گفت و گو با خرمشاهی، وکیل شهلا جاهد و نسرین ستوده، وکیل دادگستری:
اقرار شهلا کافی نیست
مریم محمدی
پنج سال پیش لاله سحرخیزان، همسر ۳۲ سالهی ناصر محمد خانی، بازیکن تیم ملی فوتبال ایران، در آپارتمان خود به شکل فجیعی به قتل رسید. شهلا جاهد، دوست یا همسر صیغهای ناصر محمد خانی در این رابطه دستگیر شد و از آن زمان تاکنون در بازداشت به سر میبرد. جنایتی که در ۱۷ مهرماه سال ۱۳۸۱ اتفاق افتاد، نه فقط به دلیل درجهی خشونت، بلکه شاید به دلیل حضور یکی از چهرههای سرشناس جامعهی ورزشی ایران، بیشترین توجه اجتماعی را به خود جلب کرده و یکی از خبرسازترین پروندههای جنایی سالهای اخیر گشته است. تا کنون دوبار حکم اعدام شهلا جاهد صادر شده و اجرا نگردیده است.
سهشنبه گذشته اعلام شد که آقای شاهرودی، رییس قوهی قضاییه از اختیارات خود استفاده کرده و حکم اعدام را نقض و مخالف قوانین شرع و حقوق دانسته است. به این ترتیب، این پروندهی ۳۵۰۰ صفحهای، بار دیگر مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. در رابطه با این پرونده و پیچیدگیهای آن، گفتگوهایی کردهام با آقای عبدالصمد خرمشاهی، وکیل خانم شهلا جاهد و خانم نسرین ستوده، یکی دیگر از وکلای زن در تهران.
اجرای حکم اعدام شهلا جاهد به دستور رییس قوه قضاییه متوقف شد
از آقای خرمشاهی به عنوان وکیل پرونده میپرسم که چگونه توانستهاند، تاکنون دو بار حکم اجرای اعدام را متوقف و اینک حکم لغو آن را از رییس قوهی قضاییه بدست بیاورند:
ما از مجاری قانونی و صرفاً براساس آنچه که قانونگذار، برای هر متهمی در نظر گرفته استفاده کردیم و خوشبختانه ریاست محترم قوهی قضاییه، آن هم بر اساس آنچه که در قانون است، دادنامه لغو کردند.
آقای خرمشاهی، شما میتوانید برای شنوندگان توضیح دهید که چه نقاط ابهامی است که اقرار اولیه یا احکام اولیه موجب مجازات خانم جاهد نشد؟
در این پرونده من توضیحات خودم را در دادگاهها دادم. به اندازهی کافی من فکر میکنم راجع به این ابهامات صحبت شده، اما آنچه که خلاصه میتوانم عرض کنم این است که اقرار در مسائل کیفری، موضوعیت ندارد و طریقیت دارد و صرفاً در پروندههای قتل، معمولاً دادرسی نوین، در کنار اقرار به دنبال مدارک دیگری است. یعنی نمیتوانیم صرفاً اتکا بکنیم به اقرار متهم. چه بسا در پروندههایی، شخصی به انگیزههایی، به ضرر خودش اقرار میکند. بنابراین حق این است که باید یک مقدار با احتیاط در این موارد برخورد بشود و کسی که به ضرر خودش چیزی میگوید و اقرار میکند، آن را سبک و سنگین بکنند و ارزش و معیار این موارد، زیر ذرهبین قرار بگیرد و اگر در کنار اقرار دلایل و مدارک دیگری پیدا شد، آن موقع میشود اظهار نظر کرد.
آقای خرمشاهی، مهمترین استدلال شما به عنوان وکیل در محکمه برای بیگناهی خانم جاهد، چه بود؟
من حرفهایم را در محاکم زدم، لوایح خودم را دادم، به اندازه کافی راجع به این پرونده صحبت شده. اما به هر حال استدلال ما این بوده که صرفاً به اقرار اتکا نشود و ببینیم که آیا دلایل و مدارک دیگری بوده که این اقرار را تقویت بکند یا نه؟ به نظر بنده که شواهد و مدارکی نبود. اقرار هم به خودی خود، صرف نظر از همهی جوانب آن گرچه در قانون مجازات اسلامی قویاً مورد توجه قرار گرفته و براساس آن صرف یک بار اقرار کافی است برای انتساب جرم در پروندههای قتل؛ اما خب این را از قانون حذف کردند.
شهلا جاهد متهم به قتلِ لاله سحرخیزان، همسر ناصر محمدخانی است
باید دلایل و مدارک دیگری باشد که این اقرار را پررنگ بکند. در پرونده ایشان صرف نظر از اقرار، چیز دیگری نبوده است که بتواند این اقرار را تقویت بکند. یک نفر یک موقع میآید میگوید من شخصی را کشتم. باید دید انگیزهی او چیست، بعد بررسی کرد و دید که آیا واقعیت دارد؟ ندارد؟ یکی ممکن است انکار بکند، یکی ممکن است قبول بکند.
میپرسم مهمترین دلیلی که خانم جاهد برای بیگناهی خود به دادگاه ارائه کرد، چه بود؟
ببینید، کسی که اتهام متوجه او است، نباید برای بیگناهی خودش دلیل بیاورد. بلکه اگر ما داریم کسی را محاکمه میکنیم، باید دلایل و مدارک به اندازهی کافی باشد و به استناد این دلایل و مدارک که جمع آوری شده، بگوییم که اتهام مثلاً متوجه شخص فلان است. شهلا جاهد یا هر متهم دیگری، تکلیف ندارند که دلیل بیاورند برای بیگناهی خودشان. و به اصطلاح حقوقدانها، نافی را نفی کافی است. مهم این است که به هر حال در مرحلهی آخر، ریاست محترم قوهی قضاییه تشخیص دادند که این حکم خلاف قانون و شرع صادر شده و به شعبهی همعرض ارجاع میشود که رسیدگی احتمالاً از ابتدا شروع خواهد شد.
آقای خرمشاهی، چقدر امیدوار هستید که حکم برائت خانم جاهد برای همیشه صادر شود؟
من بارها عرض کردم که کار وکیل، کشف واقعیت است. یعنی به عنوان یکی از دو بازوی فرشته عدالت در کنار قاضی، در جهت تبیین واقعیت است. وکیل باید در کنار قاضی، به دنبال کشف واقعیت باشد.
از خانم ستوده میپرسم که علت طولانی شدن و با اهمیت شدن این قضیه، آیا در شهرت یکی از عوامل پرونده نهفته بود یا مسائل دیگر که ایشان بهتر میبینند؟
به نظر برای اینکه پرونده، موقعیت خاص اجتماعی پیدا بکند، عوامل مختلفی کنار هم قرار میگیرند. چون پرونده، وضعیت ویژهای پیدا میکند. ممکن است موقعیت خود متهم در این پرونده و زن بودن خود متهم باشد. همچنین ممکن است اعتبار آقای ناصر محمدخانی، همچنین وکیل پرونده و همینطور به عرصهی عمومی کشیدن و در معرض افکار عمومی قرار دادن یک پرونده، همهی اینها عواملی است که موقعیت متهم را میتواند از بقیه مجزا کند. از طرف دیگر توجه داشته باشید، از بین ۲۸ قاضی که به این پرونده تاکنون رسیدگی کردند و قریب ۵ سال از آن گذشته است؛ ۷ قاضی حکم به برائت متهم میدهند. به هر حال رای ۷ قاضی، محل تامل است. در رای مهمی مثل اعدام و این احتمال را تقویت میکند که واقعا متهم، بیگناه باشد.
خانم ستوده اینجا مایل بودند به نکتهای که از نظر ایشان در تمام پروندههای این چنینی اهمیت دارد، اشاره کنند.
من در اینجا فرصت را مغتنم میشمارم، به پدیدهای اجتماعی میخواهم اشاره بکنم که بستر وقوع چنین حوادثی در جامعهی ما هست؛ بیآنکه بخواهم در مورد گناهکار بودن یا نبودن خانم جاهد، هیچ اظهار نظری بکنم. اعضای جامعه میتوانند به خودشان حق بدهند که هر زمانی که اراده بکنند، آشیانهی خانواده را برای زنان و کودکان خودشان از هم بپاشند؛ باید منتظر چنین خبرهایی باشد. ما در قتل خانم لاله سحرخیزان، اساساً چرا با چنین پدیدهای مواجه میشویم؟ چون درواقع آبشخور این قتل، جای دیگری است که به تعدد زوجات مربوط میشود. به پدیدهی صیغه مربوط میشود یا همان ازدواج موقت. اینها اگر حل نشود، حتم داشته باشید ما باز هم بارها و بارها شاهد چنین فجایعی در جامعهی خودمان هستیم، بیآنکه بتوانیم سرنخ را به واقع پیدا بکنیم.
|
نظرهای خوانندگان
کاش تو این مملکت بی قانون بدنیا نمی اومدم.ناصر محمد خانی رو باید دار بزنن بعد اون زن بی شعور که یه مادر بیگناه رو کشت.چرا آقای شاهرودی چنین اشتباهی کنه و شما هم بترسین که صفحه نظر خواهی رو ببندید
-- فاطمه از مشهد ، Jun 8, 2008