تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
وبلاگستان و انتخابات

اکبر اعلمی، رضا حجتی، شهاب الدین طباطبایی

رضا شوقی

با نزدیک شدن به ۲۴ اسفند، وبلاگ‌نویسان همچنان به بحث از انتخابات و بررسی جوانب گوناگون آن پرداخته و نظراتشان را در وبلاگ‌ها منتشر می‌کنند.

اکبر اعلمی نماینده‌ی مجلس هفتم، در سایت شخصی‌اش سخنان امام جمعه تبریز آیت‌الله شبستری را نقل کرده که گفته است:
"در بررسی صلاحيت‌های داوطلبان مجلس ميزان، حال فعلی افراد مورد نظر است. شبستری افزود: گاهی برخی از داوطلبان اين شبهه را مطرح می‌‌سازند كه چون صلاحيتشان در دوره‌های قبلی تائيد شده بايد در اين دوره نيز تائيد شوند، نمی‌‌تواند حرفی منطقی باشد.

وی با بيان اينكه انسان‌ها نوعاً در‌حال تغيير و تحول هستند، اظهار داشت: نمونه آن را می‌توان در صدر اسلام طلحه و زبيرها و يا افرادی كه همراه ملت مبارزه می‌كردند ولی بعد از انقلاب نظر اين افراد بنا به دلايلی تغيير كرد دید، چراكه ماهيت افراد می‌‌تواند در شرايط مختلف تغيير يابد. شبستری تصريح كرد: بررسی صلاحيت نامزدها بايد در هر انتخابات مجدداً صورت گرفته و احراز صلاحيت آنان در چارچوب‌های قانونی لازم انجام شود تا هر كسی به‌طور ديمی به مجلس راه نيابد."

اعلمی در وبلاگش به نقد این سخنان پرداخته و می‌نویسد:
"استثنائاً از این جهت با امام جمعه تبریز کاملاً موافقم و من هم معتقدم که انسان‌ها نوعاً در‌حال تغییر و تحول هستند و همچنانکه وی مدعی شده در صدر اسلام هم افرادی نظیر طلحه و زبیر که از صحابه‌ی نزدیک پیامبر اکرم‌(ص) محسوب می‌شدند، دچار تغییر و تحولات جدی شدند تا‌آنجا که بخاطر منافع دنیوی و امتیاز‌طلبی به صف‌آرائی در برابر پیشوای عدالت امام علی‌(ع) پرداختند. اما قهراً چنین تغییر و تحولی محدود به طلحه و زبیر نبود و دامنگیر شخصیت‌های دیگری نیز شد که از این میان می‌توان به شیخ نهروان ابوموسی اشعری اشاره کرد.

به‌بیان دیگر با‌وجود اینکه طلحه و زبیر در زمان خلافت علی(ع) کارشکنی و نا‌فرمانی کرده و حتی زمینه‌ساز جنگی علیه آن بزرگوار شدند، اما این کارشکنی‌ها در‌حدی نبود که باعث انحلال حکومت ایشان شود، در‌حالیکه ابوموسی در لباس دوست و بعنوان فردی مورد وثوق، بدلیل ساده‌لوحی خود و تاثیر‌پذیری از فریب و نیرنگ عمروعاص، علی‌(ع) را به‌نام مصلحت دین و به‌ر‌احتی در‌آوردن یک انگشتر از انگشتان دست خود، از خلافت خلع و موجبات نصب معاویه به خلافت توسط عمروعاص و منزوی و خانه‌نشین شدن اصحاب راستین پیامبر را فراهم و سرنوشت اسلام را از مسیر درست آن منحرف ساخت."
این نماینده‌ی مجلس هفتم در‌ادامه پیشنهاد می‌کند که صلاحیت ائمه جمعه هم مجددا‌ً مورد بررسی قرار بگیرد: "بنابراین دگرگون شدن احوال و ماهیت افراد تنها منحصر به طلحه و زبیر‌ها و همینطور نمایندگان و داوطلبان مجلس نیست و چه‌بسا ممکن است که دامنگیر بعضی از شیوخ و دیگر خواص و حتی برخی از ائمه جمعه و جماعات هم شود! لاجرم با منطق خطیب نماز جمعه تبریز پیشنهاد می‌کنم که در هر مقطع زمانی علاوه بر منتخبان ملت، صلاحیت اشخاصی مانند ائمه جمعه و بازخورد عملکرد آنها هم در نزد قاطبه مردم مورد بررسی قرار گیرد تا مبادا هر‌کسی بصورت دیمی امام جمعه شود و خدای ناکرده در‌اثر برخی از موضعگیری‌ها، تصمیمات، تنگ‌نظری‌ها و داوری‌های غلط و یا احیاناً قربانی کردن عدالت به‌پای مصلحت‌اندیشی‌ها و هواهای نفسانی، سرنوشت انقلاب و فرزندان راستینش دچار همان سرنوشتی گردد که در صدر‌اسلام و حکومت امام علی رخ داد!"

***

رضا حجتی که خود از‌جمله نامزدهای رد‌صلاحیت شده‌ی انتخابات مجلس هشتم است در وبلاگش در مورد روند رد‌صلاحیت‌ها می‌نویسد:
"آیا جمهوری اسلامی دیگر تحمل پذیرفتن هیچ انتقادی ولو از جانب دلسوزان و یاران قدیمی را ندارد؟ و آیا این‌گونه برخورد با فرزندان انقلاب باعث ایجاد یاس و سرخوردگی در میان فعالان اجتماعی و جوانان میهن نخواهد گردید؟ در‌اینصورت نظام با چه پشتوانه‌ای می‌تواند در مقابل زور‌گویان جهان از آرمانهای امام و انقلاب دفاع کند؟"

حجتی عملکرد نظام اسلامی را نزد نسل بعد غیر قابل دفاع می‌داند و می‌گوید:
"اینها بخشی از پرسش‌ها و دغدغه‌هایی است که ذهن مرا درگیر خود ساخته است. من نگران آن هستم که در آینده نتوانم به‌عنوان یکی از دوستداران نظام اسلامی در مقابل فرزندانم از عملکرد آن دفاع کنم. لکن امیدوارم این فرایند به‌نحوی اصلاح گردد تا مردم شریف ما بتوانند در یک رقابت عادلانه و برابر انتخاب مناسبی بنمایند."

***

سید شهاب‌الدین طباطبایی، رئیس شاخه جوانان جبهه مشارکت، مسئول کميته سازمان‌های غيردولتی ستاد انتخاباتی دکتر معين در انتخابات رياست‌جمهوری و عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران در وبلاگش "دل‌نوشت"در مطلبی با عنوان "خواب زدگی" از رد‌صلاحیت‌های فله‌ای و تایید صلاحیت‌های قطره‌ای شکایت می‌کند و می‌نویسد:
"بازهم انتخابات، بازهم اتفاقات عجیب و غریب، یا درست‌‌تر بگویم وقایعی که برنامه‌‌ریزی شده و زنجیره‌ای در‌حال وقوع‌‌اند، بازهم بلاتکلیفی تا آخرین لحظات، بازهم منتظرماندن برای شنیدن خبرهای خوب یا چشم دوختن به تاریکی برای آنکه کورسوی نوری ببینیم و خوشحال شویم.

همه‌ی این‌ها که امروز می‌بینیم را چندی پیش، پیش‌بینی کرده بودیم، ردصلاحیت‌های فله‌ای را و تایید صلاحیت‌های قطره‌ای را. هشدارها و تخریب‌ها و اعلام خطرها و تهدیدها
و بی‌حرمتی‌ها و استفاده کامل از تمامی امکانات و تریبون‌ها و مقدسات و حتی اندوخته‌های ناچیز ۲۹ ساله‌ و... علیه اصلاح‌طلبان

را، و اینکه نمی‌خواهند و نمی‌گذارند در انتخاباتی آزاد و عادلانه و رقابتی به صحنه بیاییم و چقدر این سه‌کلمه، آزاد و عادلانه و رقابتی، غریب و مهجور مانده‌‌اند درست به اندازه‌ای که در این چندماهه استعمالشان کرده‌ایم و کمتر نتیجه گرفته‌ایم، درست مثل اتحاد ملی و انسجام و وحدت و...

حالا که دارم این‌ها را می‌نویسم، سخنگوی شورای‌نگهبان با لبخندی شبیه معروفترین لبخندی که در موزه لوور به دیوار آویخته‌اند، روی صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود و می‌گوید امیدوارم خبرهای خوبی را تا قبل از سوم اسفند به کاندیداهای رد صلاحیت شده بدهیم و ما هم قرار است دوباره چشم‌هایمان را تا سوم اسفند خیره کنیم به صفحه تلویزیون و نتیجه‌ی مرحمت و لطف آقایان را ببینیم.

اخبار که تمام می‌شود، دوستی زنگ می‌زند. خوشحال و ذوق‌زده است. می‌گوید:
تلویزیون را دیدم، مثل اینکه قرار است خبرهایی بشود. گویا چندان هم بی‌نتیجه نبوده مذاکرات و ملاقات‌ها. حالا چکار می‌کنید؟

نمی‌دانم جوابش را چه بدهم، چکار می‌کنیم؟ قبل از این چه کرده‌ایم، همان کارهایی که قبلاً می‌کردیم. همچنان امیدواریم که به بازی گرفته شویم، بازی که در بهترین حالت، مثل انتخابات شوراهای سوم در شمارش آراء و اعلام نتیجه انتخابات هم به بازی گرفته می‌شویم و بازهم امیدواریم. و درمیدان بازی که از آن ما نیست بازهم به بازی مشغول‌مان می‌کنند و خوشحالیم و امیدوار که در صحنه بازی می‌کنیم. و چه بازی زیبایی است، توپ جمع کن‌های رقبایی هستیم که هرکدام به‌تناوب بازیگرانمان را از صحنه خارج کرده‌اند و چقدر امیدوار و زیبا بازی می‌کنیم. و چقدرخوشحال و سرحال وقتی که از میان بازیگران اصلی یکی را شهردار می‌کنیم و بازهم امید داریم که اوضاع بدتر از خیلی بد نشود."

***

سمیه توحید‌لو در وبلاگ "بر ساحل سلامت"می‌پرسد اصلاح‌طلبان به چه دل‌بسته‌اند؟:
"هرچه در این صفحات اخبار و حتی در میان اسامی که چاپ می‌شود و به دستور وزیر کشور از خبرگزاریها پاک می‌شود، نگاه می‌کنم، درک درستی از اینکه چرا عده‌ای اینچنین، علاقمند حضور در انتخاباتند، پیدا نمی‌کنم؟

من هم می‌دانم که باید در انتخابات شرکت کرد و به‌نظرم تحریم گزینه مناسبی نیست. هیچ علاقه‌ای هم ندارم که مجبور باشم انتخابات را تنها از قاب تلویزیون نگاه کنم و تمام حضورم در معدود راه‌های باقیمانده، که شاید بتواند ختم به دموکراسی شود، بشود رصد کردن اخبار و لاغیر."

توحید‌لو به روند تایید صلاحیت افرادی که قبلاً صلاحیت‌شان رد شده بود چندان خوشبین نیست و می‌گوید:
"اما واقعاً نمی‌فهمم. این بازی جدیدی که یک‌روز می‌گویند ۲۸۰ نفر تایید شدند و روز بعد ۲۰۰ نفر اضافه شده‌اند، به کجا می‌انجامد؟ اصلاً از میان لیست ۲۸۰ نفره مگر به‌اندازه انگشتان دست، فرد شناخته شده و قابل اعتمادی برای رای دادن وجود داشت؟

واقعاً به چه دل‌بسته‌اند عده‌ای که در تصور فتح قله‌های قدرت، نه علاقمند به ائتلافند و نه کوتاه می‌‌آیند از به هر‌ترتیب حاضر شدن در عرصه‌ی انتخابات؟

اگر بعضی از احزاب این‌همه اصرار به حضور دارند و اینچنین ادعای داشتن رای در میان مردم می‌کنند، خب اصلاح‌طلبان ائتلاف می‌خواهند چه کار؟ همان حزب هر جا توانست لیست دهد. اصلاً دندمان نرم! شاید رفتیم و به بعضی از همان منسوبین حزبیشان رای دادیم. این بازیها دیگر برای چیست؟"

***

احمد طالبی در وبلاگ "همینجوری"در مطلبی با عنوان "رد‌صلاحیت یا منطق جنگ" به توضیح منطق جنگ و تفاوت آن با منطق رقابت سیاسی می‌پردازد و می‌‌گوید منطق جنگ، کشتن یا اسیر کردن رقیب است:

"اما رقابت سیاسی دموکراتیک ماهیتاً متفاوت از جنگ است. اینجا قرار نیست کسی دشمن باشد و قرار نیست میان دو گروه، فقط یکی حق حیات داشته باشد و زندگی یکی در گرو مرگ دیگری باشد. رقابت سیاسی دموکراتیک میان دو یا چند گروه سیاسی جایگاه هر یک را به عنوان اقلیت و اکثریت تعیین می‌نماید اما هرگز به حیات یکی به نفع دیگری خاتمه نمی‌دهد. اکثریت حق حکومت را در چارچوب قانون برای مدت تعیین شده به‌دست می‌آورد اما حقوق اقلیت نیز در این نظم دموکراتیک حین رقابت و پس از آن تضمین می‌شود و البته که مهمترین این حقوق، حق تبدیل شدن به اکثریت است. حقی که ضرورتاً متضمن بسیاری چیزهای دیگر هم هست."

طالبی در ادامه می‌نویسد منطق جنگ بر انتخابات حاکم شده است:
آنچه امروز در جریان انتخابات مجلس رخ داده است به‌خوبی نشان می‌دهد که جریان حاکم، علی‌رغم ادعاهایی که در مجامع بین‌المللی مبنی بر آزادیهای سیاسی و انتخابهای دموکراتیک مردم ایران دارند، اساساً حاضر به رقابت نیستند. آنها عرصه‌ی سیاسی را میدان جنگی می‌دانند که یکبار از آن پیروز بیرون آمده‌اند. رقیب هم دشمنی است که باید نابود شود یا تسلیم. هیچ راهی هم برای بازگشت وجود ندارد.

محروم کردن جریانهای رقیب از داشتن رسانه، پرونده سازیها، بهانه تراشیها، انتساب افکار و رفتارها به خارج از مرزها و تکرار بیش از حد واژه‌هایی چون بیگانه و دشمن و... نه نشان از توهم که دلیلی بر یک کوشش آگاهانه برای همیشگی کردن موفقیت مقطعی جریان حاکم دارند. جریانی که یکبار پیروز شده و حالا قدرت را برای همیشه می‌خواهد و در مسیر نیل به آن حاضر به قربانی کردن هرکسی هست و تا آنجا پیش تاخته است که صدای عقلای محافظه‌کار را هم درآورده است و زنگ خطر را حتی در گوش خانواده‌‌ی بنیانگذار جمهوری اسلامی هم نواخته است."

***

اسماعیل سلطنت‌پور در وبلاگشخبر از نهایی شدن لیست نامزدهای اصول‌گرایان در تهران می‌دهد:
"با قرار گرفتن نام نجابت و کاتوزیان در لیست جبهه متحد اصولگرایی، لیست تهران این جریان، ساعتی قبل نهایی شد.

گفته می‌شود کاتوزیان بنابر توصیه‌ی علی لاریجانی به‌جای تقوی در فهرست قرار گرفته و نجابت نیز با نظر آیت‌‌الله یزدی جایگزین علی لاریجانی شده است.

لاریجانی قبلاً به توصیه‌ی علما تصمیم به حضور در عرصه انتخابات از حوزه انتخابیه قم گرفته بود."

سلطنت‌پور در پستی دیگر به یک مورد جالب از رد‌صلاحیت‌شدگان اشاره می‌کند و می‌نویسد:
"رد‌صلاحیت کوروش نیکنام نماینده زرتشتیان عجیب‌ترین رد‌صلاحیت در بین نامزدهای نمایندگی به‌شمار می‌رود چرا‌که علت رد‌صلاحیت او عدم التزام به اسلام عنوان شده است.

شاید هیات‌های اجرایی در مصاحبه‌های محلی از همسایه‌های نیکنام درباره‌ی نماز و روزه‌ی او سوال کرده‌اند یا به‌احتمال قوی‌‌تر این هیئت‌‌ها گمان کرده‌اند زرتشتیان هم باید نماز بخوانند و شاید هم اصلاً نمیدانند نیکنام، زرتشتی است.

در هر صورت رد‌صلاحیت این نماینده به‌خصوص علت آن، کلی باعث خنده شد."

***

ثمانه اکوان در وبلاگش "سیاه مشق" می‌گوید وقتی حربه، رد‌صلاحیت هست چرا اصول‌گرایان تا این اندازه از تکرار تجربه مجلس ششم هراسانند؟
این روزها رسانه‌های متعلق به جناح اصولگرایان به‌خصوص خبرگزاری فارس نامزدهای انتخاباتی این جناح چنان در گفتارهاشون به مجلس ششم و آثار و تبعات انتخاب بد مردم در اون زمان می‌پردازند که هر کی ندونه، فکر می‌کنه شورای نگهبان در زمان تایید صلاحیت همین اصلاح‌طلبان در زمان انتخابات مجلس ششم، خواب بوده‌!

در هر صورت این نگرانی از تکرار مجلس ششم شده قوز بالا قوز! نمی‌دونم با این ردصلاحیت ها اصولگرایان از چی نگرانند ؟"

اکوان با ذکر برخی از مصوبات مجلس هفتم می‌نویسد چرا اصلاح طلبان به نقد عملکرد این مجلس نمی‌پردازند و خود را بیشتر به دولت احمدی نژاد مشغول کرده‌اند:
"در عین حال اصلاح‌طلبان هم اصلاً توجه ویژه‌ای به عملکرد مجلس هفتم ندارند و دقیقاً رویه‌ای رو که اصولگرایان در مقابل اونها در پیش گرفته‌اند‌، نمی‌بینند و گیر دادند به دولت نهم مجلس ششم‌، مجلسی سیاسی بود و واقعاً هم سیاسی عمل کرد تا جاییکه تحصن رو هم به عنوان آخرین اقدام در کارنامه خودش ضبط کرد و تا به امروز هم داره تاوان این کارش رو پس میده. ولی مجلس هفتم که داعیه‌ی رسیدگی به مشکلات اقتصادی مردم رو داشت چکار کرد‌؟ مگر نه اینکه مردم هر روز با گرانی‌‌های تازه‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند‌؟

گرونی خونه و انواع و اقسام کالا‌ها و تورم‌های بیست درصدی و به نتیجه نرسیدن طرح تثبیت قیمتها و کاهش نرخ تورم به وسیله کاهش نرخ سود بانکی و ماجراهای سهمیه‌بندی بنزین که از یاد مردم نرفته‌، بماند که مجلس اصلاً نتونست در مقابل اقدامات عجولانه دولت در خصوص تغییر ساعت رسمی کشور و تغییر ساعت کاری بانکها و مشکلات اجتماعی مختلف عکس العمل مناسبی نشون بده و با اعلام حمایتش از خشونتهایی که توسط پلیس به نام طرحهای امنیت اجتماعی صورت می‌گرفت ، از مردم دور شد. درسته که رییس مجلس گفت‌: مجلس در مشت دولت نیست و در پشت اوست ولی چرا به جایی رسید که مجبور شد به وزرای ضعیف دولت نهم با لابی بزرگان همون جمع‌، رای بده یا بودجه‌ای را به تصویب برسونه که خودش مطمئنه نباید به رای مجلس برسه‌؟
اصلاح طلبان از مردم دور شدند و منافع حزبی و سیاسیشون رو بر منافع مردم ترجیح دادند اما مجلس هفتم با منافع مردم چه کرد‌؟"

اکوان مجلس ششم و هفتم را شبیه هم می‌داند:
من که نه اصلاح‌طلبم و نه اصولگرا و فقط یه ناظرم، مثل باقی مردم‌، معتقدم در هر صورت مجلس ششم و هفتم در دور شدن از منافع مردم دقیقاً مثل هم عمل کردند."


مرتبط:
انتخابات مجلس هشتم و وبلاگستان
انتخابات مجلس و وبلاگستان

عبدی، مرعشی، شکوری راد و انتخابات

وبلاگ نویسان و تحریم انتخابات مجلس

دلایل وبلاگ‌نویسان برای مشارکت در انتخابات



انحلال سیاست

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

بالاخره مجلس هشتم هم شروع به کار خواهد کرد و عده ای دیگر از دلسوزان نظام و سینه چاکان ذوب در ولایت یا به اصطلاح اصلاح طلب به مجلس راه خواهند یافت اما نباید فراموش کرد که مردم ایران هنوز هم که هنوزه فرق بین بازیچه بودن و یا بازیگر صحنه سیاست شدن را نمی دانند .
دیر وقتی است از این بده بستان های بین جناهی سر مردم بی کلاه مانده و آخر سر اینکه این مردم بی چاره هستند که تاوان بی خردیهای جناه ها را می پردازد .

-- بابک پیفون ، Feb 22, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)