تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

من رای می‌دهم، او رای نمی‌دهد

مریم محمدی

امروز روز برگزاری هشتمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی، یکی از پرتنش‌ترین و پرگفت‌وگوترین انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی است. تاکنون سخن و نظر دست‌اندرکاران انتخابات را به معنای کاندیداها و مسئولان احزاب و گروه‌های سیاسی شنیده‌اید. امشب به سراغ مردم می‌رویم تا ببینیم آنها فردا چه می‌کنند. گفت‌وگوها حاصل تلفن‌هایی‌ست که به تهران، کرمان و یزد زده شده است. بدون نام، با اطلاعات اندکی که مورد توافق مصاحبه‌شوندگان بوده است.

Download it Here!

ما شرکت می‌کنیم.

همیشه در انتخابات شرکت می‌کردید؟
دیگه گاهی براساس اینکه کی را می‌خواستیم انتخاب بکنیم، اگر یک کس شایسته‌ای بود، کسی که می‌شناختیم. حالا به هرحال این دفعه تصمیم گرفتیم که شرکت کنیم.

می‌توانم بپرسم به کدام حزب می‌خواهید رای بدهید؟
به این اصلاح‌طلب‌ها دیگر.

بعضی‌ها می‌گویند شرکت نمی‌کنیم، امیدی نداریم حتا به اصلاح‌طلبان؟
حالا به هرحال ما هم آخرین تیر را می‌توانیم بزنیم. کسی که امیدی از هیچکس ندارد. همه به‌خاطر این که چاره‌ی دیگری ندارند، وگرنه همه‌ی اینها قبلا شعارها و حرف‌هایی می‌زنند، می‌روند مجلس، یادشان می‌رود چه کار می‌خواهند بکنند. ولی بازهم می‌گویند که در ناامیدی بسی امید است، یک چنین حالتی.

می‌توانم شغل شما را بپرسم؟
من معلم هستم. فرهنگی هستم.

▪ ▪ ▪

هیچ دلیلی ندارد شرکت کنیم.

چرا دلیل ندارد که شرکت کنید؟
خب برای اینکه فرقی نمی‌کند. سال‌ها تجربه کردم که هیچ فرقی نمی‌کند. شرکت بکنم، نکنم...

شغل‌تان را می‌توانم بپرسم؟
من شغلم آزاد است. فرق نمی‌کند چه زمان اصلاح‌طلب‌ها چه زمان اینها بازار خراب بود، وضعیت مالی خراب بود. هیچ فرقی توی زندگی هیچ‌کسی نکرد. وضع خراب‌تر می‌شود و هیچ فرقی نمی‌کند. من (استدلالم این است) که هیچ فرقی نمی‌کند. شرکت بکنیم یا نکنیم.

▪ ▪ ▪

والا می‌خواستم شرکت نکنم، ولی الان شرکت می‌کنم.

به چه دلیل می‌خواستید نکنید، به چه دلیل شرکت می‌کنید؟
به‌خاطر اینکه چندین بار شرکت کرده بودم. این دوره هم که نمایندگانی که مورد نظر مردم بودند، هیچ‌کدام تایید صلاحیت نشدند. ولی الان فکر می‌کنم برویم شرکت کنیم بهتر است.

می‌توانم شغل شما را بپرسم؟
من وکیل دادگستری هستم.

▪ ▪ ▪

خیر! من شرکت نمی‌کنم. علتش هم این است که هیچ‌کسی که از مردم باشد توی اینها وجود ندارد و آنهایی هم که رد صلاحیت شده بودند و دوباره برگشتند، اینها دیگر نمی‌توانند کاری بکنند. به احتمال قوی شرایطی را قبول کرده‌اند که برگشتند. بنابراین من شرکت نمی‌کنم.

شغل شما؟
من مهندس عمران هستم.

▪ ▪ ▪

نه، قطعا نه!

چرا شرکت نمی‌کنید؟
به‌خاطر اینکه اولا انتخابات را مسئله‌ی ما نمی‌بینم الان. فکر می‌کنم که تمرکز ما باید روی روابط جامعه مدنی باشد، بدون چشمداشت به قدرت و حاکمیت، بدون آن سیاست کلان که داخلش در واقع یکسری خودی‌اند که بازی را دائم می‌چرخانند و جامعه مدنی را از آن بنیه‌ای که دارد تهی می‌کنند. تا وقتی که جا برای شرکت جنبش‌های اصیل نباشد، توی انتخابات شرکت کردن هم طبعا... وقتی تو نماینده‌ی مطلوبت حضور ندارد، دلیلی ندارد اصلا.

یعنی شما فکر می‌کنید که جنبش‌ها باید جامعه را اصلاح کنند، نه پارلمان و انتخابات؟
بدون شک. در شرایط فعلی، یعنی با ساختار کنونی ایران. یعنی وقتی جنبش‌ها تحکیم بشود و این تبعیض‌ها هرچقدر پررنگ‌تر، من فکر می‌کنم که... یعنی اساسا شرکت کردن توی این شرایط با این ساختار خیلی متفاوت نیست. متاسفانه.

▪ ▪ ▪

نظر چهار نفر از دانشجویان را می‌خوانید:

من؟ نه. من شرکت نمی‌کنم.

می‌توانی بگویی چرا شرکت نمی‌کنی؟
چون تقریبا فقط ۳۵ تا نماینده هستند که مردم ممکن است به‌شان رای بدهند. آن ۳۵ نفر هم آدم‌هایی نیستند که ما به‌شان اعتماد داشته باشیم. آدم‌هایی را که به درد می‌خوردند، رد صلاحیت کردند.

خب بعضی‌ها می‌گویند اگر یک اقلیت وجود داشته باشد بهتر از آن است که هیچ‌کس نباشد!
والا یک چیز ساده‌ای هست که ما به این نتیجه رسیدیم آن فراکسیون اقلیت توی مجلس قدرتی هم ندارد. دست‌کم اینجوری شاید بشود یک چیز خارج از مجلسی تشکیل داد بعدا.

یعنی چه کسی تشکیل بدهد؟
اخیرا یک‌سری گروه‌های دانشجویی، گروه‌های مردمی دارند سندیکاهایی را به‌وجود می‌آورند که بیشتر مردم الان امیدشان به آنهاست، تا واقعا به نظام حکومتی.

▪ ▪ ▪

من شرکت نمی‌کنم، چون دلیلی نمی‌بینم واسه این کار و این که این مملکت برای من کاری نکرده که من بخواهم شرکت بکنم و به کسی رای بدهم. همین!

منظورت از اینکه مملکت برای تو کاری نکرده چی هست؟
منظورم این است که خب چیزی نداده، یعنی اصلا هیچ‌گونه اولویتی ما نداریم که من بخواهم بروم رای بدهم یا مثلا طرفدار اینها باشم. دلیلی ندارد اصلا. دلیلی نمی‌بینم اصلا واسه این کار.

تا حالا هیچ‌وقت توی انتخابات شرکت نکردی؟
شرکت کردم. مجبور بودم شرکت کردم. ولی الان شرکت نمی‌کنم. چون یکی از فامیل‌های نزدیکم قبلا کاندید بوده که به‌خاطر او شرکت کردم. ولی الان اصلا امکان ندارد چنین کاری بکنم.

▪ ▪ ▪

اما جالب‌ترین موضوع عدم شرکت شاید از آن این دانشجوی هوادار اصلاح‌طلبان باشد.

به احتمال خیلی زیاد نه، شرکت نمی‌کنم.

چرا؟
والا اگر شرکت کنم، باید به اصلاح‌طلبها رای بدهم. حضور اصلاح‌طلب‌ها الان، با توجه به اینکه اکثریت با اصول‌گراهاست، الان خوب نیست.

چون اقلیت هستند؟
چون اقلیت هستند، ضمن اینکه تجربه نشان داده که این دو گروه با همدیگر نباید جایی باشند.

چرا؟
والا من فکر می‌کنم که اگر الان اینها بیایند، با توجه به اینکه حدود دو سال و نیم و اینطورها از حضور ریاست جمهوری می‌گذرد، که ما بهش رای ندادیم، اگر که این دوره بگذرد، این چهارسال ریاست جمهوری طی بشود و اصول‌گراها باشند، احتمال اینکه دوباره این ریاست جمهوری سرکار بیاید زیاد است.

به این دلیل که تمام مشکلاتی که پیش می‌آید گردن اصلاح‌طلب‌ها می‌افتد. ولی اگر اینها حضور نداشته باشند، هر مسئله‌‌ای که پیش بیاید، مشخص است که تمام اصول‌گراها بودند. ریاست جمهوری هم که خب از خط خودشان بوده و دیگر برای مردم مشخص می‌شود که دست اصلاح‌طلب‌ها توی کار نبوده است. ولی الان اگر آنها بیایند، مشکلاتی که توی این دو­ سه ساله هم اینها نبودند، گردن آنها می‌افتد و دوباره اصلاح‌طلب‌ها هستند که مورد اتهام قرار می‌گیرند. اصلاح‌طلب‌ها هستند که دوباره خیلی چیزها گردن آنها می‌افتد. در نتیجه انتخابات بعدی باز می‌شود نتیجه‌ی همان انتخابات ریاست جمهوری که به هرحال مورد نظر ما نبود.

ولی بعضی‌ها فکر می‌کنند که اگر مجلس دست اصول‌گرایان باشد کلا انتخابات آتی هم، دوره‌های بعد هم، مجلس و ریاست جمهوری دست اصول‌گرایان باقی خواهد ماند!
نه، اینطور فکر نمی‌کنم. به هرحال توی همین دو سال، با توجه به قیمت نفت و همه‌ی مشکلاتی که برای مردم پیش آمد، نفت بالاترین قیمت را توی دوره‌ی زمان خودش داشت، ولی سطح زندگی مردم همچنان همانی بود که بود. بیکاری همانی بود که بود. همه‌ی مشکلات بود. یعنی برای مردم تفاوتی نکرد. قیمت نفتی که در گذشته‌ی ایران بی‌سابقه بوده، هیچ تاثیری بر زندگی مردم نداشته.

ما می‌خواهیم مشخص بشود که این از کجا بود. این ربطی که به اصلاح‌طلبها نداشته. این دوره که اصلاح‌طلب‌ها نبودند. ریاست جمهوری هم که از خودشان بوده. پس بنابراین اگر ما الان توی این دوره بیاییم اصلاح‌طلب‌ها را، با اقلیت آن هم، وارد مجلس بکنیم، تمام این مشکلاتی که توی این دو­ سه ساله بوده، همه گردن اینها می‌افتد.

کمااینکه سیاست مورد نظر را دارند برای اینکه بخواهند قضیه را به نفع خودشان بچرخانند و بگویند اینها باعث شدند، اینها باعث شدند که پیشرفتی عاید مردم نشود. اینها باعث شدند مشکلاتی که پیش آمده، مشکلاتی که اصلا آنها حضور نداشتند توی این دو­ سه ساله، گردن اصلاح‌طلب‌ها بیفتد.

به این دلیل من فکر می‌کنم معلوم می‌شود که همه کارها را خودشان کردند. خودشان بافتند، خودشان دوختند، خودشان شکافتند. دیگر ربطی به اصلاح‌طلب‌ها ندارد.


دیگر مطالب درباره‌ی انتخابات مجلس هشتم

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

به خدا به اینها اطمینانی نیست، یه هو می بینی فردا یکی میاد دم در با یه شمشیر میگه شناسنامت را بیار اونوقت اگه مهر نداشته باشه پخ پخ . از این جماعت بعید نیست .
من هم مثل خیلی ها از ترسم رای دادم از ترس دانشگاه، کار، وام، بد بختی بیچارگی از ترس سرم
همه که مثل هم نیستند خب بعضی ها هم می ترسند دیگه ! .

-- بی نام ، Mar 14, 2008

من رفتم برگه رای را گرفتم اوردم خونه . می خوام تا این رژیم هست ، کلکسیون برگه رای جمع کنم.
احمقانست ، نه؟

-- یک احمق بی کار ، Mar 14, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)