خانه > گزارش ويژه > زنان > «مشارکت ۵۰ درصدی زنان، مشکلاتشان را حل نمیکند» | |||
«مشارکت ۵۰ درصدی زنان، مشکلاتشان را حل نمیکند»محمد تاجدولتییکی از سازمانهای بینالمللی فعال در زمینهی مسایل آموزشی و حقوق زنان، «سازمان بینالمللی آموزش و همکاری زنان» است که مرکز آن در آمریکا قرار دارد. اما جدا از اهمیت زمینهی فعالیت این سازمان غیردولتی، ویژگی قابل توجه این سازمان، برای گروهی از ایرانیان، این است که بنیانگذار و رییس این سازمان بینالمللی یک زن ایرانی است. مهناز افخمی، وزیر مشاور در امور زنان در سالهای پیش از انقلاب، پس از کنفرانس بینالمللی زنان در پکن در سال ۱۹۹۵ به اتفاق گروهی دیگر از زنان کشورهای مسلمان اقدامات اولیه برای تشکیل چنین سازمانی را آغاز کردند. با مهناز افخمی چندی پیش در اقامت کوتاهاش در تورنتو دربارهی فعالیتهای سازمانی که بنیانگذارش بوده و همچنان ریاست آن را برعهده دارد، گفت و گو کردم.
این سازمان نه سال پیش در پی تبادل نظر دامنهدار بین زنانی که در کشورهایی با اکثریت مسلمان و جوامع در حال توسعه بودند، بهوجود آمد و شروع به کار کرد. بحث و تبادل نظر ما را به این نتیجه رساند که اولاً هیچ کشوری بدون مشارکت زنان قادر نیست به توسعهی پایدار و عدالت و رفاه مد نظر همگانی دست پیدا کند. درنتیجه مشارکت زنان اساسی است. زنان نمیتوانند مشارکت کامل داشته باشند، مگر اینکه در همهی زمینهها نقش مدیریت، رهبری و تصمیمگیری داشته باشند. برای همین روی تهیهی مدارک برای آموزش، مدیریت و رهبری تاکید کردیم. البته باز هم به این نتیجه رسیدیم که داشتن سهم ۵۰ درصد زن و ۵۰ درصد مرد به خودی خود مسایل زنان را حل نمیکند. درواقع، هم این امر مهم است و هم نوع رهبری و مدیریت که باید طوری باشد تا ما به جامعهی مورد نظر خود دست پیدا کنیم. نوعی رهبری و مدیریت است که همه را در بر بگیرد، به همه امکان مشارکت بدهد و بهاصطلاح عمودی نباشد که یک نفر بالا سر آدم باشد. ما به این روش عادت داریم: در خانواده پدر، در مدرسه معلم یا مدیر و در ادارات هم کسی که نقش بالاتری دارد و رییس است. این روش نمیتواند ما را به نتیجه برساند. باید انرژی و قوهی خلاقیت همه به کار گرفته شود. درنتیجه نوع مدیریتی که دنبالاش هستیم، مدیریتی افقی با مشارکت همه براثر دیالوگ و سعی بر ایجاد توافق است، اگر توافق امکانپذیر نباشد احترام به نظر دیگری و رای اکثریت لازم است. یعنی تمرین دموکراسی و حقوق بشر است. مطالبی که برای تدریس این نوع کار تهیه شده با مشارکت افراد فعال در ممالک دیگر بوده است. زبان اصلی این مطالب درسی انگلیسی بود اما بعد ترجمه و تغییر پیدا کرده است. تغییر و تفسیر طوری بود که با شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور وفق پیدا کند. این مطالب درسی به ۱۷ زبان درسی ترجمه شده است و در ۲۰ کشور در حال فعالیت هستیم.
کدام طبقه از زنان، مخاطبان شما برای مطالب آموزشی هستند؟ در اصل تودهی مردم هستند. ولی هر کدام از ممالکی که ما با آنان کار میکنیم از طریق یک سازمان معتبر و مستقل کار میکنند. یعنی با همکاری سازمانهایی که ما آنها را سازمانهای شریک و همکار خودمان میدانیم و تهیهی بیشتر مطالب و آموزش متقاضیان را هم با هم انجام میدهیم. ولی کسانی که مخاطب هستند و از مطالب آموزشی استفاده میکنند کسانی هستند که آن سازمان تجهیز میکند و این در جاهای مختلف متفاوت است. مثلاً در مراکش کارگاههایی برای افرادی که در خانوادهها خدمتکار، کارگر و کشاورز بودند یا در روستاها زندگی میکنند برگزار شده است. یا در فلسطین بیشتر تاکید بر دانشآموزان و دانشجویان بوده است. در لبنان اساتید دانشگاه و روسای سازمانهای مدنی مد نظر بودهاند. اعضای سازمانهایی که با آنان کار میکنند اولویت را به چه کاری بدهند متفاوت است. در اصل هدف تحت تاثیر قرار دادن تودههای مردم است. بعضی فکر میکنند این هدف از طریق آموزش دانشجویان زودتر به نتیجه میرسد. عدهای هم مستقیم به طبقات کمدرآمدتر و محرومتر نظر دارند و این به انتخاب آنها بستگی دارد. بودجهی سازمان شما از کجا تامین میشود و وابستگیاش به کجاست؟ ما مستقیماً به هیچ سازمان بینالمللی تعلق نداریم ولی با سازمان ملل متحد مقام مشورتی داریم. بودجهی خودمان را از سازمانها و بنیادهای مختلف حقوق بشر و یا کسانی که از برنامههای توسعه حمایت میکنند میگیریم. مثل بنیاد فورد، بنیاد «سوروس» از سازمان «آکسفام نورویر» در هلند و سازمانهای مشابه. و خیلیها هم بعد از آشنایی از طریق اینترنت بهطور فردی به ما کمک میکنند. اما بیشتر بودجه از بنیادهای بزرگی میآید که برای زنان و حقوق بشر برنامههایی دارند. بعضی از دولتها در صدد تدوین قوانینی هستند که گرفتن کمک را از خارج مشکل میکند. فعالیت شما بیشتر در مورد زنان کشورهای اسلامی است، این کشورها دولتهایی دارند که برای همکاری با سازمانهایی بینالمللی بهخصوص در مورد زنان خوشبین نیستند. مشکلات شما با سازمانهای دولتی در این کشورها چگونه است؟ در مورد هیچکدام از دولتها موضع سیاسی نمیگیریم و هدف ما توانمند کردن زنان است و فکر میکنم اکثر دولتها متوجهی نقش زنان در حوزههای مختلف شدهاند. در نتیجه چون ما کار سیاسی نمیکنیم مستقیماً مورد حمله قرار نگرفتهایم. اما بعضی از دولتها در صدد تدوین قوانینی هستند که گرفتن کمک را از خارج مشکل میکند چون کارهای عامالمنفعه و کمک به سازمان مدنی سابقهی زیادی ندارد. اگر این اتفاق بیفتد ممکن است در آینده مشکلات زیادی برای ما ایجاد کند. ولی فعلاً این قوانین همهگیر نشده و در مقابل آن ایستادگی شده است. «در ایران سازمان همکار در امور زنان نداریم»زنانی ایرانی هم یکی از گروهایی هستند که شما در ارتباط با آموزش آنان فعالیت میکنید. میخواستم ببینم رابطهی شما به چه صورت است آیا از طریق سازمانهای دولتی وارد میشوید یا از طریقNGOها؟ وضعیت همکاری شما با زنان ایرانی و آموزش آنان در چه مرحلهای قرار دارد؟ برخلاف کشورهای دیگر که ما یک سازمان همکار داریم در ایران چنین سازمانی نداریم. البته تلاش ما این است که مطالب مورد نیاز زنان ایرانی به فارسی مورد دسترس باشد و سعی میکنیم آنها را از طریق سایتهای اینترنتی در اختیارشان بگذاریم. اما شریکی را که در خیلی از کشورها داریم در ایران نداریم. و این به علت سوءظنی است که در ایران نسبت به هر نوع کمک بینالمللی وجود دارد. در نتیجه نمیتوانیم رسماً سازمان همکار داشته باشیم. زنان ایرانی خارج از کشور تا چه حد با سازمان شما همکاری می کنند و شما چگونه از همکاری آنان استفاده میکنید؟ این زنان از طریق سازمان دیگر یعنی بنیاد مطالعات ایران و مرکز زنان که من با آن کار میکنم و مطالعاتاش بیشتر روی مسایل زنان ایران است، همکاری میکنند. ۴۰- ۵۰ مصاحبه با زنانی که دستاندر کار بودهاند، داریم تحقیقات و مقداری دادهها و آمار را در ارتباط با ایران در دسترس میگذاریم. یعنی بیشتر از این طریق تماس میگیریم. ما در خارج از ممالک در حال توسعه، کار نمیکنیم و در خود آمریکا بهجز یکی دو کنفرانس و سمینار کار خاصی نمیکنیم. تمام تاکید ما بیرون از غرب و در ممالک در حال توسعه است. در نتیجه زنان ایرانی که در خارج از کشور حضوردارند هم شامل آن میشوند و بهطور جنبی همکاری میکنند. «مقام گذشته من، بیشتر در خودم حساسیت ایجاد کرده است»حضور یک زن ایرانی در راس چنین سازمان بینالمللی میتواند برای زنان ایرانی مزیت داشته باشد و هم به دلیل سمتهای شما در نظام سیاسی قبل از انقلاب، مثل وزیر مشاور در امور زنان، ممانعتها و موانعی ایجاد کند. آیا تاکنون این دو مورد چه مثبت و چه منفی برای شما پیش آمده است؟ هر دو جنبهی این ماجرا وجود دارد. مقام گذشتهی من بیشتر در خودم حساسیت ایجاد کرده است به همین دلیل با وجود آنکه در طول ۳۰ سال گذشته اصلاً وارد سیاست داخلی ایران نبودم، ولی این نگرانی را همیشه دارم و سعی میکنم مستقیماً در ایران با کسی تماس نگیرم که مسالهای پیش نیاید. تا حالا نشنیدهام که برای کسی مسالهای پیش آمده باشد. همکاری با افراد و گروههای داخل ایران پیش آمده است و تاثیر منفی هم نداشته است. اما همیشه حساسیتهایی وجود دارد. از نظر جنبههای مثبت هم باید به آشنایی با تعدادی از رهبران جنبش زنان در دنیا یاد کنم. افرادی مثل خانم «مری رابینسن»، که در زمینهی حقوق بشر پیشرو بوده و دورهای هم رییسجمهور ایرلند بود. یا خانم «کیم کمپل» که نخستوزیر کانادا بود و افراد دیگری که در کشورهای در حال توسعه پستهایی داشتهاند. این موارد کمک میکند که امکان برقراری تماس بین زنان سرشناس و فعال ایرانی و زنان فعال دیگر کشورها بهوجود بیایید. این تماسها برای هر دو طرف آموزنده بوده است. چون آنها متوجهی نکات مختلفی در مورد ایران شدهاند و دیدگاههای غیرواقعی خود را اصلاح کردهاند و هم اینکه همکاران ما در ایران توانستهاند از موقعیتهایی که این افراد بهوجود آورده بودند استفاده کنند. ما همیشه مطالبی را که از ۲۰ کشور دریافت میکنیم به فارسی ترجمه میکنیم و در اختیار دوستان ما در ایران میگذاریم که احیاناً برای آنان مفید باشد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|