خانه > خبر اول > انتخابات > «حذف فیزیکی تاثیری بر حرکت سبز ندارد» | |||
«حذف فیزیکی تاثیری بر حرکت سبز ندارد»میرحسین موسوی نامزد معترض به نتیجه انتخابات گفت که «حذف فیزیکی و دستگیریها» تاثیری بر حرکت سبز مردم در ایران نخواهد گذاشت. آقای موسوی افزود که «شبکه بزرگی» از مردم نسبت به «خطاهای» صورت گرفته اعتراض دارد و اسیر «نفرت پراکنیها و پروندهسازیها» نخواهد شد. به گزارش وبسایت قلمنیوز، نخستوزیر پیشین ایران که ۱۲ مرداد در جمع گروهی از جوانان سخن میگفت، توصیه کرد که «نیروهای حداکثری» بر اساس خواستهای «حداقلی» گردهم جمع بشوند و «اختلافها» را کنار بگذارند. وی همچنین اظهار داشت که باید درباره این «نهضت عظیمی» که آغاز شده در سطح ملی و بینالمللی «روشنگری» شود. آقای موسوی جریانها، احزاب و مردم معترض به نتیجه انتخابات را دعوت به «وحدت» کرد و افزود: «من امروز انسجام ملی را بین استانهای مختلف و بین فرهنگها و اقشار مختلف نسبت به هم، خیلی بیش از قبل از انتخابات میبینم.» این نامزد معترض به نتیجه انتخابات اعلام کرده است که در آیندهای نزدیک، جبهه گستردهای را راهاندازی خواهد کرد که در آن بسیاری از جریانهای فکری، سیاسی و اجتماعی حضور خواهند داشت.
موسوی با اشاره به برگزاری جلسه محاکمه فعالان سیاسی: «این دادگاههای کذایی که مقابل روی ماست، نشاندهنده عمق مشکلاتی است که در کشور ما وجود دارد»
شکلگیری این جبهه گسترده با واکنش برخی از محافظهکاران مواجه شده است. بخش قابل توجهی از محافظهکاران که به محمود احمدینژاد و آیتالله علی خامنهای نزدیک هستند، از نامزدی احمدینژاد در انتخابات حمایت میکردند. نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از سوی مردم، نامزدها، احزاب و جریانهای سیاسی اصلاحطلب پذیرفته نشده است. میلیونها معترض به نتیجه انتخابات در روزهای ابتدایی اعلام نتیجه انتخابات با حضور در خیابانها خواستار ابطال انتخابات شدند که با دخالت پلیس و لباس شخصیها این راهپیماییها به خشونت کشیده شد. در جریان این راهپیماییها دهها نفر کشته شدند و صدها تن دیگر نیز دستگیر و زندانی شدند. در میان دستگیرشدگان برخی از مقامهای دولتهای گذشته و نمایندگان مجلس نیز دیده میشوند.
کروبی: «نه موسوى و نه من، عقبنشينى نكردهايم و به اعتراض خود ادامه مىدهيم.ما هرگز با اين دولت همكارى نخواهيم كرد. البته به آن صدمه نمیزنیم، ولى از اقداماتش انتقاد میکنیم»
میرحسین موسوی با انتقاد و اعتراض به بازداشت این افراد، گفت که «این افتخار نیست که چند معاون رئیس جمهور و وزیر و افرادی که لانه جاسوسی را گرفتند و نماد ایستادگی ما در مقابل قدرتهای بزرگ بودند» این چنین دادگاهی شوند. به گفته رئیس فرهنگستان هنر «این دادگاههای کذایی که مقابل روی ماست، نشاندهنده عمق مشکلاتی است که در کشور ما وجود دارد.» محاکمه برخی از فعالان سیاسی و «اعترافات» دوتن از آنها در جلسه دادگاه، با اعتراض شدید مراجع تقلید شیعه، احزاب اصلاحطلب و انتقاد سازمانهای مدافع حقوق بشر مواجه شده است. در همین حال مهدی کروبی دیگر نامزد معترض به نتیجه انتخابات نیز در گفتگو با روزنامه ال پایس تاکید کرد که وی و میرحسین موسوی به اعتراضها علیه دولت محمود احمدینژاد ادامه خواهند داد. آقای کروبی افزود: «نه موسوى و نه من، عقبنشينى نكردهايم و به اعتراض خود ادامه مىدهيم.ما هرگز با اين دولت همكارى نخواهيم كرد. البته به آن صدمه نمیزنیم، ولى از اقداماتش انتقاد میکنیم.» وی در این گفتگو اظهار داشت که وی و موسوی، نگران کشته شدن معترضان خیابانی هستند. |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
جرات تلاش كردن
رام كنندگان حيوانات سيرك براي مطيع كردن فيلها از ترفند ساده اي استفاده مي كنند. زماني كه حيوان هنوز بچه است، يكي از پاهاي او را به تنه درختي مي بندند. حيوان جوان هر چه تلاش مي كند نمي تواند خود را از بند خلاص كند اندك اندك اين عقيده كه تنه درخت خيلي قوي تر از اوست در فكرش شكل مي گيرد. وقتي حيوان بالغ و نيرومند شد ،كافي است شخصي نخي را به دور پاي فيل ببندد و سر ديگرش را به شاخه اي گره بزند. فيل براي رها كردن خود تلاشي نخواهد كرد .
-- بدون نام ، Aug 5, 2009پاي ما نيز ، همچون فيلها،اغلب با رشته هاي ضعيف و شكننده اي بسته شده است ، اما از آنجا كه از کودکی قدرت تنه درخت را باور كرده ايم، به خود جرات تلاش كردن نمي دهيم، غافل از اينكه براي به دست آوردن آزادي ، يك عمل جسورانه كافيست
کشف جسد در مخزن آب پونک
جامعه > حوادث - کارشناسان سازمان آب که برای نمونهبرداری از آب موجود در مخزن آب شرب پونک مراجعه کرده بودند،جسد متلاشی شدهای را داخل مخزن پیدا کردند.
ساعت 22 شب دوشنبه زمانی که کارشناسان سازمان آب جهت نمونهبرداری از آب موجود در مخزن آب شرب پونک مراجعه کردهاند، پس از برداشتن درب مخزن بوی تعفنی را احساس کرده و مشاهده کردند که یک جسد متلاشی شده داخل مخزن وجود دارد.
در پی اعلام موضوع به مراجع انتظامی، قاضی محمدحسین شاملو بازپرس کشیک قتل پایتخت از این موضوع باخبر شد و دستور تخلیه، گندزدایی و ضد عفونی 17 میلیون متر مکعب آب این مخزن را صادر کرد.
بازپرس شعبه اول بازپرسی (ویژه قتل) دادسرای امور جنایی تهران در این زمینه به ایسنا گفت: دستوراتی که در این زمینه صادر شده مبنی بر این است که اولاً چرا منطقه مذکور حفاظت شده نبوده و درب مخزن نیز قفل نبوده است. مشخص نیست جنسیت جسد مرد است یا زن؟ و از آنجا که یک ماه از مرگ صاحب جسد گذشته، جسد در داخل آب دچار فشار شدید نئشی شده است.
همچنین براساس اظهارات شاملو مشخص نیست که متوفی دست به خودکشی زده و یا پس از قتل، جسدش به داخل مخزن انتقال یافته است.
پس از انتشار خبر وجود یک جسد در مخزن آب منطقه کن، اداره آب و فاضلاب وزارت بهداشت نیز موضوع را از طریق دانشگاه علوم پزشکی ایران که مسئولیت بهداشت و درمان این منطقه را دارد، پیگیری کرد. غلامرضا شقاقی رئیس اداره آب و فاضلاب وزارت بهداشت درباره نتایج این پیگیریها به فارس گفت: سازمان آب و فاضلاب باید پاسخگوی وجود جسد در مخزن آب منطقه کن تهران باشد، زیرا مخزن آب یک منطقه امنیتی است و هر کسی اجازه ورود ندارد. کنترل مخازن آب به عهده وزارت نیرو و سازمان آب و فاضلاب هر منطقه است و مسئولان این دستگاه هر روز منابع و مخازن آب شرب را کنترل میکنند، مخازن آب جزو مناطق خاص امنیتی است و هر کسی اجازه ورود و خروج به این مخازن را ندارد، حتی مأموران بهداشت محیط نیز با هماهنگیهای خاصی برای بازدید از این مخازن وارد آن میشوند.
شقاقی اعلام کرده در صورتی که کلرزنی آب به درستی انجام شده باشد، اغلب آلودگیهای میکروبی احتمالی جسد از بین میرود با این حال باید بررسی شود که آیا جسد آلوده به میکروب یا انگل بیماری خاصی بوده است یا نه اما تاکنون هیچ گزارشی دال بر انتشار بیماری خاصی در محدوده منطقهای که از آب این مخزن استفاده میکنند، نداشتهایم.
براساس اظهارات رئیس اداره آب و فاضلاب وزارت بهداشت، بیماریهایی که ممکن است از طریق آب منتقل شوند، بیشتر بیماریهای رودهای، اسهالی یا حتی وباست که در صورت بیماری فرد متوفی ممکن است منتقل شود، بنابراین مأموران بهداشت محیط نظارت مستمری بر مخازن آب ندارند و فقط به صورت تصادفی آب شرب مناطق مختلف را کنترل و آزمایش میکنند، اما این موضوع در حال بررسی است و گزارش آن پس از بررسی دقیق اعلام میشود
-- بدون نام ، Aug 5, 2009من اگه خدا بودم وقتی شیطان در برابر انسان سجده نکرد ....رو در میاوردم و از بارگاه بیرونش میکردم !
چه معنی داره شیطان به حرف خدا گوش نکنه !
وقتی میخواستم پیغمبر برای خلق تعیین کنم از ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر ۶۲۰۰۰ نفرش رو از زنان منسوب میکردم تا عدالت رعایت بشه !
کمی سلیقه به خرج میدادم و بجای اینکه خونه خودم رو در صحرای خشک و بی اب و علف عربستان بنا کنم در سواحل جزایر هاوایی یه خونه شیک و مدرن بنا میکردم با سوییت های مجهز و مجانی برای زواری که برای زیارت میومدن !
هیچوقت خونه خودم رو در انحصار مسلمون ها قرار نمی دادم و همه حق داشتن بیان خونه ام …
حتی بی خدا ها ! قدمشون سر چشم ! زوار بجای اینکه تو صحرای عرفه بدو بدو کنن کنار ساحل بدو بدو کنن حالشو ببرن و بجای لباس احرام هم مایوی دوتیکه بپوشن !
یه مشت از این حوری ها و قلمان رو هم مامور میکردم به حجاج سرویس بدن و پذیرایی کنن تا زیارت بهشون بهتر بچسبه !
اصلا نمیذاشتم ادما صبح و ظهر و شب هی نماز بخونن و سجده کنن و حرفای تکراری بزنن! کمبود که ندارم هی بخوام طفلکی ها رو اذیت کنم که !
همه مسجد ها رو هم جمع میکردم به جاش کافی شاپ و کتابخونه و سینما درست میکردم !
یه چند تاش رو هم قهوه خونه سنتی درست میکردم که محسن نامجو توش سه تار بزنه بخونه !
هر کسی هم که من رو صدا میزد و میگفت اِی خدا زود بهش میگفتم جانم …عزیز دلم …نه اینکه محل سگ هم نذارم! بنده افریدم باید سرویس بدم دیگه … گوسفند که نیستن ول کنم تو بیابون !
قشری به نام روحانیت رو اصلا خلق نمیکردم ! به بنده هام همه یه جو عقل میدادم تا بتونن بد رو از خوب تشخیص بدن و نیازی به فتوا و این مزخرفات نباشه !
عزراییل رو هم میفرستادم اونجا که عرب نی انداخت بره غاز بچرونه ! به جای عزراییل یه حوری خوش هیکل سفید و بلوری میفرستادم تا جون مرد ها رو بگیره و یک جوان رعنای خوش هیکل رو هم میفرستادم تا جون خانمها رو بگیره ! (اینجوری دیگه نه تنها کسی از مرگ نمیترسید بلکه این پیرزن پیرمردها هی از خدا مرگ میخواستن نصفه شبی) !
جون بچه ها رو هم اصلا نمیگرفتم ! اصلا اجازه نمیدادم انسان ناقص و معلول به دنیا بیاد … ریشه جنگ رو هم خشک میکردم بجاش عشق و عطوفت و مهربونی میکاشتم !
سعی میکردم حضورم اینقدر در زندگی مردم ملموس باشه که دیگه هیچ کس نگه خدای چی ! کشک چی ! ….. خدا کیلو چند ؟ ….. کدوم خدا ؟
اخ که اگه خدا بودم یه بهشت توی یکی از سیاره ها خلق میکردم اخرین مدل ! نه اینجوری که توی جوب هاش (جوی هاش) شیر و عسل بیاد! شیر و عسلی که توی جوب (جوی) باشه به درد همون اعراب هزار و چهار صد سال پیش میخوره! اونایی که بنده صالح بودن میفرستادم توی این بهشت و اونایی هم که خطا کار بودن و بنده های درست درمونی نبودن بجای جهنم میفرستادم توی ایران زندگی کنن قدر عافیت رو بدونن !
از خدا بخاطر این همه اختلاف سلیقه عذر خواهی میکنم!
-- بدون نام ، Aug 5, 2009شماها دیگه چه آدمهای ...هستید !!! مثلا تماس بگیریم و بهش چی بگیم ؟ خودش یعنی نمی دونه که مردم معترض هستند و نه اون رو قبول داردند و نه رئیس جمهورش رو ؟ یعنی نمی دونه کهریزک و بند 2 الف اوین که مال سپاه هست سلاخ خانه می باشد و کسی که به آنجا می رود , دیگر زنده بیرون نمی آید ؟ یا تماس بگیریم و برای این رهبر شیره ای فلسفه ببافیم و وی را نصیحت کنیم ؟ عقلتان کجا رفته است ؟
-- بدون نام ، Aug 5, 2009بجای اینها باید به فکر حذف مقامی به اسم رهبری یا شورای رهبری یا هر مقام و منصبی با این نام و عنوان و اختیارات مشابه شد . مسلما با حذف این نهاد , دیگر وجود نهادی به نام مجلس خبرگان و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت معنا و مفهومی ندارند و کلا این بخشها باید از قانون اساسی نیز حذف شود و اختیاراتشان صرفا در دست مجلس باشد .
قدم بعدی تبدیل نهادهای نظامی - امنیتی و رسانه ای زیر نظر این مقام به نهاد ها و ارگانهای مستقل از دولت می باشند که اولا در سیاست و اقتصاد و ... دخالتی نداشته باشند و قوای نظامی سپاه و ارتش با بودجه اختصاصی از دولت فقط در فکر امنیت مرزها و آمادگی برای جنگها باشند وبس . رسانه های آزاد و خصوصی داشته باشیم .
دیگر موارد را خودتان بگوئید
از اين به بعد شعار «هر ايراني يك ستاد» و «هر ايراني مقيم خارج يك سفير» براي جنبش سبز بايد مجهز به «هر ايراني يك روشنگر» و «هر ايراني يك چشم بينا و ناظر بر عملكرد اين حكومت/دولت نامشروع» گردد. نميگذاريم خانهمان را ويران و اموالش را به تاراج ببرند. در برابر قدرت متمركز اقليت همه ما مقاومت ميكنيم. اكنون وارد فاز روشنگري و مراقبت شدهاييم. هوشيار باشيم تا فريب نخوريم. و ايران آزادمان را بسازيم. كه در آن همة اقوام و اقليتهاي ايراني به عنوان شهروند ايران آزادانه زندگي كنند.
-- بدون نام ، Aug 5, 2009قرار بود تجمع از ساعت 9 شروع شود... من از 9:10 به سمت میدان بهارستان راه افتادم... وقتی به آنجا رسیدم جمعیت زیادی آنجا حضور داشت ولی منسجم نبود فقط مردم راه می رفتند و دور میدان بهارستان-بیشتر ضلع شمالی – را پیاده طی می کردند. تا این که خانمی که پلاکارد "شاه فریاد مردم را دیر شنید" را پشت سرم دیدم که 2 نفر از سپاهیان او را با عصبانیت همراهی می کردند... سپاهیان که می خواستند به لباس شخصی ها و مامورین دیگر این قضیه را خبر دهند از خانم فاصله گرفتند و مردم به این خانم نزدیک شدند. حرکت از همانجا شکل گرفت. مردم دور این خانم جمع شدند و نشان پیروزی(V) را با انگشتانشان نشان می دادند... تا این که عده ای موتوری-که لباس شخصی هایی بودند با جلیقه های سپاه- نزدیک تظاهر کننده ها شدند و مردم با "هو" کردن آنها باعث شدند که یکی از آنها –که اصلا مشخص نبود لباس شخصی است- به جمعیت حمله کند و پلاکارد آنها را پاره کند. او پس از انجام این کار بر سر سپاهیان فریاد کشید که چرا اجازه می دهند که تظاهر کننده ها اینجا بایستند(!). سپس مردم با صدای بلند تری داد و فریاد می کردند و آنها را" هو"می کردند! تا این که گاز خردل –من خودم چون اولین بار بود با چنین چیزی برخورد می کردم نمی دانم گاز اشک آور بود یا خردل ولی فقط گلویمان را سوزاند و باعث سرفه مان شد و یکی هم ادعا کرد که گاز خردل است- به سمت تظاهر کنندگان پرتاب شد. به هر حال جمعیت از میدان بهارستان به سمت میدان جمهوری کشیده شد. در راه مردم شعارهای الله اکبر،مرگ بر دیکتاتور و نترسین نترسین ما همه با هم هستیم را تکرار می کردند...در ضمن موتورهایی با سرنشینان لباس شخصی هم مردم را همراهی می کردند و هر از چند گاهی به مردم حمله ور می شدند... جمعیت به خیابان صف- نرسیده به خیابان سعدی- رسید.در تقاطع جمهوری و صف بسیاری از لباس شخصی های جلیقه پوش آماده ی حمله به معترضین بودند... به محض رسیدن جمعیت به این نقطه حمله ی خود را آغاز کردند و حسابی با انواع باتوم ها جمعیت را ترسانده و تا حدود زیادی پراکنده کردند... یکی از بسیجی های بسیار عصبانی حتی به طرف دیگر خیابان هم حمله ور شد و بسیار عصبانی سر مردم جیغ می زد که چرا واستادین؟نگاه کردن داره آخه؟؟بعد مردم هم راه افتادند... به خیابان سعدی رسیدیم.... دور تا دور این محوطه انواع پلیس به چشم می خورد... حتی روی پل عابر پیاده هم مامور گذاشته بودند...ورودی این قسمت از جمهوری را به سمت بهارستان بسته بودند و فقط اتوبوس ها و موتورهای لباس شخصی می توانستند از آنجا رد شوند... کم کم مردم پراکنده شدند و گروه هایی که باقی مانده بودند با تذکر ماموران پراکنده شدند.گرچه این خبرها فقط تا ساعت 10:30 را شامل می شود ولی در این قضیه شکی نیست که همه ی نیروهای ارتشی خود را بسیج کرده بودند و آماده ی تار و مار کردن مردم بودند.
-- بدون نام ، Aug 5, 2009اكنون بايد شعارمان «هر ايراني يك روشنگر» باشد. و مراقب و هوشيار باشيم تا از خانه و كاشانه (ايرانمان) و اموالش در برابر اين حكومت /دولت غاصب دفاع كنيم. و ايرانيان را نسبت به سرنوشتشان آگاه كنيم.
-- بدون نام ، Aug 5, 2009کودتا اول تنفیذ شد و سپس تحلیف
نوبت سرنگونی اش هم می رسد!
تحلیف کودتا، د رمیان تدابیر شدید امنیتی و درحالیکه مجلس را به وسعت چند کیلومتر توسط نیروهای نظامی و شبه نظامی محاصره کرده بودند، در مجلسی که باید خانه ملت باشد و نه خانه تائید کنندگان سرکوب مردم و کودتا علیه رای مردم برگزار شد. آنچه مسلم است، اینست که با تنفیذ و تحلیف می تواند نمایش و تلاشی برای جا انداختن کودتا باشد، اما حتی برای لحظه ای نمی توان تردید داشت که مردم بی اعتناء به این نمایش ها به مخالفت و مقابله خود ادامه خواهند داد. احمدی نژاد در مراسم امروز یکبار دیگر همان چهره دروغگو و مغلطه گر خود را به نمایش گذاشت و از رای 25 میلیونی خود، از دفاعش از آزادی و کرامت انسانی و صادرات الگوی حکومتداری سخن گفت. او که خود از جمع شورای کودتای انتخاباتی است، درحالی این سخنان را گفت که از بیم گیر کردن در میان مردم در مسیر کوتاه خیابان پاستور و مجلس شورای اسلامی، نه با اتومبیل، بلکه با هلیکوپتر خود را به مجلس رساند. او در شرایطی بار دیگر آن فریاد میرحسین موسوی درباره تسلط دروغ بر سراپای جامعه را تائید کرد که مردم، یعنی همان ها که او معتقد از آنها رای گرفته، در بیرون مجلس و در محاصره قوای نظامی وانتظامی و بسیج و لباس شخصی علیه کودتا شعار می دادند و تردید نیست که امشب بربام خانه های خود نیز این فریاد را تکرار خواهند کرد. این فریاد چنان رساست که حتی امروز شماری از نمایندگان مجلس نیز یا در مراسم شرکت نکردند و یا با آغاز سخنرانی احمدی نژاد سالن مجلس را ترک کردند تا مردم بگویند: ما هم دولت کودتا را قبول نداریم!
با تشدید و اوج گیری فروریختن دیوار ترک برداشته حاکمیت، در همین مجلس نیز شاهد رویدادهای مهم دیگری خواهیم بود. یا کودتاچی ها با چماق و سرنیز وارد آن خواهند شد(درست مانند روزی که سردار سپه و سپهبد یزدان پناه شوشکه بدست، ساعتی پس از سرکوب مردم و نمایندگان مجلس وارد مجلس شدند، و یا مجلس پیشدستی کرده و تکلیف همان کسی را که امروز او را تحلیف کرد روشن خواهد کرد.
-- بدون نام ، Aug 5, 2009میگویند اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود. از خود میپرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟
یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند».
اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ میدهد:
«نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار. بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد...».
__._,_.___
-- بدون نام ، Aug 5, 2009میر حسین حمایتت میکنیم
-- شاهرخ ، Aug 5, 2009تا آخرش باهاتیم
حزب سبزهای سوئد شرکت سفیر این کشور در مراسم تحلیف احمدینژاد را محکوم کرد
-- بدون نام ، Aug 5, 2009حزب سبزهای سوئد شرکت سفیر این کشور در مراسم تحلیف احمدینژاد را محکوم میکند.
سه با لئوس شرکت سفیر سوئد در مراسم تحلیف احمدینژاد با وجود مخالفتها در سوئد و برخورد با تظاهرکنندگان در ایران را زیر سوال میبرد.
شرکت سفیر در این مراسم غیر قابل قبول بوده و میشود آن را به منزله تائید جنایتهای رژیم ایران بر علیه بشریت تعبیر کرد. دموکراسی و احترام به حقوق بشر از اصول اساسی حزب سبزها بود و معتقدیم که کشور سوئد میبایست از فرایند دموکراسی در ایران حمایت و تاکید کند که استفاده از خشونت، سانسور و اعدام غیر قابل قبول میباشد.
بودیل سه با لئوس نماینده پارلمان و سخنگوی سیاست خارجی حزب سبزها
برگردان از مقصود رنجبر (نماینده حزب در شورای شهر اوربرو)
دو دولت ایران و عراق، دو همدست در جنایت، محکومند
جنگ نعمت است – خمینی
حکومت وحشت اسلامی، به سیاست وحشت و سرکوب همه جانبه نیز تا کنون نیاز داشته، و این است که در این سی سال جامعه دمی در آرامش بسر نبرده است.
کار و کارگر، زن و زندگی، دانش و دانشجو، جوان و آرزو، همه و همه، همزمان و بلاانقطاع طی سی سال در کوره جمهوری اسلامی سوخته و ساخته اند.
جمهوری اسلامی اما کور خوانده، اگر گمان می برد، که در این نبرد سهمگین همواره پیروز ماجرا خواهد بود.
خیابان اکنون علیرغم تمامی درندگی این حکومت، آغاز به کشیدن فریاد نموده، و سر آن ندارد که در مقابل این سرکوب سی ساله از پای بنشیند.
اینست که جمهوری تلخ اسلامی می کوشد تمامی راه¬ها را ببندد و در این میان از هیچ کوششی هم دریغ نمی کند.
دولت عراق بدلیل وضعیت آشفته اجتماعی و درگیری¬های سیاسی درونی¬اش، علاوه بر آنچه در سطح جامعه¬اش می گذرد، و همچنین نقش و دخالتگری¬های پنهان جمهوری اسلامی ایران در آن که مشکلاتی مضاعف را همواره برایش فراهم نموده، تلاش می کند، تا به رژیم ایران نشان دهد، که از جانب این دولت هیچگونه خطری متوجه¬اش نخواهد بود، و برای اثبات آن سرکوب اعضاء باقی-مانده سازمان مجاهدین خلق را در آنجا در دستور کار خود قرار داده است.
سرکوب و کشتار اعضاء مجاهدین بخوبی افشا می کند و نشان می دهد که چه رابطه برادرانه¬ای میان دو دولت وحشی سرمایه داری و همجوار وجود دارد.
سازمان مجاهدین نیز خود با سیاست¬های همکارانه¬اش با حکومت پیشین عراق و ورود به رابطه با دیپلماسی جهانی در این قربانی شدن سهم بسزایی داشته و دارد.
این سازمان خود نیز با چنین سیاست درخشان تا کنونی¬اش اثبات نموده، از هیچگونه صلاحیتی حتا برای حفظ جان اعضایش برخوردارنبوده و نیست. سازمانی که حداقل اگر در چارچوب دیپلماسی جهانی¬اش مترصد قدرت¬یابی به چنین شیوه¬ای نبود، می بایست تاکنون این نیروها را به جای امن¬تر دیگری انتقال می داد، تا هم اینک آنان را طعمه سیاست جدید دولت عراق نکند.
اما در هر حال سرکوب مجاهدین تحت هر بهانه¬ای و در شرایطی که بویژه مردم در ایران به اعتراضی جانانه علیه حکومت اقدام نموده اند، از سویی دادن دلخوشی یک حمایت آشکار از سوی دولت عراق به جمهوری اسلامی است، و از سوی دیگر کمک به سیاست ایجاد انحراف در اذهان مردم ایران است.
سیاست و عملکرد دو دولت ضد انسانی، دو دولت ضد کارگری ایران و عراق در هر حال و بدلیل هرگونه ای از سرکوب که اینبار شامل حال اعضاء وسیعی از سازمان مجاهدین خلق شده، جنایتی آشکار و محکوم است.
برای آنکه فاجعۀ پیش آمده، بیش از این خسارات جانی دیگری را ببار نیاورد، لازم است تا نیروهای سیاسی مستقر در عراق با تشکیل هیئتی اقدام به اعتراض مستقیم به دولت سرکوبگر عراق کنند و با بازدید و ارائه گزارش مستقیم از محل سکونت این افراد به جهانیان، تضمینی برای حفظ جانشان در این اردوگاه ایجاد نمایند.
کمیته فعالین کارگری- سوسیالیستی (فرانکفورت) 1 آگوست 2009
E-Mail: piya803@hotmail.com
-- بدون نام ، Aug 5, 2009موسوی، «حذف فیزیکی تاثیری بر حرکت سبز ندارد». آقای موسوی، دزدان، اراذل و اوباش چاقو کش لات، متقلبان، فریبکاران، سرکوبگران، شکنجه گران و آدم کشان به رهبری ولی فقیه و مصباح، فاقد عقل و درایت هستند! بنابراین نصیحت و اخطار و سخن گفتن با این موجودات بی ثمر و وقت تلف کردن است. هر چه سریعتر باید دست به یک کار عملی زد، در غیر اینصورت این اراذل جنایتکار آماده اند ایران و ایرانی را به خاک و خون بکشند.
-- Arazel Mosalman ، Aug 5, 2009جبهه اراذل و اوباش حکومت اسلامی،
چرا نمایندگان اروپا در مراسم تحلیف احمدینژاد حضور داشتند؟
مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران در فضایی آکنده از تنش انجام شد. فضایی که با وجود موضعگیریهای تند کشورهای اروپایی در روزهای نخست آشوبهای پس از انتخابات، انتظار میرفت که با تحریم حضور اروپاییها ملتهبتر باشد، اما چنین نشد.
دیپلماسی ایرانی هفته گذشته به نقل از خبرگزاری ایسنا و روزنامه الشرق الاوسط مطلبی تحلیلی درباره احتمال حضور سفرای ایرانی در مراسم تنفیذ و تحلیف محمود احمدی نژاد منتشر کرده بود. این تحلیل بر اساس گفته فرانکو فراتینی وزیر امور خارجه ایتالیا انجام شده بود که گفته بود، در صورت دعوت دولت ایران از سفرا و نمایندگان کشورهای اروپایی، آنها در صورتی که در تهران باشند، در مراسم تحلیف و تنفیذ محمود احمدی نژاد حضور خواهند یافت.
اخبار صبح چهارشنبه 14 مرداد بسیاری از رسانههای دنیا با این خبر آغاز شد که در مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد در مجلس شورای اسلامی نماینده اتحادیه اروپا نیز حضور داشت. خبری که تبدیل به خبر نخست شبکه خبری العربیه شد. سفیر سوئد در تهران به عنوان نماینده اتحادیه اروپا که کشورش ریاست اتحادیه اروپا را بر عهده دارد، در این مراسم حضور یافت.
همزمان با اعلام این خبر، رسانهها اعلام کردند، ایالات متحده محمود احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهوری منتخب ایران به رسمیت میشناسد.
این در حالی است که آنگلا مرکل صدر اعظم روز گذشته اعلام کرد، به محمود احمدی نژاد پیام تبریک نخواهد فرستاد چرا که فکر میکند فردی که بر سر انتخابش شک و شبهه وجود دارد لزومی نمیبیند که به او تبریک دهد.
پیش از این نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه و دستگاه وزارت امور خارجه این کشور نیز به انتخاب محمود احمدینژاد به دیده منفی نگریسته بودند و نسبت به آن شک و شبهه وارد کرده بودند.
پرسشی که برای بسیاری به وجود آمده است، این است که چرا اروپاییها نسبت به انتخابات ایران موضع خود را تغییر دادند و حاضر به حضور در این مراسم شدند. مگر خودشان نگفته بودند که چگونگی انتخاب احمدی نژاد پرسشهای بسیاری ایجاد کرده و سلامت انتخابات زیر سئوال است؟ آیا مگر خودشان نسبت به تحولات پس از انتخابات ایران ابراز نگرانی نکرده بودند؟ پس چرا حاضر به حضور در مراسم تحلیف او شدهاند؟
پاسخ این پرسشها را با کمی دقت به مواضع و خواستههای اروپا و وارد شدن به زاویه دید دیپلماتیک میتوان یافت.
نخستین موضوع به نگرانی اروپا از ایران باز میگردد. اروپاییها از هستهای شدن ایران نگرانند و دائما اعلام میکنند که تلاش دارند ماهیت فعالیت هستهای ایران را بدانند. هنگامی که غلامحسین آقازاده رئیس سابق سازمان انرژی اتمی از سمت خود استعفا داد شایعهای مطرح شد مبنی بر این که ایران به دنبال دست یابی به سلاح هستهای است و تا شش ماه دیگر در دشت لوت آزمایش هستهای انجام خواهد داد. منبع این شایعه خبرگزاری نووستی روسیه بود. برخی منابع مدعی بودند که استعفای آقازاده با این شایعه مرتبط است. گرچه سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به صراحت گفت، ایران هیچ وقت به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نبوده و هیچ وقت هم نخواهد بود. اما روند این موضوع از زمان شایعه تا زمان تکذیب آن از سوی سردار جعفری باعث افزایش نگرانیهای غرب شد. اگر به یاد داشته باشیم ضرب الاجلی که غرب به ایران برای آغاز مذاکرات تا پایان سپتامبر داد نیز همزمان با همین شایعات بود. غرب این روزها به دنبال درگیری با ایران نیست. چرا که در افغانستان عراق هنوز زمینگیر است و خوب میداند اگر بخواهد با ایران وارد جنگ شود روزهای جهنمی را باید تجربه کند. چرا که ایران، عراق و افغانستان نیست. بنابر این به مذاکره روی میآورد. لزوم مذاکره هم حفظ روابط با ایران و حفظ زمینههای مذاکره است.
دیگر این که به هر صورت اروپا خواهان حفظ رابطه با ایران است. اروپاییها نمیتوانند به راحتی از کنار ایران بگذرند. چرا که در حال حاضر به رابطه با ایران در هر شرایطی نیاز دارند. به ویژه این که با رقبای مهمی چون روسیه و چین رو به رو هستند که در بخشهای اقتصادی و انرژی میتوانند سریعا بازارهای اروپا را آن هم در این دوره از بحران اقتصاد جهانی ار دستشان خارج کنند. منافع اقتصادی بسیار متوجه غربیها است. نزدیک به 30 میلیارد دلار به تنهایی حجم مبادلات اقتصادی ایران و چین است. در مبحث انرژی ایران دومین کشور تولیدکننده نفت جهان است. ایران و فرانسه در صنعت خودروسازی همکاریهای گستردهای دارند که حتی تحریمها نیز نتوانسته آن را تحت الشعاع قرار دهد.
به غیر از منافع اقتصادی در منافع سیاسی نیز اروپاییها مشترکاتی با ایران دارند. ایران در منطقه ژئوپلتیک و استراتژیک بسیار مهمی قرار دارد که هر گونه بیاعتنایی به آن میتواند به منافع غرب نه تنها در ایران بلکه در دیگر کشورها نیز صدمه بزند. در افغانستان، عراق، فلسطین، لبنان، سوریه، امریکای لاتین و حتی اروپا، غرب به وجود ایران و تفاهم با آن نیاز دارد.
مسئله دیگر اوضاعی است که غرب در آن گرفتار شده است. اکنون عراق و افغانستان اوج بحرانهای بینالمللی غرب را رقم زدهاند. شاید این مسئله در عراق روند کندتری به خود گرفته باشد اما در افغانستان مسئله بسیار پررنگ است. مسئله افغانستان باعث پیچیده شدن تحرکات سیاسی در بریتانیا، آلمان و فرانسه شده است. ناتو به فکر تحرکات تازه برای خروج از باتلاق افغانستان افتاده است. به این باتلاق اکنون پاکستان هم اضافه شده است. در این میان ایران کشوری است که از استقرار لازم برخوردار است و دنیای غرب به هیچ عنوان مایل نیست استقرار ایران به هم بخورد تا حلقه ناامنی منطقه از افغانستان تا عراق یکپارچه شود. از این رو نیازمند به ایران باثبات هستند. ایرانی که متزلزل نباشد و بتواند کنترل مرزهای خود را داشته باشد.
برای رسیدن به این خواستهها غرب نیازمند گفت و گو با ایران است. لازمه گفت و گو وجود خانه سیاسی در کشورهای مختلف است. این خانه را سفارتخانهها تشکیل میدهند و حلقه ارتباطی تهران با کشورهایشان هستند. بنابر این چارهای جز این ندارند که از ایران دلجویی کنند و تا آنجا که میتوانند با ایران کنار بیایند. مضافا بر این که فراموش نکنیم اولویت سیاست خارجی غرب اعم از اروپا و امریکا در برابر ایران گفت و گو و مذاکره است و این گفت و گو نیز ملزوماتی دارد که اروپاییها را ناچار میسازد که در برخی موارد از مواضعشان عقبنشینی کنند. مثل شرکت در مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد در مجلس شورای اسلامی.
-- بدون نام ، Aug 5, 2009شهروند، گردشگر، خبرنگار یا جاسوس؟
دولت امريکا معتقد است که به دليل احترام به حقوق شخصى اين افراد، اسامى آنها را تاکنون اعلام نکرده است اما این مسئله خود بر دامنه برخی شائبههای شکل گرفته پیرامون تناقضات موجود در معرفی هویت واقعی این افراد میافزاید.
ابتدای هفته جاری شبکه خبری سی.ان.ان از بازداشت 3 امریکایی پس از ورود غیر قانونی آنها به خاک ایران از مرز کردستان عراق خبر داد.
بلافاصله پس از انتشار این خبر یکی از مقامات سفارت امریکا در بغداد گفت که تحقیقات در این باره را آغاز کرده اند و بر اساس این تحقیقات افراد بازداشت شده نظامی نیستند.
اما این مقام امریکایی در بیان هویت افراد بازداشت شده آنها را توریست معرفی کرد که برای گردش به منطقه گردشگری "احمد اوا" در کردستان که مرز آن با ایران چندان مشخص نیست رفته بودند و همزمان از سوی مرزبانان ایرانی دستگیر شدند.
پس از این اظهارات یک مقام عراقی در گفت و گو با خبرگزاری فرانسه ضمن اعلام خبر دستگیری این افراد، آنها را سه فرد غربی که هویت و ملیت آنها مشخص نیست معرفی کرد.
تا دیروز(دوشنبه دوازدهم مرداد) هیچ یک از مقامات رسمی و بلند پایه امریکایی در مورد این افراد، هویت آنها و علت بازداشتشان در مرز غربی ایران اظهار نظر نکرده بود اما روز گذشته هیلاری کلینتون، وزیر خارجه امریکا خواهان این شد که ایران به امریکا برای تعیین سرنوشت سه بازداشت شدهای که او آنها را شهروند امریکا نامید کمک های لازم را اعمال دارند.
وی بر لزوم تضمين ايران براى بازگشت هرچه سريعتر اين سه امريکايى بازداشت شده تاکيد کرد و گفت: "واشنگتن از سفير سوئيس، حافظ منافع امريکا در ايران خواسته است اوضاع اين سه افراد را بررسى کند."
این در حالی است که علی رغم خودداری وزارات خارجه ایران از اظهار نظر یا اعلام خبری در این خصوص تاکنون که احتمالا با هدف بررسی جنبههای مختلف و جزئیات امر صورت گرفته است، در محافل داخلی ایران این افراد به جاسوسی متهم شدهاند.
خبرگزارى فارس به نقل از یک مقام پليس عراق اعلام کرد که سه امريکايى که جمعه گذشته در نزديک مرز ايران با کردستان عراق مفقود شدند، عضو سازمان جاسوسى امريکا (سيا) هستند.
حجى عمر گفت که نيروهاى پليس عراق وسايلى از اين سه امريکايى از جمله پتو، مشروبات الکلى، کاغذ و نقشه را در روستاى احمد آوا در جنوب شرق خورمال يافتهاند. منطقه احمدآوا حدود 90کيلومترى شمال شرق "سليمانيه" دومين شهر بزرگ منطقه کردستان عراق قرار دارد.
اين امريکايىها که دو مرد و يک زن بودند عصر پنجشنبه از شهر اربيل در کردستان عراق به اين منطقه آمده بودند اما به گفته يک مقام پنتاگون در اين رويداد هيچ پرسنل ارتش امريکا شرکت نداشته است.
از سوی دیگر علاء الدين بروجردى، رئيس کميسيون امنيت ملى و سياست خارجى مجلس تاکید دارد که بازداشت 3 امريکايى دستگير شده در مرز ايران و عراق هم اکنون در حال طى کردن روال طبيعى خود است اما دولت امريکا مىگويد که سفير سوئيس در تهران ضمن تماس با مقامهاى ايرانى در حال جمعآورى اطلاعات در مورد سه شهروند امريکايى است.
رابرت وود يکى از سخنگويان وزارت امور خارجه امريکا اين خبر را روز يکشنبه اعلام کرد. وزارت امور خارجه سوئيس هم اعلام کرد که ديپلماتهاى سوئيسى در تلاش هستند مشخص کنند که براى سه تبعه امريکايى که گزارش شده است به وسيله نيروهاى امنيتى ايران دستگير شدهاند، چه اتفاقى افتاده است.
گفته می شود که دولت امريکا به دليل احترام به حقوق شخصى اين افراد، اسامى آنها را تاکنون اعلام نکرده است اما این مسئله خود بر دامه برخی شائبههای شکل گرفته پیرامون تناقضات موجود در معرفی هویت واقعی این افراد میافزاید.
با این وجود مطبوعات امریکا خبر دادهاند که یکی از افراد دستیگر شده "شان باور" نام دارد. بر اساس اطلاعات مندرج در وب سایت شخصی آقای باور، او یک عکاس و خبرنگار آزاد اهل ایالت مینسوتاست ایت که به زبان عربی تسلط دارد. امریکایی دیگر که گفته میشود در مرز ایران و عراق دستگیر شده "جاشوا فضال" معرفی شده است که بر اساس گزارشها اهل ایالت پنسیلوانیاست و پدرش اصالتا عراقی است. هویت فرد سوم هنوز به طور معتبر اعلام نشده است.
به این ترتیب هنوز هیچ سند معتبر یا خبر تایید شدهای در ارتباط با هویت واقعی سه امریکایی بازداشت شده در مرز غربی ایران در دست نیست و باید برای اطلاع از واکنشهای وزارت امور خارجه ایران همچنان منتظر بود اما این مطلب جای تامل دارد که علت تناقض در اعلام هویت این افراد و دلیل حضورشان در مرزهای ایران چه بوده است؟
-- بدون نام ، Aug 5, 2009دولت دهم و هدایت سیاست امریکا
در آستانه معرفی وزیران دولت دهم به مجلس شورای اسلامی برای کسب رای اعتماد قرار داریم و پس از این مرحله بطور رسمی کار دولت دهم آغاز میشود در این میان سیاست خارجی این دولت، فرصتها و چالشهای پیش روی ایران در عرصه بینالمللی همچنین تاثیر انعکاس سیاست داخلی کشور در سیاست و روابط خارجی موضوعاتی است که نیاز به بررسی و تحلیل دارد.
گفتاری از حمیدرضا دهقانی پوده، رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه وزارت امور خارجه:
به نظر میرسد که در ماههای آتی ما شاهد توجه بیشتری به بحثهای مربوط به منطقه در نگاه سیاست خارجی جهانی باشیم و جمهوری اسلامی ایران در راس این نگاه و توجه قرار دارد.
در ایالات متحده امریکا شخص آقای اوباما از زمان تصدی مسئولیت ریاست جمهوری به دنبال این است که سیاستی را در مورد ایران تدوین کند و به نظر میرسد که با ارسال نمایندگان متعدد به منطقه در راستای تکمیل این سیاست گام بر میدارد، به طور طبیعی به دلیل جایگاه بالای ایران در این سیاست گذاری و نگاه جدید شاهد تحول بزرگی در منطقه هستیم.
این انتظار در طول ماههای گذشته و به ویژه هفتههای اخیر همواره از سوی بسیاری از تحلیلگران سیاسی منطقه و جهان مطرح شده که دولت جدید امریکا یکی از مهمترین عناصر سیاست خارجی خود در منطقه را نوع نگاه و تعامل با جمهوری اسلامی ایران قرار داده است، لذا آقای اوباما همواره در مصاحبهها و سخنرانیهای خود اعلام کرده که منتظر دولت جدید در ایران است.
این انتظار در حقیقت ناشی از ابراز تمایل طرف امریکایی برای تعامل است و طرف ایرانی نیز پس از انتخابات و آغاز به کار هیات دولت به سویی حرکت خواهد کرد که در پاسخ به امریکاییان باید نظر خود را اعلام کند.
برخی معتقد بر این هستند که این روند به سویی خواهد رفت که شاهد نوعی اوج گیری در نگاه جدید ایالات متحده به ایران خواهیم بود. در واقع تحولات مربوط به انتخابات در داخل ایران و تحولات منطقه و وجود گرهای در منطقه به نام دولت اسرائیل باید در چارچوب واحدی مورد بررسی قرار گرفته و راه حلی برای آن ارائه شود.
این که چه میزان تحولات مربوط به انتخابات در ایران و نوع عکس العمل اسرائیلیها، اروپائیان، برخی کشورهای عربی و عناصر در داخل ایالات متحده امریکا در تعامل ایران و امریکا و سیاست واشنگتن نسبت به تهران موثر بوده است و این که تا چه اندازه آقای اوباما را تحت تاثیر قرار داده است هنوز مشخص نیست و ما در اظهارات مقامات امریکایی شاهد نوعی تفاوت در آراء هستیم.
به نظر میرسد که این تفاوت آراء ناشی از وضعیت متحرک هر یک از این پروندهها و تاثیر آنها بر سیاست امریکا در منطقه است و به دلیل نفوذ هر یک از این عناصر در تاثیر گذاری بر سیاست امریکا نمیتوان دیدگاه واحد یا قطعی را از سوی امریکا در قبال ایران شاهد بود.
این نوع تغییر در نگرش را ما در قبال سایر پروندههای موجود در روابط امریکا و دولتهای منطقه شاهدیم، به عنوان مثال در برخورد امریکا و سوریه در حالی که واشنگتن به دنبال کاهش تحریمها بر سوریه است، تحریمهای برقرار شده بر علیه شخصیتهای سوریه یا لبنانی مرتبط با سوریه را تمدید میکند.
به نظر میرسد که امریکاییان تلاش دارند تمامی برگههای خود را در برخورد یا تعامل با جمهوری اسلامی ایران حفظ کنند و تضمینهایی را در نوع برخورد خود با ایران به عناصر تاثیرگذار مانند اسرائیل، دولتهای اروپایی و برخی کشورهای عربی ارائه دهند. از سوی دیگر درصددند که مخالفان رویکرد جدید امریکا برای تعامل با ایران در داخل را نیز راضی کنند.
ارائه مهلت دو ماهه به ایران در پرونده هستهای و یا بحث مربوط به تحریم صادرات بنزین به ایران که مراحل اولیه خود را در سنای امریکا گذرانده است نشان از وضعیت ناپایداری در سیاست خارجی امریکا دارد که شاید نوع برخورد جمهوری اسلامی ایران و دولت جدید بتواند تا حد زیادی این ناپایداری را تعدیل و به سمت مطلوب هدایت کند.
در بعد سایر پروندههای مطروحه سیاست خارجی ایران در سطح منطقه، به نظر میرسد که ایران همچنان سیاستهای گذشته خود را در موضوع مربوط به فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان و کشورهای عربی ادامه دهد و ما شاهد یک تلاش جدی از سوی تهران در سالهای آتی بر محور اقدامات چهارسال گذشته باشیم
-- بدون نام ، Aug 5, 2009نویسنده : حمیدرضا دهقانی پوده
جناب موسوی سلام من و بیست و هفت نفر از اعضای خانتواده و دوستان همقسم شده ایم که تا پای جان بیایستیم. این مسئله از اصفهان و یزد و شیراز تبریز و رشت است. شما بدانید این دوستان به نویه ی خود دهها نفر را آماده ی جانبازی راه آزادی کرده اند. شما رهبری این آین نهضت هستید. ولی بدانید هر آِنه که دیگر نباشید این نهضت از سر شما خواهد گذشت بهتر است پیوسته و بی هیچ گسستی شما در صحنه باشید. شما باید بزودی جمهوری ایرانی را بخاطر بسپارید. مردم ایران شاید اگر شما این چنین سبعانه، بخوانید ولایی بخوانید اسلامی، بخوانید علوی بخوانید نبوی آری اگر شما چنین ددکمناشانه و وحشینانه کنار نمی زدند، خون ما را نمی ریختن، ندا و سهراب و اشکان و فرهاد جواد و مهران و کاووس را و اردشیر و کوروش و محمد و ومحسن رلا و هزارران را کشته و زخمی نمی کردند شاید آری شاید ما این مرحله را بعنوان یک پله و به عنوان یک سکو قبول می کردیم. ولی رهبر جانی نظام منفور چنان جنایت و بیحرمتی و جهالتی را مرتکب شد که دیگر جایی برای آشتی نیست. مگر اینکه تمامی آدمکشان و تمامی آمران و عملان و مجریان آدمکشی ها و فرمانده آنها خود شخص خامنه ای با همان قوانین ضد بشریش قصاص شود، مجتبایش همچون عدی و قوصی صدام حسین بدرک واصل شود. آقای موسوی ما ایستاده ایم تو بیاست ما پشتیبان توایم، من از همه ی اصلاحطلبان خواهش می کنم که با هم یک روز و روزهای بعد از آن روز را اعلام کنند که چون حکومت ضد بشری خامنه ای و روحانیت وقیح و شنیع و مفتخور منهای آنها که آدمیزاده اند نامشروع و غیر قانونی ست و مضافا ما که برای مسالمتآمیز بودن از آنها تقاضای مجوز اعتراض و تظاهرات کرده ایم و آنها نداده اند بنابراین ماهمگی در پیشاپیش همه در روز فلان به تظاهرات خواهیم پرداخت. آقاین دست از مسامحه بردارید، دست از تردید بردارید، آق4ای خاتمی اگر دست از تردید برندارید، آقایان اصلاحطلب اگر دست از تردید برندارید، اگر شفاف و ذلال و صریح حرف نزنید مردم شما را رها خواهند کرد و گرگان گرسنه ی علی و محمد و تا خامنه ای پوست شما را خواهند درید. بمیدان بیایید ما شما را سپر بلییم. بیایید تا سگهای هار خامنه ای دجال شما را از خانه هاتان بجرم بودن نکشته اند بمیدان آیید. تا دیر نشده بجنبید، وگر نه ما شما را رها خواهیم کرد. و از شما فاصله خواهیم گرفت! این واقعا یک هشدار است. بنده از پریروز در پنج شهر بزرگ ایران بوده ام زن و دختر و پسرم در خیابانها جمهوری ایرانی را فریاد زده اند، البته شما می توانید متعادل کننده ی خواشتهای ماباشید اما باید یک روز را بهرقیمت روز شروع تظاهرات بنامید.
-- سرمدی از تهران ، Aug 5, 2009مرگ بردیکتاتور
-- مرادعلی ، Aug 5, 2009