رابطهی شهروندان خبرنگار و اعتماد رسانهایدر هفدهم ماه مه همایش راديو 3.0 در لندن برگزار شد که حدود ۲۰۰ نفر از کارشناسان راديوهای بريتانيايی به همراه بیبیسی در آن شرکت کردند و به چالشهای روياروی راديو نسل سوم پرداختند. گزارش حاضر بر پایهی مباحث این همایش تهیه شده است.
یکی از مهمترین نشانههای نسل سوم رسانهها، مشارکت فعال مخاطبان در تولید محتویات رسانهای شامل متن، عکس، صدا و فیلم است. اما عمومیترین چالش پیش روی چنین مشارکتی نحوهی ارزشگذاری محتویاتیست که از جانب شهروندان تولید میشود. آیا میتوان به محتوای تولیدی یک شهروند خبرنگار اعتماد کرد؟ در روش فعلی، تولید محتوای رسانهای یک حرفه است که شامل اصولی مقدماتی و تخصصیست. با در نظر داشتن چنین روشیست که مخاطب عام نسبت به یک رسانه «اعتماد» پیدا میکند و محتوای آن رسانه را قابل قبول میداند. ایجاد اعتماد مخاطب به محتوای یک رسانه، بزرگترین دستآورد و سرمایهی یک رسانه در طول عمر خود محسوب میشود. شهروندان خبرنگار عموما از چنین تخصصی عاری هستند. نگاهی به محتوای وبلاگها (به عنوان یک ابزار رسانهای شخصی) و نحوهی اعتماد مخاطب به محتوای آنها، نشانگر ساختار و رفتاری متفاوت نسبت به رسانههای رسمیست. بخش عمدهای از «اعتماد رسانهای» مخاطب به محتوای وبلاگها ناشی از اعتماد شخصیست تا اینکه بر اساس تخصص شکل گرفته باشد.
از طرفی امکانات پیشرفتهی دیجیتال در تغییر و ترمیم یک «محتوا» (متن، عکس، صدا و فیلم) باعث شده است تا رسانهها در به کارگیری محتویات تولیدی مخاطبان خود با احتیاط عمل کنند. نمونههای بسیاری از محتویات جعلی در طول سالهای اخیر از طریق رسانهها منتشر شده است که پس از افشای عدم واقعیت آنها «اعتماد رسانهای» مخاطب از بین رفته است. رفتار شناسی «شهروندان خبرنگار» بر اساس فرهنگ، زمان و مکان یکی از نیازهای اساسی رسانهها در نحوهی به کارگیری محتویاتیست که توسط مخاطبان تولید شده است. از این میان، فرهنگ و دانش عمومی میتواند بارزترین عنصر بازشناسی رفتار شهروندان خبرنگار باشد. در عالم واقع نمیتوان انتظار داشت که بتوان تمامی شهروندان را به سطح تخصصی یک خبرنگار ارتقای دانش داد؛ اما نباید فراموش کرد که مدل پیشفرض شهروندان برای خبرنگاری، رفتار رسانههای سنتی موجود است . رفتار رسانههای حاضر میتواند یکی از مؤثرترین عوامل شکلگیری نحوهی رفتار شهروندان خبرنگار باشد. به عنوان مثال، میتوان رابطهی محتویات «رسانههای شخصی» یک جامعه را با نحوهی تولید محتوای «رسانههای رسمی» همان جامعه مورد بررسی قرار داد که عموما به یک رابطهی موازی ختم میشود. در روش سنتی ارتباط رسانهای، مخاطب عادت به «تأثیرپذیری» از رسانه دارد. حال آنکه در نسل سوم رسانهها سخن از «تأثیرگذاری» مخاطب است. چنین فرآیندی به سادگی و در طول یک دورهی کوتاه حاصل نمیشود؛ بلکه نیازمند زمان و برنامهریزی کلان است.
رسانه های رسمی در آیندهای نه چندان دور باید خود را برای پذیرش هر چه فعالتر مشارکت شهروندان آماده کنند و ملزومات چنین مشارکتی را در سیستم کاری خود لحاظ کنند. برخی از رسانهها با ایجاد بخشی مجزا برای انتشار «محتوای تولید مخاطب» اقدام کردهاند و این نخستین تمرین به کارگیری مشارکت مخاطبان است که به مرور زمان و پس از کسب اعتماد و تخصص، برخی از مخاطبان به جرگهی همکاران رسمی رسانهها اضافه میشوند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|