خانه > گزارش ويژه > انتخابات ۸۶ > آیا تحریم، مشروعیتزدایی است؟ | |||
آیا تحریم، مشروعیتزدایی است؟سیدسراجالدین میردامادیدر آستانه برپایی انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، بحث تحریم یا شرکت در انتخابات بار دیگر در میان فعالان سیاسی به ویژه جریانات اپوزسیون جمهوری اسلامی در از خارج کشور به موضوع روز تبدیل شده است. به همین دلیل از آقای بیژن حکمت، از فعالان چپ و از اعضای اتحاد جمهوریخواهان در پاریس پرسیدم نظر ایشان در خصوص تحریم ، عدم شرکت و یا شرکت در انتخابات چیست و چه استدلالی برای اثبات این دیدگاهش دارد؟
بیژن حکمت: اکثر نیروهایی که از دیرباز به عدم شرکت در انتخابات یا تحریم رأی میدادند نظرشان این بود که انتخابات در جمهوری اسلامی، یکی از عوامل مهم مشروعیت این نظام است. بنابراین باید از طریق فراخوانهای تحریم و عدم شرکت در انتخابات، مشروعیت نظام را کاهش داد. من خودم هیچوقت از این دیدگاه به انتخابات نگاه نکردم. فکر میکنم نقش مشروعیتبخشی انتخابات در جمهوری اسلامی کاملاً ثانوی است و در چنین انتخاباتی مردم حدود پنجاه درصد تا پنجاه و یک درصد شرکت میکنند کمترین مشارکت مردم در انتخابات که مربوط به مجلس هفتم بود، با وجود این پنجاه و یک درصد مردم را پای صندوقهای رأی آورد. از نظر بینالمللی همین که مردم چهل، پنجاه درصد در انتخاباتی شرکت بکنند این امر پذیرفته است و فکر نمیکنم از این بیشتر بشود تعداد آرا را در جمهوری اسلامی کاهش داد. مساله اساسی در نگاه به انتخابات ایران این است که انتخاباتی آزاد و عادلانه نیست، ولی در مواردی رقابتی بوده و امکان داشته بین خط مشیهای مختلف یک نوع رقابتی صورت بگیرد. دیدگاه من همیشه این بوده که باید دید در نتیجه این انتخابات یا نتیجه محتمل این انتخابات آیا به گسترش آزادی بیان کمک می کند آیا به امکان مبارزه گسترده تر و آسانتر برای دموکراسی کمک می کند یا نه؟ و زمانیکه می بینیم چنین انتخاباتی با نتیجه محتملش تأثیرگذار نیست، شرکت در انتخابات را بیهوده میدانم. در انتخابات اخیر وضع کاملاً دگرگون شده است .شما برای اینکه بتوانید بین دو خط مشی و بین کاندیداهای مختلف، انتخابی صورت بدهید باید ببینید آیا پیروزی یکی میتواند بر دیگری بینجامد یا نه. یعنی واقعاً یک رقابتی بین کاندیداها وجود داشته باشد که شما بتوانید با رأی خودتان و با فراخوان، کوشش کنید یک خط مشی معینی در این انتخابات پیروز بشود در انتخاباتی که دویست کرسی آن از پیش تعیین شده است و امکان رقابت برای اصلاحطلبان در اغلب نقاط ایران و استانهای بزرگ کشور وجود ندارد، به نظر من اصولاً چنین انتخاباتی مطرح نیست. اما در بسیاری از حوزهها اصلاحطلبان به یک ائتلافی رسیده و در تهران و برخی از شهرستانها لیستهایی را ارائه دادهاند آیا فکر نمیکنید اگر این ائتلاف به پیروزی برسد، ولو به یک اقلیت قدرتمند در مجلس هشتم بینجامد؛ باز بهتر از این باشد که این اقلیت اساساً شکل نگیرد؟ آیا فکر میکنید تحریم یا عدم شرکت یا عدم حضور در صحنه رقابت، میتواند منجر به نتایجی برای دستیابی به دموکراسیخواهی و مقابله با تمامیتخواهی جناح حاکم بشود؟ آیا در گذشته این نتیجه را داشته است؟
شاید مهمترین دلیلی که طرفداران تحریم در انتخابات برای اثبات نظرشان مطرح میکنند بحث مشروعیتزدایی از نظام حاکم باشد. به همین منظور از دکتر جمشید اسدی، استاد دانشگاه در پاریس پرسیدم آیا اساساً شرکت یا عدم شرکت مردم در انتخابات، دلیلی بر مشروعیت دادن یا مشورعیتزدایی از نظام حاکم میىشود؟ جمشید اسدی: اولاً اینکه مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی بشود من نمیدانم چه فایدهای برای چه کسی خواهد داشت. باید مشروعیتزدایی از حرکتهای اقتدارگرایانه و استبدادی بشود. نظر آنهایی که میگویند مشروعیتزدایی از جمهوری اسلامی بشود یعنی چه؟ یعنی در مرحله بعدی جامعه جهانی فردا بیاید کشور را بمباران کند و به جای ملت ایران تصمیم بگیرد که هیات حاکمه را عوض بکند. خوب باید گفت به طور روشن که یعنی چی مشروعیتزدایی؟ اما شرکت کردن در انتخابات به این معنی نیست که آنچه را که نادرست و ناصواب و ضدحقوق بشر و ارتجاعی و ضدآزادی در کشور است، نگوییم. چه به عنوان نامزد انتخاباتی و چه اگر توانستید به مجلس قدم بگذارید و چه به عنوان کسی که نقد میکند مسایل اجتماعی را و چه به عنوان قلم به دست؛ شما به هر حال باید این مسایلی را که ضد حقوق بشر و ضد آزادی است در ایران، بگویید. من نمیدانم چطور اگر انسان یک تریبونی در مجلس داشته باشد و انتقاد کند از سیاستهای تنشافروزانه آقای رئیس جمهور احمدینژاد، کمااینکه حتی در همین مجلس وابسته هفتم هم عدهای این کار را کردند، چطور کسی میگوید این نتیجهاش کمتر از عدم مشارکت در انتخابات است. شرکت نکردن در انتخابات چگونه و به چه کسی پیام میدهد که مشروعیت این رژیم باید زدوده شود؟ انواع و اقسام کسانی که حکم میدهند به عدم شرکت در این انتخابات مجلس هشتم، از اقشار و دسته های مختلفی هستند و من نمیدانم آیا یک پیام مشخص به جامعه جهانی خواهد رسید یا نه؟ در حالیکه شرکت مردم برای ابراز علاقه جهت نامزدی در انتخابات وقتی که شورای نگهبان غیرآزادانه، ناجوانمردانه، ناعادلانه گزینش و رد صلاحیت میکند این بزرگترین ضربهای است که به حیثیت اقتدارگرایان در ایران میخورد یعنی برای اینکه ضربه به اقتدارگرایی در ایران و به جناح سرسخت در ایران بخورد، باید حضور فعال در صحنه سیاسی داشت و یا موفق شد به جهانیان اقتدارگرایی و گزینش و ردصلاحیتها را نشان داد و اینطوری است که جامعه جهانی متوجه میشود. والاّ اگر شما تحریم بکنید و کاری هم نکنید این چه پیامی برای جهان خواهد داشت و این انعکاس چه چیزی را روشن خواهد کرد؟
اما علی افشاری از فعالان جنبش دانشجویی و در حال حاضر مقیم واشنگتن، در این خصوص نظر دیگری دارد. علی افشاری: قطعاً در معنای معمول، بله به میزانی که مردم در یک انتخابات شرکت میکنند بر مشروعیت یک نظام افزوده میشود و به میزانی که شرکت نداشته باشند هم به همین نحو است. منتها این ملاک و معیار در نظامهای سیاسی دموکرات مطرح است. والا در نظام صدام حسین و یا در کشور لیبی یا سوریه و یا همه این کشورهای غیردموکراتیک مشارکتهایی را اعلام کردهاند با نرخهای نزدیک به صد در صد قطعاً اینرا نمیتوان ملاک مشروعیت آن نظامهای سیاسی قرار داد. مقبولیت مردمی در یک انتخابات در یک نظام دموکراتیک معنای خودش را نشان میدهد که احزاب سیاسی مختلف امکان مشارکت دارند، جابجایی مؤثر از طریق انتخابات صورت می گیرد و مردم هم می توانند بدون هرگونه هراس از هزینه های احتمالی در انتخابات شرکت بکنند. در داخل جمهوری اسلامی ما با یک فضای خاصی مواجه هستیم. با توجه اینکه دولت در جامعه ما بسیار دستش دراز است و همه عرصههای جامعه را تحت کنترل خودش دارد و بطور طبیعی زندگی مردم بخصوص در شهرهای کوچک با همین انتخابات گره خورده است لذا در ایران ما یک عدد خاصی را مبنای مشروعیت یا عدم مشروعیت در انتخابات قرار میدهیم. به نظر من عدد پنجاه درصد مشارکت مردم در انتخابات را نمیشود به عنوان مشروعیت یا مقبولیت سیاسی نظام تلقی کرد. با توجه به اینکه در انتخابات مجلس هم در شهرستانها، سیاسی نیست بلکه معادلات منطقهای و رقابتهای قومی و محلی تعیین کننده است که چه کسی به مجلس خواهد رفت. اما در شهرهای بزرگ، گرایش سیاسی حاکم است. بنابراین بله، تحریم فعال و عدم شرکت موثر مردم میتواند نماینده این مساله باشد. البته با این شرط که مجریان انتخابات واقعاً امانت را رعایت بکنند و دست در آرا مردم نبرند که متاسفانه عملکرد و پیشینه جریانی که امروز یکپارچه هم عرصههای اجرایی و هم عرصههای نظارتی انتخابات را در دست خودش دارد چنین چیزی را نشان نمیدهد که نه تنها سلامت انتخابات را رعایت نمیکنند بلکه از هر وسیلهای برای تحقق اغراض و مقاصد خاص سیاسی خودشان استفاده میکنند. بنابر این هیچ اطمینانی وجود ندارد ارقامی که اعلام می شود ارقام صحیحی باشد ولی من در مجموع میزان مشارکت مردم در انتخابات شهر تهران و نه در استان تهران یا در شهرهایی مثل اصفهان، مشهد، تبریز و شیراز را تقریباً میتوان به عنوان یک گمانه درنظر گرفت که نظام سیاسی چقدر مورد اقبال و توجه مردم است و تا حدودی وزن مشروعیت نظام را تعیین میکند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|