تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۸۵ • چاپ کنید    
بخش دوم

تخریب میراث از آرامگاه داریوش تا حرم امامزادگان

بيژن روحانی

گزارش شنیداری را اینجا بشنوید.

این پرسش را مطرح کردیم که آیا آسیب‌هايی که میراث فرهنگی را تهدید می‌کند عمدی است و یا به دلیل غفلت و کم توجهی روی می‌دهد. در این زمینه با هم عوامل مختلفی را بررسی و به کمبودهای حقوقی و عمل نشدن به قوانین موجود اشاره کردیم.


تخریب مسجد قاجاری همت در تهران، سال ٨۵ به بهانه تعمیر و توسعه

گاهی اوقات این پرسش نیز مطرح می‌شود که شاید در قانون حفاظت از آثار تاریخی تبعیضاتی نسبت به آثار تاریخی وجود داشته باشد. یعنی بین آثار اسلامی و پیش از اسلام و یا آثار اقوام مختلف تفاوتی در کار باشد. اما ببینیم طبق اساسنامه سازمان میراث فرهنگی مصوب سال ١٣۶٧ خورشیدی تعریف میراث فرهنگی در ایران چیست:
"میراث فرهنگی شامل آثار باقیمانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ می باشد و با شناسایی آن زمینه شناخت هویت و خط فرهنگی او میسر می گردد و از این طریق زمینه‌های عبرت برای انسان فراهم می‌آید"

این عین عبارت ماده اول اساسنامه سازمان میراث فرهنگی ایران است. بنابراین حداقل در تعاریف و قوانین موجود صحبتی از تفاوت و تبعیض بین دوره‌های مختلف تاریخی و بین آثار مذاهب و اقوام مختلف در میان نیست.

اما این نکته مشخص است که همیشه طبق قانون عمل نمی شود و در عمل آسیب های گسترده ای به میراث فرهنگی وارد شده و می شود.
با این حال اگر در زمینه عملکرد نیز خوب دقت کنیم می‌بینیم که آسیب‌های وارد به میراث فرهنگی بسیار متنوع و پیچیده هستند و به دورانی خاص محدود نمی‌شوند. یعنی دوران مختلف فرهنگ و معماری ایرانی از پیش اسلام تا دوران قاجار و معاصر، قربانی تهدیدات انسانی بوده است.


مشهد، عکسی از دوران قاجار

شاید جالب باشد بدانید که در کنار خطراتی که پاسارگاد، بیستون، توس، نقش رستم، بیشاپور و نقاط باستانی دیگر را تهدید می‌کند، بناهای مذهبی نیز از آسیب در امان نیستند. به عنوان مثال بسیاری از آرامگاه‌های مذهبی که زیر نظر سازمان اوقاف اداره می‌شوند و یادگارهای مهمی از دوران و شیوه‌های گوناگون معماری ایرانی هستنند، قربانی طرح‌های توسعه می‌شوند و دخل و تصرفات مختلفی در ساختمان آن ها صورت می‌گیرد و اصالت تاریخی اثر به طور کلی مخدوش می‌شود. شهروندان تهرانی کافیست سری به امام زاده صالح تجریش بزنند و وضعیت آن را با چند سال گذشته و یا با عکس‌های تاریخی مقایسه کنند.

بنای تاریخی این امامزاده، به بهانه طرح توسعه کاملا دگرگون شده و گنبد و منار و محوطه‌سازی آن با شکل اصیل و تاریخی خود تفاوت‌های زیادی پیدا کرده‌اند. به این مورد تخریب بافت تاریخی اطراف حرم در مشهد را نیز اضافه کنید که در سالیان گذشته باز هم به بهانه طرح توسعه، اطراف آرمگاه از بافت ارگانیک و تاریخی خود خالی شد.
به تازگی نیز در تهران، مسجد تاریخی همت، مربوط به دوران قاجار به بهانه تعمیرات و توسعه کاملا نابود شد.


مشهد،عکس ماهواره ای سال ۲۰۰۶، اثری از بافت تاریخی اطراف حرم دیگر برجای نمانده است

پس می‌بینیم آنجا که به ظاهر قصد خیرخواهی نیز در میان است، به دلیل بی‌توجهی به موازین علم حفاظت و مرمت و شاید هم در اولویت نبودن اصالت تاریخی، یادگارهای معماری قربانی می‌شوند. و در این قربانی شدن تفاوتی بین آرامگاه داریوش و سه پادشاه هخامنشی دیگر در نقش رستم و یا آرامگاه امامان و امامزادگان شیعه نیست. تخریب‌ها به یقین ریشه فرهنگی دارند و نشان دهنده عدم اعتقاد اکثر دست اندرکاران به لزوم حفظ کالبد تاریخی یک اثر فرهنگی است.

دسته دیگری از آسیب‌ها، محوطه‌ها و تپه‌های باستانی کاوش نشده را تهدید می‌کنند. در ایران هنوز اطلس و نقشه جامع باستان شناسی کشور وجود ندارد تا محوطه‌های باستانی و یا مکان‌هایی که احتمال وجود آثار تاریخی در آنها می‌رود شناسایی و روی آن مشخص شده باشند. بنابراین پروژه‌های راهسازی، جاده‌سازی و سدسازی آسیب‌های جدی را به آثار وارد می‌کنند.

نکته جالب توجه آن است که گرچه مقدمات تهیه نقشه جامع باستان‌شناسی کشور فراهم شده بود، اما امسال در بودجه سازمان میراث فرهنگی کشور، ادامه تحقیقات برای تهیه این نقشه ظاهرا جایی ندارد. نقشه باستان شناسی کشور، که تهیه آن در صورت تامین اعتبار چند سال طول می‌کشد، حاوی اطلاعات جامعی از محوطه‌های تاریخی کشور خواهد بود و طبق قانون، عملیات عمرانی و اجرایی باید در هماهنگی با آن صورت بگیرد. بنابراین می توان چنین گفت که تعلل و یا دست کم گرفتن تهیه سندی رسمی که مناطق تاریخی و باستانی و حرایم آنها را مشخص کند، باعث کشمکش مداوم بین سازمان میراث فرهنگی و دستگاه‌هایی می‌شود که قصد اجرای پروژه‌های عمرانی را دارند.

در این گزارش و گزارش پیشین سعی کردیم دلایل گوناگون و متفاوت آسیب‌های وارد به میراث فرهنگی را یک بار دیگر نشان دهیم و بر این نکته تاکید کنیم که نمی‌توان دلیل واحدی را به عنوان علت اصلی تخریب میراث فرهنگی برشمرد. مجموعه پیچیده‌ای از نادیده گرفتن قوانین، منفعت طلبی، ضعف علمی و کارشناسی، عدم برنامه‌ریزی و مدیریت، بودجه ناکافی، حساسیت پایین جامعه و دلایل فرهنگی دیگر باعث وارد آمدن آسیب به میراث فرهنگی می‌شود. نگاهی به وضعیت حفاظت آثار در بسیار کشورهای دیگر، نشان دهنده خواست عمومی و فرهنگی آن جوامع است. بودجه میراث فرهنگی، میزان تولید و تحقیق علمی در این زمینه و آموزش تاریخ هنر و فرهنگ در مقاطع مختلف تحصیلی، می‌تواند شاخص خوبی باشد برای آن که بفهمیم چرا در ایران آثار تاریخی قربانی تهدیدات انسانی می‌شوند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اینها همه به دلیل سهل انگاری خاص ایرانیست که همه چیز را سهل میانگارد و بی توجه رد میشود و با حالا عیبی ندارد و ولش کن فوقش دوباره میسازند و یا وللش خراب نمیشود همه چیز را به راحتی خراب میکنند همین

-- زهره ، Feb 27, 2007

آقای بیژن روحانی تاکنون در این وب سایت مقالات متنوع و مستندی در زمینه آثار باستانی و ویرانی و تخریب آنان انتشار داده اند که بسیار جالب هستند. کاشکی روشنفکران ما نیز به این امر توجه بیشتری مبذول میکردند و حالا که دولت چندان توجهی ندارد با تشکیل سازمان های غیر دولتی و ثبت آثار باستانی حداقل توجه افکار عمومی و بخصوص سازمان های بین المللی را متوجه این امر خطیر میکردند. آقای روحانی از مقالات شما متشکرم و امیدوارم که باز هم ادامه پیدا کند. انگشت روی موضوع بسیار مهمی گذارده اید.
مهدی

-- مهدی ، Feb 27, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)