تاریخ انتشار: ۴ فروردین ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

خاموشی لوسی ابراک

احمد سمايي
samayee@web.de

لوسی ابراک(Lucie Aubrac) شخصا ميل داشت که به عنوان "يک زن‌ آزاده فرانسوی که عليه فاشيسم مبارزه کرده" شناخته شود، و نه همچون يک ابرانسان قهرمان. او در کنار فعاليت‌های اجتماعی‌اش علاقه وافری به کوه داشت، انواع و اقسام قارچ‌ها را خوب می‌شناخت و در شراب‌شناسی نيز شم و تجربه‌ قابل اعتنايی داشت. لوسی تا روز ۱۴ مارس که در سن ۹۴ سالگی درگذشت کماکان قبراق و باتحرک باقی مانده بود و در حالی که کيفش از روزنامه‌ها و اعلاميه‌های مخفی دوران مقاومت پر بود از اين مدرسه به آن مدرسه می‌رفت تا تجارب دوران مبارزه عليه فاشيسم هيتلری را برای دانش‌آموزان بازگو کند.


لوسی ابراک

نقشه فرار موفقيت‌آميز بود
سال ۱۹۴۰، با ورود نيروهای آلمان هيتلری به شمال فرانسه، لوسی که حالا به فاميل شوهرش، يعنی ساموئل ناميده می‌شد نيز،‌ به جنبش مقاومت جنوب کشور پيوست و همکار و توزيع‌کننده روزنامه‌ مخفی "مقاومت جنوب" شد. سال ۱۹۴۲ جنوب فرانسه نيز به اشغال قوای آلمان درآمد و همين باعث شد که لوسی زندگی‌ دوگانه‌ای را آغاز کند. او و همسرش نام مستعار "ابراک" را برای خود انتخاب کردند. لوسی در زندگی عادی و علنی خود در ليون، همسر و آموزگار بود،‌ و در عين حال با نام مستعار کاترين مخفيانه نقش رابط ميان افراد و گروه‌های وابسته به جنبش مقاومت را به عهده داشت. جعل اسناد و درست‌کردن کارت‌های شناسايی تقلبی برای افراد تحت تعقيب نيروهای آلمانی و يا شرکت در انفجار پل‌ها و مسيرهای مورد استفاده اين نيروها از جمله فعاليت‌های مخفيانه لوسی بود.

ديری نپاييد که شماری از رهبران جنبش مقاومت و از جمله ريمون ساموئل به دام نيروهای آلمانی افتادند. لوسی که در ماه‌های آخر بارداری بود پيش " کلاوس باربی" رهبر گشتاپو در ليون که به قصاب اين شهر معروف شده بود رفت و مدعی شد که ريمون ساموئل،‌ او را مورد تجاوز قرار داده و باردار کرده است. او از باربی تقاضا کرد تا برای حفظ حيثيت و حقوق خود و بچه‌اش پيش از اعدام ريمون به عقد او در‌آيد. باربی اين تقاضا را پذيرفت و همين،‌ شرايط و مقدمات لازم را برای فراردادن ريمون فراهم آورد. روز ۲۱ اکتبر ۱۹۴۳ اتوموبيل حامل ريمون و زندانيان ديگر با يک اقدام ساختگی به مسير ديگری کشانده شد و لوسی و همرزمان او توانستند آنها را فرار دهند.


لوسی ابراک

گشتاپو که از اين شکست خود سخت خشمناک بود پيگرد و تعقيب وسيعی را برای دستگيری ساموئل‌ها آغاز کرد. برای گريز از اين خطر،‌ رهبری جنبش مقاومت تصميم گرفت لوسی و همسرش را به انگلستان بفرستد. لوسی می‌بايست از آنجا به عنوان نماينده رسمی مقاومت به مجمع مشورتی دولت موقت در تبعيد فرانسه که مقرش در الجزاير بود برود.

آميزه‌ای از غريزه و احساس و عقل
لوسی در يکی از مصاحبه‌هايش در پاسخ به اين سوال که چه عاملی سبب شد که زندگی‌اش را صرف جنبش مقاومت عليه فاشيسم کند گفته است:" در ابتدا رفتار و کنش من نوعی امتناع و مقاومت غريزی بود. من نمی‌توانستم بپذيرم که يک ارتش فاشيستی بيگانه کشورم را اشغال کند و حاکم بلامنازع سرنوشت ما بشود. عامل دوم اما جنبه عقلانی داشت و از درک و فهم من ريشه می‌گرفت. مارشال پتن دمکراسی فرانسه را نابود کرد و در مقام رييس کشور اقداماتی مانند تصويب قانون ضد يهود را آغاز کرد که خوشايند اشغالگران آلمانی بود. من نمی‌توانستم بپذيرم که انسان‌ها بر مبنای يک دکترين نژادپرستانه سر به نيست شوند. در يک کلام آميزه‌ای از غريزه و احساس و عقل، من را به رزمنده جنبش مقاومت بدل کرد."

پس از آزادی فرانسه از چنگ فاشيسم لوسی ابراک به مبارزه خود ادامه داد. او به حمايت از فراخوان معروف استکهلم برای محکوميت سلاح‌های اتمی برخاست، برای تحقق حقوق زنان مبارزه کرد و تلاش‌ فشرده‌ای را سازمان داد تا نقش زنان در جنبش مقاومت به رسميت شناخته شود. به گفته لوسی " در سال‌های پس از جنگ، تا مدت‌ها تلاش و کارزار ما در دوران مقابله با فاشيسم هيتلری قانونا نه به ‌عنوان مقاومت، بلکه به عنوان اقدامات جنبی و کمکی شناخته می‌شد. گفته می‌شد که چون زنان با اسلحه نجگيده‌اند، و يا صرفا يهوديان را پناه داده‌اند و يا فعاليت‌اشان برای جنبش مقاومت در حد ماشين‌نويسی بوده است، لذا نمی‌توان گفت که جزء اصلی جنبش مقاومت بوده‌اند. ولی خوب،‌ ما سرانجام با تلاش و کارزار خودمان سهم زنان را به عنوان بخشی از مقاومت به کرسی نشانديم."


پوستر فیلم لوسی ابراک

زن‌ها هنوز با مسائل اساسی‌تری درگير بودند‌
مارس ۱۹۴۵ لوسی ابراک هفته‌نامه "لپرويليگ د فمس(Le Privilège des femme)" را منتشر کرد که به مسائل زنان اختصاص داشت. اولين شماره اين نشريه در ۴۰ هزار نسخه منتشر شد. نويسنده معروف آمريکايی، "گرتروده استرن" نيز از همکاران اين هفته‌نامه بود. بعدها لوسی در نگاهی انتقادی به اين نشريه گفته بود: "آن موقع هنوز وقت انتشار چنين نشريه‌ای نبود. در آن زمان برای اغلب زنان مسئله مهم اين بود که چطور با سه‌ تخم‌مرغ املتی درست کنند که شکم ۶ نفر را سير کند ويا چطور از لباس‌های پشمی قديمی لباس‌های جديدی برای اعضاء خانواده ببافند."

در دهه پنجاه لوسی با جنگ استعماری فرانسه در الجزاير و هندوچين آشکارا از در مخالفت و اعتراض درآمد و به دفاع از حق استقلال ويتنام پرداخت. او در خانه خود در پاريس ميزبان هوشی مين شد و مدتی معاون ليگ بين‌المللی جقوق بشر بود.

لوسی ابراک در باره خاطرات خود در جنبش مقاومت چندين کتاب نوشته است. کتاب يادداشت‌های روزانه او که سال ۱۹۸۴ منتشر شد به يکی از پرخواننده‌ترين آثار آن سال‌ها بدل شد و تيراژش از مرز ۵۰۰ هزار نسخه گذشت. بر اساس همين کتاب سال ۱۹۹۶ "کلود بری"، کارگردان معروف فرانسوی فيلمی ساخت که يکی از پرفروش‌ترين فيلم‌های آن سال شد.

ابراک تا روزهای آخر عمر نيز به فعاليت‌های اجتماعی مشغول بود و در دفاع از حقوق پناهندگان و مهاجران ِ محروم از حق اقامت تلاش‌های قابل اعتنايی داشت.

چپ و راست لوسی را ارج می‌گذارند
"او آخرين قهرمان باقيمانده جنبش مقاومت فرانسه بود."(ماری ژرژه بوفه/ رهبر حزب کمونيست فرانسه). "او تجسم مبارزه مردم فرانسه برای آزادی بود."(سگولن رويال/ نامزد رياست جمهوری حزب سوسياليست). "او الگوی درخشان و نماد مقاومت زنان در مبارزه عليه اشغال فرانسه بود."(ژاک شيراک/ رييس جمهور فرانسه). نمايندگان احزاب و سازمان‌های اجتماعی در چند روزی که از خاموشی لوسی برنارد معروف به "لوسی ابراک"می‌گذرد با بيان‌ها و کلمات مختلف ياد و نام اين چهره بزرگ جنبش مقاومت و زنان فرانسه را گرامی داشته‌اند. در مراسم بزرگداشتی که در کليسای "انواليد" پاريس برگزار شد ژاک شيراک نيز حضور داشت. هم محافل و سارمان‌های چپ و هم گروه‌ها و احزاب راست اينک خواهان آن هستند که ابراک در "پانتئون"، آرامگاه ستارگان تاريخ فرانسه، دفن شود. در اين آرامگاه ۷۱ مرد نامدار فرانسه و تنها يک زن سرشناس اين کشور دفن شده‌اند که او هم ماری کوری برنده جايزه نوبل است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

خوانش درست نام این نشریه فرانسوی در زبان فارسی چنین است:«لو_پری_وی_لژ_د_فم»لو مثل (دو)پری مثل (فری=فریدون!)،لژ مثل(رنگ بژ)،د مثل (حرف د)، و فم مثل(نم).معنی آن هم:«امتیاز زنان»یا«حق زنان».ممنون از زحمات نویسنده این مقاله.

-- مازیار ، Mar 26, 2007

خانم ابراک با مسائل ایران و مقاومت آن هم آشنا بود و از آن حمایت میکرد و شخصا چندین بار با خانم مریم رجوی در فرانسه تا همین اواخر هم ملاقات کرده بود. کهولت هرگز باعث نشده بود نه از فعالیتهایش و نه از اعتقادش به مقاومت و رادیکالیسم کاسته شود

-- آناهیتا ، Mar 26, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)