خانه > گزارش ويژه > گفتگو > «به مردم قبولاندهاند که جنگ، آزادی میآورد» | |||
«به مردم قبولاندهاند که جنگ، آزادی میآورد»مریم محمدیگفتگو با دکتر الهه رستمی را از اینجا بشنوید. شنبه و یکشنبهی گذشته، اول و دوم دسامبر، کنفرانس صلحی در لندن به ابتکار جنبش ضد جنگ انگلستان که بخشی از جنبش ضد جنگ اروپاست، برگزار شد. سخنرانان مختلفی از جمله خانم مرضیه مرتاضی لنگرودی از ایران، در این کنفرانس سخنرانی کردند. دکتر الهه رستمی، استاد اقتصاد دانشگاه لندن و کارشناس اقتصاد کشورهای در حال توسعه از دستاندرکاران این کنفرانس بود که با وی گفتوگویی کردم: این کنفرانس دومین کنفرانسی است که در لندن برقرار شده است و جنبش ضد جنگ انگلیس، که بخشی از جنبش ضد جنگ اروپاست، این کنفرانسها را برقرار کرده است. کنفرانس قبلی سه سال پیش بود که ما از خانم الهه کولایی دعوت کردیم و آمدند. این بار هم از خانم مرضیه مرتاضی لنگرودی دعوت کردیم. خانم رستمی در برگزاری این کنفرانس شما چه نقشی داشتید؟ چون من شخصاً به عنوان یک آکادمیسین که در دانشگاه لندن درس میدهم، در این جنبش ضد جنگ فعالیت میکنم، صحبت میکنم و سخنرانی دارم، در نتیجه برگزارکنندگان این کنفرانس از من خواستند که شخصیتهایی را از ایران ما دعوت کنیم که در این کنفرانس شرکت کنند. تعداد سخنرانان زیاد بود. پرزیدنت این جریان «Stop The War» تونی بن است که الان بازنشسته شده؛ ولیکن عضو پارلمان بود و در دورهی خودش، چند سال پیش، در درون دولت هم بود. در پنل اول، ایشان صحبت کردند و کسان دیگری از جنبش ضد جنگ آمریکا بودند. بعد سخنرانی از عراق داشتیم، از لبنان، از مصر و از ونزوئلا. سخنرانانی که به این کنفرانس دعوت میشوند، هیچ گونه وابستگی دولتی نباید داشته باشند؟ یا احتمالاً میتوانند از مقامات دولتی کشورهای خودشان هم باشند؟ نه، این کنفرانس فقط از غیردولتیهاست؛ یعنی از کسانی که در دولت هستند، دعوت نکرده بود؛ نه دفعه قبل و نه این بار. نزدیکترین کسانی که فرض کنید شاید با دولت ارتباط داشته باشند، اعضای پارلمان خود اینجا (انگلیس) بودند. مثلاً «جرمی کوربن» «جورج گالهوی» که عضو پارلمان هستند. در انگلیس، اینها معروف هستند که با اینکه در پارلمان هستند، به طور کلی موضع ضد جنگ دارند؛ ضد جنگ عراق، ضد جنگ افغانستان و عراق. اتفاقاً کسی که از مصر هم آمده بود، اسمشان «حمدان صباحی» است که عضو پارلمان مصر هستند؛ ولی موضع ضد جنگ دارند. یعنی نزدیکترین کسانی که ممکن است با دولتها باشند، این شخصیتها بودند. ولی بقیه همه از سازمانهای زنان، کسانی که در مسایل زنان، NGOها، سندیکاهای کارگری، جنبش دانشجویی، جنبش ضد جنگ، دموکراسی و این گونه شخصیتها در این کنفرانسها شرکت داشتند. آیا مشخصاً در مورد جنگ با ایران تأکید ویژهای هم از جانب سخنرانان بود؟ بله! در واقع تم کنفرانس روی سه مسأله بود. یعنی تمام سخنرانان روی این سه مسأله تکیه کردند. یک اینکه ارتشهای ناتو و به خصوص ارتش آمریکا و انگلیس که بیشترین افراد را تشکیل میدهند، و کشورهای دیگر، اینها از افغانستان و عراق خارج شوند. شعار «No war on iran» در واقع تم خاص این کنفرانس بود. روز شنبه که این کنفرانس برقرار شد، بعد از اینکه برنامهی اول تمام شد و کسانی که نام بردم، صحبت کردند، کنفرانس به دو قسمت تقسیم شد. یک قسمت ایران بود و قسمت دیگر عراق. در قسمت ایران خانم مرضیه مرتاضی لنگرودی از ایران صحبت کردند و روی این مسأله تکیه کردند که مشکلاتی که جنگ به همراه دارد، البته از نظر تاریخی به همهی جنگها نگاه کردند و مسایلی که جنگ برای مردم به بار میآورد و به خصوص در مورد ایران، گفتند که جنگ ایران و عراق چه قدر به مردم ایران صدمه زده بوده و مردم ایران این مصائب را تحمل کردند و عملاً الان در ایران دارند روی مسایل حقوق زنان، حقوق شهروندان، حقوق دانشجویان و اصولاً حقوق قشرهای مختلف جامعه به صورت موفقیتآمیز کار میکنند؛ و اگر جنگ به ایران بکشد، عملاً این فضاهای جامعه مدنی که در ایران ایجاد شده، تمام این زحمتها و فعالیتهایی و دستاوردهایی که تا به حال داشتهاند، همهی آنها از بین خواهد رفت. خانم رستمی، با موضعی که دولت انگلیس در قبال جنگهای جاری و امروز هم در مقابل احتمال خطر جنگ با ایران دارد، آیا سخنرانان انگلیسی، هیچ کدام از موضع دولت انگلستان حمایتی نکردند؟ به هیچ وجه؛ نخیر! یعنی عملاً خود «تونی بن» که ریاست این جریان را به عهده دارد و خودش یک موقعی در دولت بوده و الان بازنشسته بوده و هنوز هم به عنوان عضو پارلمان سابق (یعنی عنوانش آن هست) ایشان بر ضد سیاستهای انگلیس، صحبت کردند. خود «جرمی کوربن» و «جورج گا لهوی» که الان در پارلمان انگلیس هستند، آنها هم بر ضد موضع «تونی بلر» قبلاً و هم «براون» الان صحبت کردند. نه هیچ مسألهای نبود. این کنفرانس چه قدر مورد استقبال قرار گرفت؟ چه تعداد جمعیت در این دو روز آمدند و آیا عموماً جمعیت انگلیسی بودند یا از ملیتهای مختلف؟ هزار و پانصد نفر در این کنفرانس شرکت کردند و محل کنفرانس ساختمانی است به نام «west minister hall» که درست روبهروی پارلمان هست و سالن بسیار بزرگی است؛ یعنی ساختمان بسیار بزرگی است با سالنهای سخنرانی بسیار بزرگ که بزرگترین سالناش روز شنبه در اختیار این جریان قرار داشت. اکثریت از انگلیس بودند؛ ولی از کشورهای دیگر هم، به خصوص از آمریکا و از کشورهای اروپایی و از کشورهای خاورمیانه هم آمده بودند. با توجه به اینکه شما در این فعالیتها معمولاً شرکت دارید، میخواستم نظر شما را در مورد برگزاری این کنفرانسها بدانم و احتمالاً تأثیر آن در سیاست خارجی و روابط بینالمللی؟ من فکر میکنم این کنفرانسهای بینالمللی، کنفرانسهای مهمی هستند. به این دلیل که واقعیتهای منطقه را در اختیار مردم اینجا گذاشته میشود. چون با اینکه به قول معروف اینجا دموکراسی است و رسانههای عمومی، آزادانه میتوانند صحبت کنند و سخنرانی آزاد میشود کرد، عملاً میبینیم که در عمل، اکثریت مردم از واقعیتهایی که در ایران، در عراق، افغانستان و در فلسطین میگذرد، اطلاع ندارند. چرا!؟ برای اینکه روزنامههایی که تیراژشان میلیونهاست و سایر مردم به آنها دسترسی دارند، روزنامههایی هستند که یا به این مسایل نمیپردازند یا اگر بپردازند، خیلی مغرضانه (میپردازند) و چهرهای از مردم خاورمیانه، به خصوص مردم کشورهایی که اکثریتشان مسلمان هستند، نشان میدهند که این جنگ و جنگی که در افغانستان و عراق شده و جنگی که ممکن است در مورد ایران صورت بگیرد، به نظر مردم، درست جلوه میکند. یکی از مسایلی که مثلاً هم در عراق به کار رفت و هم در افغانستان، و در مورد ایران به کار میرود، مسألهی زنان است. در این کشورهایی که اکثریت مسلمان هستند، چون ممکن است حجاب اسلامی داشته باشند، این صرف حجاب اسلامی باعث عقبماندگی زنها و این گونه مسایل میشود. در نتیجه این بحث که خب حالا با رفتن و جنگ و براندازی رژیمها در این کشورها، زنها آزاد خواهند شد و اصولاً مردم آزاد خواهند شد؛ این را به مردم قبولاندهاند. البته با شرایط اسفناکی که در افغانستان و عراق ایجاد شده، دیگر مردم، کمتر به این حرفها باور دارند. ولی باز هم هستند کسانی که معتقدند که شاید جنگ با ایران، مثلاً زنها را آزاد بکند. در حالی که سعی ما این است که بگوییم اگر اتفاقات منفی هم در ایران میافتد، در کنارش اتفاقات خیلی مثبتی هم دارد میافتد. زنان دارند مبارزه میکنند. زنان در ایران دستاورد داشتهاند که زنان منطقه عملاً چشمشان به زنان ایران هست که چگونه برای حقوقشان مبارزه کردند و دستاورد داشتند. این خیلی مهم است که لااقل ما در این کنفرانسها، در این جلسات این پیام را برای مردم عادی اینجا بدهیم که جلوی دولتهایشان که هواخواه جنگ هستند، بایستند. در این رابطه چون من متخصص مسایل زنان هستم، خودم در سخنرانیها، بحثها و نوشتههایم همیشه اینها را گفتهام. ولی به نظر من خیلی مهم است که ما کسانی مثل خانم مرتاضی لنگرودی و خانم کولایی و دیگر خانمهایی را که دارند در ایران زحمت میکشند، به این کنفرانسهای بینالمللی بیاوریم که مردم به چشم خودشان ببینند که فقط ما که خارج از کشور هستیم، نیستیم که اینها را میگوییم. کسانی هم که از ایران میآیند، همین نظر را دارند. خانم رستمی این خیلی جالب است که شما در هر دو کنفرانس از خانمهای ایرانی دعوت کردهاید. میخواستم بدانم که آیا این نسبت در میان مجموعهی سخنرانان هم برقرار است؟ یعنی از جانب کشورهای دیگر هم این رعایت میشود؟ یا اینکه آنجا اغلب فضا مردانه است؟ چون من با خانمها در ایران بیشتر کار میکنم، راستش خانمها را بیشتر میشناسم تا آقایان. ولی این کنفرانسهایی که من با آنها درگیر بودم، سعی میکنم که همیشه این توازن را حفظ کنم که هم خانمها باشند، هم آقایان؛ و خب نه اینکه فقط خانمها باشند. ولیکن این درست است که فقط خانمها نیستند که در ایران دارند برای حق و حقوقشان مبارزه میکنند. دانشجویان هم هستند؛ سندیکاها و کارگران هم هستند و عملاً این خیلی مهم است که نشان داده بشود که یک حداقل دموکراسی ما در ایران داریم که در جاهای دیگر منطقه مثل عربستان سعودی و پاکستان و حتی لبنان و سوریه و مصر (وجود ندارد) خیلی برایم جالب بود که همکاران مصری، همیشه میگویند که به نظر میآید در ایران خیلی بیشتر این حداقل دموکراسی وجود دارد تا مصر. خیلی مهم است که ما بحث بکنیم که جنگ و تحریم، واقعاً این حداقل دموکراسی را هم تضعیف میکند و ما باید کاری بکنیم که واقعاً این حداقل دموکراسی در ایران به حداکثر تبدیل بشود. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
حالا [و با خواندن اين گفتوگو] ايمان آوردم كه «زمانه» فارغ از هر فرافكني، به ژورناليسم سالم ميانديشد و بس...
-- ح.ش ، Dec 9, 2007ميخواهيد بگويم كه چرا وقتي به «بهشت زهرا» ميروم، پاي چند سنگ قبر زانو ميزنم؟
واي! [يعني بله!] عزيزترين كسان من از «جنگ» برنگشتند و «آزادي» هم ،رُخ ننمود كه ننمود...
فيلم «در دره الاه» [پل هيگيس] نيز، همين غم را [آنهم از نوع غربياش] به مخاطباش منتقل ميكند.
آمريكاييها هم الآن خوب ميفهمند كه حضور بچههايشان در عراق و افغانستان نه تنها باعث نشده تا آن 2 ملت [رنج كشيده] از آزادي بهرهاي ببرند،بلكه حالا وقتي خود به «بهشت زهرا»هايشان گام ميگذارند،مجبورند تا بيشتر زانو بزنند و باقي ماجرا...
...
به اين2 عكس خبري - مستند [كه هم متاسفانه اسم صاحب اثر را نميدانم و هم ربطي به فيلم «در دره الاه» ندارد]،خوب دقت كنيد...
http://i7.tinypic.com/6te3ded.gif
لعنت بر جنگ
تهران
ح.ش