خانه > گزارش ويژه > گفتگو > «ما کاری را که فکر میکنیم درست است انجام میدهیم» | |||
«ما کاری را که فکر میکنیم درست است انجام میدهیم»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comبیست و چهارم آبان ماه، از ساعات اولیهی روز، خبر آتشسوزی در سینما «جمهوری»، در خیابان جمهوری تهران که متعلق به لیلا حاتمی و همسرش علی مصفا است، روی سایتهای خبری قرار گرفت.
خبر این آتشسوزی به سرعت از حوزهی حوادث روزمرهی اجتماعی خارج شد و میرود تا ابعاد سیاسی به خود بگیرد. آن هم در ارتباط با انتخابات دورهی دهم ریاست جمهوری که قرار است در خرداد ماه سال آینده برگزار شود. مسالهای که احتمال چنین ارتباطی را در افکار عمومی ساخته است، همایشی است که در شانزدهم آبان ماه جاری از جانب هواداران آقای خاتمی، رییس جمهوری پیشین، با عنوان «پویش دعوت از خاتمی» در تهران، برگزار شد. در این همایش، چهرههای سرشناسی از حوزههای مختلف سیاسی، هنری، اجتماعی و فرهنگی شرکت کردند و برخی از آنان در سخنرانیهای خود دلایل ضرورت حضور آقای خاتمی در انتخابات آتی ریاست جمهوری را بیان کردند. در این میان، شرکت و سخنرانی لیلا حاتمی و همسرش، علی مصفا که از بیسرو صداترین زوجهای هنری هستند، بازتاب فراوانی داشت. به ویژه سخنرانی کوتاه و پراحساس خانم لیلا حاتمی انعکاس زیادی داشت که در آن خطاب به رییس جمهور پیشین گفته بود: «به خاطر فرزندان ما و کسانی که نمیخواهند از این کشور بروند، بیا». اما آیا این حمایت میتواند عامل چنین حادثهای شده باشد؟ ما هم نمیدانیم. بر همین اساس، سعی کردیم از چهرههایی که به نوعی با حادثه ارتباط بیشتری دارند، خبر بگیریم.
قبل از همه، به سراغ لیلا حاتمی و همسرش علی مصفا رفتیم، تا ببینیم خود ایشان چه فکر میکنند؟ آقای مصفا در اینباره میگوید: تازه امروز کار کارشناسان تمام شده. هنوز نتیجهی نهایی را به ما ندادهاند. به خاطر همین، خیلی زود است که بخواهیم اظهارنظر کنیم. میتواند فقط یک حادثه باشد، میتواند… به هرحال این اتفاقی است که میافتد، خیلی چیزها میتواند باشد، هنوز نمیتوانم چیزی بگویم. شما هم لابد این احتمالات را شنیدهاید که آتش گرفتن سینما میتواند عمدی بوده باشد و در برخی اظهارنظرها ارتباط معینی میان این ماجرا و حضور شما و خانم حاتمی در همایشی که چند روز پیش در حمایت از آقای خاتمی برگزار شد و آنجا خانم حاتمی صحبت کرد و خواهان حضور آقای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری شد، داده میشود. به این ترتیب، برخی احتمال میدهند که این یک اولتیماتوم سیاسی خطاب به شما و خانم حاتمی، باشد. خیلی بعید میدانم. برای اینکه در آن ساختمان خانوادهای زندگی میکردند. به نظر من، اگر چنین احتمالی را بخواهیم بدهیم، خیلی هولناک میشود. فکر نمیکنم، بعید میدانم. من خیلی بدبین نیستم.
خانوادهای در آنجا زندگی میکردند؟ در خود سینما، قسمتی در انتهای سالن سینما بود که سرایدار همراه خانوادهاش زندگی میکردند. این خانواده آنجا ساکن بودند. شانس آوردیم و نجات پیدا کردند. ولی اگر این یک اولتیماتوم سیاسی باشد، فکر میکنید که آیا نباید کلاً در اظهارنظرها بیشتر مراعات کنید؟ نه، فکر نمیکنم. برای اینکه چنین پیامی، نباید پیام منطقی باشد. اگر چنین چیزی باشد، میگذارم به حساب… نمیدانم واقعاً. امیدوارم چنین چیزی نباشد. ولی در ما تاثیری نمیگذارد. در هرحال ما داریم اینجا زندگی میکنیم و مثل بقیه، کاری را که فکر میکنیم درست است، انجام میدهیم.
دیگرانی که در عالم سینما در چنین فعالیتهای شرکت کردهاند و گاهاً تجربیات تلخی هم داشتهاند، چگونه فکر میکنند؟ پگاه آهنگرانی، هنرپیشهی جوان سینما در مبارزهی انتخاباتی دورهی اول آقای خاتمی در سال ۷۶، در حین تبلیغات خیابانی برای وی، از جانب فرد ناشناسی با کارد مجروح شد: به نظر من، به این قضیه ارتباطی ندارد. چرا بعید میدانی که با این داستان ارتباط داشته باشد؟ خیلیها هستند که از آقای خاتمی حمایت کردهاند و میکنند. به نظر خیلی بیسابقه است که یکباره سینمای جمهوری را آتش بزنند. ممکن است قبلش تهدید کنند که این کار را نکن، یا ممنوعالکار کنند. ولی خیلی دور از ذهن است که چنین کاری بکنند. ولی خود شما، موقع مبارزات انتخاباتی دور اول خاتمی، با کارد مجروح شدید. آره، ولی مثل این میماند که بیایند، خانهام را آتش بزنند. سینما وسط یک خانه است و جای بزرگی است. پیگیری پلیس معلوم خواهد کرد که چه شده. اما به نظر من، این نیست. شاید هم یک درصدی باشد، اما دور از ذهن است. این که گفته میشود «کافه آنتراکت» که در آن سینما توسط لیلا حاتمی و همسرش اداره میشد هم حساسیت برانگیز بود؟ یک بار به آن کافه رفته بودم. خیلی جای جذاب و خوبی بود. ولی بازهم کافههایی داریم که حتی پاتوقتر است. اگر مشخصاً خصومت با خانم لیلا حاتمی در نظر باشد، چطور؟ به نظر من، جو دیگرآنطوری نیست. اگر میخواستند اذیت کنند، شاید ممنوعالکار میکردند. در این ماجراها، معمولاً صحبت از گروههای فشار هست، مثل کسانی که تو را مجروح کردند، صحبت از کسانی که بتوانند اخطار دولتی بدهند، نیست. این گروهها آنقدر قدرت ندارند که بتوانند چنین کاری کنند. روزنامهی اعتماد، از جمله روزنامههایی بود که احتمال سیاسی بودن این آتشسوزی را عنوان کرده بود. با آقای کیوان مهرگان، از نویسندگان سرویس سیاسی این روزنامه گفت و گو میکنم: حقیقتاً تا روشن شدن نتیجهی «کمیتهی تحقیق علت آتشسوزی سینما جمهوری»، به ضرس قاطع نمیتوان رابطهای بین آتشسوزی سینما جمهوری و حمایت خانوادهی خانم حاتمی و آقای مصفا از آقای خاتمی که هفتهی گذشته در همایش «پویش دعوت از خاتمی» ابراز شد، پیدا کرد. به دلیل بالا بودن هزینهی سیاسی برای کل جامعه و به تبع آن برای هنرمندان. پس بر پایهی کدام فرضیات، روزنامهی اعتماد چنین احتمالی را مطرح کرده است؟ این فقط یک احتمال است و احتمال این هم میرفت که برخی مخالفان آقای خاتمی با انجام چنین کاری، هنرمندان را از ورود به عرصهی انتخابات و حمایت از خاتمی در مقابل رقبایش، به نوعی بترسانند و از همین ابتدا، آنها را وادار به عقبنشینی کنند. ولی این را هم در نظر بگیریم که اگر آتشسوزی سهوی و بر اثر یک حادثهی غیرمترقبه، مانند لخت بودن فیلمها یا هر اتفاق دیگری بود، مطمئناً کمیتهی تحقیق میتوانست آن را خیلی سریع اعلام کند. اگر در روزهای آینده، حتی شاهد سکوت نهادها در این باره باشیم، بازهم این احتمال میتواند قوت بیشتری بگیرد. آیا در سطح شایعه هم اخباری مبنی بر اینکه حضور در آن همایش، ممکن است موجب چنین اتفاقی شده باشد، هست؟ نکتهی دیگر اینکه، من شنیدهام برای «همایش پویش دعوت از خاتمی» برخی هنرمندان دیگر هم که در طراز ملی هستند، دعوت شده بودند و آنها هم اعلام آمادگی کرده بودند که در آن همایش حضور پیدا کنند. اما در آخرین روزها، ساعات و لحظات منتهی به همایش، با عذرخواهی از دعوت کنندگان، از حضور در برنامه عذرخواهی کردند و نتوانستند بیایند. آیا شما در این رابطه، حدسهایی زدید؟ یا اطلاعاتی دارید؟ اطلاع پیدا کردیم که با برخی از هنرمندان و ورزشکاران که دعوت شده بودند، از جاهایی (نمیدانیم کجا. اعلام هم نکردهاند از کجا) با آنها تماس گرفته شده بود و تلویحی و دوستانه از آنها خواسته شده بود که در این همایش حضور پیدا نکنند و آنها هم شرکت نکردند. این هم نکتهای است که فکر میکنم بیارتباط نباشد. سیاستمداران مبارزهی سیاسی را برگزیدهاند و در جریان سختیها و مشقات آن هستند. اما هنرمندان و ورزشکاران هیچوقت فعال سیاسی نیستند و اگر هم نظری با خاستگاه سیاسی ابراز کنند، از یک نگاه اعتراضی به وضعیت خودشان و وضعیتی که در آن زندگی میکنند، است.
با یکی از این دعوتشدگان، آقای کیومرث پوراحمد، کارگردان سرشناس سینمای ایران که نتوانستهاند شرکت کنند، تماس میگیرم. از آقای پوراحمد که برای کار فیلمبرداری در جزیرهی کیش حضور دارند، سوال میکنم آیا به این همایش دعوت شده بودند؟ دعوت شده بودم، منتها مریض بودم و نتوانستم شرکت کنم. فقط پیام فرستادم. شایع است که برخی از هنرمندان یا ورزشکارانی که به این همایش دعوت شده بودند، چون تهدید شده بودند، از حضور در جلسه عذرخواهی کردند. مورد شما آیا چنین نبوده؟ نه، اصلاً. من دعوت شده بودم و از قبل هم گفته بودم که مریض هستم و بعید است بتوانم بیایم. فردای آن هم زنگ زدم و گفتم که نمیتوانم بیایم ولی پیام فرستادم. پیامم هم قرار بود خوانده شود. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
چند سال پیش خاطرات حسین بروجردی درجه دار اخراجی نیروهای مخصوص که جذب یکی از گروههای ترور در قبل و بعد ازانقلاب (گروه توحیدی شهاب وابسته به جمعیت موتلفه) شده بود در آلمان توسط آقای بهرام چوبینه چاپ شد. در این کتاب نحوه آتش زدن سینماها (منجمله سینما رکس) و کاباره باکارا در زمان شاه به تفصیل شرح داده شده است.
آتش گرفتن سینما در روز تعطیل اگر عمدی نباشد فقط می تواند بعلت نشت گاز و یا اتصالات برقی باشد که مشخص کردن آن هم زیاد مشکل نیست.
با اقداماتی که چند روز پیش خانم حاتمی و دوستان در حمایت از خاتمی انجام دادند، به نظر میرسد که اینکار هشداری دوستانه به سبک موتلفه به ایشان و سایرین باشد که پا را از گلیم خودشان درازتر نکنند. بخصوص که ایشان گفته بودند قصد خروج از کشور را ندارند و به امید ریاست جمهوری آقای خاتمی میخواهند در ایران بمانند.
اگر خاتمی پا به عرصه انتخابات بگذارد طرفداران هنرمند (غیرخودی) ایشان باید یک فکری برای امنیت خانه و زندگی خودشان بکنند. یا اینکه مثل گلشیفته خانم ساکن هالیوود شوند.
من راه حل دوم را بهشان پیشنهاد می کنم.
-- دوستدار هنرمندان ، Nov 17, 2008تیتری که بر بالای این گزارش حک کردید چندان با حقیقت گفته های آقای مصفا همخوانی و انطباق ندارد. گویی این همان جوابیست که میخواستید بشنوید و به زور از گفته های ایشان استخراج کنید. بیایید کمی به گفته های افراد و همینطور به امنیت اجتماعی آنها احترام بگذارید و اهمیت بدهید.
-- محمد ، Nov 18, 2008خود سوزی طعم خوبی دارد و محمود این را خوب میداند.سلام
-- بهنامترین ، Nov 19, 2008