خانه > شهزاده سمرقندی > موسیقی پاپ > اینجا آمستردام است، اینجا تهران | |||
اینجا آمستردام است، اینجا تهرانشهزاده سمرقندیمیخواهم ترانهای را معرفی میکنیم که هنوز داغ، داغ، داغ است و ۲۴ ساعت هم از تولید آن نمیگذرد. ترانهای که تازه از جانب سراینده و در واقع اجراکنندهی آن، «خشایار آریا» به دست ما رسیده است.
خشایار، خوانندهی جوانیست که در هلند بهسر میبرد و سالهاست که با گروه خود «پرس سکواد» در اروپا و همینطور در بین ایرانیان شناختهشده است. او به تازگی ترانهای خوانده است به نام «اینجا آمستردام است، اینجا تهران». از او میپرسم: معلوم است که آمستردام را خوب میشناسید. کلمات و عبارات به آسانی دربارهی وضعیت آمستردام بر زبانتان جاری میشود. من در آمستردام زندگی نمیکنم، در آلمیره زندگی میکنم. ولی خب دانشگاهی که میروم در آمستردام است و یکی از دوستان صمیمیام هم اینجا زندگی میکند که باعث شده اکثر روزها در این شهر باشم تا در آلمیره. اکثر وقایعی که من در این ترانهها به زبان آوردهام، چیزهایی است که خودم تجربه کردم. خودم یا دیدم یا برایم اتفاق افتاده که این ترانهها را خواندم. آهنگهای زیادی هم بود از رپرهای مختلف، از خود ایران یا بیرون از ایران که خب هر کسی میخواند که «اینجا تهرانه»، «اینجا ایرانه»، اینجا چه میدانم عین جهنم شده، زندگی سخته و از این حرفها.
تهران را با آمستردام، یعنی در واقع تهران را با آمستردام مقایسه میکنید. در نهایت هم راستش من واقعاً متوجه نشدم که برای خود تو کدام بهتر است؟ قصد من در این آهنگ مقایسه نبوده است. مسئلهی من نشان دادن آن طرف سکه بوده است به قول معروف. این که مثلاً همه فکر میکنند ایران خیلی وضع خراب است و اینجا آسمان صاف و آبی است. من خواستم نشان بدهم که این طرف هم بالاخره جنبههای بد خودش را دارد. اگر گوش داده باشید، آخر آهنگ چند جمله از خوبیهای این طرف هم میگویم. ولی خب بیشتر آهنگ را اختصاص دادم به نکات منفی که در آمستردام یا در خود اروپا شما میتوانید مشاهده کنید. بیشتر آن نکتههایی که به آنها اشاره کردید، در صورتی است که قاعدهشکنی کنید یا سرکشی کنید از قاعده و قوانینی که در اینجا حاکم است! درست است. من سعی کردم نشان بدهم آن چیزی که مردم فکر میکنند واقعاً هست، یا نیست یا میتواند نباشد. آن قسمتهایی که میگویم اینجا دخترها را گول میزنند مثل کودک، به چشم خودم دیدم. رفتار راننده تاکسیهای آمستردام را به چشم خودم دیدم. من دیدم که در آمستردام کسی بود، غیر ایرانی، یک سیاهپوست بود که جلوی من چاقو کشید. برای خود من چاقو کشید... بله، من هم تجربهی بعد با تاکسیها زیاد داشتم. این درست است. خب من خودم این را تجربه کردم. برای همین سعی کردم تمام چیزهایی را که تجربه کردم مطرح کنم و نشان بدهم که اینجا هم چنین چیزهایی هست و به نوبهی خودش بدیهایی دارد. نکات بدی دارد و ابعاد خطرناکی هم میتواند داشته باشد. خودت میگویی که قصد نداشتی مقایسه کنی، ولی ناخودآگاه مقایسه شده است. به عنوان نمونه تعلیم رانندگی را مثال میزنی. رانندگی در تهران واقعاً بدنام است. طوری که هر وقت در اینجا گواهینامهی رانندگی دستت میدهند، در حالی که روی آن نوشته شده در تمام دنیا میتوانید با آن رانندگی کنید، تاکید میکنند و میگویند: ولی نه در تهران. خب واقعاً نمیخواستید مقایسه کنید؟ فکر میکنم منظور شما آنجایی است که میگویم قوانین رانندگی آن حد فضایی است. درست است؟ دقیقاً، بله. من وقتیمیخواستم گواهینامهام بگیرم، امتحان رانندگیام در شهر آمستردام نبود، جای دیگری در هلند بود. ولی برای خودم خیلی جالب بود که بتوانم توی آمستردام رانندگی کنم. چون همانطور که خودتان میدانید، در آمستردام یک خیابان دارد که از توی آن خیابان تراموا میرود، دوچرخه میرود، موتور و ماشین و اتوبوس هم میرود و آن طرفش هم قطار میرود.
وقتی بعدها و کمکم در آمستردام رانندگی کردم، واقعاً برایم جالب بود که میدیدم با یک نظم خاصی هر کسی در خط خودش دارد رانندگی میکند. این برای من جالب بود. بنابراین این تکه را میشود نوعی مقایسه دانست که مثلاً بگویی آنجا توی تهران، توی آن قاراش میش و آن وضع رانندگی افتضاح، میشود آنطوری رانندگی کرد، و در عوض در اینجا برعکس، در همان شلوغی، قوانین رانندگی، رعایت میشود و همهچیز خیلی تمیز و منظم است. خب الان ۲۴ ساعت است که این ترانه تکمیل و آماده شده است. میخواهید با آن چه کنید؟ آیا میخواهید آن را مثل بقیه کارهایتان بگذارید روی یوتیوب تا مجانی در دسترس همه باشد یا بازار خاصی برای آن در نظر گرفتهاید؟ نه من بازار خاصی برای آن درنظر نگرفتم. چون الان دیگر ارتباطات و آزادی مارکت اینترنتی در حدی شده که واقعاً هیچ هنرمند و خوانندهای روی مارکت اینترنتی حساب نمیکند. اولاً کاری که ما میکنیم، اصلاً جنبهی اقتصادی ندارد. اگر هم بخواهیم به جنبهی اقتصادی کارمان فکر کنیم و جامهی اقتصادی به آن بپوشانیم، بیشتر روی کنسرتها و برنامههای زنده است که حساب میکنیم. مدتهاست که تصمیم گرفتهام آهنگهایی که بیرون میدهم، از اولین آهنگ که شش سال پیش بیرون آمد تا آهنگهایی که این روزها بیرون آمده یا در آینده قرار است منتشر شود، همه را به صورت آزاد روی اینترنت بگذارم. کار بعدیتان چه هست یا فعلاً خسته هستید و میخواهید از این کار جدید لذت ببرید؟ خیلی وقت است که مشغول ساختن آهنگ هستم، ولی از آن طرف هم چون دانشجو هستم و درسم هم سنگین است، سعی کردم در تابستان چند آهنگ را ضبط و آماده کنم. اتفاقاً در چند وقت اخیر ما سبک خود را ازهیپهاپ کمی عوض کردیم و یک جورایی، با یکی از دوستانم که او هم معروف به "امیر دی" است شروع به ساخت آهنگ کردیم. از آهنگهای شش و هشت او استفاده و آهنگهای زیادی ضبط کردهایم، ولی خب همهی آنها باید "میکس و مسترینگ" شوند. قرار است در ماههای آینده همه را آنلاین بگذاریم. خب در فکر ساختن ویدئو کلیپ هم هستید؟ اتفاقاً در فکرم بود که در خود آمستردام یک ویدئو کلیپ بزنم. نه تا آن حد که بخواهم برایش سناریو بنویسم، ولی واقعاً یک حالت رئالیته بهش بدهم. مثلاً در آمستردام راه بروم و بعد بعضی نکاتی را که حرف میزنم نشان بدهم. یعنی یک نماهای کوچک از خودم بگیرم. این در فکرم هست، ولی معلوم نیست که چه زمانی بخواهم آن را انجام دهم. بستگی دارد که امکانات آن چه زمانی جور شود. شما هم اگر هنرمند هستید و کار جدیدی در دست دارید و میخواهید با خوانندگان بیشتری در ارتباط باشید با ما تماس بگیرید و یا کار خود را مستقیم برایمان به این ایمیل آدرس ارسال کنید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
ای کاش این هنرمندان جوان از خود غیرت نشان دهند و کمی هم در باره خفقان سیاسی ایران و در پشتیبانی از هممیهنان دربند خودشان در زندانهای ایران بخوانند.
-- خشایار ، Aug 29, 2010به یزدان این خود خشایار نویس راست میگه! در «واقع» کامنت رو زیر شکنجه نبشته.
-- بدون نام ، Aug 30, 2010اداره سجل احوال نیکان
سلام حق با شماست که میخواهید هنرمندان از درد هموطنانشان در اهنگهایشان بگویند و در واقع صدای بیصدای ان عزیزان باشند ولی بدانید که
-- Rad ، Sep 1, 2010خشایار همراه با برادرش شهریار اولین اهنگش را در مشکلات مردم فهیم و در بند ایران سروده است
راد، کدام آهنگ؟ کجاست؟
-- جنبش مردمی ایران ، Sep 1, 2010