تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
جنبش دانشجویی در گفت و گو با بهروز کریمی‌زاده، دانشجویی از طیف چپ و مهدی‌ فتاح‌پور از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی در دهه‌های ۵۰

«تکرار اشتباه تاریخی جنبش دانشجویی»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

جنبش دانشجویی در ایران مانند بسیاری از جوامعی که از ساختار ضعیف دموکراتیک رنج می‌برند، همواره یکی از پایه‌های مبارزات آزادی‌خواهانه و نشانه‌های ضعف و قوت جنبش دموکراسی‌خواهی بوده است.

سال‌های مبارزه‌ی ملی در ایران، سال‌های افت مبارزات سیاسی که از شکست جنبش ملی پیش آمد و جنبش دانشجویی به عنوان حامی و گاه موجد جنبش مسلحانه عمل کرد.

دوران پس از انقلاب ۵۷ و مشارکت در مبارزات علنی که باز خصلت بالای سیاسی داشت و پس از آن دوران رکود و سرکوب همه‌ی مبارزات آزادی‌خواهانه و پس از آن دوران اصلاحات که نقش و حضور جنبش دانشجویی در آن بارز و موثر بود.

اینک دوران اخیر، دوران پس از شکست و خروج اصلاح‌طلبان از قدرت سیاسی، دانشجویان را به نوعی استقلال از جنبش سیاسی حزبی راهبر شد.

در مبارزات دانشجویان در سال‌های اخیر سعی می‌شود این عنصر محور قرار بگیرد. در برنامه قبل با نمایندگان دو گروه از دانشجویان در ایران گفت و گو کردم که با تأکید بر وحدت صنفی، اجتماعی، و حقوق ‌بشری جنبش دانشجویی به دیدگاه‌های سیاسی متفاوتی اشاره داشتند که به نوعی بحث اهداف، مضمون و شیوه‌های مبارزات دانشجویی بود.

در پیگیری این مباحث با بهروز کریمی‌زاده، دانشجویی از طیف چپ، عضو تشکل آزادی‌خواه و برابری‌طلب دانشجویان و همچنین مهدی‌ فتاح‌پور از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ و فعال سیاسی امروز گفت‌ و گو کرده‌ام.

Download it Here!

ابتدا از بهروز کریمی‌زاده می‌پرسم چگونه می‌توانیم بگوییم در حال حاضر این تشکل، تشکلی است که در دانشگاهای ایران و تهران پایگاه معین دانشجویی دارد؟

اگر وقایع ۱۶ آذر سال گذشته و ۱۶ آذر امسال را پیگیری کرده باشید، می‌بینید در سال گذشته فراخوان مستقلی داشت و دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب، مراسم پرشکوهی در ۱۷ آذر ۸۶ داشتند و نزدیک به حدود ۷۰ نفر از دانشجویان در سراسر کشور بعد از این مراسم دستگیر شدند.

مراسم‌‌هایی در اصفهان، مازندران، مشهد و شهرهای دیگر هم داشته‌اند. امسال هم همین‌طور، مراسم‌هایی در شهرهای مختلف داشته‌اند.

در بعضی از شهرها به علت شرایط امنیتی و فشارهای خیلی شدیدی که روی فعالین دانشجویی و خانواده‌‌های آن‌ها وجود داشته، نتوانستند مراسم برگزار کنند.


تجمع ۱۳ آذر دانشجویان چپ در دانشگاه تهران /عکس: ادوارنیوز

امسال در جریان ۱۶ و ۱۷ آذر در دانشگاه‌های ایران تظاهراتی بود. گذشته از ۱۶ آذر که دانشجویان انجمن‌های اسلامی مستقل هم شرکت نکرده بودند و ۱۷ آذر را اختصاص داده بودند. دانشجویان چپ اعلام کردند در تظاهرات روز ۱۷ آذر هم در فراخوانی که تحکیم وحدت داده، شرکت نخواهند کرد. آیا این واقعیت داشت؟

نه، به این معنی. آن‌چیزی که از طرف دانشجویان چپ و دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب به صورت مشخص اعلام شده بود این بود که امسال فراخوان مراسم مستقل نخواهند داشت.

سعی خواهند کرد به انواع مختلف مبارزاتی و به انواع اشکالی که بتوانند به دانشجویان دسترسی داشته باشند، پیغام، شعارها و اهداف خودشان را به دانشجویان برسانند.

و این کار انجام شد؟ می‌توانید نمونه‌های معینش را بگویید که چگونه اتفاق افتاد؟

به صورت کاملاً مشخصی در دانشگاه مازندران که مراسم مشترک و باشکوهی با تمامی طیف‌های دانشجویی از جمله این‌که انجمن اسلامی هم در آن مراسم حضور داشتند و دانشجویان چپ نقش بسیار پرنگی داشتند و پلاکاردهایی با مضمون آزادی و برابری و حمایت از مبارزات کارگری همراه خودشان داشتند.

شما معتقید هستید که جنبش دانشجویی خودش را به جنبش‌های اجتماعی دیگر به ویژه جنبش‌های سیاسی پیوند بزند یا خیر؟

به طور مشخص اگر بخواهم جواب بدهم، یک دوگانگی در جنبش دانشجویی هست؛ یک راه، برگشت جناح‌های حکومت و وارد بازی‌های انتخاباتی شدن و راه دیگر، جامعه و هم‌سرنوشتی با مردم را انتخاب کردن، است.

ما دانشجویان چپ فکر می‌کنیم این راه درست‌تری است و آن‌‌چیزی که می‌تواند جنبش‌های اجتماعی را بیمه و ماندگار کند، پیوند به مطالبات عمومی مردم و همراهی و همگامی‌اش با جنبش‌های اجتماعی مثل جنبش زنان، جنبش کارگری و جنبش‌های اجتماعی دیگر است.

موقعیت جنبش دانشجویی را در ایران با توجه به مطالباتی که شما برایش واقعی می‌دانید، در چه سطحی می‌دانید؟

جنبش دانشجویی در شرایط خیلی سختی به سر می‌‌برد، امکان کمترین وجود تشکل قانونی ندارد، تمامی نشریاتش را بسته‌اند و کمترین ابزارهای علنی ابراز وجود و کم هزینه را از او گرفته‌اند.

این چیزی است که شامل همه‌ی گروهای دانشجویی می‌شود. ولی جنبش دانشجویی ایران به صورت تاریخی و نمادین همیشه نقش سنگر دفاع از آزادی و دفاع از مردم را داشته است.

در برهه‌های مختلف می‌بینید. زمانی که کودتای سال ۱۳۳۲ می‌شود. بعد از ۵۷‌،‌ زمانی که شرایط سخت می‌شود و سرکوب مردم شروع می‌شود، دانشگاه‌ها جاهایی هستند که تا آن لحظه که توانستند به حیات خودشان ادامه دادند.

این‌که جنبش دانشجویی به حیات خودش در اشکال مختلف ادامه داده، یک واقعیت است. ولی تأثیر آن بر مبارزات اجتماعی در کدام دوره از این دوره‌هایی که شما شمردید واضح‌تر‌، مفید و موثر‌تر بوده است؟

فکر می‌کنم جنبش دانشجویی هنوز یکی از جنبش‌ها و گروه‌های مرجع اجتماعی حساب می‌شود. و همچنان روی دیدگاه‌های سیاسی و سرنوشت سیاسی مردم ایران تأثیر می‌گذارد.

مردم ایران همچنان تحولات سیاسی این جنبش را و این‌که این جنبش و فعالین آن چه انتخاب‌های سیاسی می‌کنند، به دقت پیگیری می‌کنند.

وضعیت جامعه‌ی ایران و این‌که تحرک علنی کم است، به این معنی است که جامعه‌ی ایران نسبت به خواسته‌ها بی‌تفاوت شده است. به نظر من، ما شاهد تغییرات و تحولات در سطوح زیرین و اعماق جامعه هستیم.


تجمع دانشجویان چپ در دانشگاه تهران

همین مباحث را با آقای مهدی ‌فتاح‌پور از فعالان قدیمی جنبش دانشجویی و فعال سیاسی فعلی طرح می‌کنم.

این تنوع و چندگانگی که امروز در جنبش دانشجویی ایران به چشم می‌خورد و در دوران شما هم بود در آن دوران چگونه عمل می‌کرد؟

طبیعی است وقتی جنبش دانشجویی بخواهد گسترده حرکت بکند، چند‌گانگی وجود دارد. در دوران ما وجود داشت. گرایش‌های مختلف در دانشگاه فعالیت می‌کردند و طبیعی است که امروز هم این‌چنین باشد.

این مسأله را نمی‌توان نفی کرد و طبیعتاً اگر به شکل درستی با آن برخورد شود، مثبت هم است.

زمانی که دانشجویان نتوانند در چارچوب عمومی خاصی که می‌تواند در دانشگاه مطرح شود، یعنی خواست و تحولات دموکراتیک یا تغییر‌ی که یک مجموعه‌ی وسیعی از دانشجویان در سطح جامعه می‌تواند بپذیرد، حرکت کنند، چندگانگی جنبش منجر به این می‌شود که خودشان را مجزا کنند یا بدتر از آن اتفاق بیفتد.

می‌توانید اشاره کنید؟

جنبش دانشجویی یا جریانات دانشجویی تا حد زیادی وظایف احزاب را عهده‌‌دار شوند، یعنی بروند فعالیت‌هایی را انجام دهند که عملاً تبیین استراتژی یا سیاست برای تغییر قدرت سیاسی را در بر می‌گیرد، طبیعتاً همان وضعیتی که احزاب در برابر هم دارند‌، در دانشگاه تشکیل می‌شود.

متأسفانه به دلیل گسست‌هایی که در جنبش ‌دانشجویی وجود داشته، به دلیل سرکوب‌ها و بعضی وقت‌ها هم به دلیل دوره‌های مختلف، تجربه‌ها منتقل نشده است.

یعنی بسیاری از خطاهایی که ما در دوران خودمان داشتیم، عیناً در این دوره و در ۱۰ سال اخیر، در جنبش دانشجویی تکرار شد و تعدادی از آن‌ها خیلی شبیه همان زمان بود.

مثلاً در دوران ما‌، هیچ‌کدام از جریانات سیاسی را که خارج از دانشگاه وجود داشتند، قبول نداشتیم و فکر می‌کردیم همه‌ی آن‌ها به خطا رفته‌اند و دانشجویان هستند که باید راه جدیدی را در پیش بگیرند و تمام مسایل را حل کنند.

طبیعتاً وقتی با این ایده می‌آمدیم، گرایش‌هایی عین جریاناتی که در بیرون حزبی وجود داشتند در درون دانشگاه‌ها هم منعکس می‌شد‌.

توانستیم سازمان‌های خودمان را شکل بدهیم و در مواردی هم در برابر هم قرار گرفتیم. البته در خیلی از موارد متوجه‌ی این مشکل شدیم و می‌توانستیم به طور مشترک با هم حرکت کنیم. مشکل در دوران ما هم وجود دارد.

در دوران شما، همان‌طور که می‌گویید این تفاوت وجود داشت. اما آیا موجب تداخل در مبارزات شما یا به نوعی در مقابل هم قرار گرفتن هم شد؟

چیزی که در این چند سال، در دانشگاه‌ها به وجود آمد به شکل افراطی و بسیار منفی بود. در دوران ما، در این حد و ابعاد که جریانات دانشجویی در مقابل هم قرار گرفته‌اند، وجود نداشت.

فکر نمی‌کنید این‌که شما اجماع بهتری داشتید به خاطر این بود که اساساً جنبش دانشجویی در آن زمان به طور کلی سیاسی و به طور کلی متوجه‌ی یک نوع از شیوه‌ی مبارزه آن هم شیوه‌ی مبارزه‌ی مسلحانه بود؟

زیاد با این موافق نیستم. مبارزه‌ی مسلحانه از سال ۵۰ شروع شد، در حالی که آن جنبش دانشجویی که بعداً فداییان و مجاهدین را از خود بیرون دادند، از چند سال قبل از ۵۰ شکل گرفت و گسترش پیدا کرد‌.

یعنی در دورانی که رژیم شاه فکر می‌کرد بعد از رفرم‌ها، تمام حرکت‌های سیاسی سرکوب شده‌اند و مقاومتی نخواهد بود، جنبش دانشجویی از نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۴۰ شکل گرفت و کاملاً هم رادیکال بود.

خصوصیت مشترک جنبش در آن زمان این بود که جنبش رادیکال دانشجویی شکل گرفت و هنوز مبارزه‌ی مسلحانه در این ابعاد مطرح نبود.

شاید جنبش دانشجویی در اواخر دهه‌ی ۴۰ مثبت‌ترین، یعنی از نقطه نظر سوال شما، هم‌سوترین حرکت را داشت.

سوال من این بود که این رادیکالیزنم به شما کمک نمی‌کرد که فراتر از ایدئولوژی حرکت کنید؟

همان‌طور که گفتم، رادیکالیزم جزو خصوصیات جنبش دانشجویی، زمانی که بخواهد به صورت جنبش مستقل بیرون بیاید، است. امکان ندارد دانشجویان در ابعاد وسیع، تغییر و تحول‌طلبی را نپذیرند.

این عمومی است و در مقایسه با جنبش‌های سیاسی که در جامعه وجود دارد، دانشجویان عموماً با اشکال و شیوه‌های رادیکال‌تری مبارزه می‌کنند.

طبیعتاً زمانی که در دانشگاه، سمت‌گیری مشترکی وجود دارد، کمک می‌کند و آن دوره هم کمک کرد.

ولی آن دوره، به محض این‌که حرکات و گرایش‌ها جلو آمد و دانشجویان خودشان را جایگزین حرکت حزبی دیدند، سعی کردند نسبت به مسایل سیاسی در جامعه خودشان تصمیم‌گیر باشند، ما گرایش‌های مختلف داشتیم و در مقابل هم قرار گرفتیم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

بهروز كريمي نماينده دانشجويان چپ نيست ...

-- ك ، Dec 12, 2008

به نظر من مصاحبه گر خیلی توی حرف مصاحبه شونده می پرد و لحن خوبی ندارد.

-- armineh ، Dec 13, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)