در حاشیه جنجال رسانهای رویارویی قایقهای ایرانی با ناوهای آمریکایی
سیاهبازی یا جنگ روانی؟
امید حبیبینیا پژوهشگر ارتباطات
omidha@gmail.com
یک واقعه، دو روایت؛ قایق های گشتی ایرانی در فیلم آمریکایی ها
رویارویی پنج قایق تندروی گشتی ایرانی با سه ناو آمریکایی در تنگه هرمز، برای یکی دو روزی نگاه رسانههای جهان و بویژه رسانههای فارسیزبان را متوجه خود ساخت.
در حالی که رسانههای غربی با برجستهسازیهای ویژه به این موضوع میپرداختند، رسانههای تحت نظارت جمهوری اسلامی در ابتدا در برابر آن سکوت کردند و سپس تنها به نقل قول از سپاه پاسداران و سخنگوی وزارت خارجه پرداختند که اولی اصل تهدید ناوهای آمریکایی را انکار و دومی این واقعه را عادی خوانده بود.
پرده دوم فیلم اما روز سه شنبه به نمایش در آمد: پنتاگون فیلم این رویارویی را به شبکههای تلویزیونی فرستاد و البته فیلم هم به فاصله کوتاهی سر از اینترنت در آورد و در سایتهای تعاملی نقل محفل اعضا و کانون بحثهای داغ شد.
همزمان در حالی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی جز یکی دو نقل قول در برخی بخشهای خبری خود از دو منبع ذکر شد، در این باره سکوت کرده بود، سایر رسانههای داخلی وارد گود شدند و تئوری توطئه و یا فرمول جنگ روانی را پیش روی مخاطب گذاردند.
مجری سی ان ان با خبرنگار مسائل پنتاگون گفت و گو می کند
فرضیات توطئه روز چهارشنبه جورج بوش وارد منطقه شد و یکی از اهداف سفر منطقهای او هم مقابله با نفوذ و بلندپروازیهای جمهوری اسلامی در منطقه است.
آیا این یک ترفند تبلیغاتی برای اغراقآمیز نشان دادن خطر جمهوری اسلامی به کشورهای منطقه نیست؟
بر اساس فرضیه توطئه، دولتمردان آمریکایی که پیشینه استفاده از چنین ترفندهایی را در برخورد با مسائل بینالمللی و یا حتی داخلی داشتهاند، سر بزنگاه حضور جورج بوش در منطقه، میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند.
اگر چه ماه گذشته برخی از مطبوعات دست دوم عربی، روسی و اروپایی از توافق پشت پرده میان رابرت گیتس و محمود احمدینژاد در حاشیه اجلاس کشورهای عربی خلیج فارس بر سر انتشار دیرهنگام گزارش شورای امنیت ملی آمریکا سخن میرانند، اما بعید به نظر میرسد که اگر زمینه توافقی هم وجود داشت، به این سرعت و با چنین دستمایهای نقش بر آب شده باشد.
اگر بپذیریم که همه این ماجرا، آن چنان که رسانهها و دولتمردان جمهوری اسلامی معتقدند یک بازی رسانهای برای اعمال فشار و تهدیدی آشکار و واضح (آن چنان که شب گذشته از زبان جورج بوش جاری شد) باشد، در این صورت روشن است که طرفداران فشار بر ایران در دولت آمریکا، فرصت را برای حریفطلبی مناسب یافتهاند.
شرایط داخلی و خارجی ایران به گونهای است که به این جناح امکان استفاده از این فرصت را به خوبی میدهد. در عرصه داخلی دولت احمدینژاد با سرکوب حداکثری حداقلهای آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی به مخالفتهای بالفعل بسیاری از گروههای اجتماعی دامن زده است. افزایش شدید تورم و مشکلات اقتصادی بخش وسیعی از طبقات فرودست و متوسط بویژه، خطر بالقوهای است که همواره خود را نشان میدهد.
کیران شیتری، مجری سی ان ان با خبرنگار پنتاگون در باره فیلم ایرانی ها گفت و گو می کند
در عرصه خارجی، سیاست خارجی تنشزا، افزایش اعدامها و سرکوبها و سخنان جنگافروزانه رهبران جمهوری اسلامی، بهترین فرصت را در اختیار طرفداران فشار به ایران در آمریکا قرار میدهد.
به این ترتیب، بر اساس همین تئوری توطئه میتوان فرض کرد که در یک سال باقی مانده از ریاست جمهوری بوش، فشارهای سیاسی و جنگ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی افزایش خواهد یافت و ماجرای یکشنبه در تنگه هرمز، پیشدرآمد آن به شمار میرود.
فراموش نکنیم که برخی از صاحبنظران روانشناسی سیاسی معتقدند که ماهیت شخصیتی افرادی چون جورج بوش به گونهای است که برای پیشبرد سیاستهای خود همواره نیازمند دشمنی جذاب و قدرتمند هستند.
اما واقعه یکشنبه برای کسانی که دوران جنگ هشتساله را به خاطر میآورند، شاید خطرناکتر از یک رویارویی عادی به نظر برسد؛ زیرا به خاطر میآورند که در اواخر این دوران، آمریکا عملاً وارد جنگ محدود با ایران در خلیج فارس شده بود؛ جنگی که با سرنگون کردن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس به خوبی به رهبران جمهوری اسلامی نشان داد که سطح درگیریهای محدود نظامی با ناوگان آمریکا در آبهای خلیج فارس و دریای عمان تا کجا میتواند گسترش یابد.
فرمانده قایق گشتی ایرانی در فیلم پرس تی وی
ضدفرضیات کمتر کسی شک دارد که دشمنی با آمریکا و اسرائیل برای جمهوری اسلامی حربه مناسبی است که به سیاست داخلی و خارجی سنتی خود ادامه دهد. به بهانه دشمنی و مداخله یا آن گونه که نظریهپردازان کیهان و سعید امامی (با یاری برخی از توابین در دهه 60) باب کردند: «تهاجم فرهنگی» میتوان هر گروه، نهاد و یا روزنامهنگاران و روشنفکران و حتی جناح رقیب را بیاعتبار، وابسته به بیگانه و دشمنی که در آستانه تهاجم نظامی به کشور قرار دارد، قلمداد نمود و به شدت سرکوب یا «سر به نیست» کرد.
ضدفرضیات میگویند که برای جمهوری اسلامی نیز ماجراجویی و درگیریهای کوچک و محدود نظامی در منطقه وسوسهانگیز است.
دولت احمدینژاد که در عرصه خارجی به شدت منزوی است و از سوی رسانههای جریان اصلی با چهرهای منفی بازنمایی میشود و نقش «بدمن» را در صحنه بینالملل را به خوبی در این رسانهها بازی میکند، ناامید از همراه کردن بخشهایی از جریانهای فرهنگی - سیاسی غرب با خود، آن گونه که در سخنان احمدینژاد و نزدیکانش نیز بارها نمودار شده است، در پی نفوذ بیش از پیش در بین تودههای مسلمان خاورمیانه و از این طریق وارد آوردن فشار پنهان بر جریان دیپلماسی رقیب در منطقه است.
پروپاگاندا برای ترسیم چهرهای ضد امپریالیستی، آشتیناپذیر و اصولگرا از رهبران جمهوری اسلامی برای خاورمیانه که این سالها بیش از هر دوران دیگری گرفتار بنیادگرایی اسلامی شده است، در دستور کار دستگاه تبلیغاتی و دیپلماسی دولت ایران قرار دارد.
به یاد بیاوریم که در ماجرای بازداشت 12 روزه ملوانهای بریتانیایی، شیوه آزادسازی آنها بدل به یک نمایش تلویزیونی برای تحقیر نظامیان بریتانیایی و قهرمانسازی از احمدینژاد شد.
نمایشی که بنا بر برخی از نظرسنجیها در کشورهای مختلف اسلامی به خوبی از آن استقبال شد و به عنوان نمونه در همان زمان در مصر، محمود احمدینژاد پس از رهبران عرب، سومین شخصیت محبوب بیش از 50 درصد از پاسخ گویان به یک نظرسنجی بود.
ناو آمریکایی در فیلم سپاه پاسداران
دشمنتراشی خارجی برای استمرار تشدید سرکوب داخلی و از میان برداشتن خطر خیزشهای اجتماعی از سویی و برای تحت تأثیر قرار دادن هواداران بالقوه در خاورمیانه که در زورآزماییهای پنهان، میتوانند عاملی برای یارگیری در بازیهای جنگی باشند، مقولهای است که در ضدفرضیه میتواند به عنوان یکی از عوامل واقعه یکشنبه در نظر گرفته شود.
اگر ضد فرضیه میگوید که قایقهای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی واقعاً اقدام به تهدید ناوهای آمریکایی کردهاند تا سطح تنش با دولت بوش در یک سال باقیمانده را به بالاترین حد خود برسانند، بدون آنکه وارد ریسک جنگ با آمریکا شود، نخستین سؤالی که به ذهن میرسد این است که تهدید ناوهای آمریکایی در تنگه هرمز چه سودی برای جمهوری اسلامی دارد؟
بدیهی است که رهگیری و نزدیکی به ناوهای آمریکایی، نشانهای از آن است که نیروهای نظامی ایران از اقتدار و پشتگرمی کافی برای مقابله با تهدیدات احتمالی برخوردارند.
اما در همین ضمن، به سختی میتوان ادعای پنتاگون مبنی بر «تهدید به انفجار ناوها» از سوی چند قایق گشتی را پذیرفت. همان طور که حتی باور این امکان نیز دشوار است که به گفته وزیر دفاع آمریکا این تهدید از سوی عناصر خودسر صورت گرفته باشد.
" تا چند دقیقه دیگر منفجر می شوید..."
فرضیات رسانهای اکنون ما دو فیلم از این واقعه در پیش رو داریم. یکی را روز سهشنبه وزارت دفاع آمریکا منتشر کرده است و دیگری را امروز صبح نیروی دریایی سپاه پاسداران.
در ابتدا ببینیم در فیلم وزارت دفاع آمریکا چه نماهای شاخصی وجود دارند:
● گفتگوی اپراتور ناو هارپر با فرمانده قایقهای گشتی ایرانی: در این گفتگو اپراتور شماره بدنه ناو را اعلام میکند و تأکید میکند که ناو در حال عملیات در آبهای بینالمللی است.
● نزدیک شدن قایقهای ایرانی که به دور ناوها میگردند: یکی از ناوها به نشانه اخطار سوت خود را مکررا به صدا در میآورد.
● گفتگوی اپراتور با قایقهای ایرانی: اپراتور به قایقهای گشتی هشدار میدهد که درصورت نزدیک شدن هدف قرار میگیرند.
● تهدید فرمانده قایقهای گشتی: صدایی از بلندگو به گوش میرسد که میگوید: "دارم میآیم سر وقتتان، تا چند دقیقه دیگر منفجر میشوید".اپراتور ظاهراً به فرد دیگری در خارج از کادر میگوید که او گفت که ما را منفجر میکند.
ببنید: فیلم پنتاگون که از سی ان ان پخش شده است
حال ببینیم نماهای شاخص فیلم سپاه پاسداران کدامها هستند:
● قایقهای ایرانی به سوی ناوهای آمریکایی نزدیک میشوند: فرمانده از دیگران میخواهد تا مشخصات ناو و موقعیتش را شناسایی کنند.
● گفتگوی فرمانده ایرانی با اپراتور ناو: فرمانده قایقها از ناو میخواهد که شماره بدنه خود را تأیید کند.
● قایقهای ایرانی به ناو نزدیک میشوند: صدای سوت هشدار یکی از ناوها به گوش میرسد.
● ناوهای آمریکایی دور شدهاند: فرمانده به دیگران موقعیت ناوها را یادآوری میکند تا شاید برای گزارش به مرکز فرماندهی به کار رود.
ببنید: ویدئوی سپاه پاسداران که از پرس تی وی پخش شده است
در فیلم سپاه پاسداران همه چیز عادی به نظر می رسد ولی پنتاگون می گوید جملات تهدید آمیز پس از این مکالمات بوده است
چه نماهایی در هر دوی این فیلمها مشترکند؟
● قایقها و ناوها، صدای سوت اخطار یک ناو و موقعیت زمانی در هر دو ویدئو یکی هستند. میتوان نتیجه گرفت که هر دو ویدئو در یک زمان تصویربرداری شدهاند.
● اگر فرض کنیم که در ویدئوی سپاه پاسداران فرمانده همان شخصی است که با اپراتور حرف میزند، لحن صحبت او و تن صدایش با آن چه پنتاگون مدعی است صدای فرمانده قایقهاست، متفاوت است.
● در ویدئوی پنتاگون، فرمانده ایرانی بدون هیچ مقدمهای تهدید میکند و صدای کلمات تهدیدآمیز آخرین وی، بر خلاف صدای نامفهوم مکالمات قبلی، کاملاً واضح و بلند است.
● در ویدئوی سپاه پاسداران اما مکالمات کاملاً عادی است. فرمانده قایقها کاملاً خونسرد و مسلط بر اوضاع است و هیچ نشانی از اینکه در بین قطعهای عمدی فیلم اتفاق غیرمنتظرهای افتاده باشد، به چشم نمیخورد.
بیننده پس از مشاهده فیلمی که پرس تی وی پخش کرده است، احتمالاً تصور خواهد کرد که یک عملیات رهگیری عادی صورت گرفته است. اما بینندهای که فیلم پنتاگون را از سی.ان.ان دیده باشد، با یک سؤال بزرگ روبهرو میشود: چرا؟
مجری اخبار سی ان ان در باره فیلم پنتاگون توضیح می دهد(عکس از زمانه)
مخاطب با سطح سواد رسانهای متوسط از خود میپرسد: آیا این واقعه قبلاً تکرار شده بود؟ پنتاگون پاسخ میدهد: خیر، تا کنون چنین تهدیدی آشکاری از سوی ایران علیه ناوگان آمریکا رخ نداده بود.
این مخاطب فرضی باز از خود خواهد پرسید: پس اگر این یک واقعه غیرمعمول است، دلیل آن چیست؟ این سؤالی است که این مخاطب از روی رفتارشناسی سیاسی تحرکات نظامی ایران در منطقه نمیتواند به سرعت جواب آن را دریابد.
اینجاست که فرضیه سرخپوستی شدن تنگه هرمز از سوی برخی از رسانههای آمریکایی مطرح میشود. در این فرضیه، گشتیهای نیروی دریایی سپاه پاسداران چند سرخپوست خودسر و خودرأی هستند که برای رجزخوانی، به دل نیروی دریایی آمریکا میزنند و پس از تهدید به حمله، فراری میشوند.
در این صورت این سرخپوستهای بازیگوش بدون توجه به اینکه این کار آنها چه عواقب سیاسی یا نظامی میتواند داشته باشد، باید این کار را قبلاً نیز تکرار کرده باشند.
در این میان چند تناقض در روایت هم دیده میشود:
● در هیچ یک از این فیلمها بر خلاف ادعای فرمانده ناوگان منطقه، اثری از پرتاب قطعات سفیدرنگ از سوی قایقهای ایرانی نیست.
● در هیچ یک از این فیلمها اثری از آمادهباش نظامی، فرمان برای هدف گرفتن قایقها یا نشانهای از یک رویارویی نظامی نیست.
● آشکار است که هر دو فیلم با قطع برخی نماها در اختیار شبکههای تلویزیونی قرار گرفتهاند که قطع ناشیانه نماها در فیلم سپاه پاسداران آشکارتر است. اما از اتفاق، همین شیوه مونتاژ روشن میسازد که احتمالاً واقعیت رخداد به آن چیزی که سپاه پاسداران مدعی آن است، نزدیکتر است تا فیلمی که پنتاگون مدعی آن است.
● به علاوه، تهدید به انفجار یک ناو جنگی آمریکا در آبهای بینالمللی باید عواقب دیپلماتیک شدیدتری را به دنبال داشت. اما تا کنون آمریکا هیچ اقدام دیپلماتیکی نکرده است و به تهدید دولت ایران بسنده کرده است.
با نگاهی به بحثها و نظراتی که در سایتهای مختلف تعاملی در باره این موضوع درگرفته است، میتوان دریافت که بخش مهمی از مخاطبان فرض میکنند که در فیلم پنتاگون، صدای تهدیدآمیز، جعلی است. اما با این حساب چرا پنتاگون و رسانههای جریان اصلی همچنان این فیلم را واقعی میدانند و بارها در شبکههای تلویزیونی به نمایش در میآورند؟
خبرنگار سی ان ان در تهران با مجری سی ان ان گفتگو می کند(عکس از زمانه)
پاسخ روشن است: تبلیغات رسانهای دو بعد کوتاهمدت و درازمدت دارد. اگر این فیلم در وهله نخست، نتواند تأثیر اولیه خود را بر روی بخشهای وسیعی از مردم داشته باشد و سبب همراهی و همنوایی آنها با دولتمردان خود شود، در سالهای آینده ابزار خوبی برای نقطه اتکاء در این زمینه است. زیرا در آن هنگام میتوان روایت سرخپوستی شدن تقابلها را با تکیه بر همین روایت بی سر و ته فعلی بهتر عرضه کرد؛ یعنی زمانی که حافظه کوتاه مخاطب متوسط مدت فراموش کرده است که جزییات آن ویدئو چه بود و چرا آن صدای تهدیدآمیز به نظرش مشکوک آمده بود و ...
از همین رو است که در این سیاهبازی رسانهای میتوان رد پای بسیاری از متغیرهای سیاسی در روابط دو کشور را یافت؛ رد پایی که گاه به خیمهشببازی مضحک و ابلهانه ای ختم میشود که حوصله تماشاگر را سر میبرد.
در همین ارتباط: "تهدید ناوچه های آمریکایی توسط شناورهای ایران" ایران هم ویدئوی واقعه تنگه هرمز را پخش کرد
|
نظرهای خوانندگان
مقایسه دو فیلم پنتاگون و سپاه پاسداران خیلی جالب بود، فکر میکنم این روش در کشف واقعیت ماجرای اتفاق افتاده و شعارهای هر دو طرف کارآمد باشد.
-- ستاره از استکهلم ، Jan 11, 2008مرسي
-- محمد/ ، Jan 11, 2008ّيك مورد كه بايد بررسي شود دليل فيلم برداري است
شايد آمريكايي ها را بشود گفت با توجه به شرايطي بحراني كه برايشان پيش امده و با توجه به حضور در يك ناو نظامي،و با توجه به تهديد اقدام به فيلم برداري كرده اند
اما نيروهاي دريايي سپاه در شرايطي كه خود مدعي هستند شرايط عادي بوده است چه دليلي براي فيلم برداري داشته اند؟
در نگاهي ديگر با توچه به اينكه واقعا بعيد به نظر مي رسد نيروي دريايي يك كشور(ايران) آنقدر ابله باشد كه ناو جنگي يك كشور ديگر(آن هم آمريكا) را متهم به منفجر كند. پس مي شود پذيرفت كه فيلم اول(فيلم آمريكايي ها) هم جعلي است
از نظر من فيلم اول فيلمي جعلي است كه آمريكايي ساخته اند و در مقابل ايران هم از همان روش استفاده كرده است و فيلمي جعلي ديگري آماده كرده است و به نمايش گذاشته است تا پاسخ پنتاگون را داده باشد
حالا مي ماند دليل انتشار و رفتار آمريكا در آغار اين بازي كه شما در آخر مطلبتان به خوبي به آن اشاره كرديد
-- محمد/ ، Jan 11, 2008سلام
-- شهرام ، Jan 11, 2008ظاهرا برخی از ماها نیروهای سپاه را خیلی دست کم می گیریم. فیلمبرداری از شناورهای آمریکایی شاید جزو پیش پا افتاده ترین کارهای نیروهای نظامی ایران باشد. طبق گفته یکی از فرماندهان سپاه که چند ماه قبل در تلویزیون پخش شد، نیروهای سپاه حتی اسامی کاپیتان و فرمانده و مشخصات فنی و تعداد دقیق تمام کشتی ها وشناورهای آمریکایی و غیر آمریکایی مستقر در خلیج فارس را می دانند. بنظر من تنها دلیل استفاده این نیروها از قایق های معمولی و غیر مسلح عدم تحریک شناورهایی است که بخاطر فیلمبرداری به آنها نزدیک می شوند. چون ایران الان تولید کننده و صادر کننده قایق ها و ناوچه های کوچک اژدرافکن و موشک انداز است و می توانستند از اینها برای اهداف گشتزنی خود استفاده کنند. ولی ظاهرا ترجیح می دهند با قایق های غیر مسلح کار تصویربرداری را انجام دهند.
در مورد متن مقاله هم فقط می تونم بگم عالی بود و از آقای حبیبی نیا واقعا ممنونم.
آقای حبیبی نیای عزیز ممنون از این مقاله روشنگرتان که مثل بقیه کارهایتان خواندنی و موضوع روز بود. فقط خواستم بگم انگار دولت علیه آمریکا منتظر بود شما بنویسید چرا تا به حال رسما اعتراض نکرده چون امروز خبرگزاری خبر داد که از طریق سفارت سوئیس اعتراض کرده آن هم بعد از پنج شش روز، منتظر چی بودن خدا می دونه و بعد هم خبرهایی هست که حالا پنتاگون می گه اصلا نمی دونه اون صدای تهدید کننده از کجا آمده، به قول شما خیمه شب بازی دیگه داره شورش در می آید و پیش بینی و نظر شما درست از آب در آمد. پایدار بمانید.
-- فرزانه آسایش، شیراز ، Jan 11, 2008Aaya beyne in dastan va farmayeshate maghame rahbari dar Yazd ertebati hast
-- Binam2 ، Jan 11, 2008گذشته از رسانه های داخلی، رسانه های فارسی مثل بی بی سی هم جای بررسی داشتند، سایت فارسی بی بی سی در گزارش ویدئویی از تهران از دو نفر مرد در باره واکنش شان نسبت به موضوع قایق ها در تنگه هرمز پرسید و هر دو نفر پاسخ دادند که این یک جنگ تبلیغاتی است چون بوش دارد می آید به منطقه! به نظر شما این یعنی یک مصاحبه مردمی ؟ یعنی فقط همین دو نفر مرد نمایانگر 14 میلیون جمعیت تهران هستند؟ خب این کار را که صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم بلد است بکند، خیلی بهتر هم می کند با دخترهای خوشگل بدحجاب، زن های کارمند و... همه حرفی را می زنند که صدا و سیما دوست دارد، گاهی هم البته کاغذی می دهند دست شان که یادشان بماند چه باید جلوی دوربین بگویند؟ بعد از 27 سال حالا بی بی سی می خواهد روی دست صدا و سیما بزند؟ در لندن هم این جوری نظر مردم را شبکه های تلویزیونی می پرسند؟ خب برای اینکه به شما اجازه بدهند شبکه تلویزیونی فارسی تان را داشته باشید باید به هر حقارت و پستی تن بدهید و اطمینان بدهید که از تلویزیون تان هم چنین چیزهایی پخش خواهد شد؟ به نظرم بد نیست به این گونه برخوردهای کاسبکارانه رسانه هایی مثل بی بی سی فارسی هم پرداخته شود.
-- یک خواننده حرفه ای، لیورپول ، Jan 11, 2008من که اگه جنگ بشه عمرا جبهه برم!حاضرم خونم در راه مبارزه با جمهوری اسلامی بر زمین بریزه نه در ظاهر برای دفاع از میهن و در باطن از جمهوری اسلامی واقعا اشتباه و احساسی بودن تا به کی؟
-- بدون نام ، Jan 12, 2008خب من فکر میکنم باید حق داد به آقای
-- امین کیا ، Jan 13, 2008" یک خواننده حرفه ای از لیورپول "
چونکه در ایران حضور ندارند و با شرایط و جو فعلی ایران آشنا نیستند
بی تردید ، اون دونفر نماینده اکثریت مردم ایران هستند که صرفنظر از هرگونه مرام سیاسی و گروه و یا حتی مخالفت با جمهوری اسلامی اونجا که حق رو باید بگن، میگن؛
آخه تا کی باید جوگیر ادعای قدرت و رهبری امریکا بر جهان باشیم ؟!
کمی تعقل ...
تحلیل منطقی و بی طرفانه ای بود .
-- pحجت ، Jan 13, 2008تشکر فراوان
فراموش نكنيد در ايران جريانهاي قدرت متفاوتي وجود داردكه بعضي از اين جريانات در رقابت با جريان ديگر واهمه اي از قراردادن كشور در مو قعيت هاي بحراني ندارد.اگر به خاطر داشته باشيد تمام سفر هاي خارجي خاتمي مصادف با ايجاد بحران داخلي توسط همين گروه ها مي شد.همچنين بعيد مي دانم واقعه مي كونوس در آن زمان مطابق سياست رسمي دولت و با تاييد هاشمي رفسنجاني انجام پذيرفته باشد.اين جريانات با اين قبيل كارها حامل پيامي جدي براي مذاكره كنندگان خارجي اند كه طرف مذاكره كننده داخلي وزنه تعيين كننده نهايي در سياست هاي كشور نمي باشد و پيامي به رقيبان داخلي كه اين جريانات چنان كه پايش بيافتد و بحث بقاي ايد ئو لوژي و قدرتشان مطرح باشد بيمي ندارنداز كشاندن كشور به سمت جرياناتي كه ساير سران نظام راچاره اي نباشد به جز قرار گيري در موقعيت هاي تعيين شده براي هدايت كشتي طوفان زده .وقتي در ابتداي انقلاب و آن جوش و خروشهاي ضد استعماري و در رقابت بين ايد ئو لوژيهاي مختلف براي به اثبات رساندن انقلابي تر بودن ، دانشجويان پيرو خط امام اقدام به تسخير سفارت آمريكا مي نمايند آيارهبران سياسي مدعي قدرت چاره اي جز تاييد اين اقدام خواهند داشت. اين روشها از اول انقلاب ايران توسط سياسيون مذهبي تمرين شده و كار آيي اين شيوه جواب خود را پس داده است.
-- پژمان ، Jan 13, 2008در مقاله بی هیچ قرینه و دلیلی ادعا شده است که تهدید در ویدئوی آمریکا جعلی است به نظر می رسد این ادعا با ظاهر بی طرف مقاله نمی خواند و چنین جانبداری بی دلیلی از ادعا های سپاه پاسداران ابهام بر انگیز است
-- علی ، Jan 13, 2008از همزمان بودن دو نمونه گفتید ولی در نمونه ایرانی آن یکی از ناوها از دیگری سبقت میگیرد در صورتیکه در نمونه آمرکائی آن ناوها همواره با فاصله پشت سر هم میآییند!
شمس از سوئد
-- سعد ، Jan 13, 2008فکر می کنم منظور خواننده حرفه ای این ویدئوی بی بی سی باشه:
-- فرانک ، Jan 13, 2008http://www.bbc.co.uk/persian
/news/avfile/2008/01/bb_wm_
080109_op-hormuz-c.shtml
به نظر شما این یک گزارش بی طرفانه است؟ فرض کنیم که همه مردم ایران مخالف بوش و سیاست های آمریکا باشند، این طرز تهیه گزارش چیزی جز صدا و سیمای جمهوری اسلامی است؟ فکر میکنم حق با خواننده حرفه ای است بی بی سی با این گزارش دارد به رژیم چراغ سبز می دهد که تلویزیون فارسی اش بی خطر است و البته باز هم شاهد معجزات دیگری هم از این امامزاد خواهمیم بود.
یک خبر مسخره تر در راستای همان خیمه شبی که نویسنده از آن سخن رانده:
-- خیمه شب بازی به معنای واقعی ، Jan 13, 2008ایرنا:خبرگزاري فرانسه از واشنگتن گزارش داد: براساس گزارش نشريهي "ناوي تايمز"، اظهارات تهديدآميزي كه در بخش پاياني يك نوار صوتي پنتاگون شنيده شد، ممكن است صداي يك مزاحم محلي معروف به "فليپينو مانكي" باشد.
وزارت دفاع آمريكا اين نوار را به عنوان مدركي دال بر اجراي عمليات ايذايي توسط قايقهاي گشتي ايراني در تنگه هرمز منتشر كرده بود.
"فليپينو مانكي"ها مزاحمهايي هستند كه با شنود ارتباطات راديويي كشتيها اقدام به مداخله كرده پيامهاي مزاحمي كه گاه حاوي كلمات ركيك يا تهديد آميز و يا مسخره ميباشند، مخابره ميكنند.