خانه > گزارش ويژه > تحولات رسانه ای > تعطیلی خبررسانی در روزهای تعطیل | |||
تعطیلی خبررسانی در روزهای تعطیلمریم محمدیچهارشنبه هشتم مرداد ماه خورشیدی برابر با ۲۶ ماه رجب قمری، روز عید مبعث در ایران بود. به همین علت تعطیلی رسمی بود و روزنامهها و مطبوعات در کشور منتشر نشدند. اما پنجشنبه روز عادی کار است و صاحبان همهی مشاغل باید بر سر کار باشند، اما روزنامهها و مطبوعات ایران همچنان در تعطیلی بهسر میبرند و جمعه، به طریق اولی و روش همیشگی. این استقبال از تعطیلیها منجر به تعطیلی خبررسانی برای مدت یک هفته در آغاز هر سال نو و روزهای متعدد دیگری به بهانهی قرار گرفتن بین دو تعطیلی در ایران میشود. در جوامع صنعتی ما شاهد عکس این قضیه هستیم. روزنامهها حتی در تعطیلات رسمی دو روزه، اکثراً منتشر میشوند و آنهایی که تن به تعطیلی میسپارند فقط برای یک روز از این دو روز دست از کار میکشند. چرا در ایران ارگانهای خبررسانی، حتی بیشتر از مشاغل دیگر تعطیلی دارند یا به عبارتی از تعطیلی استقبال میکنند. آیا این روش صحیحی برای یک جامعهی مدنی محسوب میشود. در این مورد با خانم بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران و آقای محمد عطریانفر، روزنامهنگار، و کسی که سالها مدیر روزنامه همشهری بوده است گفت و گو کردهام.
خانم مفیدی میگوید: این بحثی که شما دارید مطرح میکنید، میتواند علتهای مختلفی داشته باشد؛ بحث تعطیلی مطبوعات در اینطور مواقع. اما قاعدتاً نباید چنین اتفاقی بیفتد. یعنی به لحاظ حرفهای و به لحاظ کار خبری و اطلاعرسانی این تعطیلبردار نیست. یعنی بارها حتی بحث آن در تحریریهی روزنامههای مختلفی که من در آنها کار میکردم، مطرح شده و حتی تبدیل به یک مناقشه و چالشی بین اعضای تحریریه شده. برخی معتقد بودند که نباید روزنامه تعطیل بشود ولی برخی دیگر نه، مقاومت کردند. این مقاومتها بعضاً هم نظر غالب بوده و عموماً هم مدیران مسئول با این نظر همراهی کردند، یعنی بحث تعطیلشدن آن رسانه. بیشتر از آنکه من فکر میکنم ناشی از تنبلی و یا استقبال از استراحت و تعطیلی باشد، برمیگردد به اینکه عموما در ایام تعطیلی، تجربه نشان داده تیراژ روزنامهها پایین بوده. یعنی در روزهای پنجشنبه که عموماً ادارهها تعطیل هستند یا حالا نصف روز هستند، بعضی از کارکنان آنها سرکار میروند تیراژ روزنامهها پایین بوده. شما با این موافق هستید که تعطیلی رسانه فقط براساس درآمد آن موسسه تنظیم بشود؟ من خودم معتقد هستم که روزنامه باید حتی در روزهای جمعه هم روی دکه قرار بگیرد. ولی به هر ترتیب نکتهای که وجود دارد این است که ما روزنامهنگاران به عنوان صاحبان اصلی مطبوعات نیستیم؛ در واقع به لحاظ مالکیت اقتصادی آن دارم میگویم.
ما تصمیمگیر اصلی روی بحث انتشار یا بحث سرمایهگذاری روزنامه نیستیم. این مدیران مطبوعات هستند که بیشتر تصمیم میگیرند تا کارکنان، و فکر میکنند به هر ترتیب کالایی که دارد عرضه میکند باید کمترین ضرر را برایش ایجاد کند و سودآوری بیشتری داشته باشد. یک بخش اعظمی از آن هم برمیگردد به بحث استقبال مردم و افکار عمومی. خب مردم در روزهای تعطیل نمیروند روزنامه بخرند. به نظر شما این فرهنگ چطوری در جامعه میتواند جاری بشود که روز تعطیل هم مردم به دکهی روزنامهها مراجعه بکنند. آیا راهی جز انتشار مداوم آن هست؟ میتواند یکی از دلایل آن همین بحث انتشار مداوم روزنامهها باشد که اگر به کرات و هر روز روزنامهها روی دکه بیاید، شاید خود آن انگیزه در خواننده ایجاد کند. اما یک دلیل اصلی آن من فکر میکنم به برخوردها یا رابطهی دولت مردم هست. طی این سالها ما فراز و نشیب بسیار زیادی را در رابطه با میزان استقبال افکار عمومی از مطبوعات شاهد بودیم. در مقاطعی بود که ما شاهد بودیم که تیراژ روزنامهها نزدیک به یک میلیون میرسید در آن دوران طلایی انتشار مطبوعات در سال مثلا ۷۸ و در زمان قبل از توقیف فلهای مطبوعات و مردم به روزنامه وابسته شده بودند. اما از آنجا که شرایط و فضای سیاسی کشور، میبینیم که دائم رو به بستهشدن هست؛ این خودش ـ محدود شدن بحث آزادی بیان ـ میتواند تاثیر داشته باشد روی این بحث. خب وقتی که روزنامهای را خواننده میخرد و احساس میکند که نمیتواند تمام سوالاتش را پاسخگو باشد در واقع میزان آن کم میشود. مهمترین علت آن همان است که من در ابتدا گفتم، یعنی برمیگردد به بحث اقتصادی مساله. و از آنجایی که بحث اقتصادی مساله طبق گفته خانم مفیدی و بطور منطقی با مدیران مطبوعات بیشتر سروکار دارد با آقای محمد عطریانفر صحبت میکنم که سالها مدیریت روزنامه همشهری را بر عهده داشت: درواقع بطور منطقی اگر یک رسانهای بخواهد پایدار بماند و نقش فرهنگساز خودش را در رابطه با مردم ایفا بکند، اولا باید مردم نسبت به آن مساله استقبالی نشان بدهند، اقبالی نشان بدهند و این اقبال به هرحال برمیگردد به اینکه این نشریه بتواند پیام خوبی را به مردم انتقال بدهد.
بخشی از مشکلاتی که رسانههای ما دارند؛ ساختار سیاسی ایران درواقع اجازه نمیدهد که یک مطبوعهای بتواند نقش نیرومند خودش را با مردمش برقرار کند، به طور تاریخی و بطور منطقی واجد یکسری مخاطب خاص باشد و مخاطبان خاص حتی در ایام غیر تعطیل و تعطیل در هر شرایطی تعقیب بکنند و رسانهشان را مطالبه بکنند. علاوه بر این یک رسانه باید به لحاظ ساختاری خودش هم قوام و دوام پیدا بکند. به این معنا که یک بنگاه مطبوعاتی سالیان دراز بتواند به لحاظ اقتصادی روی پای خودش بند بشود و ایستادگی داشته باشد و بتواند بصورت درازمدت و تاریخی ماندگار باشد. رسانههای ما که نمیدانند آیا فردا در قید حیات هستند، نیستند؛ آیا فردا تعطیل میشوند یا نمیشوند. بطور طبیعی آثار تبعات منفی مادی و اقتصادی روی زمانهایی که تعطیلاتی وجود دارد و مردم استقبالی از رسانه انجام نمیدهند خود به خود آنها هم به این سمت میروند که رسانهشان را برای یک روز متوقف بکنند. آقای عطریانفر، این همان عامل اقتصادی هست که خانم مفیدی هم به آن اشاره کردند. اما از شما که سالها مدیر نشریهای مثل همشهری بودید که از جانب دولت حمایت مالی میشد میخواستم سوال کنم که این تنگنای اقتصادی برای شما هم بود؟ چون در این دوران هم همین اتفاق میافتاد. ببینید، در ایامی که من رسانهای مثل همشهری را مدیریت میکردم خودم خاطرم هست که تأکید میکردم که هیچ روزی که بین دو تا تعطیلات باشد نباید متوقف کنیم و حتما باید منتشر بشود. حتی در مقاطعی در ایام عید هم دست به انتشار زدیم. ولی چه میخواستیم چه نمیخواستیم، به دلیل اینکه مردم اقبال جدی نشان نمیدادند در آن مقاطعی که من خاطرم هست مثلاً انتشار را در ایام تعطیلات نوروزی هم متوقف کردیم و دیگر منتشر نکردیم. ولی در ایامی که بین دو تا تعطیلات یک روز کاری را داشتیم، ما معمولاً روزنامهی خودمان را منتشر میکردیم. آقای عطریانفر، این سوال را با خانم مفیدی هم طرح کردم. عوامل اجتماعی و سیاسی که شما برمیشمرید، وجود دارد و به این سادگیها هم رفعشدنی نیست. امروز با همین شرایطی که هست برای اینکه مردم بیشتر به روزنامهها توجه کنند و فضایی بوجود بیاید که مطبوعات حتی در روزهای تعطیل خبررسان باشند در شرایط فعلی چه باید کرد؟ دقیقاً. ما اگر بتوانیم در ایران نشریهای که در اختیار مردم قرار میگیرد و منتشر میشود وضعیتی پیدا بکند که مطمئن بشود که میتواند دوام انتشار داشته باشد و روبه تعطیلی نمیرود؛ اینها خود به خود واجد یک پایههای نیرومندی میشوند برای استقرار تاریخی. و به لحاظ مالی هم تمکن پیدا میکنند و پیامد این تمکن مالی هم منطقیاش این هست که اگر یک روز هم حتی مردم اقبالی نشان ندهند و منتشر بشوند و خسارت مالی ببینند یک رسانه حکم میکند برای خودش که قطعاً و مسلماً منتشر بکند و آن یک روز مشکل مالی را هم تحمل خواهد کرد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|