقوق مندرج در قانون اساسی، نمیتواند در ارتباط با حق غنیسازی اورانیوم، مخدوش شود، زیرپا گذاشته شود یا نادیده گرفته شود. آقای سحابی، در آستانهی برگزاری انتخابات، اعلام ده مورد تقاضاهای اساسی که مغفول مانده، میتواند مردم را در مورد شرکت در انتخابات، مردد کند؟ من این را ندیدم. ما خودمان، بسیار بسیار اصرار داریم، تقاضا میکنیم و از همهی اقشار مردم دعوت میکنیم که در این انتخابات شرکت کنند. زیرا که رمز پیروزی اصلاحطلبان بر حاکمیت انحصاری فعلی، فقط جمعیت مردم است که پای صندوق بیایند. وقتی جمعیت زیاد باشد، امکان هرگونه تقلب در انتخابات را هم میبندد. مانند انتخابات سال ۷۶ ریاست جمهوری و ۷۸ مجلس ششم که وقتی انبوه مردم شرکت کردند، دیگر راه تقلب بسته شد. یعنی اسلحهی تقلب که معمولاً حاکمیتها به کار میبرند، کند شد. اما، مغفول ماندن به این معنی است که روی نکاتی که ما میگوییم، کاندیداها کمتر تأکید میکنند و آن هم شاید به این دلیل است که از حاکمیت میترسند. از اینکه مثلاً، مقامات عالیهی کشور پشت آنها را خالی کنند.
خانم فرزانه طاهری در این باره میگویند: مدتی پیش، بیانیهی دوم گفتمان مطالبهمحور برای من فرستاده شد که امضا کردم. آن موقع، هنوز نه آقای کروبی و نه آقای میرحسین موسوی بیانیههای حقوق شهروندی و حقوق بشرشان را منتشر نکرده بودند. بخشی از مواردی که اینجا به عنوان مغفول مانده ذکر شده، به صورتی در بیانیهیهای، به خصوص آقای کروبی، بیان شده است. از جمله، مسألهی پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان. منتها مطالبهی جنبش همگرایی زنان، پیوستن بدون قید و شرط بود. ولی اینجا با شکلی که در مجلس ششم تصویب شد، یعنی با حق تحفظ، آمده است. بدون اینکه مشخص کنند چه مادههایی را در تطابق یا عدم تطابق با مسایل فرهنگی، سنتی یا شرعی میگنجانند. بخشی از این مطالبات به تدریج در برنامهها آمد. آقای موسوی که برنامهشان را تازه روز یکشنبه، به صورت کتاب منتشر کردند و از دوشنبه میتوان آن را دانلود کرد. ولی این بیانیه قبل از اتفاقات اخیر تدوین شده است. دربارهی ده موردی که در بیانیهی دوم آمده که کاندیداها به آنها توجه نکردهاند و مغفول مانده، به چه مواردی میتوانید اشاره کنید؟ مثلاً، موضوع انرژی هستهای، مسألهای نبوده که از سوی گروهی به صورت یک مطالبه عنوان شده باشد. شاید به همین دلیل هم به آن پرداخته نشد و کاندیداها همچنان به صورت کلی، راجع به آن حرف زدند و هنوز هم یک جور خط قرمز محسوب میشود. البته در مطلبی که در اعتماد ملی نوشتم، به این مسأله اشاره کردم و نوشتم: هنوز برای مردم ملموس نیست که نیروگاههای هستهای قرار است چه سودی عاید مردم بکنند. همه چیز در یک خلاء دارد بحث میشود و شکل حیثیتی پیدا کرده است. این توضیحی است که من به صورت کلی میتوانم در مورد بیانیهی دوم گفتمان مطالبه محور بدهم. چون در برنامههایی به این مطالبات اشاره شده، بعضیها کلیتر و برخی دیگر جزییتر، بعضیها به بخشی از آن پرداختهاند و به بخش دیگر نپرداختهاند. به هر حال از لحاظ زمانی، قبل از بیانیهی اخیر کاندیداها تدوین شده است. در مقدمهی این بیانیه جمعبندیای آمده است، مبنی بر اینکه گفتمان مطالبهمحور، در مجموع تأثیرات مثبتی در رویکردهای انتخاباتی کاندیداها و ارتقای مطالبات داشته است. فکر میکنید، این حرکت، در کلیت خود، رویکرد شرکت در انتخابات را تقویت کرده یا اشکال دیگری از حضور انتخاباتی را؟ فکر میکنم، منجر به رویکرد شرکت در انتخابات شده است. یعنی بخشی از تحریمیها، مثل دانشجویان تحکیم وحدت که زیر فشار و سرکوب زیادی بودند، آنها هم مطالباتشان را مشخصاً با آقای کروبی مطرح کردند و ایشان پاسخ داد که در حد توانش سعی میکند به این مطالبات جامهی عمل بپوشاند. جاهایی هم که نتواند، به مردم توضیح میدهد که موانع چه بودند. کسانی مثل تحکیم وحدت یا اداوار تحکیم که دورهی قبل انتخابات را تحریم کردند، به این نتیجه رسیدند که باید به این شکل حضور پیدا کنند، حضوری موثر و فعالانه، نه اینکه بگذارند کاندیداها مسایلی کلی را مطرح کنند و بعد آنها ببینند مایل هستند از آنها حمایت کنند یا نه. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
به اعتقاد من مطرح کردن مطالبات صرفاً کافی نیست و پیگیری و پاسخگو کردن دولت نیز شایان توجه است. من پیشنهاد می کنم دولت منتخب(البته در صورتی که از اصلاح طلبان باشد) با ایجاد یک وب سایت رسمی صورت مطالبات متعهد شده، نحوه پیگیری، مرحله اجرا، موانع، و در صورت ناتوانی در تحقق آنها عوامل آنرا برای مردم شرح دهد. به این صورت مطالبات به دست فراموشی سپرده نخواهند شد و بیان علل عدم تحقق آنها در ایجاد مطالبات جدیدتر، کاراتر و جرئی تر تاثیر به سزایی دارد.
-- احسان ، Jun 11, 2009