خانه > گزارش ويژه > تحولات رسانه ای > رسانههای از مركز گریخته | |||
رسانههای از مركز گریختهمهرداد توانا فردیكی از ابعاد قابل تأمل رخدادهای پس از سهمیهبندی بنزین در ایران، وضعیت بحرانخیز و بحرانآمیزی بود كه در چرخه اطلاعرسانی جامعه شهری كشور و نحوه مدیریت آن به چشم میخورد.
قطعی شبكه سراسری ارسال پیام كوتاه SMS برای نصف روز، ارسال دو بخشنامه در یك روز به روزنامهها و خبرگزاریها از سوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی درباره نحوه انعكاس اخبار مربوط به تخریب پمپبنزینها و همچنین انتقاد مكرر مسئولان از آنچه كه «التهاب آفرینی مطبوعات در قضیه بنزین» نامیده میشد، ابعاد مختلف نابسامانی شدیدی هستند كه در زمینه چگونگی مدیریت چرخه اطلاعات در جامعه قابل مشاهده است. رسانههای واكنش سریع شهروندان به حدی در اعلام آغاز سهمیهبندی به یكدیگر و توصیه به پر كردن سریع باكهای بنزین سرعت عمل به خرج دادند كه بعضی از پمپ بنزینها نیم ساعت پس از اعلام این خبر از صدا و سیما مجبور شدند به علت ازدحام جمعیت، ارائه خدمات را متوقف كنند. اما رسانههای غیررسمی كار خود را متوقف نكردند. واكنش خشونتآمیز مردم به شوك ناگهانی سهمیهبندی به سرعت در سایتهای اینترنتی بازتاب یافت. صدها وبلاگ (لینك بسیاری از آنها در سایتهای بالاترین و خبرچین قابل مشاهده است) در این نوشتند، بسیاری از وبلاگها و سایتها عكسهایی از آتشسوزیها را منتشر كردند و چندین فیلم كه با تلفنهای همراه شخصی گرفته شده بود، در سایت Youtube قرار گرفت. بدین ترتیب اینترنت حتی از خبرگزاریها هم جلو زد. زمانی كه بخش خبری ساعت 24 سیما در حاشیه خبر آغاز سهمیهبندی از بروز اختلال در كار یكی دو پمپ بنزین در تهران خبر میداد، عكسهایی از آتشسوزی چندین پمپ بنزین در اینترنت دست به دست میشد. اما مهمتر از اینها، «جوك» هایی بود كه از طریق عمومیترین وسیله ارتباطی شخصی یعنی SMS دست به دست میشد. SMS مساله امنیتی قطع شبکه ارسال پیامهای کوتاه تلفنی اقدامی است که معمولاً هنگام برقراری تدابیر امنیتی در ایران انجام می گیرد. برای اولین بار در تشنجهای خیابانی خرداد و تیر 1382 بود كه برای بیش از یك روز شبكه پیام كوتاه به طور كامل قطع شد. اما در مقاطع دیگر نیز بارها این شبكه به صورت محلی قطع شده تا از برقراری ارتباط بین افراد حاضر در تجمعات یا برنامههایی كه به زعم دولت علیه امنیت ملی عمل میكردند، جلوگیری شود. در اولین روز اجرای طرح سهمیهبندی بنزین در ایران نیز كاربران تلفن همراه در تهران پس از مدتها شاهد قطعی كامل شبكه سراسری SMS بودند. این اتفاق حدودا از ساعت 11 صبح روز چهارشنبه آغاز شد و تا بامداد روز پنجشنبه نیز ادامه داشت. این نخستینبار بود كه علاوه بر مشتركان شركت ارتباطات سیار، سرویسهای SMS خطوط «تالیا» و «ایرانسل» نیز قطع میشد. البته علت این قطعی از سوی مسئولان دولتی مثل همیشه «مشكلات فنی» عنوان میشد، چنان كه محمدحسین فلاح اصغری - معاون شركت ارتباطات سیار با پذیرش اختلال در ارسال پیام كوتاه شبكه دولتی تلفنهای همراه در روز چهارشنبه، علت این امر را ایجاد مشكل در برخی از مراكز سوییچ شبكه در تهران اعلام كرد.
اما در همین زمان سایت خبری «مبارزین» كه به دولت احمدینژاد نزدیك است، در گزارشی علت قطعی SMS ها را «درخواست وزارت اطلاعات» ذكر كرد و از قول یک منبع آگاه نوشت: «پس از اعلام سهمیهبندی سوخت و بروز اغتشاش در تهران و چند شهر دیگر و گسترش آن از صبح روز گذشته(چهارشنبه) به دیگر شهرها، به درخواست وزارت اطلاعات، ارسال تمامی SMSهای تلفن همراه مسدود شد.» این انسداد از ظهر روز چهارشنبه تا 12 نیمه شب گذشته ادامه یافت. منبع سایت «مبارزین» افزود: «سه شنبه شب ارسال SMS باعث اصلی هجوم مردم به جایگاههای سوخت و سپس دامن زدن به آشوب در پمپ بنزینها و خسارت به برخی مراکز و خودروهای دولتی و عمومی بوده است. پیام کوتاه که به عنوان موثرترین رسانه شخصی در مدتی کوتاه در میان مردم به شدت گسترش یافت، متاسفانه در برخی از اوقات دارای کارکردی منفی به نام «شبنامه» می شود.» در گزارش این سایت نزدیك به دولت آمده است: «از صبح چهارشنبه پیامهای کوتاه شهروندان با تغییر رویه از خبری به ارسال لطیفههای تخریبی از سهمیهبندی سوخت تبدیل شده بود.» اشاره این سایت به یك SMS هجوآمیز است كه در آن گفته میشد مردم به جای مصرف بنزین، سوار 17 میلیون رای دهنده به احمدینژاد شوند! سایت خبری «نوروز» حتی از «مبارزین» فراتر رفت و علت قطعی SMSها را وجود گزارشهایی مبنی بر این دانست كه همین پیام كوتاه در تیراژ 40 میلیون بین كاربران تلفن همراه دست به دست شده است. اگرچه این رقم اغراقآمیز به نظر میرسد، اما در اینكه این پیام در همان شب اول به دست بسیاری از شهروندان تهرانی رسیده است، شكی نیست. با این حساب SMSها ابتدا با انتشار خبر آغاز مهلت سه ساعته برای پر كردن باك ماشینها، سپس با ارسال لطیفههایی درباره این طرح، در ادامه با انتشار اخبار مربوط به رخدادهای آن شب و در نهایت با انتشار شایعات متعددی مبنی بر عدم آغاز واقعی سهمیهبندی و یا عدم محاسبه مصرف بنزین روز چهارشنبه در سهمیه ماشینها، به گسترش و تداوم بحران دامن زدند. و همه اینها در حالی بود كه نیروی انتظامی 10 ساعت پس از انتشار خبر آغاز سهیمهبندی و ساعتها پس از آنكه چندین پمپ بنزین و فروشگاه تخریب یا غارت شدند، اعلام آماده باش كرد. این نیرو چند ساعت از SMSها عقبتر بود. مطبوعات همیشه مقصر در ساعات میانی همین روز بخشنامهای از سوی دبیرخانه شورای امنیت ملی برای مطبوعات ارسال شد كه در آن توصیههایی درباره نحوه انتشار اخبار مربوط به ناآرامیهای شب گذشته و بحران بنزین مطرح شده بود. اما ساعاتی بعد، مطبوعات مجددا نامه دیگری از دبیرخانه مذكور دریافت كردند كه در آن توصیههای قبلی تكمیل و تشدید شده بود. در این نامهها از مطبوعات خواسته شده بود که از انتشار مطالب انتقادآمیز در مورد سهمیهبندی بنزین خودداری کنند و به تبیین منافع این طرح برای مردم بپردازند. اما در اكثر روزنامههای روز پنجشنبه در تهران، گزارش تشنجهای ناشی از سهمیهبندی بنزین منتشر شده بود و سانسور چندانی در این زمینه در روزنامهها مشاهده نمیشد، اگرچه این گزارشها بسیار محدود و ناقص بودند. تنها روزنامهای كه در این روز حتی یك كلمه درباره سهیمهبندی بنزین ننوشت، روزنامه همبستگی بود كه به نظر میرسد این كار را با هدف اعتراض به نامههای مكرر دبیرخانه شورای امنیت ملی انجام داده باشد. گریز از مركز رفتارهایی هیجانی و عجولانهای نظیر اعلام ناگهانی سهمیهبندی بنزین بدون زمینهسازیهای لازم در افكار عمومی و در رسانهها، یا التهابآفرینیهای سرشار از بیتجربگی كه در یكی دو ماه قبل از آن در نحوه اعلام مواضع و انعكاس اخبار مربوط به این موضوع وجود داشت، و یا بدتر از همه اینها قطع كردن كل SMSها در كل تهران، همگی نشانههای این واقعیت هستند كه دولت در ایران توان و امكان مدیریت چرخه اطلاعرسانی را از دست داده است. شاید این یعنی هر وقت جامعه تكانی به خود بدهد، چه در مقطع یك بحران زودگذر و یا در بستر یك تحول فراگیر، دولت تا مدتها مبهوت و حیران به آن نگاه میكند بدون آنكه بتواند واكنشی در برابر نشان دهد یا بر جامعه تاثیری بگذارد. اما شاید هم ماجرا به تحلیلهایی برمیگردد كه به آشفتگی جامعه ایرانی معتقدند، كه در این صورت مدل چرخش اطلاعات در این جامعه نیز به همین اندازه آشفته است و البته بیتردید گریزان از هرگونه اقتدار متمركز كه داعیه هدایت داشته باشد. در این صورت برای چنین جامعه از هم گسیختهای چه چیزی شایستهتر از رسانههای از مركز گریخته میتوان تصور كرد؟ مرتبط: |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|