خانه > گزارش ويژه > حقوق بشر > از پیشرفت «حقوق بشر» ناامید نباشید | |||
از پیشرفت «حقوق بشر» ناامید نباشیدمنیره برادرانمسئله حقوق بشر یکی از موضوعاتی است که این روزها دربارهاش مدام صحبت میشود، عنوان کتابها قرار میگیرد و فعالیتهایی را گرد خود، سازمان میدهد. اما اینجا این سوال پیش میآید که پس چرا با وجود این همه نوشته و بحث درباره حقوق بشر و به رغم سازمانهای رنگارنگی که در گوشه و کنار دنیا برای برقراری آن تلاش میکنند، باز هم وضعیت حقوق بشر اینقدر اسفناک است؟ چطور میشود در دنیای معاصر که در قبح شکنجه و بر ضدش اینهمه گفتوگو شده و میشود، هنوز انسانهائی شکنجه میشوند؟ و صدها چراهای دیگر.
این واقعیتهای تلخ گاه انسان را به سرخوردگی میکشاند. یعنی زور قدرتها بیشتر و به قول معروف پرچربتر از نیروی ماست؟ پس یعنی همه این کارها بیهوده بوده است؟ بعضی وقتها اینگونه احساسهای تلخ سراغ من هم میآید. اما برای آنکه اسیرش نشوم، من سعی می کنم تاریخ و واقعیتهای دیگر را جلوی نظرم بیاورم. گذشته هم نقطههای تاریک زیاد داشته است با ابعاد بیشتر و خشنتر. اما تفاوت گذشته و حال این است که امروزه انسانها متوجه حقوق خود در برابر دولتها هستند و بنابراین به نقض آن اعتراض میکنند و این اعتراضها در سطح جهانی پخش میشوند. امروزه بر خلاف گذشته، نقض حقوق بشر دیگر مسئله داخلی یک کشور نیست. جهان شمول بودن حقوق بشر دستاورد دنیای امروز است. حضور سازمانهای بینالمللی در پاسداری از ارزشهای حقوق بشر، نظیر سازمان عفو بین الملل، دیدهبانان حقوق بشر و صدها سازمان نظیر اینها از این واقعیت ناشی میشود که انسانها سوای مرزها در انسان بودن مشترک هستند و به قول سعدی ما «چو عضوی به درد آورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار» طولانی همچون عمر بشریت اما نگاه به تاریخ، ضمنا ما را متوجه این نکته میکند که جنگ، خشونت و زیرپاگذاشتن حقوق انسانها قدمتی چون عمر بشریت دارد. میتوان انتظار داشت که امری چنین جان سخت و دیرین، در چند دهه به کل محو و ناپدید شود؟ چنین انتظاری میتواند به بدبینی و یاس بیانجامد. اما انصاف داشته باشیم مگر همین اندازه تغییراتی هم که در حوزه حقوق بشر در جهان صورت گرفته، کم بوده است؟ خیلی از این تغییرات را ما حتی در عمر یک یا دو نسل هم شاهد هستیم. آیا پدربزرگها و به ویژه مادربزرگهای ما هم این میزان حقوقی را که ما امروز از آن برخوردار هستیم، دارا بودند؟ بعضی تغییرات را آنها حتی در خواب هم نمیدیدند. مثلا تغییراتی که امروز در جایگاه زنان در دنیای پیشرفته صورت گرفته، صد سال پیش برای خیلیها قابل تصور نبود. اما ببینیم اصلا منظور از حقوق بشر چیست؟ این بحث در حوزه اخلاق میگنجد یا اینکه موضوعی است که به حوزه حقوق مربوط میشود؟ مهمترین حادثه تاریخ حقوق بشر بیانیه جهانی حقوق بشر، که در مجمع عمومی سازمان ملل به سال ۱۹۴۸ به تصویب رسید، مهمترین حادثه در تاریخ معاصر بوده است. این بیانیه که از دل خاکستر جنگ جهانی دوم زاده شد، تلاشی بود برای نزدیک شدن به اتوپی یک جامعه جهانی، که نقطه مشترکش انسان است با حقوق مساوی. سازمان ملل نمیتواند بهطور مستقیم دولتها را وادار به رعایت حقوق بشر کند. به بیان دیگر بیانیه جهانی حقوق بشر به خودی خود جنبه قانون بینالمللی ندارد. با اینهمه نمی توان نفوذ سیاسی آن را بر جامعه جهانی نادیده گرفت. نقض مداوم حقوق بشر از طرف حکومتی اعتبار آن را در روابط بین دولتها از بین میبرد و میتواند به تحریمهای سیاسی و اقتصادی بیانجامد. بیاد بیاوریم تحریم آفریقای جنوبی را در زمان آپارتاید، که به انزوای آن کشور انجامید. هم اکنون تعداد زیادی از کشورها بند-بند بیانیه جهانی حقوق بشر را در قانون اساسی خود گنجانده و به این ترتیب آن را به قانون داخلی خود تبدیل کردهاند. مثلا من که در آلمان زندگی میکنم میدانم که در این کشور این کار صورت گرفته است. احتمالا قانون اساسی همگی کشورهای اروپائی هماهنگ با بیانیه جهانی است. اما این تنها محدود به کشورهای اروپائی نیست. مثلا در قانون اساسی جدید آفریقای جنوبی هم تبعیت از تمامی ارزشهای حقوق بشر رعایت شده است. چه ابزارهایی داریم؟ حقوق بشر در تحول و تکامل است و بیانیه جهانی حقوق بشر هم امری پایان یافته نیست. با حرکتهای اجتماعی و با بهوجود آمدن مسائل جدید هر بار خواستههای جدیدتری شکل میگیرند. مثلا امروزه مسئله محیط زیست، جابهجائی جمعیت در سطح جهان به دلیل سیل عظیم مهاجرت و پناهندگی، تبعیضات علیه همجنس گرایان خواستههای جدیدی را پیش روی مبحث حقوق بشر قرار داده است. در همین ۶۰ سال گذشته هم که از عمر این بیانیه میگذرد، شاهد تغییر و تکمیلهائی در آن بودهایم؟ مثلا از آنجا که آن بیانیه پاسخگوی تبعیضاتی که همواره در طول تاریخ بر زنان رفته است، نبود، میثاق علیه تبعیض زنان بوجود آمد. و همین طور میثاق مربوط به حقوق شهروندی و سیاسی و همچنین معاهده مربوط به حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و بالاخره میثاق علیه شکنجه. اما یک سوال همچنان باقی است. جامعه جهانی چه ابزارهائی برای پیشگیری از نقض حقوق بشر در اختیار دارد؟ این مهمترین مسئلهای بوده که همواره در چند دهه گذشته ذهنها را بهخود مشغول داشته است. با اینکه بعد از سالها اختلاف نظر در بین کشورها، بالاخره قوانین کیفری بین المللی برای مجازات جنایتهای نقض حقوق بشر تصویب و دادگاههای بینالمللی شکل گرفتند، با اینهمه مسئله هنوز حل نشده است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|