خانه > خبر اول > موسیقی > پرویز مشکاتیان درگذشت | |||
پرویز مشکاتیان درگذشتپرویز مشکاتیان استاد سنتور ایران در سن ۵۴ سالگی بر اثر ایست قلبی در منزلش در تهران درگذشت. زمان مرگ این هنرمند، آنطور که خبرگزاریهای مهر و فارس گزارش کردهاند، صبح امروز دوشنبه بوده است. زمان تشییع جنازه این هنرمند فقید هنوز اعلام نشده است. پرویز مشکاتیان ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ خورشیدی در نیشابور به دنیا آمد و در میان اهالی هنر و مردم، به عنوان آهنگساز، موسیقیدان، نوازنده سرشناس سنتور، استاد دانشگاه و پژوهشگر شناخته میشد. مشکاتیان فعالیت هنری خود را در شش سالگی نزد پدرش حسن مشکاتیان که استاد سنتورنوازی و آشنا با ویولن و سهتار بود، آغاز کرد. وی در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران شد. مشکاتیان، ردیف میرزا عبدالله را نزد نورعلی برومند و داریوش صفوت و مبانی موسیقی ایرانی را نزد اساتیدی چون محمدتقی مسعودیه، عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن فراگرفت. او از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۶۷ با محمدرضا شجریان همکاری داشت که نتیجه این همکاری، آثار ماندگاری چون «بیداد، آستان جانان، سِرّ عشق، نوا و دستان» بود. در کارنامه کاری پرویز مشکاتیان، همکاری با خوانندگانی چون علی جهاندار، ایرج بسطامی، علیرضا افتخاری، حمیدرضا نوربخش، علی رستمیان و شهرام ناظری دیده میشود. مشکاتیان، کتابهای فراوانی در زمینه سنتور و موسیقی ایرانی تألیف کرده است. |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
او همچون نسيمي بر فلات ايران زمين وزيد و رفت و ترنم باران بهاري بود براي كشورمان كه اين روزها هرگز جاي خالي بزرگان خود را پر نمي كند. بسيار تأسف اندوه و تأثر از خالي بودن جاي بزرگاني چون او
-- فرزين ، Sep 21, 2009او ترنم باران بود بر جگر خشكيده موسيقي ايران زمين و اكنون همه تشنه خواهيم ماند. يادش به خير
عمیقا متاسفم!!!!!!!!!!!!!!!
-- بدون نام ، Sep 21, 2009تو گویی دلتنگ فرهنگفر شد و بناگاه رفت !
-- بهمن مبین ، Sep 21, 2009همراه شو عزیز!
-- بهزاد فردافشار ، Sep 21, 2009کین درد مشترک، هرگز جدا... جدا...
درمان نمی شود...
روحش بر فراز باد
بی شک هیچ کس به اندازه او به موسیقی ایران و شعر نو در موسیقی سنتی احاطه نداشت...برای من بزرگترین موسیقیدان ایران زمین بود...
-- علی ، Sep 21, 2009توصیه میکنم قطعه خزان وی رو در این پاییز هنروآزادی گوش بدین...
اشک امانم نمیدهد!
-- تمبک نوازان ، Sep 21, 2009تو گویی دلتنگ فرهنگفر شد و بناگاه رفت !
تو گویی در این ماتمسرای زندگی وقتیکه دلتنگ از جور روزگار پناه به ساز او میبردی چون شمعی بناگاه
در این طوفان زندگی خاموش شد و دیگر صدای ساز او را زنده نخواهی شنید.
اشک امانم نمیدهد !
وقتی دستان زیبای او چون قویی باشکوه برروی دریای سنتور به حرکت در میآمد… همه شکوه بود و زیبایی!
دیگر بار باد خزان روزگار گلی چید و رفت!
و حالا هزاران سبزه زار زندگی در سوگ او با ناله های جانگداز در فراق او یکدم خاموش نخواهد نشست!
مشکاتیان هم رفت!
قلبمان شکست استاد
-- hamed ، Sep 21, 2009سرود مجلس جم گفته اند این بود که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
-- حسین ، Sep 21, 2009همه این تجلیل ها و اظهار تاسف ها از درگذشت هنرمندی که ضربه هایش بر سیمهای سنتور تارهای قلب را میلرزاند به جای خود، ولی چرا دلیل واقعی مرگ هنرمندانمان را ،یا علت واقعی ایست قلبی آنهارا به وضوح بیان نمیکنیم تا شاید هشداری باشد _اگر نه برای همه جوانان _ برای آنها که به دنیای هنر، بخصوص به دنیای موسیقی قدم میگذارند.
-- شاهد ، Sep 21, 2009آستان جانان، روح تشنه ما را که چند سال خلاء موسیقی اصیل آنگونه اش کرده بود سیراب کرد. با چه افتخاری به دیگران مژده آن را میدادیم. روزی چند بار گوش دل به آن می سپردیم.
-- آوین - سیدنی ، Sep 21, 2009دلا از دست تنهایی به جونم ز آه و ناله خود در فغونم ........
باور کردنی نیست.....
چه زود رفت.....
یادش همیشه در دلهای ما خواهد بود.
باز هم خبری در باره موسیقی و موسیقی دانان و بدون یک فایل صوتی همراه؟
-- master muzaki ، Sep 22, 2009باورش بسیار سخت بود...
-- محمد ، Sep 22, 2009تازه درسم تمام شده بود و می خواستم با استاد دیداری داشته باشم تا این نابغه موسیقی را از نزدیک ببینم...
ما نابغه موسیقی سنتی را از دست دادیم...
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
از بعضی چیز ها فقط یک دونه وجود داره
-- asd ، Sep 22, 2009موقع از دست دادن این جور چیز ها تمام وجود آدم می سوزه
مثل مشکاتیان که شاید تا هزاران سال دیگه هم یک نفر دیگه مثل اون پیدا نشه
اندوه بر ما
مشكاتيان زنده جاويد است.
-- نوگل ، Sep 22, 2009آنچه بيش از مرگ زود هنگام مشكاتيان مارا رنج مي دهد.محروميت اين مردم مظلوم است. كه طي سي سال گذشته حتي براي لحظه از ديدار هنر نمايي او در رسانه هاي گروهي اين مملكت محروم بودند.چه ظلم بزرگي است قطع ارتباط هنرمند با مردم.انهم هنرمند بزرگي چون مشكاتيان كه چهره ي منحصر به فرد
د رسنتور نوازي و ترانه پردازي صد ساله اخير است.
هنر در شهر ما ننگ است آوخ!
برای شادی روحش فقط فاتحه می خوانم
-- امید ، Sep 22, 2009هگل راست می گفت که رنج عضو جدانشدنی
روح است
زنده باد یاد و خاطره پرویز مشکاتیان
-- علی ، Sep 22, 2009نوا ، جان عشاق
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
-- راضیه ، Sep 22, 2009ثبت است بر جریده عالم دوام ما
فلک را جرم بی اندازه گشته ست...
-- نوشین ، Sep 22, 2009وای بر مردمی که هنوز نمی دانند خالق جان جهان ، صبح است ساقیا ، شیدایی و ... کیست؟
-- پرویز دوست ، Sep 22, 2009در کوی و برزن دیگر اثری از دانش نیست...
گویندعاشق می میرد , عشق هرگزا.
-- بدون نام ، Sep 22, 2009پروانه
افسوس و صد افسوس..............
-- toranj ، Sep 22, 2009پرویز مشکاتیان!
-- خالو ، Sep 22, 2009سبزی نواهای تو
حیات ما را شرابی می کرد.
که در مستی آن
خواب زندگی را آرام تر
به بالین می رفتیم.
خالو
واقعا نمیدونم چی بگم ولی حیف شد که این استاد مسلم موسیقی ایران عزیز خیلی غریب رفت. البته استاد هرگز نمیمیرد و با کارهایش زنده خواهد بود
-- محمد ، Sep 23, 2009آنكه شد زنده جاويد كجا مي ميرد...
-- سلانه ، Sep 25, 2009رفتیُ رفتن تو آتش نهاد بر دل ...
-- اشکان ، Sep 26, 2009