خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و تاریخ > میبخشیم، اما فراموش نمیکنیم | |||
میبخشیم، اما فراموش نمیکنیمکیارش پارسا عالیپورkiaa@radiozamaneh.comچند روز پیش، زادروز یک آزادیخواه مشهور بود: فعال برجستهی مبارزه با تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی و نخستین رییسجمهور برگزیدهی این کشور پس از سرنگونی حکومت آپارتاید. این فرد کسی نیست جز نلسون رولیهلاهلا ماندلا، مشهور به نلسون ماندلا. ماندلا را در آفریقای جنوبی، بیشتر با عنوان «مادیبا» میشناسند. این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به او دادهاند. این عنوان مترادف با نام نلسون ماندلا است. بسیاری از مردم آفریقای جنوبی هم به نشانهی احترام او را «موگولا»، یعنی پدربزرگ صدا میزنند.
نلسون ماندلا در ۱۸ ژوییهی سال ۱۹۱۸ در روستای کوچکی بهنام «موئزو» و در یک خانوادهی تمبو به دنیا آمد. پدر ماندلا مانند بسیاری از مردان آفریقایی، رسم چندهمسری را حفظ کرده بود. او چهار همسر داشت که مادران چهار پسر و نه دختر او بودند. پدر ماندلا، گادلا هنری میهاکانییسوا، عضو شورای سلطنتی مردم تمبو بود. او از زمان تولد این مقام را به ارث برده بود و ماندلا هم قرار بود چنین مقامی را به ارث ببرد. پدر ماندلا نقشی اساسی در به سلطنت رسیدن جونگینتابا دالیندیبو در قبلیهی تمبو داشت. دالیندیبو هم پس از مرگ گادلا، رولیهلاهلا ماندلا را به فرزند خواندگی خودش پذیرفت تا این لطف او را جبران کند. رولیهلهلا ماندلا در هفتسالگی، نخستین عضو خانوادهی خودش بود که به مدرسه پا گذاشت. او در مدرسه توسط یک معلم مسیحی متدیست (گروهی که از کلیسای پروتستان در انگلستان منشعب شده)، با تبعیت از نام هوریشیون نلسون، دریاسالار انگلیسی، نلسون نام نهاده شد. نلسون ماندلا در نه سالگی پدر خود را به علت بیماری سل از دست داد. پدرش از رئیس قبیله خواسته بود مراقب پسرش باشد و کمکش کند تا تحصیلاتش را پی بگیرد. ماندلا در محلی نزدیک به رئیس قبیله مشغول به تحصیل شد. او در ۱۶ سالگی در مؤسسهی شبانهروزی کلارکبری مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد و بهجای سهسال ظرف دوسال، مدرک مقدماتی خودش را اخذ کرد. نلسون با جدیت تحصیلاتش را ادامه داد و بهعنوان جوانی درسخوان و ورزشکار در کالج شناخته میشد. ماندلا در ۱۹ سالگی، در سال ۱۹۳۷، به دانشگاه وسلی در فورت بیوفورت که بیشتر خانوادهی سلطنتی تمبو در آن مشغول به تحصیل بودند، عزیمت کرد و به ورزشهای مشتزنی و دو میدانی علاقهمند شد. پس از شرکت در کنکور، شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی در دانشگاه فورتهارد کرد. ماندلا در پایان سال اول تحصیلات خودش، در تحریم شورای نمایندگی دانشجویان که در اعتراض به سیاستهای دانشگاه انجام گرفته بود، شرکت کرد و پس از آن از فورتهارد اخراج شد. کمی پس از آن، جونیگنتابا پادشاه یا رئيس قبیلهی تمبو، به ماندلا و شاهزاده جاستیس، پسر او که وارث تاج و تخت بود، اعلام کرد که قصد دارد برای هردوی آنها مراسم ازدواجی ترتیب دهد. هر دو مرد جوان، با ناراحتی از این مسئله بهجای آن که ازدواج کنند، تصمیم گرفتند آسایش قلمروی رئیس قبیله را رها و به جایی که امکانش بود فرار کنند: شهر بزرگ ژوهانسبورگ. در آن زمان ژوهانسبورگ، شهری در دست سپیدپوستان با تبعیضهای بسیار بود. ماندلا به محض ورود به ژوهانسبورگ بهعنوان نگهبان معدن شروع بهکار کرد، اما بلافاصله پس از آن که کارفرمای او پی برد که ماندلا پسرخواندهی مرد بزرگ قبیلهی تمبو است که از خانه فرار کرده، او را اخراج کرد.
همانموقع بود که ماندلا با یگانه مرد سیاهپوستی که دارای شغل مستقل در ژوهانسبورگ بود آشنا شد: والتر سیسولو که بنگاه معاملات املاک داشت و فعال سیاسی بود. پس از آن ماندلا به لطف ارتباطی که با دوست و همکار خودش والتر سیسولو داشت، بهعنوان منشی یک شرکت حقوقی شروع بهکار کرد. او در حین کار شبانه در رشتهی حقوق درس میخواند. ماندلا در این مدت ازدواج کرد و همراه با همسر اولش اولین، در شهرکی به نام الکساندرا زندگی میکرد. در سال ۱۹۵۲، ماندلا به سازمان ایانسی یا کنگرهی ملی آفریقا پیوست تا علیه آپارتاید، که بهطور رسمی از سال ۱۹۴۸ بر آفریقای جنوبی حاکم شده بود، بایستد. تقریباً همزمان با پیوستن به این سازمان با دوست صمیمی خودش، یعنی والتر تامبو، دفتر وکالت ماندلا و تامبو را تأسیس کرد. دفتر آنها همیشه شلوغ و با قیمتهای ناچیز برای آفریقاییها آمادهی خدمت بود. ماندلا با حضور موفق خود در دادگاهها محبوبیت چشمگیری میان آفریقاییها پیدا کرد. او شیفتهی شیوهی مبارزهی بدون خشونت گاندی بود. با روی کارآمدن آپارتاید هر آفریقایی باید دارای برگهی شناسایی میشد تا یک سیاه تأییدشده باشد. ماندلا با ایدهی نافرمانی مدنی بدون خشونت، به مبارزه با این تبعیض آشکار پرداخت. ماندلا ۵ دسامبر ۵۶ بههمراه ۱۵۰ نفر دیگر دستگیر و متهم به خیانت شد. محاکمه به اتهام خیانت از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۱ ادامه یافت، اما بالاخره ماندلا و یارانش همگی تبرئه شدند. در این سالها ماندلا به ازدواج اول خودش پایان داد و با وینی ازدواج کرد. وینی بهیاد میآورد که در بهترین حالت، ماندلا هفتهای یکبار به خانه میآمد و در ساعات اولیهی صبح برای شرکت در جلسات سیاسی او را ترک میکرد. در سال ۱۹۶۱ ماندلا از رهبران اصلی کنگرهی ملی آفریقا یا ایانسی شناخته میشد. در پی سرکوب شدید حکومت آپارتاید، او در فکر سازماندهی حملات مسلحانه علیه ادارات حساس دولت آپارتاید بود؛ به شرط آن که هیچکس آسیب نبیند. فعالیتهای ضد آپارتاید ماندلا سبب شد که تحت تعقیب قرار گیرد. پس از ۱۷ ماه زندگی مخفیانه، در ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲ به پنج سال زندان محکوم شد. دو سال بعد در ۱۱ ژوئن ۱۹۶۴ به اتهام شرکت در کنگرهی ملی آفریقا، حکم دیگری برای او صادر شد. رهبران ایانسی یا کنگرهی ملی آفریقا هم در ژوییهی سال ۱۹۶۳ دستگیر شدند. اتهامات ماندلا خرابکاری و حمایت از حملهی خارجی به آفریقای جنوبی بود که ماندلا اتهام دوم را نپذیرفت. در این دادگاه او از خودش این چنین دفاع کرد: «در طول زندگیام خود را وقف تلاش برای مردم آفریقایی کردم. من بر ضد سلطهی سفید جنگیدهام. من بر ضد سلطهی سیاه جنگیدهام. من ایدهی جامعهی آزاد و دموکراتیکی که در آن همهی افراد با یکدیگر در توازن و با فرصتهای برابر زندگی کنند را گرامی داشتهام. این ایدهای است که امیدوارم بهخاطرش زندگی کنم و به آن دست یابم. اما اگر لازم باشد، این ایدهای است که حاضرم بهخاطرش بمیرم.» در این دادگاه، همهی متهمان به استثنای راستی برنشتاین گناهکار شناخته شدند، اما از مجازات مرگ گریختند و در تاریخ ۱۲ ژوئن سال ۱۹۶۴ محکوم به حبس ابد شدند. ماندلا در جزیرهی روبن زندانی شد و از ۲۷ سال محکومیتی که داشت، ۱۸ سال را در این زندان بهسر برد. در این زندان بود که ماندلا زندگینامهی خودش را تحت عنوان «راه طولانی آزادی» نوشت. ماندلا در مدتی که در زندان بود، همچنان با کنگرهی ملی آفریقا در ارتباط بود. در فوریهی سال ۱۹۹۰، تلاش کنگرهی ملی آفریقا و کارزارهای بینالمللی با شعار «نلسون ماندلا را آزاد کنید»، منجر به آزادی او شد. فردریک دکلرک، رئیس جمهور وقت آفریقای جنوبی هم همزمان دستور آزادی ماندلا و پایان ممنوعیت فعالیت کنگرهی ملی آفریقا را صادر کرد. نخستین انتخابات دموکراتیک آفریقای جنوبی که در آن همهی افراد میتوانستند شرکت کنند، در تاریخ ۲۷ آوریل سال ۱۹۹۴ برگزار شد. کنگرهی ملی آفریقا اکثریت را در انتخابات به خودش اختصاص داد و ماندلا بهعنوان رهبر کنگرهی ملی آفریقا، بهعنوان نخستین رییسجمهور سیاهپوست کشور، برگزیده شد. ماندلا بهعنوان رییسجمهور از ماه مای ۱۹۹۴ تا ژوئن ۱۹۹۹ رهبری انتقال از فرمانروایی اقلیت و آپارتاید را برعهده داشت و بهخاطر حمایت از صلح ملی و بینالمللی تحسین جهانیان را بهدست آورد. زمانی که آفریقای جنوبی میزبانی جام جهانی راگبی سال ۱۹۹۵ را برعهده داشت، نلسون ماندلا اتباع غیرسفیدپوست آفریقای جنوبی را به حمایت از تیم اتحادیهی ملی راگبی آفریقای جنوبی، که پیش از آن مورد نفرت همگان بود، دعوت کرد. پس از آن که تیم اسپرینگ بوگ با پیروزی بر نیوزلند به قهرمانی رسید، ماندلا با پوشیدن لباس اسپرینگ بوگ جام قهرمانی را به کاپیتان سفیدپوست این تیم، فرانکو پینار اهدا کرد. این اقدام ماندلا گامی مهم در مسیر برقراری آشتی میان سیاهان و سفیدپوستان آفریقای جنوبی محسوب شد. برخی گروهها هم از پیشرفت اجتماعی دولت ماندلا خصوصاً در زمینهی ناکارآمدی دولت در رویارویی با بیماری ایدز انتقاد کردند. ماندلا پس از بازنشستگی، با پذیرش انتقادها گفت که عدم توجه کافی او به همهگیری ویروس اچآیوی ممکن بود عواقب وخیمی برای کشورش بههمراه داشته باشد. او در فرصتهای مختلف، اهمیت این بحران آفریقای جنوبی را گوشزد کرده است. ماندلا پس از پایان دورهی ریاست جمهوری خود در سال ۱۹۹۹ تبدیل به یکی از طرفداران سازمانهای فعال اجتماعی حقوق بشر شد. او در طول چهاردهه، برندهی بیش از ۲۵۰ نشان افتخار و جوایز بینالمللی شده است که مهمترین آنها جایزهی صلح نوبل سال ۱۹۹۳ است. نلسون ماندلا گفتههای مشهور بسیاری دارد. از مشهورترین گفتههای او اما میشود به این جمله اشاره کرد که پس از بهقدرت رسیدن، دربارهی حاکمان پیشین نظام آپارتاید گفته است: «میبخشیم، اما فراموش نمیکنیم.» این جمله سرآغازی برای نوسازی حاکمیت در آفریقای جنوبی شد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|