تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

سلاح اتمی و کاهش قدرت ملی

شنيدن فايل صوتی
بار دیگر بحث اتمی سازی ایران در صدر خبرها قرار گرفت. دیروز آقای احمدی نژاد، ريیس جمهور ایران درسخنرانی خود در سازمان ملل، بر آن تاکید داشت که ایران به غنی سازی اورانیوم ادامه خواهد داد. پیش تر آقای جرج دبلیو بوش درسخنرانی خود تاکید کرد که ایران باید دست از غنی سازی بردارد.

از این رو شورای امنیت سازمان ملل در حال بررسی ضرب الاجلی مجدد است تا از ایران بخواهد که غنی سازی را تا انتهای گفتگوها به صورت تعلیق در آورد. در این ارتباط با دکتر زیدآبادی روزنامه نگار به گفتگو می‌نشینیم.

پویان طباطبایی: با توجه به اصرار ایران برادامه غنی سازی اورانیوم، هدف از غنی سازی چیست و ایران به کجا می‌رود؟

زید آبادی: آنچه که ایران (دولت) خود اعلام میکند، این است که ما می‌خواهیم یک چرخه سوخت هسته‌ای داشته باشیم، جهت استفاده در راکتورهای اتمی ایران. این بدان معناست که ایران نگاهی اقتصادی به موضوع هسته‌ای دارد. هر موضوع اقتصادی بر اساس اصل هزینه و فایده بررسی میشود.
اگر شما تصمیم بگیرید که ۱۰۰۰ تومان به دست بیاورید و شخص ثالثی اعلام کند که در ازای آن به شما ۱۰۰۰۰ تومان ضرر میزند، قطعا باید از آن ۱۰۰۰ تومان صرف نظر کنید. پافشاری ایران بر ادامه غنی سازی، به هرقیمتی، کارشناسان را متقاعد کرده است که هدف تنها اقتصادی نیست و حتی اگر درفکر ساختن بمب اتم هم نباشند، می‌خواهند خود را در موقعیتی قرار دهند که امکان ساخت را داشته باشند. چرا که در صورت داشتن چرخه کامل سوخت هسته‌ای، داشتن و نداشتن بمب به یک تصمیم سیاسی بسته است.

شاید ایران بدنبال داشتن فناوری هسته‌ای باشد به عنوان نیروی بازدارنده در برابر فشار غرب. همچنین ایران فکرمی‌کند که چون کشوری است که به دلیل شرایط موجود نمیتواند خود را با نظم جهانی سازگار کند , لذا امکان هدف قرارگرفتنش وجود دارد .

مطلب دیگر این است که گروهی از رجال میگویند که داشتن چرخه اتمی حق ماست. من می‌پرسم به چه قیمتی؟
در جواب می‌گویند: اینها (غرب) زور می‌گویند و ما زیربار زور نمی‌رویم.

این جواب کاملا غیر منطقی است، چراکه انسان عاقل زیر بار زور هم می‌رود. من بارها بر این موضوع تکیه کرده‌ام که میزان زوری که قرار است وارد شود را باید سنجید و سپس تصمیم گیری کرد.

مانند هنگامی که راننده تاکسی ازشما مبلغ ۱۰۰۰ تومان طلب می‌کند و شما میدانید که کرایه ۱۰۰ تومان است. با توجه به اینکه راننده مردی قوی و تنومند است و امکان دارد که شما را مورد ضرب و شتم قراردهد، مطمئنا تصمیم عاقلانه آن است که حتی ۱۰۰۰۰ تومان هم بدهید و پیاده شوید.

ما شبانه روز زیر بار زور می‌رویم، خود ما زیر بار زور این حکومت هستیم , هر روز حق ما پایمال می‌شود، ما را از همه چیز محروم کرده اند، آیا در جواب باید دست به هر کاری بزنیم؟ خیر، محاسبه می‌کنیم، یکسری کارانجام می‌دهیم و یک سری را انجام نمی‌دهیم. در عرصه جهانی هم به همین صورت است.

آیا قیمت نفت ۷۰ دلاری برای کشوری مانند آنگولا عادلانه است؟ مطمئنا اینگونه نیست، اما چاره جز خرید ندارد. در نهایت اصراری که دولت ایران بر ادامه غنی سازی دارد، هم هویت ایران را در عرصه جهانی به خطر می‌اندازد و هم کارشناسان را متقاعد می‌کند که کاسه‌ای زیر نیم کاسه هست.

پویان طباطبایی: با توجه به اینکه همسایگان ما مانند هند، پاکستان و روسیه دارای سلاح اتمی هستند و همچنین اسرائیل هم در منطقه داری سلاح اتمی است، آیا اتمی شدن ایران ضروری به نظر نمی‌رسد؟

زید آبادی: پاکستان و هند، دو قدرت رقیب منطقه‌ای هستند با اختلاف طولانی در موضوع کشمیر که همدیگر را خنثی می‌کنند. در کنار آنها افغانستان، بنگلادش، عمان و .... هم هستند ولی آنها احساس خطر نمی‌کنند. پس ایران در ارتباط با این دو نگرانی ندارد، چرا که نه اختلاف ارضی وجود دارد نه اصلا رقیب منطقه‌ای به حساب می‌آیند.


پویان طباطبایی: آیا ایران و اسرائیل رقیب منطقه‌ای هستند؟

زید آبادی: اسرائیل به فاصله 2 کشور از ما قرار دارد، قدرت اتمی خود را زمانی به دست آورده که اصلا جمهوری اسلامی وجود نداشته است. همچنین ادعا می‌کند، روزی که از جانب همسایگان به رسمیت شناخته شود، وارد یک روند خلع سلاح خواهد شد و در ابتدا به ساکن هم هیچ خصومتی با تمامیت ارضی ایران ندارد چون در دوره شاه هم این کشور وجود داشته و با هم دوست هم بودند. لذا اسرائیل می‌گوید که ایران ابتدا به ساکن با من دشمن است. اساسا چه رقابتی بین ایران که در کنار خلیج فارس هست با اسرائیلی که درکنار مدیترانه هست وجود دارد؟

این دو کشور را نمی‌توان رقیب دانست مگر آنکه یکی اصرار بر این داشته باشد و گرنه واقعیات ژئوپولتیکی و منافع دو کشور، چنین موضوعی را ایجاب نمی‌کند.

در ارتباط با روسیه باید گفت که آنها از دهه ۱۹۵۰ دارای سلاح اتمی بودند و ایران هرگز نمی‌تواند خود را با آنها مقایسه کند.

بحث اصلی این است که اگر ایران به سلاح اتمی دست پیدا کند، فردا سعودی هم مدعی می‌شود بعد نوبت به امارات می‌رسد و یا ترکیه. خب بعد از آن دیگر نمی‌شود در این منطقه زندگی کرد.


سلاح اتمی و کاهش قدرت ملی

زید آبادی: سلاح اتمی گاهی باعث کاهش قدرت ملی می‌شود. نمونه بارز آن هند و پاکستان هستند. هند کشوری است با یک میلیارد و چند صد میلیون نفر جمعیت، دارای دموکراسی پیشرفته، در بعضی حوزه‌های صنعتی پیشرفته و نیروهای تحصیل کرده فراوان. در کنارش پاکستان، کشوری عقب مانده است. زمانی که این دو اتمی نبودند در هر جنگ احتمالی، طرف پیروز بی شک، هند بود.

هند به سمت اتمی شدن رفت و بلافاصله پاکستان هم در همین زمینه اقدام کرد. امروز هر دو با توجه به داشتن سلاح اتمی تبدیل به قدرتی برابر شده اند. اتمی شدن اشتباه بزرگ هند بود.

هم اکنون ما در منطقه از نظر وسعت جغرافیایی، میزان نیروهای تحصیل کرده، منابع زیر زمینی و در کل پیشرفت‌هایی که جامعه ایرانی نسبت به همسایگانش دارد، قدرت برتر هستیم. اما فرض کنیم که همین امارات که با ما بر سر ۳ جزیره اختلاف دارد در صورت اتمی شدن ما، به جمع باشگاه اتمی بپیوندد، قدرت ما برابر خواهد شد .

پس اگر این منطق که «چون دیگران دارند، ما هم باید داشته باشیم» به همه کشورهای جهان سرایت کند، باید ۱۹۲ کشور اتمی داشته باشیم. هر لحظه هم که از دست هم خشمگین بشوند، یکدیگررا تهدید اتمی بکنند.


سلاح اتمی و ظرفیت داشتن آن



البته کشورهایی که اتمی هستند به این راحتی از آن استفاده نمی‌کنند، اما فرض کنید که در اینجا آقای حسین شریعتمداری به زرادخانه اتمی هم متکی باشد. امروز روز هر مخالف و دگراندیشی راتهدید می‌کند و همچنین دنیا را هم تهدید می‌کند. خب به نظر می‌آید که داشتن سلاح اتمی یک ظرفیتی می‌خواهد، که متاسفانه این سیستم (ایران) فاقد آن ظرفیت است و شاید، اگر این ظرفیت موجود بود، آن قدر حساسیت جهانی بر نمی‌انگیخت.

کسی که با نداشتن چنین سلاحی روزانه همه را تهدید می‌کند، طبیعی است که جهان نگاهی نامطمئن به آن داشته باشد. شاید اگر ما خود نیز ایرانی نبودیم و در منطقه زندگی می‌کردیم، همين ترس را داشتیم.


پویان طباطبایی

pooyan@pnvp.com

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

نظرات آقای زیدآبادی بسیار کودکانه و کوته فکرانه است.

-- مانی ، Sep 22, 2006

زیدابادی همیشه منطقی و عاقلانه تحلیل می کند و اینبار هم به نکات خوبی اشاره کرده است. ایکاش مسئولان مملکت هم کمی به فکر منافع بلند مدت ما بودند کاش می پذیرفتند که ایران بدون وجود آنها باز هم باید وجود داشته باشد.

-- جمعه ، Sep 22, 2006

من میترسم که همه کشور ها به اتم اکتفا نکنند بعداً بخواهند ملوکول هم به دست بیارند آخه ما بچه که بودیم از اتم و ملوکول و این چیزا می خوندیم اگر میدونستیم یه روزی کار به اینجا میکشد؛ غلط میکردیم بخونیم بابا بسّه صبر کنید تا قدرتهای گنده ی دنیا همشون به ملوکول داشتن برسن آن وقت ماها به اتم داشتن حتماًباید برسیم چون دیگه آون موقع حق ماست؛ تا آمریکای جنایتکار حنگی به این دومی نرسه نمیزاره ما به اولی برسیم؟!! خدانعلت چون (لعنت شان)کند که اِنقَد زورررر میگن

-- نصرت اله جمالی ، Sep 23, 2006

سلام بر خوانندگان و با سپاس از آقای زیدآبادی، این فرزند فروتن ملت. آقا ما خیلی مخلصتیم. شما ساده نویسید و دردمندانه هم می نویسید. بهتر است دوستمان مانی که می نویسد:"نظرات آقای زیدآبادی بسیار کودکانه و کوته فکرانه است"، فقط یک مورد ازین کودکی و کوته فکری را با دلیل نشان بدهد. من فکر می کنم این گونه نظر دادن اگر انجام نشود، خیلی بهتر است.چون 2 حالت دارد. 1- یا از روی صداقت و احساس واقعی ی نظردهنده بوده ، اما چون وقت نداشته یا سوادش را نداشته یا اسنادش را نداشته، مجبور شده، کیلویی و کتره ای بگوید: کودکانه و تمام. اما خواننده ی این نظر قطعا این نظر را می تواند از روی غرض ورزی و دشمنی شخصی تلقی کند.2- حالت دوم، غرض داشتن نظردهنده است که باز هم چون دلیلی ارائه نمی شود، خواننده ی نظر باز هم آن را غرض ورزی تلقی می کند. پس در آخر چیزی گیر نظردهنده نمی آید و خوانندگان نظر هم، متمایل به دیدگاه نظردهنده نمی شوند، جز آنانی که با او هم نظر بوده اند. یعنی یکدیگر را تایید و فضای اینترنتی را اشغال و تخریب می کنند.( که این نتیجه، نشانی از گفت و گو با خود ندارد). پس بهتر است از این گونه کار ها دست کشید و "دلایل قوی بایدومعنوی" را در نظر داشت. در آخر:حیف است صحبت آدمی کمیاب مثل زیدآبادی را این طوری ماستمال کرد. دلیل بیاور. با سپاس از گوش های مانی و مانی ها، اگر که در این مورد خوب تامل کنند.

-- بدون نام ، Sep 23, 2006

سلام آقای جعفری
امیدوارم بپذیرید که اشخاص دانا و متخصصی پیدا می­شوند که بعضی از نوشته­هایشان کودکانه یا کوته­فکرانه باشد. دورباد از من که نسبت به «فرزند فروتن ملت» غرض بورزم.

- برخورد شما با این نوشته این است: «زیدآبادی حق دارد مگر کسی خلاف آن را ثابت کند». برخورد من با نوشته طور دیگری است. شما از کسی که نوشته زیدآبادی را منطقی و عاقلانه و ... ارزیابی کند استدلال نمی­طلبید یا او را به غرض­ورزی متهم نمی­کنید. چرا؟ به این دلیل که سخن او بر درک شما از نوشته منطبق است. از من می­خواهید که بر ادعای خود دلیل بیاورم، اما خود شما نیز برای اثبات صحت درک خود دلیلی ارایه نمی­دهید. به نظر من غرض­ورزی از طریق تمجید بدون استدلال خیلی راحت­تر و در عین حال خطرناک­تر است.

-- مانی ، Sep 24, 2006

خوب بود زیاد به دردم خورد

-- حسن معیری ، Dec 3, 2006

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)