خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > من این پیکر بیروان نیستم | |||
من این پیکر بیروان نیستمحسن قربانییازدهم شهریور ماه ( دوم سپتامبر) سالگرد در گذشت منوچهر محجوبی، نویسنده، شاعر، طنزنویس، و محقق است. او در ۳۰ دی ۱۳۱۵ در کرمانشاه متولد شد. منوچهر محجوبی از ابتدای جوانی به ادبیات و به خصوص به طنزعلاقمند بود و نخستین شعرهایش در سن شانزده سالگی با نام مستعار ابتدا در هفتهنامهی طنز "چلنگر" و سپس در نشریات دیگر چاپ شد.
در سال ۱۳۳۶،همزمان با تحصیل در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به هیأت تحریریهی «توفیق» پیوست و در سال ۱۳۴۳ اولین سردبیر توفیق ماهانه شد. در سال ۱۳۴۵ به همراه غلامعلی لطیفی – کاریکاتوریست – و عدهی دیگری از توفیق جدا شد و نشریه "کشکیات" (ضمیمه تهران مصور) را پایه گذاشت. بعد از ان کتابهای "حاجی فیروز"، "آتش افروز"، "فکاهی سال" و "لطیفهها" را منتشر کرد. علاوه بر طنز، منوچهر محجوبی در رشتههای دیگر نیز فعالیت داشت و برخی دیگر از آثار او عبارتند از: نویسندگی بخشی از سریال "قمر خانم" در تلویزیون دولتی ایران، ترجمهی "قدر یک لبخند - طنز امروز شوروی"، ترجمهی کتاب "خانه نینو" نوشتهی جیوانی گوارسکی، ترجمهی کتاب "تا کمرگاه یک درخت" و ترجمهی کتاب "شوایک سرباز خوب". در سال ۱۳۵۲ ستون "غلط های زیادی" را به طور روزانه در روزنامه کیهان مینوشت. تحقیق مفصل و جامع در مورد ملانصرالدین و عبید زاکانی از کارهای مهم تحقیقی اوست. متأسفانه بخشهایی از دستنویسهای این دو نوشتهی تحقیقی از دست رفته، ولی بخشهایی از این دو نوشته موجود است، که هنوز منتشر نشدهاند. انتشار و دبیری هفتهنامهی "اهنگر" در فاصله ۲۸ فروردین تا ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۸ معروفترین کار مطبوعاتی منوچهر محجوبی در ایران بوده است. با وجود انتشار فقط شانزده شماره، آهنگر هنوز یکی از معروفترین نشریههای طنز بعد از انقلاب ایران مانده است. از مهمترین خاطرههای به جا مانده از طنزنامهی آهنگر ابداع اصطلاح "مثلث بیق" و دو کاریکاتور با عنوان "شطرنج انقلاب ایران" بوده است. "مثلث بیق" در بهار سال ۱۳۵۸ ابداع شد و بعد از گذشت سه دهه هنوز از خاطرهی ایرانیان نرفته است. یک جستجو ساده در اینترنت نشانگر ان است که این طنز سیاسی قدیمی ایران هنوز زنده است. "مثلث بیق"خلاصه ای بود از نام سه نفر از کارگزاران در صحنه حکومت جدید در نخستین ماههای بعد از انقلاب: آقایان بنی صدر، یزدی و قطبزاده. این سه تن که در سالهای قبل انقلاب خارجنشین بودند، در ماههای اول بعد از انقلاب به نمادی از حکومت تازه به دوران رسیده تبدیل شدند. دست روزگار آن که این سه چهره همیشه در تلویزیون در ماههای اول حکومت جدید بعداً به کلی از صحنه کنار رفتند و ناکام شدند. آقای بنیصدر در ابتدا نقش نظریهساز کلاهی (در مقایسه با معممین) حکومت جدید را بازی میکرد و به خاطر برنامههایش در توجیه ایدئولوژیک حکومت جدید معروف شد. در پائیز سال ۱۳۵۸ او به مقام وزیر امور خارجه رسید و بعد از آن تا مقام رئیس جمهوری هم صعود کرد. ولی در خرداد سال ۱۳۶۰ از مقام رئیس جمهوری خلع شد و در ۷ مرداد ۱۳۶۰ از ایران گریخت و اینک ۳۰ سال است که در غربت زندگی میکند. آقای یزدی در ماههای اول انقلاب ابتدا نقش معاون نخست وزیر را داشت و بعد از آن وزیر امور خارجه شد، ولی اینک در تهران در حبس خانگی است. آقای قطب زاده در ماههای اول بعد از انقلاب ابتدا مدیرعامل سازمان رادیو تلویزیون دولتی شد، نقشی کلیدی در انحصار این رسانه بازی کرد و سپس به مقام وزیر امور خارجه رسید. ولی در ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. کاریکاتور حرکت اول در شطرنج انقلاب ایران در شماره اول اهنگر (۲۸ فروردین ۱۳۵۸) و کاریکاتور حرکت دوم در اهنگر شماره چهارم (۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۸) چاپ شد. این شمارههای آهنگر هر دو در بهار ۱۳۵۸ (معروف به بهار ازادی) چاپ شدهاند. در این دو کاریکاتور هم بعضی از شخصیتهای سیاسی مطرح آن روزگار دیده میشوند. در مورد کاریکاتورهای "شطرنج انقلاب ایران در دو حرکت" تحلیلهای متعددی نوشته شده است که از جمله میتوان به تحلیل دکتریرواند ابراهامیان در کتاب "خمینیسم" (۱۹۹۳) اشاره کرد که در بسیاری برنامه های مطالعات ایران، کتاب مرجع به شمار میآید. تحلیل اقای ابراهامیان در مورد این دو کاریکاتور و نیز تصویر این دو کاریکاتور در وب سایت موسسه پی – بی – اس، یکی از معتبرترین شبکههای رادیویی امریکا، منتشر شده است. در این نوشته آقای ابراهامیان به بررسی نقش تئوری توطئه در تبیین پدیدههای اجتماعی – سیاسی ایران میپردازد.
نسخه دیجیتال بعضی از شمارههای قدیمی آهنگر (از جمله آهنگرهای شماره ۱ و شماره ۴) در این وبسایت موجود است. در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۸ اولین موج تعطیل نشریات مستقل ایران شروع شد. در همین روز دفتر هفتهنامهی آهنگر مورد حمله قرار گرفت و به این ترتیب نشریهی آهنگر تعطیل شد. به دنبال آغاز موج سرکوب روشنفکران مستقل ایران در پائیز سال ۱۳۵۸، منوچهر برای حفظ جان به انگلیس مهاجرت کرد. در لندن منوچهر سالها در تبعید زندگی کرد و در آنجا انتشار "اهنگر در تبعید" را تا شماره ۶۷ ادامه داد. علاوه بر "اهنگر در تبعید" منوچهر نشریههای متعدد دیگری را تدوین یا دبیری کرد. در این میان میتوان به "ممنوعهها" و "فصل کتاب" اشاره کرد. به دنبال یک دوره کوتاه بیماری ناشی از سرطان مغز منوچهر محجوبی در ۱۱ شهریور سال ۱۳۶۸ (۲ سپتامبر ۱۹۹۹) درگذشت و در شهر لندن مدفون است. در گورستان هایگیت در شهر لندن کارل مارکس (فیلسوف آلمانی) مدفون است که منوچهر به او علاقهای پدرانه داشت. معروف است که هر وقت مسافری تازه از ایران مهمانش میشد، منوچهر حتماً او را به گورستان هایگیت و "سر قبر اقا" میبرد. دست روزگار آن که منوچهر اینک در همان گورستان هایگیت و در چند قدمی "سر قبر اقا" خفته است.
در روی سنگ گور منوچهر شعرهای زیر نوشته شده است که بخشی از "وصیتنامه به شعر" اوست: من این پیکر بی روان نیستم خط آخر "وصیتنامه به شعر" منوچهر اشکارا اشارهای است به خط اخر شاهنامه فردوسی: نمیرم ازین پس، که من زندهام
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|