تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت‌و گو با شکریه برکزای، عضو پارلمان افغانستان، روزنامه‌نگار و مدیر نشریه آیینه:

«همه‌ی افغان‌ها، سیاست‌زده‌اند»

معصومه ناصری
m.naseri@radiozamaneh.com

شکریه برکزای، عضو پارلمان افغانستان، روزنامه‌نگار و مدیر نشریه «آیینه زن» در کابل، یکی از سخنرانان و میهمانان همایش«ارتباط با جهان فارسی زبان» در دانشکده SOAS دانشگاه لندن بود. در حاشیه همایش درباره مشکلاتی که بر سر راه روزنامه‌نگاران در افغانستان به‌خصوص زن‌های روزنامه‌نگار وجود دارد، با شکریه برکزای گفت‌و گو کردم.

Download it Here!

به نظر می‌رسد در افغانستان همه دارند می‌جنگند. در این کنفرانس زید محسنی که از طرف تلویزیون طلوع آمده بود، تصویر رنگین‌‌تری از افغانستان داد. تصویری که شما دادید تا حدودی متفاوت بود. تصویری که فهیم دشتی روزنامه نگار افغانستانی ارائه کرد، کبود‌تر بود. افغانستان کدامیک از آن‌ها‌ست؟

هر سه، تصویر افغانستان است. تلویزیون طلوع، یکی از تلویزیون‌های پر‌بیننده است. کسی که به برنامه‌ی ستاره‌های افغان هم می‌رود، اهل افغانستان است، چرا که از افغانستان رای گرفته می‌شود و به عنوان ستاره افغان شناخته می‌شود.

خبری هم که ارایه می‌شود، از داخل افغانستان است و سایر تصویرهایی که آن‌ها در برنامه‌ گفتمان‌شان و برنامه‌های سیاسی‌شان داشتند، آن هم بخشی از واقعیت‌های افغانی است.

آن‌چه را که همکارم آقای دشتی به آن اشاره کردند، بدون شک هم بر اساس یک فکر و ایده سیاسی و هم بر اساس خوی ژورنالیستی‌اش بود.

تصویری که من دادم هم واقعیت است. اما علی‌رغم این مشترکات در سه تصویر، تفاوت‌های زیادی هم می‌بینید.

شما چه ترکیب مشترکی می‌توانید به ما بدهید؟

نکته‌ مشترک اولی که شما در بین حرف های سه سخنران شنیدید، باور به مسلک‌شان است. باور به این‌که باید آزادی بیان داشته باشند، باور به این‌که مسئولیت دارند تا این را به عنوان ارزش در متن جامعه‌ خود بپرورانند.

مورد مشترک دیگر‌ این است که هیچکدام نمی‌خواهند افغانستان را در وضعیتی که هست نگاه کنند. هر کدام می‌خواهند افغانستان را بیشتر از این چیزی که هست‌ نشان بدهند.

متاسفانه در حالی‌که جهان سی سال به جلو رفت، افغانستان سی سال به عقب رفت. در جریان سی سال گذشته، سی سال دیگر هم ما عقب‌گرد داشتیم. به این خاطر مهم‌ترین اشتراک ما این است که همه‌ ما می‌خواهیم، در یک چهارچوبِ مشخص و معین برای افغانستان کاری انجام بدهیم.


شکریه برکزای، عضو پارلمان افغانستان، روزنامه‌نگار و مدیر نشریه آیینه

مردم افغانستان کدام شما را ترجیح می‌دهند؟ الان از لحاظ سیاسی و اجتماعی آن کسی که سیاسی‌تر حرف می‌زند یا آن کسی که دنبال مبارزه است یا آن کسی که یک تصویر بهتری می‌دهد، ستاره افغان برگزار می‌کند...

ستاره افغان هم، در بطن خود، یک مبارزه است. از بین هزارها نفر یک نفر انتخاب می‌شود. کسی که به عنوان ستاره انتخاب می‌شود، باید کار کند و حمایت مردم را داشته باشد. مردم او را هم دوست دارند. ببینید در هیچ کشوری نیست که مردم دارای یک ضعف باشند. ضعف‌ها متفاوت است. سیاسی، هنری، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، علمی و تکنیکی.

هر تلویزیون و هر رسانه، باید خواننده و شنونده خاص خود را داشته باشد. ما نمی‌توانیم بگوییم اگر برنامه‌ای خوب است، تمام مردم افغانستان، آن را می‌بیند، نه. ۲۵ یا ۳۰ میلیون نفری که در افغانستان زندگی می‌کنند، ذوق‌های متفاوتی را دارند و در مقطع‌های مختلف دوست دارند چیزهای مختلفی را ببینند.

بدون شک چون مردم از جنگ خسته شدند، دوست دارند با هنر پیوند داشته باشند. بخواهیم نخواهیم هنر ما، بخشی از واقعیت زندگی و ضرورت ما‌ست. اما در عین حال مردم افغان، هیچ‌وقت نمی‌توانند فکر خود را از سیاست جدا کنند، مردم افغانستان سیاست‌زده هستند. چه بی‌سواد و چه باسوادش و چه زنش و چه مردش.

به نظر می‌رسد که زن‌ها در افغانستان جنگ سخت‌تری را در پیش دارند. خود شما در مورد وضعیت شخصی خودتان حرف بزنید. چقدر جنگیدید تا الان به عنوان مدیر آیینه می‌توانید از یک‌جا محکمی بایستید و حرف بزنید؟ اصلاً این را بپرسم که آیا در جای محکمی ایستاده‌اید؟

شاید از لحاظ موقعیت کاری نه، اما از لحاظ موقعیت اجتماعی بله، جای من بسیار محکم است. ما خانم‌های افغانستان، این جایگاه را به سادگی به‌دست نیاوردیم.

اما باور دارم جایگاه ما خیلی بالاتر از این است. ما می‌توانیم از این هم جلوتر برویم. از لحاظ کاری هنوز صنف ژورنالیست‌ها در افغانستان مهم است. هر چند خودم از موسسین انجمن زنان ژورنالیست افغان هستم، اما لزوماً ما مساله را به زن و مرد بودن تقسیم نکردیم.

بیشتر می‌خواهیم در بعضی از حلقات صنفی- مسلکی، ارزش مسلک را بالاتر از ارزش‌های کوچکی بدانیم که با زور به عنوان استان و قبیله و جنس تقسیم می‌شود.

تصویری که شما پیش رویتان گذاشته‌اید و می‌گویید که من باید به آن‌جا برسم، کجاست؟ یعنی خانم شکریه چه شرایطی را برای خودش به عنوان روزنامه‌نگار و برای جامعه‌اش جای آرمانی می‌داند. وقتی رسیدید آن‌جا می‌گویید، این‌جا همان ‌جایی است که من می‌خواستم؟

باور من این است خودم به تصویری که برای افغانستان دارم، نمی‌توانم برسم. اما بسیار خوشحال خواهم بود که دختر من بتواند در سنی که امروز من هستم‌، به آن‌جا برسد، من این آرزو را دارم.

آرزوی من، فقط برابری است. برابری نه به عنوان این‌که من زن هستم و دیگران مرد؛ بلکه به عنوان بین مرد و زن، به عنوان انسان باید برابری وجود داشته باشد. مورد دوم آزادی است، حق انتخاب است. این‌که بگذارند قلم، آنچه را که در فکر و خیال است، آزادانه‌ بنویسد.

من می‌دانم که مردم افغانستان، مذهبی هستند و مذهب در آن‌جا خیلی اهمیت دارد، آیا فکر می‌کنید زمانی می‌رسد که مردم افغان بتوانند، فارغ از شرایط سیاسی و مذهبی، کمی با فاصله‌تر از مذهب به مسایل اجتماعی‌شان نگاه کنند؟ یعنی شما را نه به عنوان زنی که در اسلام وظایفی دارد‌، بلکه به عنوان یک زن مدرن بپذیرند؟

من فکر می‌کنم بهتر است نپرسید که آیا روزی مرا بپذیرند. باور من این است که من را پذیرفتند. اگر نمی‌پذیرفتند من صدایی نبودم. ما از آن مرحله گذشتیم که مرا بپذیرند.

اما من به آن‌چه آن‌ها پذیرفتند، قناعت نمی‌کنم. فکر می‌کنم که راه ما درازتر است. چرا یک نفر، چرا همه ما را نپذیرند؟ و به این خاطر گفتم که ما آرزو داریم که قلم‌ها آنچه را که تراوش فکر، باور و نیاز ماست، آزادانه بنویسند.

صحبت از بودجه‌هایی است که از کشورهای دیگر، به خصوص کشورهای غربی به افغانستان می‌رسد. به هرحال این بودجه‌ها در حوزه مطبوعات و رسانه‌ها هم هست. آیا آن بودجه‌ها و کسانی که آن بودجه‌ها را می‌دهند، شما را به سمت آن چیزی که خودشان مایل هستند، هل نمی‌دهند؟

من فکر می‌کنم که تاریخ افغانستان نشان بدهد که ما همرنگ کسانی که می‌خواهند ما را دنبال خود بکشانند، نمی‌شویم. ما هر چه هستیم، از خود هستیم و همین خودی بودن ما، همیشه برای ما یک مشکل بوده و همیشه مایه افتخار هم بوده است.

اگر امروز من در افغانستان مبارزه می‌کنم که در اجتماع باید ما زنان را برابر مرد بدانند‌، و اگر زنانی در اروپا هستند که چنین فکری دارند؛‌ فکر من قوی‌تر است

اما باور من به این دلیل نیست که آیا کسی در اروپا این را فکر می‌کند یا نه. به خاطر این است که من در داخل افغانستان به این نتیجه رسیدم که باید زنان با مران برابر باشند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

kanom shokrayeh barek-zai, bah salamat baashid , in kah ,goftah yed ham mihan haa -yee shamaa nah mi khahand hamrang degeraan shawand, doroost goftah yed. choon ham mihan haayee shamaa bah wejah/khosos ham mihan haaye pakhtun maa daraaye tang-andishy/taasob and, in pendar yak noktah manfi wae bad shamoradah mi shawad agaer daer mayaan yak mellat baashad yaa bastah bah yak kas. saer farazi in kar nah darad. shamaa baayed bah in kah ha-mihan haayee shamaa nah mi khahand khod raa dorost/eslah nah mayend ,shamaa bayed shaerm nah maayeed nah saer-farazi/eftakhaar. danesh rewanshanasi paa-baer jaa nah moodah ast kas haayee kah daaraayee pas maandah-gi andisha-gi/zahni and aamadadah nistand ;taa kasi on haa ra bah rahi rast rahnamaayee konad. shamaa bah naam namaayendah parlemaan bayed daer aayendah sanjedah-taer gap bah zaneed-peeroz baashid

-- Talash ، Jun 10, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)