ترجمه مقاله ای از گاردین آنلاین
توهين انکارناپذير
در ميان مطبوعات اروپايی شماری مانند گاردين به اعتدال در روش و موضعگيری و داشتن روحيه انتقادی همه جانبه نگر شناخته می شوند. سرمقاله روز چهارشنبه ۱۳ دسامبر ۲۰۰۶ اين روزنامه که در مخالفت با سياست دولت احمدی نژاد در برگزاری همايش هولوکاست در تهران نوشته شده است نمونه ای کمياب از اين روزنامه در موضعگيری حاد در مقابل يک رويداد است که نشان دهنده جو عمومی در رسانه های اروپايی نسبت به انکار هولوکاست است. در واقع وقتی گاردين با چنين نوشته ای از همايش انتقاد می کند بايد نتيجه گرفت که افکار عمومی اروپا – و نه گروههای خاصی که در تهران نمايندگان آنها حضور يافته اند – بشدت از چنين سياستی مکدر است. - زمانه
-----------------------------------------------
محمود احمدینژاد خود کسی است که قدرت پشت پردهی همايش تهران دربارهی هالوکاست است همايشی که بدرستی تصويری چنين منفی از جمهوری اسلامی در غرب پديد آورده است.
نژادپرستان ضدسامی در تهران
رييس جمهور تندروی ايران اين مراسم کراهتآور را سفارش داده است به اين منظور که به محققان اجازه دهد تا دربارهی نابودی يهوديان اروپا فارغ از تابوها و ارعابهايی که به ادعای او در جامعههای خود گرفتار آن هستند، «بحث» کنند. در نتيجه جای تعجب نيست که شخصيتهای تابناکی مانند ديويد دوک، از رهبران سابق کو کلاکس کلان، و همکار نژادپرستِ ديويد ايروينگِ زندانی و فوجی از ضد سامیهای از کار افتاده با مدارک علمی مشکوک يا بدون هيچ مدرک علمی به پايتخت ايران هجوم آوردند تا در اين همايش شرکت کنند. البته نئونازیهای آلمانی از سوی دولتشان از شرکت در اين همايش منع شدند. دانشجويان (تهرانی) معترض به ساير ديدگاههای جنونآميز رييس جمهور روز دوشنبه، روز آغاز همایش، او را به باد طعنه گرفتند اما او ديروز به ميهمانان خوشامد گفت.
سوء تفاهم های متقابل
اين موضع رسمی از آن رو مهم است که آقای احمدینژاد مدعی است که اين همايش را برای تلافی کاريکاتورهای رسوای دانمارکی تدارک ديده است که حضرت محمد را به تمسخر گرفته بودند. بسياری از مسلمانها اين کاريکاتورها را توهينآميز دانستند اما آن کاريکاتورها کار هيچ دولتی نبود. سوء تفاهم رييس جمهور ايران از کارکرد دموکراسیها را میتوان همتراز سوء تفاهمی که غرب از ايران يا اسلام دارد دانست. اما به دشواری بتوان بعيدترين چيزها را هم قابل مقايسه با ترديد او در کشتار وسيع شش ميليون يهودی در طی جنگ جهانی دوم – در برابر حجم فراوان شواهد تاريخی – دانست. کلمهی «افسانه» در تهران به کرات به عنوان شاهد به کار رفته است. روشن نيست که او معتقد است همجنسگرايان، کولیها و ساير قربانيان تعقيب نازیها نيز بیشرمانه دربارهی مصايبشان دروغ گفتهاند يا نه.
نقش رئيس جمهوری احمدی نژاد
اين رخداد دلآزار بيشتر به خود رييس جمهور مربوط است تا گذشته. ايران خصومت عميقی با اسراييل دارد. آقای احمدینژاد از «محو شدن اسراييل از صفحهی روزگار» سخن گفته – که باعث بحثهای داغی شده است که واقعاً منظور او چیست و اين بحثها بيشتر سياسی هستند تا فلسفی (و اغلب به نحو پوچ و عبثی از دشمنی سرسخت آمريکا در آنها ياد میشود). جستوجوی سرسختانهی ايران برای نيروی هستهای را عمدتاً پوششی برای کسب سلاحهای هستهای برای چالش با برتری هستهای اسراييل میبينند. خطرهايی جدی در اين زمينه نيز وجود دارد.
پرسش مشروع است اما انکار منصفانه نيست
پرسش دربارهی اصول صهيونیسم مشروع است و منصفانه است که فلسطينیها را قربانيان صهيونيسم ببينيم. اما اينکه بگوييم آشويتس «دروغی بزرگ» بود برای تأمين منافع يهوديان، نه مشروع است نه منصفانه. انتقاد از سياستهای اسراييل منصفانه است. بسياری از يهوديان منتقد اسراييل هستند و میخواهند اسراييل برای صلح با اعراب قدمهای بيشتری بردارد اگر چه حمایت ايران از حماس در فلسطين و حزبالله در لبنان اين کار را دشوارتر میکند. انکار زنندهی هالوکاست از سوی آقای احمدینژاد زيبندهی کشور خودِ او نيست و اهانت به يهوديان و نيز فلسطينیهايی است که او مدعی غمخواری آنهاست.
------------------------------ اصل مقاله را «اينجا» بخوانيد ------------------------------ * عنوانهای داخلی از زمانه است
|
نظرهای خوانندگان
با عرض سلام
ّهیچکس نباید نه در روزنامه گاردین و نه در هیچ کجای اروپا خون خود را کثیف کند. اروپائیان عزیز و متمدن ابتدا باید بنشینند و در باره این کنفرانس صدها ساعت مذاکره کنند. بعد مجددا باید بنشینند و درباره نتایج مذاکرات خودشان حسابی مذاکره کنند. سپس باید بر سر اینکه متن بیانیه ای که به امضای همگان برسد و در آن نه سیخ اسرائیل بسوزد و نه کباب ایران مذاکره کنند. بعد باید بیانیه شدید اللحنی ارائه دهند که دراین زمینه می توانند از بیانیه های قبلی ای که دارند رو نویسی کنند. در داخل کشورهای خودشان هم هرکس که پرسید در جواب این کار ایران چکار کرده اند باید بیانیه را توی صورتش بزنند تا خفه شود. خلاصه شدیدا این کار ایران را محکوم کنند. بعد از انتشار بیانیه باید یک سری هیئت های اقتصادی را راه بیاندازند تا بدون سر و صدا به ایران بروند و با دولت ایران قرارداد های نان و آب دار حسابی منعقد کنند. در نهایت باید منتظر بمانند تا بار دیگر ایران دسته گلی از این قبیل به آب بدهد تا این عزیزان اروپائی مجددا دور هم جمع بشوند، مذاکره کنند و پنهانی با ایران قرار داد ببندند. با این کار پدر حکومت ایران ظرف سیصد چهارصد سال آینده در می آیدو از کاری که دو سه روز پیش کرده پشیمان می شود.
ارادتمند
-- ققنوس ، Dec 13, 2006ققنوس
what does you mean as The Writer "Zamaneh" in this text
?
who is Zamaneh? all workers in radio Zamneh?!!
the second point
-- Alireza. ، Dec 13, 2006why did you mean as
موضعگيری حاد در مقابل يک رويداد است
:
I didn`t really undrstand what you mean ,
Can you Please explain more what you meant,
and what do you expect as
"اعتدال در روش و موضعگيری و داشتن روحيه انتقادی همه جانبه نگر"
in this case.
with regards
Alireza
-----------------
امضای زمانه در پايان مطلبی می آيد که زمانه به عنوان راديو-سايت نوشته باشد در آغاز يا پايان يادداشتی يا پاسخی به کامنتی و در اينجا يعنی اين مطلبی است که ما به عنوان مقدمه در ابتدای مقاله گاردين آورده ايم. موضع حاد موضع بدون سازش و سرراست است و قاطعانه بر اشتباه بودن طرف مقابل حکم دادن. - زمانه
lمتاسفم که نميفهمم چگونه مطلبی که با نظر شخصی مينويسد ميتواند با کلمه ی ما و زمانه جمع پذير باشد و مقدمه ی مذکور اطلاع رسانی نبوده بلکه تحليلی از نوشته ی گاردين بوده است که ارزشگذاری ان هم به خواننده بستگی دارد. از توصيف شما در خصوص حاد بودن سپاسگذارم ولی فکر ميکنم درين خصوص و نوشته ی مذکور از ديدگاههای متفاوت ميتواند بررسی گردد.کنفرانس مذکور هم با توجه به ان ساختار و حرکتش و سخنان صريح نمايندگان ايرانی ان و نگاهی به زندگينامه ی رييس و نمايندگان ان نميتواند براحتی بعنوان يک کنفرانس مستقل و معتدل مورد بررسی قرار گيرد و چنين نوشته ای در گاردين نميتواند درباره ی چنان کنفرانسی و اينکه فقط با تيتر بررسی هولوکاست بوده است نوشته ای همه جانبه نگر باشد مگر اينکه بخواهيم ازين فرصت استفاده کنيم و گزارشی کامل را يا اصولا گزارشی درباره ی موجوديت بررسی يک کنفرانس درباره ی بررسی هولوکاست انتظار داشته باشيم. بهر حال فکر ميکنم اگر عنوان بررسی متعادل با شواهد واقعی موجود بسيار کلمه ای ابزار ساز است و نميتوان در دفاع از افتخاراتی که در کلمات مقاله ای موجود است بحث و جدل را به خانه ی مشکلات طرف مقابل ببريم. و اگر نقدی موجود است بايد توانايی پاسخگويی در انجا که ايستاده است را داشته باشد. موفق باشيد عليرضا
-- Alireza ، Dec 16, 2006