آمازون، تشنه است
Jeff Tollefson برگردان: احسان سنایی
پنج سال پیش، حوزههایی وسیع از جنگلهای آمازون آماج حملات خشکانندهی خشکشالی کمسابقهای واقع شد که درختاناش را نابود، حیات صیادان و هرکسیکه بهنوعی محتاج رود بود را مختل، و نهایتاً فرصت نادر پژوهش در جنگل بارانی انبوه و پریشانی را برای پژوهشگران فراهم آورد. خشکسالی دیگری هماینک بازگشته تا ترس از دخالت دستهای پنهان زمینگرمایی را بیش از پیش تقویت کند. نشریهی علمی نیچر، اخیراً این واقعه را بهزبانی ساده تحلیل کرده است.
خشکسالی امروز آمازون در قیاس با خشکسالی سال ۲۰۰۵، در چه وضعیتیست؟
گویا که تاکنون ابعاد هر دو برابر بوده، هرچند از برخی جهات اختلافاتی هم وجود دارد. دکتر «لوییز آراگائو» (Luiz Aragao)، متخصص سنجش از دور از دانشگاه اکستر انگلستان که به تحلیل دادههای دریافتی از ایستگاههای زمینی و ماهوارهای پرداخته، میگوید این خشکشالی علیالظاهر از حیث وسعت گستردهتر است، اما شدت کمتری نسبت به نمونهی مشابه پنج سال پیشاش دارد.
خشکسالی امروز، حوزههای وسیعی از شمالغرب، مرکز و جنوبغرب جنگل شامل قسمتهایی از خاک کلمبیا، پرو و شمال بولیوی را متأثر از خود ساخته است. ابرها و بارش کمتر همانا و دمای افزونتر همان؛ آنگونه که بهگفتهی آراگائو، بیشینهی دما در ماه سپتامبر سال جاری، نسبت به بازهی مشابه سال ۲۰۰۵، ۱ درجه، و در قیاس با مقدار میانگین، ۲ تا ۳ درجه بیشتر بوده است. سطح آب رودخانه در شاخابهی «ریو نگرو» (بهمعنای رود سیاه)، هماینک در کمینهای تاریخیست.
یکی از شاخابههای رود آمازون – عکس از Stringer / Reuters
با وجود کاهش جنگلزدایی در برزیل، گزارشهایی از رشد آتشسوزیهای جنگلی بهچشم میخورد. یعنی این پدیده هم مرتبط با همان خشکسالیست؟
بله. جنگلسوزیها عموماً همپیوند با جنگلزداییاند؛ اما خشکسالی، خود تقویتگر تأثیر آتشهای زمینی و زمینهساز نفوذشان به درون جنگل است. دادههای اولیهی سال جاری، نشانگر افت ۸۵درصدی جنگلزدایی در منطقه نسبت به بیشینهی اخیرش در سال ۲۰۰۴ است. با انتشار دادههای نهایی در هفتههای آتی، برزیل احتمالاً قادر به ادعای عمل به تعهد دهسالهاش (یعنی کاهش ۸۰درصدی جنگلزدایی در قیاس با میانگین) است.
طبق برآورد «اتحادیهی دانشمندان نگران»، وابسته به دانشگاه کمبریج، این کاهش، معاین کاهش 1میلیارد تُنی نشر گازهای گلخانهایست که تقریباً عددی قابل مقایسه با تعهد ایالات متحده و اتحادیهی اروپا برای افت انتشار این گازها طی دههی آتی میباشد. با وجود این خبر خوب، اما آراگائو معتقد است آتشسوزیها نسبت به سال ۲۰۰۵، رشدی ۸۰درصدی داشته. جنگلسوزی، در آمازون پدیدهای نادر است؛ اما حین یک خشکسالی، شانس نفوذ آتشسوزیهای محدود به قلمرو جنگلهای انبوه افزایش مییابد.
آیا زمینگرمایی مقصر است؟
یافتن یک مقصر دشوار است، اما وقوع هر دوی خشکسالیهای ۲۰۰۵ و ۲۰۱۰، در انطباق با پیشبینیهای بلندمدت برخی مدلسازان اقلیمی با هدف تأثیرپذیری آمازون از پدیدهی شوم زمینگرماییست. اکثریت بخشهای این جنگل معمولاً تجربهی فصل خشکی که از حوالی ژولای یا آگوست هر سال آغاز میشود و تا سپتامبر یا اکتبر همان سال ادامه مییابد را دارند.
خشکسالیهای دورهای همچنین همپیوند با دورههای بازگشتی پدیدهی النینیو نیز هستند، اما برخی شاخصها نشان از این حقیقت میدهند که خشکسالیهای ۲۰۰۵و ۲۰۱۰ را بایستی ماحصل رشد دمای سطحی بخشهای شمالی استوا در اقیانوس اطلس دانست که مؤثراً در ایجاد بادهای شمالی و همچنین مقادیر رطوبت همراهشان، نقش دارند. دانشمندان، خشکسالی سال ۲۰۰۵را پدیدهای «یکبار در قرن» توصیف کرده بودند؛ اما مشخصاً این گفته نادرست بود.
نوامبر ۲۰۰۹– ساحل رود Parana de Manaquiri از شاخابههای رود آمازون / عکس از AMAZONPRESS / Reuters
خشکسالی 2005، چه تأثیراتی برجانهاد؟
تا پنج سال بعد، متخصصین سنجش از دور همچنان این پرسش را با حلاوت خاصی بررسی میکنند. پژوهشی جنجالی در سال ۲۰۰۷ از افزایش سبزی آمازون در سال ۲۰۰۵ خبر داد، که این حاکی از عکسالعمل جبرانگر سریع این جنگل بود. اما سایر پژوهشگران با یاری همان دادهها، موفق به تشخیص چنین نوعی از عکسالعمل نشدند. برخی مدعی شدند اصلاً دادههای ماهوارهای برای پاسخ به چنین پرسشی اساساً نامناسباند.
بحث بر سر دادههای سنجش از دور همچنان در جامعهی علمی در جریان بود؛ اما دادههای زمینسنجی، مدارکی مستدل از فقدان پوشش گیاهی و رشد مرگ درختان فراهم آورد. مطابق پژوهشی که سال گذشته در نشریهی علمی Science انتشار یافت؛ این خشکسالی، تراکم کربن مناطق تأثیرپذیرفته را تا حدود ۱.۶ میلیارد تُن کاهش داده است.
از این چشمانداز امکان دارد که ابرهای کمتر و آفتاب بیشتر حاصل از خشکسالیها، رشدی موقت در فرآیند فتوسنتز ایجاد نموده و موجبات رشد بیشتر گیاهان را فراهم آورند؛ اما فقدان رطوبت خاک حاصل از تمدد خشکسالی، نهایتاً تأثیر بیشتری برجامینهد. پژوهش اخیری در نشریهی «پیشرفتهای آکادمی ملی علوم» (PNAS)، همین نتیجه را با این گزاره بهدست آورد که خشکسالی در عین اینکه موجب فقدان برگهای پیشین و شکوفایی برگهای بیشتری میشود؛ اما رویهمرفته منجر به مرگ بیشتر درختان خواهد شد.
آیا خشکسالی ۲۰۱۰، به کسب پاسخی قطعی برای این سؤالات کمک خواهد کرد؟
البته که این فرصتیست برای دانشمندان تا که مجدداً به کنکاش در دادههای زمینی و ماهوارهای بپردازند و ایندفعه حتی با نگاهی بهتر و ذهنی بازتر اینچنین کنند. هنوز مشخص نیست که بحث بر سر دادههای ماهوارهای به کجا خواهد انجامید. هنوز کار زیادی برای درک علت اینکه ماهوارهها چرا زمین زیر پایشان را سبزتر میبینند (البته اگر حقیقتاً چنین باشد) و اثرات خشکسالی بر انباشت کربن منطقه را بیش از حقیقت ارزیابی میکنند، باقیست. مطمئناً وجود مجموعهدادههای دیگری برای تحلیل مشاهداتمان ضرر ندارد.
منبع: nature
در همین زمینه:
• زمانه؛ مردادماه ۸۹ «۲۰۱۰، در ردیف گرمترین سالهای زمین»
• زمانه؛ بهمنماه ۸۸ «زمین، گرمترین دهه را گذراند»
• زمانه؛ آذرماه ۸۸ «از کیوتو تا کپنهاک؛ زمین ۰.۳ درجه گرمتر شد»
• زمانه؛ آبانماه ۸۸ «شکست انسانها در جنگ با جنگل»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|