تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

حالیا نیمه‌ی پیدا و متهمان کیهان‌ساخته

علی اصغر رمضانپور

این از بداقبالی‌های مردم ایران است که حتی وقتی از حقوق آن‌ها گفته می‌شود، کسی آن را نمی‌شنود. همان طور که در سیاست دنیا بیشتر از رییس‌جمهور آن گفته می‌شود تا مردمی که سیاست‌های او را تحمل می‌کنند.

ماجرای گفتن از کیهان هم همین است. در حالی که بحث بر سر حقوق «متهمان کیهان‌ساخته» است، همه می‌پندارند که بحث بر سر کیهان است. از این رو من ترجیح می‌دهم این بار از نیمه پنهان کیهان سخن نگویم. بهتر است ببینبم اگر بخواهیم از نیمه پیدای رفتار کیهان با مردم ایران بگوییم به کجا می‌رسیم:

حدیث مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

اعاده‌ی حیثیت، یک حق مسلم حقوقی است و در حقوق مدنی ایران هم به رسمیت شناخته شده است. اما در ایران آیا می‌توان از اعاده حیثیت آنانی که کیهان آنان را متهم ساخته است، سخن گفت؟ اجازه می‌خواهم چند نمونه را مرور کنم.

شما در ایران نمی‌توانید از اندیشه‌های ماهاتما گاندی سخن بگویید؛ چون کیهان شما را متهم خواهد کرد و بعد هم به زندان خواهید افتاد. وقتی هم آزاد می‌شوید، باید مصاحبه فرمایشی کنید و سکوت پیشه کنید تا دوباره به زندان نیفتید. ولی به هر حال هر روز در کیهان به قلم کسی که چون قول داده‌ایم از نیمه پنهان نگوییم، نمی‌گوییم که کیست، شما را پیش چشم همه می‌کشند؛ چون اتهام کیهان کافی است تا شما را از حقوقتان محروم کند.

شما در ایران نمی‌تواند عمر و تجربه گران‌بارتان را در جایی مثل خانه هنرمندان تهران صرف خدمت به هنرمندان و مردم کنید؛ چون کیهان یادآوری می‌کند که شما از اهل سنت و کرد هستید و کمی تا قسمتی هم برانداز. آن وقت باید عطای خدمت در خانه هنرمندان را به لقایش بسپارید و آن‌جا را به کسی بسپارید که مورد حمایت تحریریه کیهان است.

شما نمی‌توانید در ایران یک مترجم صاحب‌نام باشید و از دار دنیا، تنها اداره کردن یک دارالترجمه را داشته باشید و بعد از آن که کیهان شما را متهم کرد، در ایران بمانید. باید کاسه کوزه‌تان را جمع کنید و از ایران بروید؛ وگرنه در نوبت بعد که کیهان به یاد شما بیفتد، باید دستگیر شوید.

شما نمی‌توانید بعد از آن که پنج بار در نشریه‌هایی کار کرده‌اید که توسط آقای مرتضوی که قاضی ولوی است، نه قاضی قانونی - اصطلاحی که در قوه قضاییه ایران به برخی از قضات گفته می‌شود - تعطیل شده است، راهتان را بکشید و از ایران بروید و در جایی مثل رادیو زمانه کار کنید؛ چون متهم خواهید شد به این که جاسوس هستید و مادرتان که از همه جا بی‌خبر می‌شنود که کیهان چه نوشته است، یک‌راست به بخش سی‌سی‌یو بیمارستان مهر می‌رود.

شما نمی‌توانید در ایران مدیری باشید که یک کارمندتان را اخراج کنید؛ در حالی که آن کارمند عضو انجمن اسلامی باشد و رفاقتی هم با کیهانی‌ها داشته باشد. چون بلافاصله کیهان به سازمان بازرسی می‌تازد که چرا پرونده شما را بررسی نمی‌کند.

شما نمی‌توانید به عنوان یک رسانه در آن طرف دنیا خط قرمز‌های کیهان را رعایت نکنید؛ چون هر کس که با شما در ایران همکاری می‌کند، متهم می‌شود به جاسوسی و دست آخر هم جلای وطن یا سکوت.

شما نمی‌توانید در همین کیهان امروز سه‌شنبه چهارم دی‌ماه این فقرات را در کیهان بخوانید:
«واقعیت تلخ دیگری که به ذهن متبادر می‌شود این است که فضای فرهنگی کشور فضای مطلوبی نیست و متأسفانه روند دوستی‌های خیابانی، تماس‌های تلفنی معصیت‌ساز، اس‌ام‌اس‌های غیراخلاقی و بلوتوث‌های مبتذل و ... شیوع پیدا کرده و رو به گسترش است و استفاده ناصحیح از قابلیت‌های تکنولوژیک همچون کامپیوتر، اینترنت یا ماهواره در بین برخی جوانان با هیجانی مخرب و کاذب وجود دارد.

از سوی دیگر نوع برخی پوشش‌ها در جامعه هم با معیارها و موازین شرعی و اسلامی مطابقت ندارد و بدحجابی، آفت غیر قابل انکار جامعه ماست. همگی این موارد کافی است تا عنان برخی دل‌های بی‌تهذیب رها شود و یله از قید و بندهای اسلامی و انسانی آن‌چه که نباید اتفاق بیفتد، به منصه ظهور برسد.

حالیا تا دیرتر نشده، حکومت و مجموعه دستگاه‌های فرهنگی کشور باید فارغ از عرصه تئوریک و شعار، دست به یک جهاد فرهنگی بزنند و البته به اقتضائات زمانی، طرح‌های دیگری را عملیاتی کنند تا سنگینی فضای نامطلوب فعلی در کشور شکسته شود.»

و از خودتان نپرسید که از فردا قرار است در اینترنت و موبایل و خانه و خیابان برای رها شدن از فضایی که بر دل کیهان سنگینی می‌کند، کدام یک از حقوق حقه شما را قربانی کنند؟ یا از خودتان نپرسید این طرح‌های عملیاتی که قرار است بی‌توجه به نظر کارشناسان و عقل و منطق به اجرا در آید، حالیا! چه هستند؟ چون شما می‌دانید در زبان کیهان، عرصه تئوریک یعنی نظرات علمی و شعار یعنی یادآوری عقل سلیم که اغلب در نسخه‌هایی که کیهان می‌پیچد، باید از آن فارغ بود.

شما ضمناً باید آن قدر عاقل باشید که بفهمید اعتراضی هم نباید بکنید؛ چون کلمه جهاد در زبان کیهان یعنی این که به خودی‌ها می‌گوید بی‌خیال قانون، راحت باشید.

شما اگر اهل فرهنگ باشید و در فضای سنگین مورد نظر کیهان یعنی ایران زندگی کنید، باید الزامات کار فرهنگی در این فضا را یاد گرفته باشید و بدانید که در ماجرای بر خورد با دوستی خیابانی و اس‌ام‌اس و بلوتوث هم شما در صف اول هستید؛ چون باز هم مسأله فرهنگی است و دستگاه‌های فرهنگی تحت اختیار تحریریه کیهان باید در باره آن حالیا! اقدام کنند.

تازه این‌ها که من مرور کردم، تنها نمونه‌های دم دستی بود. آن تهدید‌هایی که از صفحه اول سر در می‌آورد که حسابش با کرام‌الکاتبین است. من به آن‌ها اشاره نمی‌کنم؛ چون سایت رادیو زمانه هم ممکن است از ترس تهمت‌های تازه‌تر، یادداشت را منتشر نکند.

چنان که دیده می‌شود، درباره کیهان که حرف می‌زنیم، اصلاً بحث بر سر حقوق سیاسی و آزادی بیان و این گونه بحث‌های تئوریک نیست؛ بلکه بحث بر سر حق زندگی و حقوق مدنی است.


در همین باره:
کیهان معتبرترین و بی‌غل‌وغش‌ترین روزنامه‌ی جهان
همه متهمان آقای شریعتمداری
داستان‌های دنباله‌دار کیهان
رسانه، فحشا و امر مقدس
روزنامه‌ی کیهان و زندان اوین؛ پرسشی فلسفی
ماجرای کیهان و حقوق انسان ایرانی
دموکراسی خیابان یک‌طرفه نیست
مصائب ایجاد دیالوگ بین دو دنیا
برادر کیهان
منطق کیهانی در مقابله با میانه‌روان ایرانی

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

لذت بردم. به همین سادگی.

-- سوشیانت ، Dec 26, 2007

واي چه وحشتناك امشب خوابمون نميبره!
pejhwak.blogfa.com

-- جعفر ، Dec 27, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)