خانه > گزارش ويژه > اقتصاد و معیشت > آیا مشعلهای صنعت گاز ایران رو به خاموشی است؟ | |||
آیا مشعلهای صنعت گاز ایران رو به خاموشی است؟فرج بال افکناین روزها و پس از پیآمدهای ناگواری که قطع گاز یا افت فشار آن در نواحی مختلف، از جمله بخشهای مرکزی و شمالی ایران، در جریان زندگی مردم به همراه داشته است، میتوان به مهندس هامانه وزیر سابق نفت ایران حق داد که از پذیرش انتصاب تحمیلی علی کردان به سمت قائممقامی این وزارتخانه سرپیچی کرده باشد. هر چند عواقب این اقدام، خشم احمدینژاد را به همراه داشته و فرمان برکناری او را صادر کند. فرمانی که میتواند در شرایط فعلی به معنای پذیرفتن مسئولیت ناتوانی دومین کشور دارنده گاز طبیعی جهان در بهرهبرداری از این نعمت خدادادی باشد و بگذارد تا کردان متهم ردیف دوم این پرونده بماند. مطابق شواهد موجود، پاییز گذشته علی کردان که به همتایان ترکمنستانی خود جواب سربالا داده و از سر میز مذاکره بر سر قیمت گاز، راه بازگشت قهرآمیز را در پیش گرفته بود، گمان نمیکرد تا این بار تصمیمات مدیریتی او در دوسیه جمهوری اسلامی، گستردگی از این دست داشته باشد که شرح آن در رسانههای داخل و خارج منعکس است. او که خط سیاسی اش به حزب مؤتلفه متصل میشود، در سالهای میانی دهه ۶۰ در شهرهای شمالی ایران فرماندار بود و پس از رنجی که به مردم و خصوصاً ترکمنصحرا روا داشت، به قول مقامات دولتی از سنگری به سنگر دیگر رفت. پس از آن سر از امور مالی و اداری صدا و سیما در آورد و بعدها نامزد رییس جمهوری اسلامی برای تصدی مقام وزارت نفت شد که با مخالفت دفتر رهبری و گروهی از نمایندگان مجلس از کسب این کرسی باز ماند.
کمی به عقب باز گردیم این واردات به دلایل گوناگون اهمیت داشت. افزون بر صرفهجویی در هزینه لولهکشی از جنوب کشور به شمال، ترکمنستان تصمیم داشت تا گاز خود را به پاکستان و ترکیه صادر کند و برای این کار ایران مسیر مناسبی بود. مهمتر آن که دولت وقت میدانست کار مطالعه و بهرهبرداری از منابع عظیم گازی در حوزه مشترک ایران و قطر و در فاصله ۱۰۵ کیلومتری آبهای خلیج فارس، دیرزمانی به طول میانجامید تا گاز ایران با تمهیداتی از راه شمال به ترکیه و اروپا و از مسیر غرب به پاکستان، هند و چین منتقل شود. با اجرای این طرحها و در طول مسیر خطوط لوله با نصب و بهرهبرداری از ایستگاههای تقویت فشار گاز، افت همیشگی مصرف داخلی در فصول سرد برای همیشه برطرف میشد. این کار الزاماتی میخواست که ظهور پدیده پارس جنوبی از آن جمله بود. کاری که با همه ناکامیهای دولت اصلاحات در مسیر توسعه سیاسی و فرهنگی، از طریق اجرای پروژههای بزرگ ملی در حوزه اقتصاد ایران به اجرا در آمد. ظهور منطقه انرژی پارس جنوبی در قالب این قرارداد که از نوع بیع متقابل بود، شرکت توتال پارس جنوبی و شرکای آن مبلغی بیش از دو میلیارد دلار برای مطالعات، ساخت و راهاندازی تأسیسات زمینی و دریایی برای تولید روزانه ۵۶ میلیون متر مکعب گاز و ۸۰ هزار بشکه میعانات گازی سرمایهگذاری کردند. بعد از تکمیل و راهاندازی پروژه در اواخر سال ۲۰۰۲، مسئولیت کامل اداره و بهرهبرداری از مجموعه تأسیسات عملیاتی شده به شرکت گاز پارس جنوبی وابسته به شرکت ملی گاز ایران واگذار شد. به این ترتیب فازهای متعدد پالایشگاهی در منطقه عسلویه به اجرا درآمد. جایی که تا پنج سال پیش از آن به جز کویر و کوهستان مشرف به دریا، فاقد هر چیز دیگر بود، وارد چرخه اقتصادی ایران شد. اما بهرهبرداری از گاز و در مسیر خطوط لوله به فواصل ۱۰۵ کیلومتری نیاز به تقویت فشار دارد. این همان پاشنه آشیلی است که جریان سیال گاز را با وقفه روبهرو میکند. همانی که مهندس بیژن نامدار زنگنه و مهندس ملاکی در زمان تصدی وزارت نفت و مدیر عاملی شرکت ملی گاز ایران بارها از رشد پروژههای در دست اجرای آن بازدید کرده و در صدد بودند تا مطابق برنامه پیش روند. اما آنها نیز با همه سعی و همتشان، به دلایل گوناگون و از جمله نظام رانتی در صنایع داخلی و قراردادهای حقوقی دست و پاگیر فرسوده، نتوانستند به تعهدات خود جامه عمل بپوشانند. مقامات فعلی غیرمتخصص نفت و گاز جمهوری اسلامی نیز که به اهمیت این امور آشنایی ندارند، کاملاً به آن بیتوجه هستند.
سرنوشت نامعلوم ایستگاههای تقویت فشار گاز از همین رو احداث تعداد ۲۰ ایستگاه در مناطق مختلف در دستور کار شرکت ملی گاز ایران قرار گرفت. زمان اجرای این پروژهها از تیرماه سال ۱۳۸۲ تا خرداد سال ۱۳۸۴ پیشبینی شد. البته این تعداد علاوه بر خط لوله IGAT - IIII بود که خود پروژه مستقلی بود و مهندس ستوده از نسل پیران صنعت گاز هدایت طرحهای آن را بر عهده داشت که با سر کار آمدن دولت جدید جمهوری اسلامی، از ادامه راه باز ماند. مطابق گزارش اخیر شرکت ملی گاز ایران از این تعداد تا کنون پنج ایستگاه هنوز راهاندازی نشده و سایر پروژهها نیز روی خطوط مختلف سرنوشت معلومی ندارند. این گزارش را از اینجا میتوانید دانلود کنید (فرمت: PDF، حجم: ۱۵۷ کیلوبایت) ما کجاییم، قطریها کجا! حال آن که قطریها تا پایان سال ۲۰۰۶ به مدد استفاده از مدیریت صحیح و توربینهای مکش گاز با مارک جنرال الکتریک آمریکا، حدود پنج تریلیون فوت مکعب گاز بیشتر از ایران از مخزن پارس جنوبی برداشت کردهاند. این در حالی است که توربینهای ایرانی بازار مشترکی و به قول کارشناسان گاز اغلب در حالت Shut Down هستند. ایسنا در گزارشی به نقل از مرتضی بهروزیفر، عضو هیأت علمی مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی نوشت: «پنج تریلیون فوت مکعب گاز معادل تولید یک فاز پارس جنوبی ایران در پنج هزار روز است.» وی افزود: «تا سال ۲۰۰۵ کشورهای اندونزی و مالزی، بزرگترین تولید کنندگان ال.ان.جی در دنیا بودند که از پارسال، قطر با تولید ۳۲ میلیون تن رتبه اول را کسب کرده و بر اساس برنامههای موجود تا حدود پنج سال آینده تولید ال.ان.جی را به بیش از ۷۰ میلیون تن در سال خواهد رساند.»
فلاشبک به قضیه ترکمنستان اگر چه کارشناسان معتقد بودند که ترکمنستان بهای گاز صادراتی خود به روسیه را افزایش داده و با اختلال در صادرات گاز به ایران نیز ممکن است به دنبال افزایش سهبرابری بهای آن باشد، اما دولت احمدینژاد که معمولاً بیتوجه به نظرات کارشناسی است، مدعی شد که: «ترکمنستان هماکنون تنها به ایران و روسیه گاز صادر میکند و از دست دادن بازار ایران، هزینههای هنگفتی برایش خواهد داشت. پس ترکمنستان مایل است برای تعدیل چنین ذهنیتی سریعتر صادرات گاز خود را از سر بگیرد.» گفته میشود صنعت نفت و گاز ایران که روزگاری محل تجمع کارشناسان زبده و مردان کارآزموده بود اینک به محل آمد و شد عدهای بدل شده که توانی جز تخریب اموال عمومی و هدر دادن سرمایههای ملی ندارند. این سخن دردناک است. با این اوصاف میتوان نگران بود که مشعلهای شرکت ملی گاز ایران رو به خاموشی است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
دریغ و صد دریغ !
-- امین کیا ، Jan 13, 2008منظور از "توربین مکش گاز" یا "توربينهای بازار مشترکی" چيست؟ شاتدان یا به عبارت بهتر در اینجا تریپ فقط به توربینها ربطی ندارد، کمپرسورها هم در این قضیه موثر هستند (تاکنون در مورد "توربین بازار مشترکی" چیزی نشنیده بودم. امیدوارم نویسنده محترم حواسشان باشد که این توربو/کمپرسورها یا ژنراتورها بیچارهها مدتها زیر انواع تستها هستند و قطعاتشان نیز پیش از نصب مورد تست قرار می گیرند و خریدار هم می تواند مطابق قرارداد در این مراحل تست نظارت داشته باشد و تمام گزارشها و تاییدیه ها را بررسی کند این تجیهزات وارانتی و نیز گارانتی کارکرد کامل دارند و در پیشراهاندازی و راهاندازی توسط کارشناسان خود سازنده، مورد تست و راه اندازی مرحله به مرحله قرار میگیرند و بعد تحویل تیم بهرهبرداری میشوند. "جنرال موتورز" آمریکا هم ربطی به موضوع ناتوانی احمدی نژاد ندارد این وسط. احتمالاً منظور نویسنده محترم "جنرال الکتریک" بوده باشد. به هر صورت توربوکمپسورهای اروپاییهای مادر مرده هم به همان اندازه (و جسارتاً گاه بهتر از "جنرال الکتریک") خوب کار میکنند. قطر هم ده تا پانزده سال زودتر (عدد دقیق خاطرم نیست) بهره برداری از میدان مشترک گازی پارس جنوبی را شروع کرده و حجم بهره برداری آنها طبیعی است که از ما جلوتر باشد. از گزارش این نویسنده محترم سپاسگزارم، اما لطفاً در تبیین موضوعات فنی بیشتر دقت کنید.
-- پ.ص. ، Jan 13, 2008turbine che rabti be zarfiat tolid gaz dare? fekr konam manzoor compressor haye afzayesh feshar boode!
-- shahin ، Jan 14, 2008پیداست آقا یا خانم پ.ص کاملا از قراردادهای صنعت گاز آشنا هستند. ضمن تشکر در باره ایراد وارده در مورد کلمه جنرال الکتریک که ناشی از یک غلط سهوی است و امیدوارم مسئولان مربوطه آن را اصلاح فرمایند، به اطلاع خواننده محترم می رسانم، گزارش های خبری معمولا بر دو پایه استوار است که اولی تحقیق و دومی مشاهدات خبرنگار از موضوع مربوطه خواهد بود. حال که ایشان تا این حد به مسایل داخلی شرکت ملی گاز ایران واقف هستند سئوالی مطرح کنم: وقتی مشعل های پالایشگاه ساحلی بیشتر از حد متعارف سر به فلک می کشد به چه علامتی است؟ مدیر پالایشگاه که می گفت: شات دان هستیم. یا وقتی روی سکوی مستقر در عمق 105 کیلومتری آبهای خلیج فارس از هلی کوپتر پیاده شوید و به شما که با تجهیزات خبرنگاری تان به همراه اکیپ خبری آمده اید بگویند: سکویی که روی آن ایستاده ایم و کارش استخراج گاز از چاه های روی مخزن و ارسال آن از طریق دو خط لوله زیردریایی به ساحل و پالایشگاه بوده، در حال حاضر شات دان است، آن را چه باید بنامیم؟
-- فرج بال افکن ، Jan 18, 2008در ضمن منابع ما در کار خبری کارشناسان مربوطه است، هنگامی که می پرسیم چرا چنین است و می گویند: موتورهای مکش گاز سرچاهی ما بازار مشترکی است ولی مال قطری ها به قول شما جنرال الکتریک، چرا نباید آن را بپذیریم؟ ولو آن که این عبارت به زبان ساده و برای آگاهی عموم باشد و نه الزاما به زبان فنی.
اما یک نکته را نیز به دوست ارجمند که نقد خواندنی ایشان مرا واداشت تا بر این عبارت تاکید کنم آن است که: حق با شماست. تجهیزات که قاعدتا مشکلی ندارند، چه آن که؛ راه انداز آن را تست کرده و به بهره بردار می دهد. حال اگر بهره بردار توانایی انجام وظایف خود را نداشته باشد چه ارتباطی به وارانتی و گارانتی دارد؟!