خانه > شهزاده سمرقندی > موسیقی پاپ > دلهرهها در مسکو | |||
دلهرهها در مسکوشهزاده سمرقندیshahzoda@radiozamaneh.comدلهرهها در مسکو ادامه دارد و شنبه معلوم خواهد شد که برندهی مسابقات یورو ویژن نهایتاً چه کسی خواهد بود. و میزبان سال آیندهی این مسابقات کدام کشور خواهد شد. باز هم پای صحبتهای بهزاد بلور نشستم که در مسکو در میدان المپیک حضور دارد. و صحبت را با این شروع کردم که در گفت و گوی قبلی به این اشاره کرد که در یورو ویژن عرق ملی، رأی میدهد. از او خواستم که در این مورد بیشتر توضیح بدهد که منظورش بود.
بدون شک مسابقه بر اساس آن جلوهی هنری است که باید روی آن خیلی تأکید شود که کارشان براساس جلوهی هنری است. یعنی کسانی به یوروویژن میآیند که بیش از حد غیر معمول، کارهای غیر عادی بکنند. یعنی سبک یوروویژنی باشد. نمایش باید خیلی چشمگیر باشد و حتا خواندن به زبان بینالمللی کمک میکند. چون خیلی از کشورها زبان همدیگر را نمیفهمند. این قسمت جریان یوروویژن و اصل کار آن است. اما قسمت دیگر آن که عرق ملی و افتخار ملی است برای این است که یورو ویژن فقط یک مسابقه آواز نیست. دارد شبیه المپیک میشود. مخصوصاً برای کشورهای اروپای شرقی که برای آنها بیشتر یک مسابقهی زور آزمایی هنری هم هست. و خیلی مهم است که در سالی که گذشته موسیقیشان به جایی رسیده که برای کشورهای دیگر جلب توجه کند. برای همین خیلی برای آنها مهم است که بتوانند کشورشان را در آن خوب معرفی کنند.
برگزار شدن یوروویژن در کشوری که نمایندهاش برنده شده، چه منفعتی برای آن کشور دارد؟ هم منفعت دارد و هم ضرر. ضررش این است که آن خبرگزاری تلویزیون مرکزی و اصلی آن کشور باید خرج برگزاری این مراسم را بدهد. که این ضرر بزرگ مالی آن است.اما منفعتی که دارد خیلی جلب توجه میکند. مثلاً من برای اولین بار از بریتانیا به مسکو آمدهام. جایی که دربارهی مسکو حرف زده میشود و مطرح میشود. و به خاطر جریان یوروویژن اگر چند هفته هم شده، بیشتر توجه عام مردم به طرف مسکو میرود. شاید حتا منفعت توریستی داشته باشد. تا اینجای کار به نظر تو چه کسی برجستهتر بود و به نظر میآمد که برندهی نهایی باشد؟ امکان زیادی دارد که نروژ برنده شود. چون گروهشان خیلی محبوبیت دارد. آرش و آیسل از جمهوری آذربایجان خیلی محبوبیت دارند و به همان اندازه آنها را هم تشویق میکنند و اوکراین هم به خاطر یک دختر خیلی زیبا که کارشان را روی صحنه خیلی جذاب اجرا میکنند و خیلی یورو ویژنی است، محبوب است. خوانندگان دیگری هم هستند که حاضران خیلی به آنها علاقه دارند که در عمرم نه چهرهشان را دیده بودم و نه صدایشان را شنیده بودم، مثلاً از لیتوانی. اما اینکه متفقالقول از فردی خوششان بیاید نروژ، جمهوری آذربایجان، اوکراین و یونان بوده است.
گفتی که اجرای نمایندگان یونان خیلی یورو ویژنی بوده. منظور شما از این چیست؟ یعنی سبک خاصی است؟ یورو ویژن مرام جالبی دارد. یعنی این نیست که ما از چه کشوری هستیم راجع به این است که ما در دنیای امروز مانند دیگران، امروزی باشیم. این پیام یورو ویژن است. یعنی بیشتر راجع به جهانی بودن یک کشور است. در مورد اوکراین، اول آهنگش شنوندگان را مجذوب میکند و کارشان خیلی امروزی است. مثلاً با کلمهی رکود اقتصادی بازی میکنند و کارهایی که میکنند خیلی هنری و حتا زیر زمینی است. در یکی از پستهایش خودش را به حالت زخمی نشان داده بود، جای دیگر کاملاً سکسی و در جای دیگر خیلی انقلابی بود. یعنی درک میکنند که سلیقهی امروز جوانان در هنر چیست و دارند روی آن کار میکنند. که از این بابت کارشان خیلی گیرا است. در گفتو گوهای قبلی اشاره کردی که امیدوار هستی آرش و آیسل جزو پنج کشور برتر باشند. به نظر شما هنوز جزو آن پنج کشور هستند؟ هنوز هم هستند و اجرایش هم روی صحنه خیلی خوب و حرفهای بود و من شخصاً هنوز این امید را دارم. اما رقابت خیلی تنگاتنگ است و در مورد یورو ویژن نمیتوان حدس زد. ناگهان به طور کلی ورق برمیگردد. و ممکن است که در آخر مردم به یک خوانندهی دیگر رأی دهند.
همین نکتهی حساس یورو ویژن است که در آخرین لحظه همه چیز برمیگردد یا نتیجهی برعکس میدهد و خیلیها میگویند که مسایل پشت پرده و دخالتهای سیاسی در این انتخاب تأثیرگذار است. به نظر شما چنین احساسی وجود دارد؟ خیر، من که نگاه میکنم میبینم خبرنگاران هستند اما هیچ تأثیری ندارد. مثلاً روی رأی من تأثیری ندارد. به طور کلی این را احساس نمیکنم. یعنی هیأت داوران دارند جلوی گاوبندی و رأی دادن کشورهای همجوار به همدیگر را هم میگیرند. یعنی برای آنها اعتبار این مسابقه مهمتر از این بچهبازیها و اینکه کاری کنیم که این فرد برنده شود، است. برایشان مهم است که یورو ویژن را به عنوان یک مسابقهی جدی و بیطرف جلوه بدهند. نهایتاً این کشور میزبان، امنیت هنرپیشهها را چگونه تأمین کرده است. یعنی الان روسیه امنیت آنها را به چه شیوهای تأمین کرده؟ همه جا پلیس حضور دارد. مثلاً من که امروز ساعت پنج داشتم به منزلم برمیگشتم کارتم را به پلیس نشان دادم که اجازه داد من بروم. امنیت خیلی بالا است و خیابان مسیر استادیوم سرپوشیدهی المپیک مسکو هم که مسابقات در آن برگزار میشود از چندین خیابان دورتر بسته میشود که اتومبیلها حق نزدیک شدن ندارند و فقط اتومبیلهایی که آرم یورو ویژن دارند و ثبت شدهاند میتوانند وارد شوند. پلیس همه جا حضور دارد و دائماً ما را هم بازجویی میکنند. اما یک اتفاق عجیبی که دارد میافتد، رژهی سالیانهی همجنسگراها است که میخواهند از حق خودشان در این کشور دفاع کنند. قرار بود از نزدیک محل برگزاری یورو ویژن عبور کنند که پلیس به آنها اجازه نداده است. به نظر میآید که مانند سالهای گذشته زد و خوردهایی بین دست راستیهای افراطی ضد همجنسگراها در خیابان ایجاد شود. چیزی که من شنیدهام و شایعه است این است که بعضی از کشورهای اروپای غربی گفتهاند که اگر زد و خوردی صورت بگیرد و نسبت به همجنسگراها خشونت خرج داده شود، به عنوان اعتراض روی صحنه سکوت خواهند کرد. این شایعهای است که در اینجا شنیدهام.
موفق شدم با مدیر و طراح صحنه و لباس آرش، هندریک اولمن گفت و گو کنم. هندریک اولمن در عین حال در مسکو به سر میبرد و میگوید سالهاست که آرش را میشناسد و با او برنامههای هنری متعددی در سراسر جهان داشته است. اما در یورو ویژن امسال در طراحی لباس و صحنه و همینطور در برداشتن ویدئو کلیپهای آرش و آیسل کارهای متفاوتی انجام داده است. از او میپرسم چطور شد به این فکر رسیدند که آرش با خوانندهی آذربایجانی آیسل یک برنامهی هنری کنار هم اجرا کنند. ایدهی اصلی از کجا شروع شد؟ در شروع ماه سپتامبر گذشته، در آذربایجان کنسرت بزرگی را برگزار کردیم که در آن تعداد زیادی از طرفداران آرش حاضر شدند. واکنش مردم آذربایجان بسیار گرم بود که ما بیشتر در آن کشور ماندیم و بیشتر با آن مردم آشنا شدیم. مردمانی که ما را با آیسل آشنا کردند. آیسل، خوانندهی جوان و زیبای آذربایجانی که نهایتاً ما را به این ایده رساند. با آشنایی با آیسل به این نتیجه رسیدیم که آرش همان ترانهای را که ناتمام گذاشته بود با آیسل اجرا کند. همین ترانهای که در مسابقات یورو ویژن با هم اجرا میکنند. کار خوبی شد که طرفداران زیادی هم پیدا کرد. خوشبختانه کار موفقی بود. درست است که آرش ایرانی است و نه آذربایجانی. اما تا جایی که من میدانم قسمتی از ایران هم آذربایجان نام دارد و مردم با زبان آذری صحبت میکنند. با اینکه آرش متولد تهران است اما تا آنجایی که میدانم ریشهای آذری هم دارد. به هر حال اینطور است که من سوئدی، آرش ایرانی و آیسل آذربایجانی نمایندهی کشور آذربایجان هستیم که امیدوارم برنده شویم. آنطور که همه چیز پشت سر هم جور شد ما را به اینجا رساند. ایدهای از اول وجود نداشته که این ترانه را بسازیم و حتماً برای یورو ویژن باشد. شاید اگر این ترانه را به زبان سوئدی اجرا میکردیم و یا آرش تنها و یا با کسی اجرا میکرد به این نتیجه نمیرسیدیم.
مردم زیادی همخوانی آرش و آیسل را دارای پیامی میبینند از پیوند دوبارهی مردم ایران و آذربایجان. به نظر شما این چیزی بوده که فکر کردید یا اتفاقی بوده است؟ به نظر من هر پیوندی خوب است و وصل همیشه باعث شادی بوده است. اما ما به این فکر نکردیم. اصلاً سیاسی و یا حتا قومی فکر نکردیم. حتا اگر این پیام را رسانده باشد و مردم اینگونه برداشت کرده باشند، باز هم خوب است. کار ما موسیقی و طراحی صحنه است و با وجود آنکه خیلیها فکر میکنند که یورو ویژن سیاسی است ما بسیار غیر سیاسی فکر و رفتار میکنیم. شما و گروه شما در کشورهای آسیای میانه هم برنامههای زیادی داشتید و میدانید که خوانندگان آن کشورها هم میتوانند در این مسابقات حضور داشته باشند و نه تنها کشورهای آسیای میانه بلکه خوانندگانی از کشورهای اسلامی هم این استعداد را دارند که در این مسابقات شرکت کنند. از نظر هنری همپای کسانی هستند که در مسابقات یورو ویژن در حال اجرا هستند. به نظر شما چگونه باید این خوانندگان را راهنمایی کرد که در این مسابقات شرکت کنند و یا چیزی هست که جلوی راه آنها را بگیرد؟ اصل ماجرا تلویزیون است که کشورهای آنها باید عضو باشند. مهم نیست که کشور آنها سکولار و یا اسلامی باشد. مهم این است که عضو شبکهی تلویزیونی یورو ویژن باشند و از طرف آن مسابقات اولیه در داخل کشور آنها برگزار شده باشد. مشکل دیگری که مقابل حضور این خوانندگان برای شرکت در این مسابقات باشد به نظرم نمیرسد. تا جایی که من میدانم نمایندگان قطر اینجا حضور دارند تا عضو این شبکهی تلویزیونی شوند. نمیدانم که به چه نتیجهای خواهند رسید و نمیدانم که در مسابقات سال آینده شرکت خواهند کرد یا نه. و یک قاعدهی دیگر این است که ترانه باید نو و در جایی اجرا نشده باشد و مخصوص یورو ویژن آماده شده باشد. همین ترانهی «همیشه» که آرش و آیسل آن را بار اول اجرا کردند، شهرت زیادی هم پیدا کرد. اما اگر آنها برنده شدند میزبان نه کشور سوئد بلکه کشور آذربایجان خواهد شد. چون نمایندهی آذربایجان هستند. درست است اگر ما برنده شدیم، میزبان این مسابقات آذربایجان خواهد بود. اما ما برای مسابقات امسال متمرکز هستیم و این آن معنا را دارد که ما نمیتوانستیم در مسابقات یوو ویژن سال آینده شرکت کنیم چون امسال شرکت داشتیم. اما اگر برنده شدیم به عنوان میزبان در کشور آذربایجان شاید حضور داشته باشیم. اما اگر برنده شدیم باید بگویم که زندگی کاملاً تغییر خواهد کرد. پخش زنده برنامههای ویژه یورویژین را از داخل ایران میتوانید روز جمعه از بیبیسی فارسی ساعت ۱۰ شب به وقت ایران تماشا کنید. برنامه کوک در بیبیسی در همین زمینه: • خواننده عربتبار، نماینده اسرائیل در یورو ویژین • گرجستان: «ما پوتین را نمیخواهیم» • اسکار میخواند- الکس میرقصد • بلیتهای جعلی در مسابقات یوروویژن • محبوبیت آرش و آیسل در روسیه • «در یورویژین عِرق ملی، رأی میدهد»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|