خانه > گزارش ويژه > گفتگو > «چهره سارا پیلین جان میدهد برای کاریکاتور» | |||
«چهره سارا پیلین جان میدهد برای کاریکاتور»نیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.com
غیر عادیترین روزنامهنگاری که گردهمایی ملی دموکراتها را پوشش داد، کوین کلاهر، یا «کل» (KAL) کارتونیست مجله اکانامیست (اکونومیست) بود.
کل، از نقطه نظر یک کارتونیست، همایش دنور چگونه بود؟ این همایشها معمولا برنامههای هیجانانگیزی هستند؛ به خاطر اینکه میدانی شاهد واقعه مهمی در تاریخ هستی؛ ولی واقعیت دیگر این است که داری با ۱۲ هزار روزنامهنگار دیگر هم رقابت میکنی که دارند همزمان به آن نگاه میکنند و گزارش میدهند و ممکن است تو نمای خوبی نداشته باشی. کار سختتر اینکه تو داری به عنوان یک کارتونیست، به مسائل طنزآمیز آن هم نگاه میکنی و دنبال نکات یا فضاهای خندهدار هم می گردی. به نظر من این همایش خیلی باحال بود؛ بخصوص با سخنرانی پایانی اوباما. اما نکته جالب این بود که همه با خودشان تلفن همراه داشتند و هر تلفنی هم عملاً یک دوربین داشت و با این ترتیب همه تصاویر خاص خودشان را داشتند و یک کارتونیست به سختی میتوانست تصویر جداگانهای ارائه دهد.
کل، به نظر تو این همایش با گردهماییهای حزبی دیگری که دیدهای، چه تفاوتی داشت؟ فکر می کنم این یکی واقعاً با بقیه تفاوت داشت و چند پله بالاتر بود. من به ۱۰-۸ گردهمایی از هر دو حزب رفتهام و همیشه همایشها بسیار حسابشده و مطابق برنامه برگزار میشوند؛ ولی در هر همایش میتوانی بفهمی که هر حزب در چه موقعیتی قرار دارد. آنجا میتوانی با نمایندههای حزبی گپ بزنی و خبرهایی را هم که خیلی رو نیستند، بشنوی؛ و این همایش نشان میداد که حزب دموکرات خیلی پرانرژی است و آماده پیشروی، و جماعت حس میکنند که تاریخ، این بار با آنهاست. در سال ۲۰۰۰ وقتی جورج بوش نامزد حزب جمهوریخواه بود، میتوانستی چنین انرژی و نیرویی را در گردهمایی جمهوریخواهان ببینی. بوش آن زمان جوانتر از کاندیداهای قبلی جمهوریخواه، باب دل بود. و حالا هم راهی گردهمایی جمهوری خواهان هستم.
کل، در باره این کارتون بلاگ مجله اکانامیست برایمان بگو. از من خواسته شد چند تا طرح از مشاهدات روزانهام را در گردهمایی بکشم. من این طرف و آن طرف راه میروم و طرح میزنم. هر روز پنج تا از طرحها را روی این بلاگ میگذارند تا مردم فضای همایش را از نگاه کارتونیست مشاهده کنند گمان کنم این کار جدیدی باشد؛ نه؟ چون معمولاً چنین طرحهایی فقط سر از روزنامهها در میآورد، نه وبلاگ مجله؟ بله، البته در مورد تکنیک اجرای طرحها هم باید بگویم این طرحها با اجرای کامل نیست. من خودم دوست دارم طرح های اولیه و مدادی و اصلاحنشده بقیه کارتونیستها را ببینم؛ چون خیلی حسی و انسانی هستند
و در مورد طرحهایی که از خودت کشیدی، به نظر میآید در میان این همه آدم، دردسری هم داشتی! مردم وقتی با تو به عنوان کارتونیست رودررو میشوند، به عنوان روزنامهنگار با تو برخورد نمیکنند و باید برای ورود به هر قسمت، یک کارت ورودی مخصوص بگیری با نواری رنگی که گردنت میاندازی و نشان میدهد که چه قدر وقت داری در هر قسمت تردد کنی. نوار رنگی من، نارنجی بود و میتوانستم با آن در محدودههایی وارد شوم. اما برای رفتن میان نمایندههای حزبی که در پایین زمین اصلی استادیوم بودم، باید کارت عبور موقت میگرفتم که یک ربع مهلت داشت. اما در آن وضعیت هم باید طرح میکشیدم و بدتر اینکه شاید هفت دقیقه طول میکشید به زمین برسم و باید هفت دقیقه هم صرف میکردم که خارج شوم و عملاً هیچ کاری نمیتوانستم در آن حالت بکنم
فرض کن که میخواهی کارتون هم بکشی و همه افراد جلوی رویت هم از تو بلندترند. راستی، آیا طرحی از سارا پیلین نامزد معاون اولی جمهوریخواهان کشیدهای؟ خودم هنوز چیزی نکشیدهام؛ اما طرحهای بقیه از او را دیدهام، باید بگویم که با وجود اینکه زن جذابی با این سنش محسوب میشود، ولی باید اعتراف کنم چهرهاش جان میدهد برای کاریکاتور. • کارتونهای کل از گردهمایی انتخاباتی |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|