خانه > گزارش ويژه > تحولات رسانه ای > مجلات تخصصی مغلوب اینترنت | |||
مجلات تخصصی مغلوب اینترنتبرگردان: م. صباتاریخ انتشار مجلات تخصصی در زمینه شعر، ادبیات و نقد در مصر به آخر قرن ۱۹ میرسد. این مجلات به نوبه خود نقش مهمی را در ایجاد و رشد مکاتب فکری جدید و نیز احیای مکاتب فکری مطرود و حاشیهای در این کشور بر عهده داشتهاند. نسلهای ادبی نیز که در قرن بیستم پیدا شدند، مجلات ویژه خود را داشتند که بلندگوی افکار و آرای آنان بود. در این قرن، چاپ یک مجله تخصصی فرهنگی به معنای تولد یک گرایش یا حتی یک مکتب جدید فکری در مصر بود که با انتشار یک مجله میخواست ظهور خود را به نمایش بگذارد. در قرن بیستم، مجلات فرهنگی وزینی در مصر به چاپ میرسیدند که پرچمدار آزاداندیشی، روشنگری و تجدد محسوب میشدند. از آن میان میتوان به مجلات «الرساله» متعلق به احمد حسن الزیات، «الکاتب المصری» متعلق به طه حسین، مجله «التطور»، «جالیری»، «اضاءة »، «الکتابة السوداء» و «الجراد» نام برد. اما باید گفت در خلال دهه گذشته مجلات فرهنگی که رسانه قابل اعتماد افراد نوآور و اقشار فرهنگی مصر در خلال نسلهای متمادی بودهاند، پژواک خود را از دست داده و دیگر تأثیر چندانی در میان این اقشار ندارند . اکثر ادیبان جوان، امروزه عرصه گسترده اینترنت را بر مجلات فقیر و کمتیراژ و کمتأثیر ترجیح میدهند. گویا تلاشهای بیدریغی که برای انتشار مجلات فرهنگی به خصوص در دو دهه اخیر کشیده شده، به سرعت به شکست منجر شده است. در حال حاضر تعداد اندکی مجله فرهنگی در مصر به چاپ میرسد که تیراژ آنها و نیز دایره توزیعشان، بسیار کم و محدود است و جالب آنکه تعداد نویسندگان بعضی از این مجلات از تعداد خوانندگان آن مجلات بیشتر است. دلیل آن هم این است که مجلات فرهنگی مقام و موقعیت منحصر به فرد خود در نشر و اشاعه افکار جدید را از دست داده و ضربه نهایی را از جوانان مبدع، متمرد و مشتاق تجربههای جدید و ماجراجویی دریافت کردهاند. اما به راستی چرا نقش مجلات در عرصه مسائل فرهنگی مصر تا به این حد تنزل کرده است؟ اعتماد به سادهنویسی در این شرایط تنها راهی که پیش روی مجلات تخصصی قرار دارد این است که در شکل و مضمون خود تجدید نظر کنند و توجه بیشتری به خواننده مبذول دارند. ما کوشیدهایم این کار را در مجله القاهره انجام دهیم. ما میکوشیم درهای مجله را به روی هیچ اندیشهای نبندیم. ما میکوشیم در حالی که معیارهای علمی را تحقیر نکرده و عمق و ژرفای اندیشه را ذبح نکنیم، به زبان ساده اعتماد کنیم. ما به اندیشههای سیاسی و اجتماعی و هر آنچه که به جامعه مربوط است، اهمیت میدهیم و تنوع و قبول کردن دیگران برای ما از اصول اساسی در این مجله محسوب میشود. ما چارهای نداریم جز اینکه از شیوه قدیمی مجلات فرهنگی، یعنی همان چیزی که که این مجلات را مشابه کتاب ساخته بود و خوانندگان آن را هم تا حد خوانندگان کتاب پایین آورده بود، تمرد کنیم.» بحران فرهنگی شاعر معاصر احمد طه نیز میگوید: «خندهدار است اگر بگوییم که ما اصلاً مجله ادبی یا اندیشهای در مصر داریم. چون وزارتخانهای که کارش رسیدگی به این امر است - یعنی وزارت فرهنگ - خودش توان چاپ چنین مجلاتی را ندارد و با کسانی نیز که بخواهند وارد این عرصه بشوند، میجنگد. من خودم شاهد فسادهای این وزارتخانه بودهام.» دکتر فتحی عبدالفتاح رییس تحریریه مجله «المحیط الثقافیه» هم میگوید: «مجلات فرهنگی مصر با بحران بزرگی دست و پنجه نرم میکنند. تأثیر این مجلات واقعاً اندک است و تیراژ و توزیع اکثر آنها از هزار نسخه تجاوز نمیکند. دلیل اصلی آن هم عوامگرایی فرهنگی، گسترده شدن عرصه اطلاعرسانی، اقتدار دولت در منع و مصادره هر نوع فکر و ابداع جدید در این حوزه است.» او میافزاید: «البته مجله ما، «المحیط الثقافیه» یک استثناء است و توزیع آن به بیش از شش هزار نسخه در هر شماره بالغ میشود. این رقمی است که هیچ مجله فرهنگی در دنیای عرب به پای آن نمیرسد.» برگرفته از: روزنامه الاتحاد، پنجشنبه، ۱۰ ژانویه ۲۰۰۸، شماره ۱۱۸۷۶ |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|