خانه > رادیو سیتی > تاتر > «مرثیهای برای یک رییس جمهور» | |||
«مرثیهای برای یک رییس جمهور»آرش پارساپس ازگذشت سه ماه از انتخابات ریاست جمهوری و اتفاقات بیشماری که پس از آن رخ داد؛ جامعه ایران همچنان در وضعیت غیرعادی و نامطلوبی بسر میبرد. در پی اعتراضات مردمی که به دولت نامشروع و نظام صورت میگیرد، شمار زیادی از هنرمندان هم حضور دارند. اما نکته قابل توجه در میان اهالی تئاتر، گرایش برخی از نویسندگان و کارگردانان شناخته شده این عرصه در ارتباط با این اتفاقات است. نمایشهایی نظیر «خشکسالی و دروغ» به کارگردانی محمد یعقوبی، «باغ شکرپاره» به کارگردانی قطبالدین صادقی، و «مرثیهای برای یک سبکوزن» به کارگردانی ایوب آقاخانی، از جمله نمایشهایی هستند که با هوشمندی بسیار بر سیاستهای یکجانبه نظام و برخی از مسئولان نظام خرده گرفتهاند.
نگاهی به نمایش «مرثیهای برای یک سبک وزن» نویسنده و کارگردان: ایوب آقاخانی، طراح صحنه و لباس: لادن سید کنعانی، آهنگساز: محسن میرزایی، گروه کارگردانی: هومن خدادوست، اصلان شاه ابراهیمی، منشی صحنه: مهنوش حسینی راد، عکاس: شکوفه هاشمیان. بازیگران: هدایت هاشمی «هدایت»، نگارعابدی «نگار»، افشین هاشمی «افشین»، و خسرو احمدی «خسرو» مدت نمایش: ۴۵ دقیقه – مجموعه تئاترشهر – سالن سایه
مرثیهای برای یک رییسجمهور! ژانر کمدی در تئاتر یکی از سختترین و در عین حال جذابترین گونه تئاتری است. کمدی خود به شاخهها و گرایشهای متفاوت تقسیم میشود که «کمدی سیاه»، «کمدی موقعیت»، «کمدی وضعیت»، «کمدی اسلپ استیک» و ... از این شمار تقسیمات به حساب میآیند. تجربه سالیان گذشته کارگردانانی مانند حسین کیانی، کوروش نریمانی و ... به کرات نشان داده است که هرگاه کارگردانی به سوی چنین متونی گرایش پیدا میکند، با استقبال انبوه مخاطبین مواجه میشود. ایوب آقاخانی این بار در مقام نمایشنامهنویس، موضوعی را دستمایه اثر خود قرار داده است که چندان برای مخاطب ایرانی ناآشنا نیست. نقطه آغازین نمایش با درگیری میان یک زوج جوان شروع میشود، نویسنده با انتخاب افکتی در شروع هر اپیزود که بیانگر آغاز یک مسابقه بوکس است، داستان را به پیش میبرد. «افشین» که دوستی دیرینهای با «هدایت» دارد، از او تقاضای پول میکند. افشین که توسط نویسنده انسانی باخدا و معتقد تعریف شده، به دور از چشم همسرش مبلغی به افشین قرض میدهد. این عمل شخصیت هدایت در نمایشنامه تبدیل به بستری میشود که اتفاقات بعدی اثر در خلال آن روی میدهد. آقاخانی با خلق شخصیت خسرو «کافهچی مشروب فروش» گروههایی را در جامعه تصویر میکند که روز خود را در حالی آغازمیکنند که منافعشان ارتباط مستقیم با مسائل و اتفاقات روز دارد.
آقاخانی درشخصیت پردازی چندان موفق نیست، او در بخش دیالوگ نویسی به سمت و سویی گرایش داشته که کلمات انتخاب شده از سوی او یادآور دیالوگهای نمایشنامههای «دیوید ممت» نمایشنامهنویس آمریکایی است. اما چنین الگوبرداری ناشیانهای ازسوی نویسنده دربیشترلحظات نمایش به شخصیتها لطمه وارد میکند. در واقع مخاطب در مواجهه با شخصیتها تنها رفتار و دیالوگهایی از او دریافت میکند که بیشترشخصیتها را تک بعدی القاء میکند. آقاخانی در اپیزودهای اول و دوم نمایش در انتخاب کلمات و نگارش دیالوگها موفق عمل میکند، اما هرچه مخاطب با اثرهمگام میشود با دیالوگهایی مواجه میشود که تنها به انتقال صرف اطلاعات میپردازند. در صورتی که یکی از مهمترین بخش هر دیالوگی، روشن کردن درونیات وانگیزههای شخصیتها برای مخاطب است. در بخش محتوایی اثر، آقاخانی بیپروا و بدون هیچ اغماضی بر سیاستمردان و گروههایی در نظام یورش میبرد که در چند ماهه گذشته باعث بروز اتفاقات و حوادث خونباری در ایران شدند. او در اپیزود انتهایی نمایشنامه هم اشارهای به تأثیر شکنجه و زور بر تغییرعقیده ناگهانی افراد اشاره میکند، نمونه بارز این موضوع زمانی است که شخصیت افشین به سوی کارگردان سینما «کامبوزیا پرتوی»، که در میان تماشاگران است یورش میبرد و او را متهم به خیانت میکند در همین زمان شخصیت هدایت به طرفداری از کارگردان میپردازد، اما با برخورد شدید فیزیکی افشین مواجه میشود و به یکباره تغییر رأی میدهد و اعلام میدارد که تا به حال مسیر را اشتباه رفته است. این امر باعث شعف و تشویق مخاطبان در طول اجرا میشود. البته نویسنده این نقدها را با چیرگی تمام در قالب کلمات و تکنیکهای نمایشنامه نویسی به مخاطبش انتقال میدهد.
در بخش طراحی، طراح صحنه با قرار دادن سه سطح متحرک که به یکدیگرمتصل هستند به خوبی فضاها را از هم تفکیک میکند. درواقع بازیگران با کوچکترین حرکتی در این سه سطح وارد فضای جدیدی میشوند که برای مخاطب ناآشنا است. این ویژگی در طراحی به شخصیت خسرو کمک شایانی میکند. تابلویی که درکافه خسرو نصب شده و بر روی آن «ورود معتادین و آنارشیستها ممنوع» حک شده، دو طرفه طراحی شده است. هرگاه شخصیت خسرو در جامعه و فضای اطرافش احساس خطرمیکند، سمت دیگر تابلو را نمایان میکند. در واقع کارگردان و طراح با انتخاب چنین عنصری وجه غالب و اصلی شخصیت خسرو را برای مخاطب بازگو میکند. بازیها در نمایش دردو سطح به مخاطب ارائه میشود. «افشین هاشمی» و «خسرو احمدی» بیشتر بر بازی فیزیکی و بیرونی گرایش دارند. انتخابی که در برخی صحنهها باعث عدم ارتباط مخاطب با شخصیت آنها میشود. حرکتهای اضافی و رفتارهای اغراق آمیز از نکاتی است که این دو بازیگر در برخی لحظات نمایش دچار آن میشوند. در سمت مقابل، هدایت هاشمی و نگارعابدی، در بیشتر لحظات نمایش بازی کنترل شده و گزینشی از خود بروز میدهند که باعث همراهی بیشترمخاطب با خود میشوند. این امر در بازی نگار عابدی بیشترنمایان است. انتخاب لحنی خشن برای شخصیت نگار، نگاههای بهت زده، راه رفتن نامتعارف، بازی با انگشتان و... از نکات قابل توجه و تأثیرگذار بازی نگار عابدی است. نمایش «مرثیهای برای یک سبک وزن» در بخش انتخاب مضمون و انتقال آن به مخاطب کاملا هماهنگ با مسائل و اتفاقات روز جامعه حرکت میکند و این امر از عکسالعمل تماشاگران پس از خروج از سالن نمایش کاملا هویداست. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
چقدر دلم برای تئاتر شهر و سالن های نمور چهار سو و قشقایی و سایه تنگ شده. هرچند بدون حضور محمد بهرامی، در این اواخر مجموعه تئاتر شهر از معرفت و صمیمیت تهی است. یاد بهرامی عزیر بخیر که پشت میزش در روابط عمومی تئاتر شهر می نشست و آن فلاسک چای بود و لیوان های تمیز و دود سیگارها که همه اتاق را پر می کرد. در پی رفتن دوستی از در، دوستی دیگر از راه می رسید. چهار راه رفاقت ها و دوستی ها بود اتاق کارش. پاتوقی بود برای نویسندگان و هنرمندان. دلم بد جور گرفت از این که می بینم، همان روز ها را هم از ما گرفتند. طوری که پس از 4 سالف دچار یک نوستالژیای زود رس شده ایم. مطلب خوبی بود. ممنون از آرش پارسای عزیز
-- مهدی عبدالله زاده ، Sep 20, 2009