خانه > گزارش ويژه > اقتصاد و معیشت > دلار آمریکا، پول نفت و گرانیهای اخیر | |||
دلار آمریکا، پول نفت و گرانیهای اخیرمریم محمدیبیست و هشتم خردادماه شهر اصفهان، میزبان برگزاری بیست و نهمین اجلاس شورای وزیران صندوق اوپک بود. احمدینژاد، رییس جمهور در جلسهی افتتاحیهی این اجلاس و در جمع وزرای دوازده کشور عضو اوپک سخنانی ایراد کرد. او در این سخنان با اشاره به افزایش قیمت مواد غذایی، کاهش تولید کالاهای ضروری و رکود و تورم اقتصادی در سراسر جهان، پیشنهاداتی در مورد حل بحران افزایش قیمت انرژی و مشکلات مرتبط با آن داد. همچنین گوردون براون، نخست وزیر انگلستان از تصمیم کشورش در مورد مسدود کردن داراییهای بانک ملی ایران در انگلستان و احتمالاً اتحادیهی اروپا خبر داد. در مورد این مسایل با دکتر پدرام سلطانی، عضو هیات مدیرهی صندوق توسعه صادارات نفتی در اتاق بازرگانی ایران و همچنین دکتر سعید محمودی، استاد حقوق بینالملل در دانشگاه استکهلم در سوئد گفت و گو کردم. ابتدا سوالاتم را از دکتر سلطانی پرسیدم.
آقای سلطانی، یکی از پیشنهاداتی که بار اول هم نیست که از جانب احمدینژاد طرح میشود، تغییر مبنای معاملات ارزی است. به این ترتیب که در معاملات نفتی ترکیبی از ارزهای معتبر را جانشین دلار بکنند. رییس جمهور این را راه حل رفع بحران در عرصهی انرژی و تخفیف مشکلات اقتصادی دانستند. میخواستم نظر شما را در این مورد بدانم. من فکر نمیکنم که تغییر ارز در معاملات نفتی، راهحلی برای رفع بحران قیمت انرژی در وضعیت فعلی باشد. در نظر داشته باشید که بسیاری از کشورهای دنیا هستند که اصولاً ارز اصلیشان دلار نیست. کشورهای دیگری که ارزهای قدرتمندی دارند، چنین وضعیتی به نفعشان هم میتواند باشد. ولی بههرحال آن چیزی که قیمت نفت را رقم میزند، نرخ موثر نفت است. شاید اگر بگویم قیمت نفت به ۱۴۰ دلار رسیده، در کشورهای مصرف کننده یک جو روانی ایجاد بکند از این نظر که قیمتها گران شده؛ اما آن چیزی که تاثیر خودش را نهایتاً در بازار و روی مصرف کننده میگذارد، قیمت فرآورده یا بنزین و گازوییلی است که آنها دریافت میکنند. در هر جا آنها به ارز رایج خودشان دارند فرآوردههای نفتی را خریداری میکنند. حالا اگر قیمت بالا یا پایین برود، طبیعتاً در آن بخش تاثیرگذار خواهد بود. تغییر مبنای معاملات ارزی چه تغییری میتواند در وضع ایران داشته باشد؟ مثلاً اگر ارز مبنا بهجای دلار، یورو باشد، یا آنطور که او گفته ترکیبی از چند ارز؛ آیا به نفع ایران خواهد بود؟ در وضعیت فعلی ما بهواسطهی تحریم آمریکا برای نقل و انتقالات ارزی به دلار آمریکا دچار محدودیتهایی هستیم. این تغییر شاید برای جابجایی وجوه دریافتی حاصل از فروش نفت، تسهیلاتی برای دولت ایجاد بکند. اما از منظر درآمدهای ارزی کشور، من فکر نمیکنم تاثیر داشته باشد. ضمن اینکه اگر با جدیترشدن تحریمها، کشورهای حوزهی یورو هم به تحریمها بپیوندند، ما با یا یورو هم مشکل مشابه را پیدا خواهیم کرد و بنابراین به همین ترتیب باید سراغ ارزهای دیگر برویم. احمدینژاد کاهش ارزش برابری دلار را و افزایش نفت را معادل هم و به نوعی که دو روی یک سکه میداند. آیا کاهش ارزش برابری دلار، دلیل مستقیم یا یکی از دلایل افزایش قیمت نفت است؟ بله، یکی از دلایلش هست، ولی تنها دلیلش نیست. چون طی یک سال گذشته قیمت نفت بیش از ۶۰ درصد افزایش داشته است. در صورتی که تا آنجایی که من حضور ذهن دارم، کاهش نرخ دلار در بازارهای جهانی، در مقایسه با بقیهی ارزهای معتبر رقمی حدود ۲۵ تا ۲۷درصد بوده است. بخشی از افزایش قیمت نفت، مربوط به کاهش ارزش دلار است. همانطور که شما میبینید قیمت طلا و قیمت بقیهی کالاهایی که در بورسها با دلار معامله میشوندَ، افزایش پیدا کرد که خب، طبیعتاً بازتابی از کاهش ارزش دلار است. اما مابقی این افزایش ارزش، دلایل دیگری دارد.
مسالهی دیگری که رییس جمهور طرح کرد، بیپشتوانه بودن دلار آمریکا در جهان و تحمیلاش به بازار است. برای تحقیق دربارهی اینکه دلار، بدون پشتوانه است یا خیر، چه راههایی وجود دارد؟ دلار یکی از ارزهاییست که خیلی با آن سیستمهای متعارفی که از پشتوانه صحبت میشود، نمیشود دربارهاش به آن قضاوت بکنیم. دلار، یک ارز جهانیست و پشتوانهی دلار هم اقتصاد قوی آمریکاست. طبیعیست در زمانی که اقتصاد آمریکا دچار رکود میشود، مثل وضعیت فعلی، آن پشتوانه کمی تضعیف میشود و بنابراین ارزش دلار هم کمی افت میکند، کم یا زیاد. بنابراین اگر ما بخواهیم یک چنین ارتباطی را بررسی کنیم، میتوانیم بگوییم بله، در زمانی که اقتصاد آمریکا راکد است، همیشه این مساله بوده و کماکان هم خواهد بود که در زمانی که افت رشد اقتصادی آمریکا بیش از کشورهای دیگر توسعهیافتهی دنیا باشد، تعادل ارزش دلار به نفع ارزهای دیگر بههم میخورد. الان هم علت اصلی همین است. مسالهی دیگری که مطرح است و گوردون براون بعد ازملاقاتش با بوش طرح کرد، مسالهی انسداد داراییهای بانک ملی ایران در اروپاست. آیا عملی شدن این تصمیم، تاثیر مستقیمی آیا روی وضعیت اقتصاد ایران میتواند داشته باشد؟ البته ظاهراً مقدار زیادی از داراییهای ایران در بانکهای خارجی که شاید بخشی از آن هم در شعب بانکهای ایرانی در خارج از کشور بوده باشد، اصولا از اروپا خارج شده است. این کار میتواند تاثیرات دیگری روی اقتصاد ایران بگذارد. اولاً بخشی از تبادلات بینالمللی ما را که از طریق شعب بانک ملی در اروپا و در خارج از کشور انجام میشده، دچار مشکل و محدودیت میکند و باید راههای دیگری برای آن بتوانیم پیدا کنیم، اگر بتوانیم. تاثیر دیگرش این است که ممکن است مجدداً در داخل جو روانیست ایجاد بکند. نگرانی دیگر بانکهای ایرانی از تسری این تصمیم به آنها هم جزو تاثیرات منفی ان است. اما تصمیم انگلستان بر مسدودکردن دارایی ایران در حقوق بینالملل چگونه تعریف میشود. در این مورد با دکتر سعید محمودی صحبت کردم: علیالاصول از نظر حقوق لندن، هیچ مشکلی برای یک چنین تصمیمی نیست. یعنی دولت انگلیس رأساً میتواند این اقدام را بکند و حسابهای بانکی ایران را ببندد. در واقع در روابط دو جانبهی بین کشورها اگر به هر دلیلی یک کشور از عملکرد کشور دیگری ناراضی باشد، میتواند به اقداماتی از این قبیل دست بزند و البته نتیجهاش این است که طرف مقابل هم میتواند اقدامات مشابه انجام بدهد. مسالهی دیگر این است که ممکن است گوردون براون بخواهد این کار در داخل اتحادیه اروپا انجام بدهد. یعنی بهعنوان یک اقدام دستهجمعی که صحبت آن هم بوده. در این مورد هم البته اتحادیه اروپا، بهعنوان یک سازمان بینالمللی این امکان را دارد که روابطش را با ایران هرجور میخواهد تنظیم بکند. منعی ندارد. آقای دکتر محمودی، یعنی اینکه مسدود کردن داراییهای ایران در بانکهای ایرانی مستقر در اروپا، ایراد حقوقی ندارد؟ یعنی حتا ایران نمیتواند شاکی باشد؟ این کار از نظر حقوق بینالملل، تنها زمانی وجه قانونی دارد که کشوری که این کار را انجام میدهد، در این مورد انگلیس، بتواند دلیل قانعکنندهای برای نقض یک قاعدهی حقوق بینالملل ارایه کند. در مسالهی پروندهی اتمی ایران، اعتقاد انگلیس و لااقل پارهای از کشورهای اتحادیه اروپا این است که ایران چنین نقضی را انجام داده است. به این ترتیب برای داراییهای هر کشوری در کشور دیگر، حتا در بانکهای خودی، هیچ تضمینی وجود ندارد. یعنی هرگاه کشور میزبان بخواهد، میتواند آنها را مسدود کند که به معنای عدم اجازهی استفادهی آن کشور از پولهای خودش است در کشور دیگر؟ نه، در صورتی امکانپذیر است که دلیل قانونی برای این کار وجود داشته باشد. الان از دیدگاه انگلیس، یک دلیل قانونی وجود دارد و آن نقض یک خواسته بینالمللی از طرف ایران است. بنابراین هر کشوری که در هر جایی پول داشته باشد، نمیشود پولهایش را ضبط کرد. در این مورد، انگلیس استدلال حقوقی میکند. ولی باز هم من باید تاکید بکنم که مفهوم آن این نیست که این استدلال، محکمهپسند است و اگر مثلاً این موضوع به یک دادگاه بینالمللی رجوع داده بشود، ادلهی انگلیس قابل دفاع است. به این دلیل که موضع ایران همیشه این بوده که بردن این پرونده به شورای امنیت غیرقانونی بوده، همهی اقدامات، اقدامات تحریمی که تا حالا علیه ایران صورت گرفته است غیرقانونی بوده و ایران هم ادلهی محکمی دارد. به همین دلیل اگر از نظر حقوقی بخواهیم نگاه بکنیم، تا این قضیه و تا اقدامات دو طرف به یک دادگاه نرود، هیچ کس نمیتواند بهطور قاطع بگوید که حق با کدام است. چون هرکدام استدلالهای خودشان را دارند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|