تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
منطق صلح‌طلبان ـ قسمت دوم

«صلح، مترادف با آرامش نیست»

احمد احقری

این گزارش نگاهی است به محتوا و بحث‌های مطرح شده در کنگره «فرهنگ صلح و همزیستی» که به دعوت «سازمان بین‌المللی پزشکان علیه سلاح‌های هسته‌ای (IPPNW)» در روزهای ۱۲ تا ۱۴ سپتامیر در مرکز فرهنگی «خانه اورانیا» در برلین برگزار شد. در این جا قسمت دوم این گزارش را می‌خوانید.

محرک جنگ: منابع طبیعی و تغییرات آب و هوا

در این کنگره شمار بسیاری از سخنرانی‌ها و فوروم‌ها به مشکل منابع طبیعی به عنوان عامل محرک مهمی در درگیری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی پرداختند.

آندریاز تسوماخ (Andreas Zumach)، نویسنده و روزنامه‌نگار در سخنان خود به این نکته تاکید می‌کند که «شرایط صلح زمانی برقرار خواهد شد که دنیا بتواند خود را از وابستگی به منابع انرژی‌های فسیلی آزاد سازد».

هارتموت گراسل (Harmut Graßl)، مدیر سابق برنامه پژوهش‌های اقلیمی در سازمان ملل به راه‌جویی برای پاسخ به این پرسش می‌پردازد که چرا تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیت‌های انسانی منشا خطرات بزرگی برای کل جامعه بشری است.

او تهدیدات جهانی را به دو نوع تقسیم می‌کند، تهدیدات نوع اول ناشی از سو‌استفاده مستقیم از روند رشد تکنولوژی، به‌طور نمونه در ساخت سلاح‌های کشتار جمعی (شیمیایی، بیولوژیک و اتمی) تجلی می‌یابد.

در حالی که تهدیدات نوع دوم منحصر به نوع زندگی و الگوی مصرفی رایج در جهان است که منجر به تغییرات بازگشت‌ناپذیر آب و هوا و نابودی تنوع در انواع بیولوژیکی است.

گراسل با اشاره به این موضوع که آب و هوای سیاره یک منبع طبیعی است، پی‌گیری یک سیاست عمومی در قرن بیست و یکم را برای محدودسازی گرایش گرمای زمین به میزان دو الی سه درجه بالاتر از دمای متوسط زمین در دوران پیش از انقلاب صنعتی، برای حفظ ثبات بیولوژیکی و اقلیمی ضروری می‌داند.

به اعتقاد او «سیاست انطباق بر تغییرات» به مراتب گران‌تر از یک «سیاست پیشگیرانه» خواهد بود. یکی از تجلیات اساسی این سیاست پیشگیرانه در پیشبرد این امر است که بتوانیم «تا سال ۲۰۵۰ بیاموزیم که چیزی معادل پنج هزارم انرژی دریافتی از خورشید را به طور موثری در تامین انرژی مورد استفاده قرار دهیم».

دیوید مک‌کوی (David McCoy) از مولفان گزارش آلترناتیو بهداشت جهانی (Global Health Watch) به موضوع تاثیرات تغییرات اقلیمی در سلامت و بهداشت عمومی پرداخت.


هارتموت گراسل(عکس: سایت برگزارکننده)

سپس نویل الکساندر (Neville Alexander)، دانشمند ادبیات و زبان‌شناسی از آفریقای جنوبی در‌باره «روند گلوبالیزه شدن جهان و توزیع ناعادلانه منابع در آفریقا» سخن گفت.

الکساندر یکی از سرشناس‌ترین روشنفکران آفریقای جنوبی است که دارای سوابق مبارزاتی طولانی بر ضد آپارتاید بوده است.

او در زندان با ماندلا آشنا می‌شود و پس از به قدرت رسیدن او طرحی برای اصلاح سیاست آموزشی این کشور ارائه می‌دهد.

او معتقد است به خاطر نقش بسیار پایین قاره آفریقا در تجارت جهانی، این امکان فراهم شده است که این قاره برخلاف روند نئولیبرالی گلوبالیزاسیون، راهکارهای خود را برای توسعه همبسته کشورهای این قاره به کار ببندد. الکساندر در این ارتباط، نمونه‌های متعددی از مدل‌های تعاونی در روابط کشورهای آفریقایی نام می‌برد.


نویل الکساندر در پانل بحث (عکس: سایت برگزارکننده)

«مبارزه با تروریسم» و آزادی شکنجه

یکی دیگر از سخنرانان خانم باربارا لوخ بیلر (Babara Lochbihler)، دبیر کل سابق «لیگ بین‌المللی زنان برای صلح و آزادی» و دبیر فعلی «لیگ حقوق بشر، شاخه آلمان» بود که بحث خود را با عنوان «مبارزه با تروریسم اصل ممنوعیت شکنجه را پایمال می‌کند» به کنگره ارائه داد.

خانم لوخ بیلر اعلام می‌کند این اصل تبلیغاتی که «برای ریشه‌کن سازی تروریسم بین‌المللی نیاز به ابزارها، راهکارها و قوانین تازه‌ای است»، عملاً راه را برای نقض خشن اصل حقوق بشر «ممنوعیت کامل شکنجه برای اعتراف‌گیری» می‌گشاید.

از یازدهم سپتامبر به این‌ سو، دولت‌های بسیاری به این بهانه که قوانین موجود، مواد لازم برای مبارزه با تروریسم را تامین نمی‌کنند، قوانین و لوایح تازه‌ای برای آزادی شکنجه به تصویب رسانده‌اند.

کار به آنجا رسیده که رییس جمهور آمریکا شکنجه موسوم به «واتر بوردینگ» (شبیه‌سازی غرق کردن قربانی) را مجاز اعلام کرده و رای کنگره آمریکا مبنی بر ممنوعیت آن را در ماه مارس ۲۰۰۸ وتو می‌کند.

بوش از این تکنیک به عنوان عاملی موثر در مبارزه با تروریسم نام می‌برد. به این ترتیب سربازان به انجام اقدامات غیرانسانی ترغیب و تشویق می‌شوند.

عکس‌های منتشر شده از زندان ابوغریب عراق در ماه مه ۲۰۰۴ که طی آن سربازان با روش‌های ناشناخته‌ای به شکنجه‌های مرگبار زندانیان می‌پرداختند، تنها ثمره چنین مجوزهایی است.

در گوانتانامو، صدها نفر بدون محاکمه و دادگاه در شرایطی غیرانسانی در زندان نگهداری می‌شوند. این‌ها همه نقض آشکار حقوق بشرند.

شکنجه تنها توسط دیکتاتورهای نظامی صورت نمی‌گیرد، بلکه توسط کشورهای دمکراتیک هم، مستقیم یا غیرمستقیم در کشورهای جهان سوم اعمال می‌شود.

باربارا لوخ بیلر در جایی دیگر می‌افزاید: «بر اساس گزارش پارلمان اروپا در سال ۲۰۰۷ مدارک و شواهد متعددی وجود دارند که ایالات متحده در کشورهای اروپایی مانند رومانی و لهستان زندان‌های مخفی برای نگهداری و بازجویی از متهمان تشکیل داده است».

وی ادامه می‌دهد: «جامعه اروپا بایستی تصمیمات اکیدی برای جلوگیری از احداث زندان‌های مخفی در خاک اروپا بر اساس ماده نه پیمان بین‌المللی حقوق شهروندی و سیاسی اتخاذ کند. متهمین به تروریسم، بایستی تنها در چارچوب قوانین و در زندان‌های رسمی و شناخته شده در کشورهای مختلف تحویل و نگهداری شوند».

او سپس می‌افزاید: «سازمان‌های امنیتی ایالات متحده با شیوه‌های مخصوصی پس از ربودن متهمان، آن‌ها را با پروازهای مخفی که توسط شرکت‌های خصوصی مانند (Primier Executive Transport) ترتیب داده می‌شوند به کشورهای سوم منتقل می‌کنند».

او در ادامه می‌گوید: «سازمان حقوق بشر (Amnesty International) در فاصله زمانی ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ بیش از ۱۰۰۰ پرواز مخفی سازمان سیا را از خاک کشورهای اروپایی به طور مستند ثبت و تجزیه و تحلیل نموده است».


اولریش تیلگنر در پودیوم «ژورنالیسم صلح» (عکس: سایت برگزارکننده)

«جامعه مدنی: ابرقدرت ثانوی»

پزشک کانادایی، خانم مری وینه اَشفورد (Mary Wynne Ashford) نیرو و امکانات جامعه مدنی را به مخاطبان خود خاطرنشان کرد.

او با ارائه آماری یادآور شد که از سال ۱۹۹۱، یعنی از زمان خاتمه جنگ سرد تا امروز، جنگ‌های بزرگ و یا کشتارهای گروهی (با بیش از ۱۰۰۰ کشته در سال) به میزان ۹۰ درصد و درگیری‌های مسلحانه در همین دوره زمانی به میزان ۴۰ درصد کاهش یافته‌اند.

در ۲۰ سال گذشته ۶۰ دیکتاتور سرنگون شده‌اند و تنها در رومانی کار به خشونت گرایید. عملیات تروریستی هم از سپتامبر ۲۰۰۱ تاکنون ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است.

با این همه دنیا باید از پاگیری و گسترش جنگ‌های تازه جلوگیری کند. خانم اَشفورد چهار ستون بازدارنده جنگ را به ترتیب جامعه ملل متحد، حقوق ملل، جامعه مدنی و زنان معرفی می‌کند.

او معتقد است که ۷۰ درصد از افرادی که برای صلح و عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنند، زن هستند و نقش جامعه مدنی در خواست افکار عمومی برای صلح تجلی پیدا می‌کند.

در سال ۲۰۰۳ حدود ۱۵ میلیون نفر علیه بمباران عراق دست به اعتراض زدند. نیویورک تایمز نوشت ظاهراً دو ابرقدرت در جهان وجود دارند: «آمریکا و افکار عمومی».

به اعتقاد خانم آشفورد جامعه مدنی، وجدان اجتماعی است که قادر است عملکردهای دولت‌ها و اقتصاد را محدود کند و قدرت سیاسی حکومت‌ها و شرکت‌های بزرگ را متعادل سازد.

«دولت، اقتصاد و جامعه مدنی سه ستون اصلی جامعه را تشکیل می‌دهند». او سپس به نمونه‌های موفق از فعالیت‌های جامعه مدنی در پیروزی بر سیاست‌های حاکم اشاره کرد که از آن جمله حکم دیوان عالی بین‌المللی در سال ۱۹۹۶ است که در برابر طومار سه میلیونی تحویل شده در نشستی فوق‌العاده، احکام زیر صادر شدند:

«کاربرد سلاح‌های هسته‌ای توجیه‌ناپذیر است. حتا در شرایط تهدیدات علیه موجودیت یک کشور، بایستی از مقررات مندرج در قوانین حقوق ملل تبعیت کرد. حقوق ملل کاربرد سلاح‌هایی که انسان‌ها را به طور جمعی نابود و محیط زیست را تخریب می‌کنند و باعث از بین رفتن پایه‌های حیات می‌شوند، ممنوع اعلام می‌کند».

خانم آشفورد علت‌های مقاومت در برابر خواست افکار عمومی برای نابودی سلاح‌های اتمی را در طرز فکر و ایدئولوژی، بی‌تفاوتی و نادانی و از همه مهم‌تر در مقاومت سیاستمداران حاکم برای تضمین امنیتی خود و نیز دستیابی به «قدرت کنترل نفتی» و انگیزه‌های اقتصادی تولیدکنندگان سلاح‌ها ارزیابی می‌کند.


هانس پتر دور (عکس: سایت برگزارکننده)

«امنیت، تنها به طور جمعی امکان‌پذیر است»

آقای پروفسور محسن مسرت، استاد دانشگاه اوزنابروک و کارشناس امور خاورمیانه تنها سخنران ایرانی در کنگره بود. او صحبت خود را که در پانلی مشترک با دکتر کریستیان کرمر (Christian Krämer)، عضو هیأت مدیره سازمان پزشکان در آلمان برگزار می‌شد، به چشم‌اندازهای صلح در خاورمیانه اختصاص داد.

به اعتقاد مسرت یک امکان دشوار ولی عملی برای برقراری صلح پایدار در خاورمیانه این است که جنبشی جدی برای دورنمای امنیت و همکاری‌های مشترک منطقه‌ای در خاورمیانه دور و نزدیک راه‌اندازی شود.

به نظر او این امکان واقعی است، زیرا تمام دولت‌های منطقه، همین‌طور مردم اسرائیل، با برقراری دیالوگ و نزدیکی گام به گام به یک طرح «امنیت مشترک» و همکاری اقتصادی در میان‌مدت و درازمدت استفاده خواهند برد.

معمول آن است که در کنفرانس‌های امنیت منطقه‌ای تلاش شود تا نزاع‌های موجود در هر یک از مناطق از راه برقراری دیالوگ و در مسیری حل و فصل شوند که خلع سلاحی همه جانبه در پی داشته باشد.

«امنیت مشترک این معنا را می‌دهد که به عنوان مثال امنیتِ ایران، هم‌زمان مترادف با امنیت سایر کشورها در منطقه باشد. برای ایجاد چنین چشم‌انداز تازه‌ای از امنیت، ضروری است که طرف‌های زیادی با آن توافق داشته باشند. تنها از این طریق است که می‌توان نزاع‌ها را به‌طور صلح‌آمیزی خاتمه داد».


محسن مسرت (عکس: زمانه)

پروفسور مسرت به تجربه موفق اروپا در صلح و همکاری مشترک بعد از جنگ دوم استناد می‌کند، به این ترتیب که «در سال ۱۹۴۳ هم این احتمال بسیار غیرقابل تصور می‌نمود، که ۱۰ سال بعد از آن آلمان و فرانسه یعنی دو «دشمن ارثی» صلح کنند و جنگ‌های بین دولت‌های اروپایی منتفی شود و جامعه اروپا طی یک دوره ۳۰ ساله پس از آن به اقتصاد درخشانی که تمام مردم اروپا به‌طور نسبی در آن ذینفع‌اند، دست یابد».

هم‌زمان با این مراسم، در یکی دیگر از سالن‌های اجتماعات خانه اورانیا، در پانلی با حضور یوهان گالتونگ (Johann Galtung)، محقق سرشناس صلح و اولریش تیلگنر (Ulrich Tilgner)، خبرنگار سابق تلویزیون کانال دوم آلمان زد‌دی‌اف (ZDF) بحثی درباره «ژورنالیسم صلح» برگزار شد.

در برخورد با مسأله بحران ژورنالیسم به خاطر درهم آمیختگی با سیاست و احزاب حاکم (Embedded Journalism) تیلگنر معتقد است که «درهم آمیختگی ژورنالیسم برای کسب اطلاعات به شرط آن‌که تنها بخش کوچکی از کار را، مثلاً در یک نهاد رسانه‌ای دولتی که از بودجه و نفوذ بالایی برخوردار است، تشکیل دهد، مشکلی اساسی ایجاد نمی‌کند. متاسفانه در رسانه‌های خصوصی، گرایش قوی به این درهم آمیختگی وجود دارد».

گالتونگ معتقد است در رسانه‌ها باید خط محکمی برای تقویت صلح اجرا شود، «ژورنالیسم صلح» باید جای پای خود را در برابر ژورنالیسم آمیخته با خط حاکم، به ویژه در مقاطع بحرانی که با موجی قوی از تبلیغات به نفع جنگ همراه است، محکم کند تا اثرات روانی ناشی از اخبار جنگ و تبلیغات آن را به ضد خود تبدیل کند.

از نظر او، یک ژورنالیست صلح خبرهای بدیل را از محل واقعه مستقیم دریافت و نقل می‌کند و خبرهای رسمی محافل حاکم را زیر سوال می‌برد.


باربارا لوخ بیلر در پانل بحث (عکس: سایت برگزارکننده)

«صلح مترادف با آرامش نیست»

در سخنرانی اختتامیه مراسم که در روز یک‌شنبه ۱۴ سپتامبر برگزار شد، هانس پتر دور (Hans-Peter Dürr)، دانشمند فیزیک و برنده جایزه آلترناتیو نوبل گفت:

«بیایید مرزها را بشکنیم و با هم کار کنیم. صلح مترادف با آرامش نیست. صلح وضعیت تنش‌دار همزیستی عناصر گوناگون در کنار یکدیگر است، قطب‌بندی و همین‌طور قدرت تشریک مساعی با یکدیگر است. باید بیاموزیم که گوناگون بودن را به عنوان مزیت در نظر بگیریم».

در ضمن این مراسم، سازمان پزشکان و شرکت‌کنندگان در کنگره به ممانعت اسرائیل در صدور جواز سفر دو تن از سخنرانان فلسطینی دعوت شده به کنگره، دکتر ایاد رجب السراج و دکتر احمد ابو طواهینا، از غزه اعتراض کردند.

این دو روان‌شناس به قصد تبلیغ صلح و هم‌زیستی مردم فلسطین و اسرائیل و ارائه نظریات انتقادی خود در اروپا قصد سفر به برلین داشتند و دارای ویزا از مقامات آلمانی بودند.

سخنگوی سازمان پزشکان از این اقدام به عنوان سرپیچی از حقوق بشر و آزادی عمل انسان‌ها انتقاد کرد. این کنگره بعدازظهر روز یک‌شنبه ۱۴ سپتامبر به کار خود پایان داد.

Share/Save/Bookmark

منابع:
وب‌سایت سازمان بین‌المللی پزشکان علیه سلاح‌های هسته‌ای
وب‌سایت کنگره
منطق صلح‌طلبان – قسمت اول

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)