تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با دکتر مینو درایه، استاد مطالعات اسلامی

پوراندخت و آذرمیدخت، زینب و فاطمه

محمد تاج‌دولتی

گفت‌وگو با دکتر مینو درایه را از اینجا بشنوید.

زنان تاریخ ایران شخصیت‌هایی اغلب ناشناخته‌اند. بی‌شک یکی از دلایل این عدم شناخت می‌تواند این باشد که چون تاریخ را در ایران همیشه مردها نوشته‌اند، طبعا گرایشی نیز به زنانِ تاریخ نداشته‌اند. البته در کنار این دلیل، می‌توان از کم‌کاری و بی‌توجهی زنان پژوهشگر هم به عنوان دلیل دیگری برای شناخت اندک ما نسبت به زنان شاخص تاریخ ایران اشاره کرد.


دکتر مینو درایه، استاد مطالعات اسلامی دانشگاه یورک در تورنتو، یکی از زنان پژوهشگر ایرانی‌ست که به بررسی و شناساندن زنان تاریخ ایران توجه بسیار دارد و هفته‌ی گذشته در یک جلسه ‌سخنرانی و پرسش و پاسخ در مرکز فرهنگی نور در شهر تورنتو، زیر عنوان «زنان ایرانی به دنبال هویت و برابری جنسیتی»، گوشه‌ای از کارهای تحقیقی خود را ارایه کرد. دکتر مینو درایه در گفت‌وگویی با رادیو زمانه نخست از موضوع سخنرانی‌اش گفت:

وقتی کلمه‌ی تاریخ به زبان انگلیسی را به فارسی ترجمه کنید می‌شود «داستان مرد». اما من تحقیقاتم در باره‌ی «داستان زن» است. به این ترتیب که واقعا این زن‌ها چه کارهایی را در تاریخ انجام داده‌اند. برای مثال اگر در باره‌ی پوراندخت و آذرمیدخت صحبت می‌کنیم، وقتی در ایران درس می‌خواندم همیشه می‌گفتند چاره ای نبود. این دو زن را آوردند و شاهنشاه کردند به خاطر این‌که فرزند مذکر دیگری در خانواده نبود. وقتی در مورد این دو شخصیت تحقیق کردم، دیدم واقعا اقداماتی که این دو زن انجام داده‌اند هیچ‌یک از شاهان مرد انجام ندادند. در این سخنرانی سفر کوتاهی به تاریخ کردم. این سفر با پوراندخت و آذرمیدخت ادامه پیدا کرد. از شهربانو صحبت کردم و از به‌آفرید؛ و آنها را آوردم به تاریخ نزدیک‌تر. صحبت کردیم در باره‌ی مهستی، قرة‌العین، تاج‌السلطنه و اقداماتی که بعد از انقلاب، خانم‌های ایرانی در سطوح مختلف انجام داده‌اند؛ چه از نوشتن داستان‌های کوتاه که چطور مشکلات اجتماعی زن را به صورت داستان‌هایی در می‌آورتد که افراد وقتی می‌خوانند جذب می‌شوند و در وجودشان می‌نشیند. یا تاریخ زن، یعنی یک زن مورخ می‌نشیند تاریخ را از دیدگاه یک زن می‌نویسد یا اقدامات دیگری که برای هویت و هویت‌شناسی زن انجام می‌دهند. برای مثال، خانم مهرانگیز کار تاریخ شناخت هویت زن را می‌نویسد که یکی از بهترین کارهایی‌ست که من دیده‌ام. همچنین در باره‌ی خانم شیرین عبادی صحبت کردم. به طور کلی فکر می‌کنم لازم است که غرب و مسلمانان دیگر واقف شوند که زن ایرانی هرگز جبهه را خالی نمی‌کند. زن ایرانی می‌داند چقدر پتانسیل دارد و می‌داند جامعه‌ی ایرانی چقدر پتانسیل دارد و برای آن اقدام می‌کند. معمولا خیلی ناراحت می‌شوم وقتی می‌گویند زن‌های ایرانی خیلی تحت فشار یا سلطه هستند. در حالی‌که این طور نیست. کافی‌ست نگاه کنید که چقدر کتاب بیرون می‌آید و چقدر اینها می‌نویسند.

چه موانعی موجب شده که زنان تاریخ ایران ناشناخته بمانند؟ آیا به دلیل فرهنگ مردسالارانه است یا کمی هم بی‌توجهی خود زن‌ها؟

فرهنگ مردسالاری فقط در ایران نیست، در همه جا هست. خود من هر روزم را با فرهنگ مردسالاری در بزرگ‌ترین دانشگاه اینجا [دانشگاه یورک کانادا] می‌گذرانم. در مورد زنان من فکر می‌کنم اتفاقا زن‌ها کوتاهی نکرده‌اند. بین زن‌ها، زنانی هستند که مانع راه زنان دیگر هستند. نمونه زیاد داریم. عده‌ی زیادی از زن‌ها هستند که از چندهمسری یا تعدد زوجات حمایت می‌کنند. یا مشکل جلوی پای زن‌ها ایجاد می‌کنند. ولی کوتاهی نیست. مشکل فرهنگ پدرسالاری موقعی حل می‌شود که به طور کلی سطح فرهنگ زن و مرد، هر دو، به مرحله‌ای برسد که بتوانند با هم اشتراک داشته باشند و یکی فکر نکند این حق شرعی من است و آن یکی فکر نکند حقش را دارند از دستش می‌گیرند.

چرا گروه زیادی از زنان فمینیست ایرانی بیشتر از این‌که به معرفی زن‌های برجسته‌ی تاریخ ایران بپردازند، زنان غیرایرانی را به ایرانی‌ها شناسانده‌اند؟

این یک انتخاب است. خیلی‌ها هستند که دارند روی زنان ایران کار می‌کنند. برای خود من، به خاطر مسایلی که هست، مهم بود که در مورد زنان ایرانی تحقیق کنم. چون اینجا ازدواج کرده‌ام، شوهرم ایرانی نیست و غیره و غیره. خدمتی را که می‌توانم انجام دهم به عنوان یک ایرانی به مملکتم، به فرهنگم و به زن و مرد ایرانی، این خواهد بود که صدای زن ایرانی و تاریخ زن ایرانی را بیاورم بیرون. این انتخاب شخصی من بوده. شخص دیگری می‌تواند انتخاب دیگری داشته باشد. مسأله‌ی دیگر مشکل ناشر است. ناشران ایرانی معمولا می‌روند دنبال کسانی که اجتماع کار آنها را بخرد. مثلا کتاب «لولیتاخوانی» در ایران چیزی‌ست که همین‌طور به فروش رفته و چیزی‌ست که بازار می‌خواهد.

کار تحقیق شما در باره زنان تاریخ ایران است. کدامیک از این زن‌ها بیشترین تأثیر راچه قبل و چه بعد از اسلام در روند تاریخ ایران داشته‌اند؟ و اگر بخواهید یکی از این زنان را در بالاترین مکان قرار دهید کدامیک از این زن‌هاست؟

پوراندخت و آذرمیدخت بسیار ناشناخته هستند. آذرمیدخت عملی را که در تاریخ انجام داده بی نظیر است. او قرارداد صلح نوشت با امپراتوری بیزانتین و ۷۰ سال جنگ را خاتمه داد و صلیبی را که ایرانی‌ها گرفته بودند به آنها برگرداند که دیگر بهانه‌ای در دست‌شان نباشد. ولی این آذرمیدخت دیر به تاریخ سیاسی ایران آمد. اگر کار آذرمیدخت شناخته شود متوجه می‌شویم که در تاریخ رُل بسیار مهمی را ایفا کرده است. من یک معلم هستم. برای یک معلم صلح مهم‌ترین چیز است. من در آذرمیدخت صلح را می‌بینم و به نظر من او بزرگ‌ترین عمل را انجام داده است. زن دیگری ممکن است، برای مثال، قرة‌العین را در نظر بگیرد به خاطر آگاه‌سازی ذهنی، به خاطر این‌که حجاب را در آن زمان از خودش گرفت. ما این زنان را زیاد داریم در فرهنگ‌مان. الان خانم‌های ایرانی زیادی هستند که نیاز به ما دارند. به این معنی که کارهای این زنان حرف ندارد. شما کارهای نسرین تسلیمی را بخوانید. بی نظیرند. ما به طریقی باید صدای این زن‌ها را به بیرون بیاوریم و تماشاچی یا شنوتده و خواننده‌ی کارهایشان را بیشتر کنیم. اگر به زبان انگلیسی یا عربی تسلط داریم کارهایشان را ترجمه کنیم. این کارها مهم است. اگر می‌خواهید بدانید در حال حاضر یکی ازمهم‌ترین زنان معاصر ایران را من چه کسی می‌دانم، که واقعا کارهای عمده‌ای انجام داده و می‌دانم خیلی از دوستان فمینیست من هم ممکن است با من موافقت نکنند و من کلی احترام می‌گذارم به نظر آنها، برای من خانم شیرین عبادی‌ست. به خاطر این‌که ایشان صحبت از عدالت اجتماعی می‌کند؛ و عدالت اجتماعی شیرین عبادی محدود به ایران نیست. عدالت اجتماعی شیرین عبادی دنیایی‌ست و این چیزی‌ست که ما به دنبال آن هستیم. وقتی عدالت اجتماعی ساخته شود مشکل میان زن و مرد هم ازبین خواهد رفت. عدالت اجتماعی که حقوق بشر را رعایت کند تا زن مورد احترام قرار گیرد.

ما زنان مسلمانی داریم که واقعا در تاریخ درخشیده‌اند و می‌توانیم آنها را به عنوان یک نمونه زن تلقی کنیم. برای مثال، سخنرانی‌ای که زینب در دربار یزیدبن‌معاویه انجام داد، چقدر محکم و قاطع و فوق‌العاده بود. به یزیدبن‌معاویه می‌گوید: تو با چه جرأتی نوه‌های رسول خدا را کشتی و دخترانش را به اسارت آوردی؟ ببینید! قدرت می‌خواهد که یک زن چنین حرف‌هایی بزند. همین‌طور فاطمه‌ی زهرا برای آن ده ِ فدک، که حالا من نمی‌گویم آن ده مال یک یهودی بود که به زور از او گرفته بودند، مهم قدرت یک زن را نشان می‌دهد که بیاید شکایت به دربار یک خلیفه بدهد و بگوید این حق قانونی من است و می‌خواهم آن را بگیرم. ما این زن‌ها را داریم. ایران کشوری‌ست که بسیار تنوع دارد. ما مسلمان داریم، بهایی داریم، زرتشتی داریم، عیسوی داریم، یهودی داریم و در نهایت همه‌ی ما ایرانی هستیم. ایرانی بودن ما مرز مذهبی نمی‌شناسد. ایرانی بودن ما دال بر این نیست که بخواهیم خط بطلان به مذهب بزنیم. من یک زنم، یک مادرم، یک دخترم، یک ایرانی‌ام، یک کانادایی‌ام و یک مسلمانم و یک فمینیستم و یک معلمم و همه‌ی اینها را می‌توانم جذب کنم و هضم کنم و هیچ‌کدام را نمی‌بینم که بخواهد مانع کار من شود. این فکر شخصی من است و با آن بسیار راحتم.

در حال حاضر دو گرایش مشخص وجود دارد: یکی این‌که تقریبا تمامی فمینیست‌های ایرانی مخالفت شدیدی با معرفی زنان تاریخ اسلام به عنوان سمبل زنان ایرانی دارند، و از طرف دیگر اسلام‌گراهایی هستند که به طور کلی با زنان قبل از اسلام در تاریخ ایران و زنانی که بعد از اسلام در تاریخ ایران مشهور شده‌اند اما گرایش مذهبی نداشته‌اند مخالفند و اصرار دارند شخصیت‌های زن مورد علاقه‌ی خودشان را به عنوان سمبل زن ایرانی معرفی کنند. آیا قصد شما این است که این دو گرایش متضاد را با هم آشتی دهید؟

نه. نه. من اصلا چنین قصدی ندارم. من فقط می‌خواهم بگویم که ما باید بپذیریم، چطور پذیرفته‌ایم در یک مملکتی باشیم که می‌گوییم چندفرهنگی‌ست و احترام می‌گذاریم، چون قانون بالای سرمان قرار دارد که باید انجام دهیم، چطور نمی‌توانیم در خودمان درک کنیم که احترام بگذاریم به نظریه‌های مختلف؟ لازم نیست که من نظریه‌ی گروه‌های اسلامی را بپذیرم یا نظریه‌ی فمینیست‌ها را بپذیرم. لازم این است که بگویم شما که این نظریه را دارید، من نظریه‌ی شما را می‌شناسم ولی نظریه‌ی من نظر دیگری‌ست. آیا ما در قرن بیست و یکم هنوز به آن مرحله از انسانیت نرسیده‌ایم که بتوانیم قبول کنیم و احترام بگذاریم به ایده‌های مختلف؟ به خاطر همین است که ما عدالت اجتماعی نداریم. برای این‌که تا بخواهیم برسیم به عدالت اجتماعی می‌گوییم چه کسی باید از عدالت اجتماعی استفاده کند و باز آن را محدود می‌کنیم. عدالت اجتماعی را از زندانی سیاسی و جانی تا بهترین فرد اجتماع باید استفاده کنند و بهره‌مند باشند و حقوق‌شان رعایت شود. من احترام می‌گذارم به خانم جمیله کدیور، همان‌طور که احترام می‌گذارم به نوشین احمدی خراسانی. ما باید خودمان را به مرحله‌ای برسانیم که واقعا تفاوت عقاید را مثبت بدانیم و بگوییم که تفاوت عقاید ما را غنی می‌کند. به جای این‌که بخواهیم و سعی کنیم جهت ایجاد کنیم.

وقتی صحبت از زنان تاریخ اسلام، مانند زینب و فاطمه‌ی زهرا، می‌کنید توجه دارید که متعلق به جامعه و تاریخ عرب هستند و ایرانی نبوده‌اند. این شخصیت‌ها تا چه اندازه می‌توانند به دلیل کارهایی که کرده‌اند، در زندگی زن امروز ایرانی نقش و تأثیر داشته باشند؟

شهامت این زن‌ها مهم است. من دو نمونه به شما گفتم. می‌توانستم بگویم عایشه. اگر می‌گفتم عایشه می‌گفتید صد در صد عرب. ولی زینب را ما در فرهنگ تشیع ایرانی ساختیم. زینب و آن چه که ما می‌گوییم زینب انجام داده و غیره، مقدار زیادی متعلق به ما بوده است. سخنرانی او در متون اهل تشیع ایرانی ضبط شده. همین‌طور فاطمه‌ی زهرا. بنابر این نمی‌توانیم بگوییم اینها زن‌های عرب هستند. تصویر ساخته شده از اینها در دست‌های ایرانی‌ها بوده. در فرهنگ ایرانی ساخته شده و فرهنگ تشیع قسمتی از فرهنگ ماست و نمی‌توانید آن را جدا کنید. فرهنگ چیز فوق‌العاده بزرگی‌ست که چیزهای دیگری را در بر می‌گیرد. فرهنگ زبان را در بر می‌گیرد، مذهب را در بر می‌گیرد، خط و نقاشی و هنر را در بر می‌گیرد. چطور می‌توانید بگویید که من قسمت اسلام را برمی‌دارم و اصالت ایرانی می‌خواهم بسازم. اصالت ایرانی یعنی چه؟

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

.Dear Dr
?What is Arabian identity
Mehran Tanha

-- Mehran Tanha ، May 17, 2007

در ايران مسئله ي زن با الگو برداري از اسطوره هاي ديني امري غلط و نادرستي ست كه امروز فراتر از عادت شده و به شكل عادت در آمده.
راستي اينكه شما خودتان طرفدار آزادي بيان هستيد و نظرات بينندگان را از فيلتر خودتان ميگذرانيد. نوعي توهين به مخاطب و تناقض در حرفهايتان نيست؟

-- محمد تا ج احمدي ، May 17, 2007

اینرا هم بگوئید که چطور حکومت این دو بانو توسط مردان ساسانی پذیرفته نشد و به بد ترین شکل آنها را کشتند و به برداشتی همین امر زمینه ی فروپاشی تاج و تخت و پیروزی اعراب را فراهم ساخت.

-- طاهره بارئی ، May 19, 2007

با سللام
وتشکر و سپاس از مطالب زیبا در باره مقام و شخصییت زن ایرانی. وهم چنین ائمه اطهار.
ایا بانو ی بزرک و مادر مهربان ملت ایران خانم سیمین بهبهانی را فراموش کرده اید.

-- مهوش تاجبخش ، May 28, 2007

با سللام
وتشکر و سپاس از مطالب زیبا در باره مقام و شخصییت زن ایرانی. وهم چنین ائمه اطهار.
راستی ایا بزرک بانوی مهربان مادر ملت ایران خانم سیمین بهبهانی را فراموش کرده اید.

-- مهوش تاجبخش ، May 28, 2007

با سپاس فراوان و با آرزوی عدالت و آزادی برای تمامی انسانها بالاخص بانوان
بسیار علاقمند به کار فرهنگی ـ مطالعاتی در حوزه زنان هستم، چگونه می شود با خانم مینو درایه ارتباط داشته باشم؟

-- h_feminist.persianblog.com ، Jun 17, 2007

باسلام هوشیارهستم ناز شیراز نظرات جالب شنینی و ارزشمند شکما را خواندم وبسیارلذت بردم .اما بنده یک سوال کلی دارم در باب حمایت ازحقوق زن آیا شما فکر نمی کنید همین حمایت از حقوق زن ارزش زن را درحد یک کودک که خودش توانایی حمایت از خودش را نداردپایین برده و این خود می تواند یک حرکت ضدفیمینیستی باشد چرا هیچوت سازمان حمایت از حقوق مردان بوجود نمی آید؟
بی صبرانه منتظر پاسخ شما هستم.ممنون

-- لیلا هوشیار ، Jul 24, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)