خانه > گزارش ويژه > اقتصاد و معیشت > «پرداخت یارانههای نقدی، اقدامی پوپولیستی» | |||
«پرداخت یارانههای نقدی، اقدامی پوپولیستی»محمدرضا اسکندریدکتر احمد علوی، دانشآموخته رشتههای اقتصاد، فلسفه اسلامی و غرب در ایران است. او تحصیلات تكمیلی و دكترای خود را در دانشگاه استكهلم به پایان رسانده است. ایشان هم اکنون در دانشگاههای سوئد، اقتصاد مالی، مدیریت ریسک و فلسفه علوم اجتماعی را تدریس مینماید. دکتر علوی نویسنده مقالات و کتابهایی به فارسی، سوئدی و انگلیسی است. در رابطه با پرداخت یارانه با آقای علوی گفت و گو کردهام. اخیراً کشمکش تازهای بین دولت و مجلس مطرح شده است و آن طرح مسأله پرداخت یارانهها است. در حالی که دولت بر پرداخت نقدی یارانه اصرار دارد، مجلس با این راهکار مخالف است، اساساً این مسأله یارانه از کی در اقتصاد ایران شروع شده است و انگیزه آن چه بود؟ سابقه پرداخت یارانه یا سوبسید به رژیم قبل برمیگردد. و هدف از آن برخی سیاستهای تشویقی برای افزایش مصرف، و سیاستهای توزیع مجدد درآمد برای جلوگیری از افزایش شکافهای اجتماعی بود. سیاست پرداخت یارانه ابتدا، شامل برخی از اقلام ضروری مانند نان بود، اما به تدریج با افزایش درآمد نفت در دهه ۵۰ بر آن افزوده شد و به نوعی پرداخت رانت تبدیل شد. در دهه ۶۰ و دوره جنگ این سیاست گستردهتر شد و شامل اقلام مصرفی زیادتری شد. هدف آنهم جلوگیری از افزایش مخالفت مردم با جنگ به نوعی جلوگیری از تأثیر جنگ بر زندگی مردم بود. اما پرداخت یارانه تنها شامل کالای مصرفی نبود بلکه حتی شرکتهای دولتی و خصوصی نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم مشمول یارانه بودند. باید توجه داشت که اقتصاد ایران یک اقتصاد حاشیهای و نفتی و متکی به واردات کالاهای گوناگون مصرفی و نیم ساخته است. موسسات اقتصادی ایران غالباً در بازار بینالمللی فعال نیستند، به همین دلیل همواره نیازمند ارزی هستند که دولت از فروش نفت به دست میآورد. بنابراین یارانه در چند مرحله و از راههای مختلف به اقتصاد ایران تزریق میشود. به همین دلیل، سهم یارانه در اقتصاد ایران بسیار گسترده و غیرشفاف است. و بخشی از کسر بودجه دولت هم به همین یارانه مربوط است.
از کی و چرا دولت تصمیم گرفت یارانهها را نقدی کند؟ تصمیم به نقدی کردن یارانه و به اصطلاح شفاف کردن آن به دوره تعدیل اقتصادی یعنی به دوره بعد از جنگ برمیگردد. در آن زمان استدلال میشد که اقتصاد جنگی باعث دولتی شدن اقتصاد و همزمان افزایش یارانهها شده است. با مشاورههایی که با صندوق بینالمللی پول شد آنها هم توصیه کردند که راه حل مشکل اقتصادی ایران کاهش تصدیگری دولت، کاهش کسر بودجه و بالاخره شفاف کردن یارانه است. در چارچوب همین گردش به توصیههای صندوق بینالمللی پول و گرایش به سیاستهای اقتصادی نئولیبرال بود که برنامهریزان، چشمانداز بیست ساله و برنامههای توسعه اقتصادی را تدوین کردند. بخشی از همین چشمانداز و برنامههای توسعه اقتصادی متوجه کاهش یارانه است. بنابراین اگرچه دولت همواره اقتصاد سرمایهداری و به خصوص اجرای سیاستهای نئولیبرال را در کشورهای دیگر نفرین و لعن میکند، اما خودش همان راه را میرود. اما، دولت میگوید پرداخت نقدی یارانه ابتکار دولت عدالتطلب فعلی است؟ این ادعا موجه نیست، چون این موضوع روی میز دو دولت قبلی هم بود. در دهه ۷۰ هم دولت تلاش کرد یارانهها را کاهش داده یا مستقیم کند. اما با شورشهای اجتماعی و مشکلاتی که پیش آمد برنامه نیمهکاره باقی ماند و سیاست تعدیل اقتصادی بهبنبست رسید. یکی از جناحهای مخالف تعدیل اقتصادی هم همین جناح حاکم بود. اینک با به قدرت رسیدن آنها تلاش میکنند همان سیاستها را البته با رنگ و لعاب دیگری دنبال کنند. پرداخت یارانه نیز اساساً برای کاهش سهم هزینههای انتقالی و یارانه در بودجه و استفاده از بودجه در جهت منافع گروه جدیدی که قدرت را در دست دارد، است. برای رسیدن به عدالت اقتصادی و اجتماعی نیاز به زیر ساختهایی است که وجود ندارد. ایجاد اشتغال و آنهم اشتغال مبتنی بر توسعه درونزا از جمله این زیر ساختهاست. دولت ادعا میکند این سیاستها کلید حل مشکلات اقتصادی طبقات فقیر است، این را چطور ارزیابی میکنید؟ هرچند نظام یارانه فعلی، منابع را به شکل غیرعادلانهای توزیع میکند، اما اجرای راهکاری که دولت در نظر دارد نیز به معنی عادلانه شدن توزیع منابع نیست. چون پیش از مسأله یارانه مسایل دیگری باید حل شوند. مثلاً میتوان سوال کرد، وقتی توزیع قدرت در کشور عادلانه نیست، مگر میتوان درآمد ـ آنهم درآمد در چارچوب دولت متمرکز رانتی و نفتی ـ را عادلانه توزیع کرد؟ وقتی زن و مرد، اقوام مختلف، پیروان مذاهب گوناگون در مقابل قانون یکسان نیستند و حقوق سیاسی و منزلت برابری هم ندارند، مگر میشود درآمد و داراییها را بین آنها عادلانه تقسیم کرد؟ طبیعی است حتی اگر یارانه نقدی هم پرداخت شود، دست دولت برای پرداخت آن به نوچهها و حامیان حکومت بیشتر باز خواهد شد. به زبان دیگر این نقدی کردن یارانه توزیع درآمد را غیر عادلانهتر و عرصه سیاسی را بر جریانهای مستقل از حکومت تنگتر میکند. نقدی کردن یارانه تورم را هم افزایش میدهد، که این امر وضع طبقات فقیر را بدتر کرده و شکاف طبقاتی بیشتر میکند. چرا دولت اینقدر برای نقدی کردن یارانه عجله دارد؟ دولت همواره از سوی جناحهای گوناگون درون حکومت اعم از راست و چپ به ناکارایی متهم شده است. به علاوه، دولت خود را خاکریز رهبری حکومت میداند. انتخابات هم نزدیک است. دولت میداند که در شهرهای بزرگ توسعه اقتصادی و سیاسی برای پرکردن صندوق رأی دچار مشکل خواهد شد. بنابراین تلاش میکند تا از سویی نظر رهبر را با اجرای طرحهایی که دولتهای قبلی نتوانستد اجرا کنند برآورده کند. و از سوی دیگر، با پرداخت نقدی یارانه، صندوق رأی در مناطق توسعه نیافته و فقیر کشور را پرکند. بنابراین این اقدامات دولت در چارچوب یک سیاست پوپولیستی کوتاهمدت و همزمان راستگرایانه قابل ارزیابی است، و عدالت اجتماعی یا موزونی درآمد، چندان در نظر نیست. در همین رابطه: • هدفمند کردن یارانهها، محور اختلاف محافل اقتصادی • «پرداخت مستقیم یارانهها در ایران منتفی شد» • ارائه لایحه «تحول اقتصادی» به تعویق افتاد |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|