خانه > گزارش ويژه > حقوق بشر > شیرین عبادی: ممنوعیت سخنرانی من، چیز تازهای نیست | |||
شیرین عبادی: ممنوعیت سخنرانی من، چیز تازهای نیستمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدیروز در تهران، «سازمان ادوار تحکیم وحدت» و «دفتر تحکیم وحدت» به اتفاق مراسمی را در حمایت از سینمای مستقل ایران برگزار کردند. سینمایی که از یاری و مساعدتهای لازم فرهنگی، از جانب دولت، برخوردار نیست. در این مراسم قرار بود فیلم «سه زن» به کارگردانی منیژه حکمت نمایش داده شود و پس از پایان فیلم، شیرین عبادی، سعید حجاریان، حکمت و بسیاری سخنرانان شناخته شدهی دیگر، مباحثی را طرح کنند. اما تنها بخش اولیهی مراسم انجام شد و کلیهی سخنرانیها و اساساً بخش دوم با دخالت مأموران انتظامی حذف شد. برای آگاهی بیشتر، با یکی از دستاندرکاران مراسم، عبدالله مؤمنی و همچنین خانم شیرین عبادی، سخنرانی که یکی از آماجهای برخورد نیروی انتظامی با این مراسم بوده، گفت و گو کردم. اما در زمانی که مشغول این گفت و گو بودیم، دفتر تحکیم در تهران، میزبان برگزاری مراسم دیگری هم بود که شما را در جریان آن هم قرار میدهم. نخست با آقای مؤمنی صحبت کردم:
بخش اول، پخش فیلم «سه زن» بود و بخش دوم هم سخنرانیهایی بود با حضور فعالان روشنفکری، کارگردانان، بازیگران سینمایی و همینطور کارگردان و بازیگران فیلم سه زن. به رغم آنکه توافق صورت گرفته بود و با مدیریت سینمای ایران، از چند روز پیش برای این برنامه هماهنگیهایی را داشتیم و قرارداد بسته بودیم، اما متأسفانه، کمتر از یک ساعت مانده به برگزاری مراسم، از طرف مدیریت سینما به ما اعلام شد که «وزارت ارشاد» و «ادارهی اماکن» به دلیل مخالفت با سخنرانی خانم شیرین عبادی و سعید حجاریان، اجازهی برگزاری برنامه در بخش دوم را به ما نمیدهند و میتوانیم فقط فیلم را تماشا کنیم؛ و از اجری کلیت برنامه در قسمت دوم ممانعت کردند. آیا این مسأله را با فعالیتهایی که ادوار تحکیم و دفتر تحکیم وحدت در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری دارند، مرتبط میبینید؟ فکر میکنم این ناشی از تلقی کلی نسبت به فعالیتها، تحرک و اجتماعات مدنی است که نمیخواهد مجموعهی نیروهای مدنی با همدیگر منسجم و هماهنگ بشوند. چرا که از دل تقویت جامعهی مدنی و گروههای مدافع دموکراسی است که میتوان دولت و حاکمیت را به سمت پاسخگویی برد، میتوان انتظار برقراری دموکراسی و به رسمیت شناخته شدن حقوق بشر را داشت.
بخشی هم شاید به این خاطر بود که نمیخواهند سینماگران به عنوان مؤثرترین نیروهای جامعه و کسانی که در حیطه و قلمرو جامعهی مدنی تعریف میشوند و ابزار مؤثر و نیرومندی در جامعه دارند، با سایر طیفهای مدنی ارتباط برقرار کنند. در ایام انتخابات مجلس گذشته، شاهد بودیم که بخشی از بازیگران و سینماگران که از اصلاحطلبان حمایت میکردند، تحت بیشترین فشار و حساسیتهای امنیتی بودند و تهدید میشدند. از جمله خانم منیژه حکمت، کارگردان فیلم «سه زن» که دفتر خودش را ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان کرده بود. بله؛ ما طیف وسیعی از فعالین سیاسی و مدنی را که لایههای مختلف جریان اصلاحطلبی را شامل میشد، دعوت کرده بودیم و لزوماً نمیتوان عنوان خاصی را بر آن اطلاق کرد که یک نگرش خاصی را میخواهد به جامعه تداعی کند تا حاکمیت نگران آن نگرش باشد. مگر این که نسبت به کلیت جریان اصلاحطلبی حساس باشد که حساس است. به نظر شما، این روندی است که وجود داشته یا آغاز دور جدیدی از محدودیتها است؟ این روند از قبل وجود داشته. اما انتظار میرفت در آستانهی انتخابات که آستانهی تحمل حاکمیت معمولاً بالا میرود، حق ما را برای اجرای این برنامه که به صورت خصوصی با سینما قرارداد بسته بودیم، به رسمیت بشناسند. در مقابل این سیاست چه میخواهید بکنید؟ یا به عبارتی، چه میتوانید بکنید؟ خود این حرکت، نویدبخش حرکت جدیدی در بین فعالین جامعهی مدنی بود و استقبال خیلی وسیعی هم از این برنامه صورت گرفت. بالغ بر ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر در مقابل دعوتی که صورت گرفته بود، حضور به هم رساندند. سالن ۳۵۷ نفره، بیش از ۵۰۰ نفر را در خود جای داد. عدهای روی سکوها نشستند و حدود ۱۵۰ - ۱۰۰ نفر هم بیرون بودند. هم این استقبال و هم اینکه طیفهای مختلف جامعهی مدنی پذیرفتند در این برنامه حاضر شوند و از سینماگران حمایت کنند، خود این گونه اجتماعات، یک نوع مقاومت مدنی در مقابل محدودیتهاست. آیا درگیری و برخوردی هم بین مأموران و مردم پیش آمد؟ متأسفانه «پلیس امنیت» انتظامات سینما را بر عهده گرفته بود و حتی با اعمال خودسرانه، مانع از ورود برخی از میهمانان و مدعوین ما میشدند. این منجر به حساسیتهایی در برگزارکنندگان برنامه شد و در مواردی هم افرادی که از عنوان «پلیس امنیت» استفاده میکردند، ولی لباس شخصی بر تن داشتند، به ضرب و شتم برخی از شرکتکنندگان پرداختند. اما درگیری خیلی وسیعی وجود نداشت. با توجه به اینکه سخنرانی خانم عبادی در مالزی هم با دخالت مأموران دولتی ایران لغو شد، فکر میکنید حضور ایشان چه قدر مؤثر بوده است؟ خانم عبادی، جزو میهمانان ما بودند و در قسمت اول برنامه هم حضور داشتند. به نظر میرسد که مخالفت با شیرین عبادی و سعید حجاریان، یک بهانه بود و اگر آن دو بزرگوار در جمع سخنرانان نبودند، طبیعتاً افراد بعدی حساسیت نهادهای مذکور را برمیانگیختند.
اما خانم عبادی در این مورد میگوید: متأسفانه سانسور در ایران قدمت زیادی دارد. به خاطرم میآید در ابتدای سال ۲۰۰۴، وقتی که خانم دکتر زهرا رهنورد، رییس وقت دانشگاه الزهرا از من دعوت کرد برای سخنرانی در دانشگاه الزهرا حاضر بشوم، رفتاری با من شد که ناخوشایند بود. عدهای که خود را دانشجو معرفی میکردند، ولی سنشان بالا بود و نشان میداد که دانشجو نیستند و از بیرون آمدهاند، مانع از صحبت شدند. حتی به خانم دکتر رهنورد اهانت کردند؛ هتک حرمت کردند. ایشان نیز بسیار عصبانی شد. از آن به بعد، این ممنوعیت برای من بوده و در حقیقت میتوانم بگویم چیز تازهای نیست. همهی تقصیرها را هم نمیشود گردن آقای احمدینژاد و دوران او انداخت. اشاره کردم به سال ۲۰۰۴، آقای خاتمی آن موقع رییسجمهور بودند. بله؛ ولی به نظر میرسد این اواخر وضع بدتر شده است. به نوعی که سخنرانی خارج از کشور شما در مالزی هم با دخالت مأموران لغو شد. همین طور است. وزیر امور خارجهی مالزی، طبق نامهای که شخصاً نوشته بود و به مهر و امضای وزارت امور خارجهی مالزی هم رسیده بود، اعلام کرد که دولت ایران توصیه کرده برای حفظ حُسن روابط، خصوصاَ در زمینهی امور آموزشی، باید دعوتشان را پس بگیرند و آنها دعوت را پس گرفتند. من هم نرفتم و این اولین موردی بود که در خارج از کشور، این محدودیت اعمال میشد. البته در خبرها خواندم آقای وزیر امور خارجهی مالزی عنوان کرد که سوء تفاهمی پیش آمده؛ چنین حرفی نزدهاند و از من دعوت میکنند که بروم. اما نامهی ایشان پیش من هست. *** دربارهی جلسهی دیروز ادوار تحکیم نیزکه مراسمی در نقد لایحهی «بومیسازی جنسیتی دانشگاهها» بود، با خانم آمنه شیرافکن، از گردانندگان و مجری این برنامه، صحبت کردم: دلیل این که کمیتهی زنان اداوار تلاش کرد نشستی در این ارتباط برگزار کند، بیشتر به خاطر موضوعیتی است که طرح این موضوع در کمیسیون آموزش مجلس هشتم دارد. این طرح اعلام وصول شده و با استقبالی که از جانب نمایندگان کمیسیون آموزش شده، نگرانی از احتمال تصویب چنین لایحهای در مجلس وجود دارد. اثرات و محدودیتهایی که تصویب احتمالی چنین طرحی برای دختران دانشجو ایجاد میکند، این ضرورت را ایجاد کرد که ما یک نشست انتقادی نسبت به این طرح برگزار کنیم. سخنرانان این برنامه چه کسانی بودند؟ میهمانانی که برای حضور در این نشست دعوت کردیم، خانم دکتر الهه کولایی استاد دانشگاه تهران، خانم فاطمه صادقی استاد دانشگاه و خانم شادی صدر حقوقدان بودند. هر سه میهمان در جلسه حضور داشتند و هر کدام از زاویهی دید خودشان، موضوع را مورد بررسی قرار دادند. محورهایی که در صحبت هر کدام از سخنرانان بود، چه بود؟ خانم شادی صدر که اولین سخنران بود، ابعاد حقوقی موضوع را بررسی کرد و به این مورد اشاره کرد که این تقریباً همان طرحی است که سال ۱۳۶۹، شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح کرد و حالا در سال ۱۳۸۷ در مجلس اعلام وصول میشود. یعنی بعد از گذشت بیش از یک دهه از طرح این لایحه، طرح بومیگزینی جنسی مجدداّ در این دولت اعلام وصول میشود و تقریباً تلاش میشود آن نگاه را به سطح دانشگاهها برگردانند. بعد از ایشان، خانم کولایی در رابطه با دستاوردهای مجلس ششم و مقایسهی آن با اتفاقهای مجلس هفتم و هشتم، از جمله طرح لایحهی حمایت از خانواده و طرح موضوع بومیگزینی صحبت کرد. اشارهای هم به آن اتفاقها و تلاشهایی داشتند که در مجلس ششم در مواجه با طرح گزینشی دانشجویان علوم پزشکی انجام داده شد و اینکه هوشیارانه ایستادند و اطلاعرسانی خوبی شکل گرفت و مانع شدند از بحث بومیسازی و گزینشی که اتفاق افتاده بود. سخنران آخر هم خانم صادقی بود که ایشان غالباً در سخنرانیهایش جنبه های تئوریک و آکادمیک را مورد توجه قرار میدهد.
دکتر فاطمه صادقی در مورد محورهای اصلی صحبت خود در این جلسه میگوید: در مورد مفهوم «هجمه» یا «موج برگشت» صحبت کردم و این که این موج برگشت، دو تا موج برگشت بوده است. یکی بعد از انقلاب که همزمان شد با فقاهتی شدن حوزهی عمومی و غلبهی فقه بر تمام اجزای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و موج برگشت دوم که مصادف شد با روی کار آمدن محافظهکاران. در محور بعدی در این مورد صحبت کردم که این موج برگشت، فقط در عرصهی سیاست نیست، بلکه بدنهها و حمایتگران اجتماعی دارد. مثلاً در مورد حمایتهایی که در حوزهی روشنفکری نسبت به این ماجرا وجود دارد، اشاراتی کردم. چگونه این موج در حیطهی روشنفکری ممکن است مدافعانی داشته باشد؟ اشارهی شما به کجا بود؟ اشاره کردم به کسانی که اصل بحثشان این است که «زنان وضعشان خوب شده؛ دیگر چه میخواهند» یا اینکه مثلاً «مطالبات زنان اولویت ندارد. اگر هم میخواهید مسألهی زنان را حل کنید، اول باید بیایید زیر علم ما سینه بزنید؛ بعد ببینیم چه میشود.» به نظر من، این تمهید زمینههایی است که در آن «موج برگشت» امکانپذیر شده است. از دیگر بدنههای اجتماعی آن، کوتاه به بحث «نواندیشی دینی» اشاره کردم و این که نواندیشی دینی، اساساً به بحث زنان، خیلی بد میپردازد. مقصود شما این است که نواندیشی دینی به مسألهی زنان توجه کافی نکرده است؟ نه تنها توجه نکرده، بلکه زمینههای این هجوم و موج برگشت را به اعتقاد من، فراهم کرده است. یعنی نه اینکه فقط سکوت کرده یا نپرداخته، بلکه فرض کنید، بحثهایی که بعضی نواندیشان دینی، سهواً میکنند، زمینههای این نوع هجوم و نگاه عقبگرد به زن را دارد فراهم میکند. مثالهایی هم زدم که دوست ندارم اینجا تکرار کنم. در قسمت آخر هم به دلایل این ماجرا اشاره کردم. به صورت خیلی فرضیهای و اینکه این دلایل ریشه در سالیان گذشته دارد. به ویژه، بحث کالایی شدن مناسبات انسانی را مطرح کردم که طبیعتاً همیشه رو به زنان دارد و زنان را هدف قرار میدهد و همچنین انحطاط نظامهای ارزشی و اخلاقی که پشت این ماجرا است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
متاسفم از اینکه در رادیو زمانه ابتدایی ترین اصول کار حرفه ای رعایت نمی شود. من اساسا در سخنرانی خود ابعاد حقوقی بومی گزینی را بررسی نکردم و اتفاق گفتم که نمی خواهم وارد ابعاد حقوقی این موضوع شوم چون آن را حقوقی نمی دانم. برای اینکه خلاصه ای از صحبتهای مرا ببینید از قول خبرنگاری که برخلاف خبرنگار شما، به سخنرانی ها گوش داده، می توانید به این لینک مراجعه کنید:
http://www.meydaan.net/Showarticle.aspx?arid=696
کاش به جای تاسف، می شد حس دیگری درباره این رسانه داشت...
-- شادی صدر ، Oct 29, 2008--
زمانه: خبرنگار زمانه حرف های شما را نقل قول نکرده، سخنان مورد اعتراض شما حرف های آمنه شیرافکن یکی از مصاحبه شوندگان و حاضرین در جلسه است که خبرنگار زمانه نیست. اصل صدای ایشان موجود است در فایل صوتی.
Thank you for this interview. The chronic violation of the rights of one-half of the Iranians, i.e. women, has to be the very first step in our efforts to establish a civil society in Iran.
-- Mehrdad Emadi ، Oct 29, 2008wonderful report
-- kamran ، Oct 29, 2008