تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
از «یو ــ تیوب» تا «یو ــ نیورسیتی» - بخش نخست

دانشگاهی به سبک ویکی‌پدیا

هنری جنکینز
برگردان: رضا شوقی

مجله تایم در پایان سال ۲۰۰۶ «شما» را به خاطر در دست گرفتن زمام امور رسانه جهانی، طرح‌ریزی و ساخت دموکراسی دیجیتالی جدید و کار بدون چشم‌داشت، به عنوان شخصیت برگزیده سال خود انتخاب کرد.

در سال ۲۰۰۶ علاوه بر این هفته‌نامه نیوزویک نیز سایت‌هایی مثل فلیکر، مای‌اسپیس، دیگ و یوتیوب را به عنوان سایت‌هایی که مفهوم «ما» را در وب جا انداخته‌اند، تعریف کرد. تیم اُرایلی، رهبر فکري مجله «بیزنس» هم این شبکه‌های جدید اجتماعی را «وب ۲.۰» نامید و منظورشان از این نام‌گذاری آن بود که این شبکه‌های جدید نمایندگان فاز جدید در انقلاب دیجیتال هستند؛ انقلابی که دامنه آن نه تنها تکنولوژی دیجیتالی بلکه هم چنین تحول اساسی در شکل اجتماعاتی که در اطراف ما در حال رشد هستند هم شامل می‌شود.

بعضی‌ها حتی دنیای بازی‌های آنلاین مثل سکند لایف را نوید آغاز «وب ۳.۰» دانسته‌اند. همه این سخنان انعکاس تغییراتی است که در حوزه فرهنگ، تجارت، تکنولوژِی و سازمان‌های اجتماعی در حال اتفاق افتادن است.

در چند سال اخیر مجموعه ای از کتاب‌های آکادمیک یا ژورنالیستی به انتشار رسیده است که محتوای همگی تحلیل و تفسیر آرایش جدید رسانه‌ها و قدرت برتر آن‌هاست. مثلاً یوکال بنکر در کتاب جدید خود «ثروت شبکه‌ها» به ریخت‌شناسی جدید قدرت وعلمی که از تأثیر متقابل و کاملاً پیچیده تولیدات رسانه‌ای از نوع تجاری، عمومی، آموزشی، غیرانتفاعی و آماتور پدید می‌آید، پرداخته است.

گرند مک‌کراکنز هم در کتابش در مورد «زایش فرهنگی متلاطم» سخن گفته است. گریس اندرسون در کتاب «دنباله دراز» نشان داده است که چگونه تغییر جهت در دنیای رسانه‌ها باعث رشد بازار رسانه‌ها و ارتقاء آن شده است.توماس دابلیو ملون در کتاب «آینده کار» به بررسی این مسئله پرداخته است که چگونه تغییرات دنیای رسانه‌ها، شکل نوینی به مدیریت کمپانی‌ها بخشیده است.

من هم در کتاب خودم «برخورد فرهنگ‌ها، جایی که رسانه‌های جدید و قدیم یک دیگر را قطع می‌کنند» به شرح خصوصیات دنیایی پرداخته‌ام که در آن هر داستان، عکس، صدا، مارک و علامت تجاری و خلاصه هر گونه ارتباطی در برابر آزادترین آرایش ممکن در خط مشی جدید رسانه‌ها رنگ می‌بازد. من به شرح دنیایی پرداخته‌ام که در آن تغییر محتوای رسانه‌ها بیش از آن که در اتاق هیأت‌های مدیره تعیین شده باشد، در اتاق خواب نوجوانان تعیین می‌شود.

نویسنده‌هایی که از آن‌ها نام برده شد، هر یک در رشته‌ای تخصص داشته، سبک نگارش خاصی دارند و از زاویه دید به خصوصی به رسانه‌ها نگاه کرده‌اند: از منظر تجارت، قانون، مردم‌شناسی و مطالعات فرهنگی. البته این کار آن‌ها را نمی‌توان یک جنبش خودآگاه روشنفکری نامید.

اکثر این نویسندگان تا زمانی که کتابشان به پیش‌خوان کتاب‌فروشی‌ها نیامده بود، از وجود یکدیگر بی‌خبر بودند. اما الان که آثار آنان را در کنار هم قرار می‌دهیم، می‌توانیم ادعا کنیم که این آثار ارائه‌کنده یک تغییر پارادایم در فهم ما از رسانه‌ها، فرهنگ و جامعه هستند.

این نوشته‌ها یک منظر بوم‌شناسانه از رسانه‌ها را مطرح می‌کنند، منظری که از تمرکز در آن واحد تنها بر یک رسانه ابا دارد و تمرکز بر همه رسانه‌ها در آن واحد را مد نظر قرار داده و می‌کوشد به فهم این نکته مهم دست یابد که چگونه لایه‌های مختلف تولیدات رسانه‌ای بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند.

این پارادایم، نشان‌گر روزن جدیدی در بن‌بست‌های ایدئولوژیک و روش‌شناسانه موجود میان رشته اقتصاد سیاسی (که توجه‌اش بر تراکم رسانه‌هاست) و رشته مطالعات فرهنگی (که تمرکزش بر مخاطبان مقاوم و به سختی نفوذپذیر است) می‌باشد. هم‌چنین در این آثار می‌توان به شیوه جدیدی از تفکر در مورد این که چگونه «قدرت» در مقوله اقتصاد خبررسانی عمل می کند، دست یافت؛ این که چگونه تغییر جهت رسانه‌ها مقولات آموزش، سیاست، دین، تجارت و انتشارات را متحول خواهد کرد.

پارادایم نوین توضیح می دهد که چگونه فرهنگ شبکه‌ای شکل جدیدی از قدرت را در قالب گروه‌های گوناگون توده‌های پراکنده فعال می‌کند. توده‌های پراکنده‌ای که مهارت‌ها و تخصص‌های خود را روی هم گذاشته و با مشکلات پیچیده‌ای در دنیای رسانه‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند که به تنهایی هرگز امکان مواجهه با آن را ندارند.

مردم به خاطر آن که خط مشی جدید رسانه‌ها، ظهور شبکه‌های اجتماعی معاصر را حمایت می کند، به این قدرت دست یافته‌اند. موجودیدت این شبکه‌های اجتماعی مجازی تنها تا زمانی ادامه می یابد که با چالش‌های ویژه‌ای روبرو شده و یا مجبور به پاسخ‌گویی به نیاز‌های فوری اعضایشان باشند.

کوری دکتورا نویسنده داستان‌های علمی - تخیلی و فعال امور اینترنت، چنین شبکه‌هایی را نوعی از سازمان‌های سیاسی - اجتماعی می‌داند که از حداقل سلسله مراتب، و حداکثر تنوع برخوردار بوده و ساختار ثابت یا روابط تثبیت شده محدودی بر آن‌ها حکم‌فرما است.

به عبارت دیگر می‌توان گفت این شبکه‌ها و گروه‌های غیررسمی مجازی، کم و بیش قطب مخالف دانشگاه‌های فعلی هستند که اغلب از مرزهای انعطاف ناپذیر قوانین و مقررات بخش‌های گوناگون خود محافظت کرده و حتی مجموعه‌ای از موانع قانونی را بر سر راه تشریک مساعی در سازمان‌های خود ایجاد می‌کنند.

حال تصور کنید چه می‌شد اگر دپارتمان‌های مختلف دانشگاهی (بر خلاف آن چه که الان هستند) هر چه بیشتر مثل یوتیوب و ویکی‌پدیا عمل می‌کردند و دست متخصصان پراکنده در جا‌های مختلف دنیا را برای ایجاد آرایش‌های سریع و تند و تغییر شکل‌های متحرک در سیستم دانشگاهی باز می‌گذاشتند. چنین واحد دانشگاهی را در صورت وجود می‌توان «یو ــ ‌نیورسیتی» (YouNiversity) نامید.

اما یک سؤال مهم: چگونه مطالعات رسانه‌ها، رشته‌ای که بیش از هر رشته دیگر (به خاطر تأثیر فوق‌العاده رسانه‌ها بر زندگی مدرن) متعهد و موظف به برنامه‌ریزی برای چنین تغییراتی است، می‌تواند در «یو ــ ‌نیورسیتی» تدریس شود؟

منبع:
http://www.henryjenkins.org/ 2007/02/from_youtube_to_youniversity.html

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)