خانه > رادیو سیتی > فستيوال فيلم > وقتی موقعیتهای تبعید زمینهای برای تغییر شوند | |||
وقتی موقعیتهای تبعید زمینهای برای تغییر شوندلیدا حسینینژاد«نهمین جشنوارهی بینالمللی سینمای تبعید» از بیست و سوم تا بیست و نهم اکتبر در شهر گوتنبرگ سوئد برگزار میشود. این جشنواره که ابتدا کار خود را با فیلمهای ایرانی شروع کرده بود، به یک فستیوال بینالمللی تبدیل شده است. در خصوص این جشنواره، با حسین مهینی، دبیر این فستیوال، گفتوگویی انجام دادهام.
آقای مهینی، جشنوارهی امسال سینمای تبعید، چه تفاوتهای مهمی با همین جشنواره در سالهای گذشته دارد؟ تفاوت در این است که به عنوان نهادی که روی کارها و آثار سینماگران تبعیدی متمرکز شده، رو به رشد بوده است. تفاوت در کیفیت آثار، تعداد آثار و تأثیری که روی فیلمسازها و اساسآً روی فرهنگ سینما داشته، به چشم میخورد. اینها تفاوتهایی است که به طور غیرمستقیم در هر دورهای از جشنواره منعکس میشود و این دوره هم شاهد آن هستیم. علاوه بر آن همیشه سعی کردهایم این جشنواره در ارتباط با مسائل جاری دنیا، و به شکلی انعکاس آن شرایط باشد؛ به ویژه شرایطی که عامل و اساس پناهندگی است و انسانها به خاطر آن سرزمینهایشان را ترک میکنند و به جاهای دیگری میروند. شما این جشنواره را ابتدا برای ارائهی کارهای فیلمسازان ایرانی در اروپا ایجاد کردید. ولی بعدآ جنبهی بینالمللی پیدا کرد و فیلمسازهای کشورهای دیگر هم در آن حضور پیدا کردند. چطور شد که این جشنواره از محدودهی جامعهی ایرانی بیرون آمد؟ ما این جشنواره را در سال ۱۹۹۳ آغاز کردیم. آن زمان فقط روی ایرانیها متمرکز بودیم. از لحاظ تاریخی و شرایط هم خود جشنواره واقعآ منحصر به فرد بود. چرا که برای اولین بار در تاریخ سینما، ملیتی در تبعید جشنوارهی سینمای خود را برپا میکرد. منتها بعد از برگزاری جشنواره، از نوع برخورد تماشاگران و همینطور فیلمسازها و مجموعهی رویدادهای آن، به تجربه دیدیم که هرچند ما تعلق جغرافیایی خاصی داریم و از جغرافیایی با ویژگیهای خاص فرهنگی میآییم، ولی در عین حال با ملیتهای دیگر نیز اشتراکات زیادی داریم و اگر مسائل ایرانیان هنرمند و فیلمساز را در کنار بقیهی هنرمندان و فیلمسازان ملیتهای دیگرارائه ندهیم، فقط منجر به حصاری میشود که دور خودمان میکشیم. علاوه بر این مسائل ما منهای تعلق جغرافیایی، زیاد با هم تفاوت نداریم. وقتی ما از هرکجای دنیا هم که باشیم، وارد جامعهی جدید میشویم، در این گذار وجوه مشترک زیادی در ارتباط با جامعهی جدید داریم. چون در اینجا دیگر تقسیمبندی جغرافیایی نیست، همه را به چشم خارجی نگاه میکنند. در نتیجه در عرصهی اجتماعی سیاسی مسائل مشترکی داریم. بخش مهمتر و کلیدیتر قضیه این است که مجموعهی سینما و موقعیت تبعید به یک فرایند هنری که فیلم است، میرسد و در این فرایند هنری همهی ما چشم به آینده داریم. همهی فیلمسازان تبعیدی چشم به آیندهای دارند که دیکتاتوری برچیده شود و جامعهشان با دمکراسی و برابری روبرو شود. با توجه به این مسائل، به این نتیجه رسیدم با مجموعهی اشتراکاتی که وجود دارد، جشنوارهی ما میتواند با ملیتهای دیگر و در کنار آنان عرصهی وسیعتری را ایجاد کند و طبیعی است که در این عرصه پیام فیلمسازان ایرانی هم میتواند قویتر پخش شود. به همین جهت از دورهی دوم در سال ۱۹۹۵ از با شعار «دنیا خانهی من است»، جشنوارهی ما بینالمللی شد. فیلمها برای نمایش در جشنوارهی سینمای تبعید چگونه انتخاب میشوند؟ چه معیارهایی برای انتخاب فیلمها دارید؟ بستگی دارد که انتخاب فیلم برای کدام بخش از برنامهها باشد؛ برای بخش اصلی، فیلمهایی پذیرفته میشوند که فیلمساز آن خود را سینماگر تبعیدی بشناسد یا سینماگری مهاجر باشد. منتها این شرط برای بخشهای دیگر وجود ندارد. این نکته را هم اشاره کنم که از نظر موضوع محدودیتی وجود ندارد. تعریف ما از تبعید این نیست که تولید هنری در تبعید لزوماً متمرکز یا محور اصلیاش مقولهی سیاسی باشد. حضور فیلمساز در خارج از وطنش، حضور اجتماعیاش به عنوان یک تبعیدی، خود یک حضور سیاسی است. اما خود فیلمساز میتواند علایق مختلفی داشته باشد و کارش لزوما روی مسائل سیاسی متمرکز نباشد. کما این که زندگی در تبعید هم به شکل عادیاش ادامه دارد و در آن عشق و همهی مسائل دیگر زندگی جاریست. بخشهای دیگر را هم بر اساس موضوعات روز انتخاب میکنیم.
تعریفهای متعددی از سینمای تبعید میشود. اما شما به طور مشخص، چه تعریفی از سینمای تبعید دارید؟ سینمای تبعید یک تولید سینمایی و یک فرایند هنری در موقعیت تبعید است. این موقعیت هم به طور طبیعی، موقعیتی سیاسی است. چرا که تعارض و برخورد با قدرت سیاسی حاکم بر جامعهای که فیلمساز از آنجا میآید است که فرد را به شرایط تبعید میکشاند. البته همانطور که اشاره کردم، موقعیت سیاسی در تولید فیلم میتواند مستقیم منعکس باشد یا نباشد. ولی حضور اجتماعی فیلمساز حتمآ تأییدی بر این قضیه است. واکنشها به جشنواره تا کنون چگونه بوده است؟ چه از سوی ایرانیان و چه از سوی ملیتهای دیگر؟ فکر میکنم واکنشها مثبت بوده. چرا که کار جشنواره محصول پروسهای طولانی است. ما خود جشنواره را به مثابهی یک کار فرهنگی دیدهایم. پروسهی یک کار فرهنگی هم زمان میبرد. ما قضیه را آکسیونی ندیدهایم و به همین جهت سعی کردهایم مجموعهی جشنواره را به صورت یک نهاد دنبال کنیم. این جشنواره تأثیر خود را هم در میان فیلمسازان و هم در میان مخاطبین در عرصههای مختلف، بهخصوص در عرصههای فرهنگی، باز مشخصتر، در عرصهی فرهنگ خود سینما داشته است. نه این که مقولهی سینمای تبعید وجود نداشته، اما به جرأت میتوانم ادعا کنم با جشنوارهی ما است که این مقوله روی میز کار قرار میگیرد و راجع به آن بحث میشود؛ به ویژگیهای سینمای تبعید چه از نظر زیباشناسی، چه از نظر پروسهی تولید توجه میشود و تفاوت آن با سینمای مهاجر و سینمای جاری موجود، مورد بحث قرار میگیرد. بعد از جشنوارهی ما، کلی کارهای تحقیقی در سطح آکادمیهای مختلف انجام شده و روی مقولهی سینمای تبعید متمرکز شدهاند. خُب، اینها دستاوردهای جشنوارهی ما است. مضافاً این که ما جشنوارهی کوچکی هستیم، ولی توانستهایم از طریق سینما و از طریق جشنواره، امکانی باشیم برای توضیح این که چرا اساساً انسانها مجبور به ترک سرزمینشان میشوند و وقتی وارد جامعهی جدید شدند، با چه دغدغههایی روبرو بوده و چه چشماندازی دارند. بخشهای جنبی هم در این جشنواره دارید؟ یا صرفآ نمایش فیلم در برنامهی شما قرار دارد؟ علاوه بر نمایش فیلم، همیشه بخشهای جنبی هم داشتهایم. این بخشها روی آثار هنرمندان عرصههای مختلف تبعید متمرکز است. مانند اجرای موسیقی، نمایش نقاشی و غیره. گاهی هم برنامهی جنبی مکمل فیلمی بوده است. برای نمونه، در همین دوره هم فیلمی با نام «قرارداد قتل با الله» داریم. این فیلم آلمانی است، در ارتباط با قتلهای زنجیرهای در ایران ساخته شده و در عین حال روی قتل پروانه و داریوش فروهر متمرکز است. در ارتباط با این فیلم، تئاتری با عنوان «یک پرونده و دو قتل» به کارگردانی نیلوفر بیضایی که آن را بر اساس یادداشتهای پرستو فروهر نوشته است، در جشنواره، به نمایش درمیآید. با این که نیروی زیادی از ما گرفت، اما چون داشتن مخاطب غیرایرانی برای ما مهم است، قرار شد این تئاتر با زیرنویس سوئدی بر روی صحنه بیاید. چرا که ما نه تنها دنبال حصار کشیدن به دور خودمان نیستیم، بلکه فکر میکنیم، برای انعکاس بیشتر مسائلمان، به همبستگی گروههای قومی و ملتهای دیگر نیاز داریم و معتقدم ما باید بتوانیم خودمان را به آنها نزدیک کنیم. به همین جهت، وقتی برنامهای برگزار میکنیم، حتمآ به زبان کشوری که در آن برگزار میشود ترجمه شده و سعی میکنیم حال و هوای جشنواره با مکان برگزاری آن نیز هماهنگی داشته باشد. یکی دیگر از برنامههای جنبی جشنوارهی امسال، برنامهی موسیقی، با اجرای گروه «کافران بینام» است که از آلمان میآیند. چند سخنرانی نیز خواهیم داشت. در بخش مهم دیگری از برنامههای جنبی، روی سینمای زیر زمینی ایران متمرکز هستیم. برعکس تبلیغاتی که وجود دارد، سینمای زیرزمینی ایران محصول این دو سه سال یا هفت هشت سال اخیر نیست، ریشههای خیلی قدیمیتر دارد. ما نمونههایی نایاب از سال ۵۷ را داریم که در این برنامه نمایش خواهیم داد. آیا جشنوارهی سینمای تبعید امسال، با عنوان و موضوع ویژهای برگزار میشود؟ در شرایط فعلی، در اثر بحرانی که وجود دارد، کل دنیا «نمیگویم فروپاشی» اما درگیر نابسامانی است. از همین زاویه شعار امسال جشنوارهی ما «بله به نه» است. به این علت با «بله» شروع کردیم، چون معمولآ در تبلیغات و یا شعارهایی مانند شعارهای ضد جنگ گفته میشود «نه»؛ ما خواستیم از زاویهی مثبت آن شروع کنیم و بگوییم «بله» اما بله به تغییرات. چرا که اگر جهان به همین شکل بخواهد ادامه پیدا کند، دنیای قابل زیستی برای انسان در همهی عرصهها نخواهد بود، به همین جهت ما هم شعار تغییر را به شکلی میدهیم، تغییر کل سیستمی که وجود دارد، در عرصهی سیاسی، اقتصادی و… از همین زاویه سعی کردیم مجموعهی فیلمهایی هم که این دوره جمع کردهایم، منهای برنامهی اصلی جشنواره که روی آثار سینماگران تبعیدی و مهاجر متمرکز است، برنامههای ویژهی جشنواره روی این مسأله متمرکز شود. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|