خانه > گزارش ويژه > زنان > مرجع تقلید زنان، ستاره رسانهای حوزه | |||
مرجع تقلید زنان، ستاره رسانهای حوزهبرگردان: م. صباوقتی میخواستم به قم بروم همه میگفتند به دیدارش بروم. او ستاره رسانهای حوزه علمیه است؛ وقت خاصی را به خبرنگاران اختصاص میدهد، با آنان بینگرانی صحبت میکند و از هیچ سوالی ناراحت نمیشود. حوزه درسی او در قم واقعا ساده است. بر در آن مدرسه تابلویی نصب شده که روی آن اسم آیت الله صانعی نوشته شده. وارد حیاط که میشوی جا کفشی بزرگی برای طلبهها و بقیه افرادی که در خانه آمد و شد دارند قرار داده شده. از راهرو که داخل میشوی چند اطاق کوچک در کنار هم قرار گرفته. راهرو در انتها به محل درس و نماز آیت الله منتهی میشود. در اتاقی که من نشستهام بوی ملایم چای ایرانی پیچیده است. دو نفر از کسانی که در دفتر آیت الله کار میکنند دوربین ویدئویی را برای فیلمبرداری آماده میکنند و اینطور فهمیده میشود که آیت الله همیشه گفتگوهایش با خبرنگاران را ضبط میکند. پس از اندکی آیتالله صانعی لبخند زنان وارد میشود و میگوید: "حوزه علمیه هم با تغییر زمان تحول پیدا میکند" و خودش توضیح میدهد: "قبلا گفتگو با یک خبرنگار زن در حوزه مشکل بود. 8 سال پیش ممکن بود خبرنگاران زن در قم مورد تعرض قرار بگیرند اما الان حضور آنها در اینجا عادی شده. حتی کریستین امانپور امریکایی هم به اینجا آمده. در اطراف حوزه علمیه دیوار یخی قطوری وجود دارد اما اندک اندک این دیوار در حال ذوب شدن است." آیتالله صانعی از آیتاللههای بزرگ قم است و به جنبش زنان نزدیک. او از حقوق زنان دفاع میکند و در این مورد به علمای اهل سنت در اطراف و اکناف جهان هم نامههایی ارسال کرده است. بسیاری از زنان طرفدار او هستند و این تعجبی ندارد. قانون جدید مجلس شورای اسلامی در مورد اجازه خروج زنان از کشوربدون همراهی یک فرد محرم، برای ادامه تحصیل، پس از فتوای آیتالله صانعی در این زمینه به تصویب رسیده است. از او میپرسم شما به خاطر فتواهایتان طرفداران زیادی در میان زنان دارید. چطور به این نقطه نظرات جدید رسیدید؟ میگوید: "دوست ندارم توضیح بدهم که من نه تنها در میان زنان مسلمان بلکه در میان همه زنان عالم که از حقوق خود محروم شده و از حقوق بشر دفاع میکنند محبوبیت دارم. من به وسیله قرآن، سنت نبوی و اجتهاد ثابت کردهام که زنان و مردان مساوی هستند و تفاوتی میان آنها نیست. به نظر من زنها میتوانند ولی فقیه باشند. همچنین زنها میتوانند امام جماعت بوده و مردها در نماز به آنها اقتدا کنند. این مسائل را من در رسالهام نوشتهام. کتاب من در مورد امور فقهی زنان یکی از کتب مهم حوزه علمیه است. در حال حاضر علمایی از اهل سنت نیز هستند که با من موافقند که مردان میتوانند در نماز جماعت به زنها اقتدا کنند. من امیدوارم روزی کنفرانسی با حضور علمای شیعه و سنی و مدافعان حقوق بشر، برای اثبات اینکه قرآن حقوق زن و مرد را مساوی میداند، تشکیل شود. فتواهایی که برخلاف این است، اجتهادات افراد است و اجتهاد میتواند مطابق با واقع یا مخالف آن باشد. چطور میشود که ما طبق آیات قرآن اعتقاد داشته باشیم که زنان با مردان مساوی هستند اما فتوا بدهیم که دیه زنان نصف دیه مردان است؟ یا فتوا بدهیم که اگر مردی زنی را کشت تنها در صورتی که خانواده زن نصف دیه مرد را بپردازد، می توان قاتل را قصاص کرد، ولی اگر زنی مردی را بکشد، حکم اعدام مستقیما قابل اجرا است؟ چطور میتوان گفت که مردها میتوانند قاضی باشند اما زنها نمیتوانند؟ ملاک قضاوت آگاهی به قانون و اجرائیات است و زنها مثل مردها میتوانند اینها را یاد بگیرند. چطور با وجود تصریح قرآن به اینکه "ما شما را از یک زن و مرد خلق کردیم...گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست" میگویند که زن و مرد مساوی نیستند؟ فقط در 2 مسئله است که حقوق زن و مرد با یکدیگر مختلف است؛ یکی در ارث که در قرآن به وضوح ذکر شده که پسر 2 برابر دختر ارث میبرد و دوم مسئله حق طلاق است. در مورد حقوق غیرمسلمانان هم قرآن سخن از "کافران" گفته است اما مقصود قرآن از کافر کسی نیست که دینی غیر از اسلام دارد. کافر کسی است که حقیقت را میشناسد اما آنرا مخفی میکند. غیرمسلمانانی در سراسر جهان زندگی میکنند که کافر نیستند. مسیحیان، یهودیان و زرتشتیها همه غیرمسلمانند اما کافر نیستند ولی متاسفانه اکثر علمای اسلام میان کافر و غیرمسلمان فرق نمیگذارند و این باعث ایجاد مشکلات فراوانی شده است. من شخصا به همه انسانها احترام میگذارم و قرآن همه انسانها را محترم میداند و نه فقط مسلمانان را." از او میپرسم چرا در تهران خبری از مساجد اهل سنت نیست؟ آیا قانونی در این مورد وجود دارد یا به طریق شفاهی و زبانی سنیها را از ساخت مسجد در تهران منع میکنند؟ آیتالله پاسخ میدهد: "نه در این مورد قانونی وجود ندارد که سنیها را از ساخت مسجد منع کند ." از او میپرسم به نظر شما حکومت در حوزه علمیه دخالتهای سیاسی میکند؟ مختصرا پاسخ میدهد: "بر افراد مهم حوزه خیر، اما افراد متحجری هستند که مخالف استقرار و ثبات حوزه علمیهاند." میگویم به نظر شما دلایل ایجاد مشکلات موجود برای جمهوی اسلامی چیست؟ میگوید: "موضع ایران در مسئله پرونده هستهای و استفاده صلح آمیز از آن بخش اسلاسی مشکلات را در حال حاضر ایجاد کرده است اما مسائل دیگری هم هست. مسائلی مثل دموکراسی و حقوق بشر در ایران." سوال میکنم اگر خطر جنگ به طور جدی ایران را تهدید کند، برنامه هستهای متوقف خواهد شد؟ پاسخ میدهد: "بله. استفاده از سلاح هستهای نه تنها واجب نیست بلکه حرام نیز هست. حتی در حالت دفاع از خود نیز استفاده از سلاح هستهای حرام است. از لحاظ شرعی حتی اگر قدرت بزرگی به کشور حمله کرد، باز هم استفاده از سلاح هستهای جایز نیست زیرا در این صورت تعداد فراوانی از افراد بیگناه کشته خواهند شد و اسلام و عقل آزاد اندیش این امر را حرام میداند." میگویم پس ساخت و تکمیل بمب اتمی از نظر شرع اسلام حرام است؟ میگوید:"از نظر شرعی صرف ساخت بمب اتمی و نه حتی استفاده از آن حرام است زیرا ممکن است امروز این بمب ساخته شود و فردا شخص غیرمسئول دیگری آن را بکار ببرد." از آیتالله میپرسم آیا ایران باید در مقابل "استکبار جهانی" و تهدید او به جنگ در صورت عدم توقف برنامه هستهای کوتاه بیاید؟ پاسخ میدهد:"اگر امریکا به ایران حمله کند و هدف حملات او مواضع هستهای و نظامی ایران باشد، می ایستیم و از کشورمان دفاع میکنیم. اما اگر واشنگتن به شهرها و مردم غیرعادی ایران حمله کند، در آن صورت لازم است که مسئولین جمهوری اسلامی فرایند غنی سازی اورانیوم را تعطیل کرده و از ریختن خون مسلمین جلوگیری کنند." از آیتالله صانعی میپرسم وضعیت مسائل داخلی ایران و آینده آن را چگونه پیش بینی میکنید؟ میگوید: " درت احمدی نژاد در حال کم شدن است. او نتوانسته وعدههایی که به مردم داده را عملی کند. ایرانیها در انتخابات بعدی ریاست جمهوری کسی مثل هاشمی رفسنجانی که بتواند ایران را به سوی دموکراسی پیش ببرد انتخاب میکنند." میگویم آیا فکر میکنید ایران به مرحلهای نزدیک شده که قدرت ولی فقیه را با قانون مقید کند؟ میگوید: "در واقع و طبق قانون اساسی قدرت ولی فقیه مقید به تصمیمات مراکزی است که اعضای آن به وسیله انتخابات تعیین میشوند، اما در حال حاضر مهم تفسیر قانون اساسی است." میگویم اما بعضی از ایرانیها معتقدند که ولی فقیه باید مستقیما توسط مردم انتخاب شود. نظر شما چیست؟ آیتالله میگوید: "من این نظر را تایید میکنم اما مشکل اینجاست که این مسئله در قانون اساسی ذکر نشده." میگویم آیا ممکن است آیتالله خامنهای آخرین ولی فقیه ایران باشد؟ میگوید: "در ایران آیتاللههای زیادی وجود دارند و در مورد ولی فقیه بعد از آیتالله خامنهای مشکلی از این جهت وجود ندارد. کسانی مثل آیتالله خمینی نادر هستند اما آیتاللههایی مثل آقای خامنهای در ایران زیادند. در قانون اساسی ایران ذکر شده که منصب ولی فقیه وجود داشته باشد اما در قانون اساسی عراق مثلا این منصب وجود ندارد و این خلاف اسلام نیست اما لازم است که ما به قانون اساسی و به تبع آن به ولایت فقیه احترام بگذاریم." به عنوان آخرین سوال از آیتالله صانعی میپرسم: نظرات شما را در حوزه علمیه به آرایی لیبرال و آزاد میشناسند، آیا این روش فکری در حوزه غالب است؟ واب میدهد: "من در حال حاضر در حوزه علمیه در اقلیت قرار دارم، اما این روش فکری در حال رشد است. بعضی از افراد افراطی حتی با ملاقات من با خانم کریستین امانپور که مدتی پیش انجام شد هم مخالف بودند، اما این مخالفتها مهم نیست." ماخذ: روزنامه الشرق الاوسط، 16 مارس 2007، شماره 10335 بخش نخست این گزارش: «قم، شهری که ایران را به گروگان گرفته است» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
khube ke sarih hast ishoon
-- بدون نام ، Nov 18, 2007متعسفم براي حاج آقا
-- بهزاد ، Feb 18, 2008