تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
نگاهی به جشنواره‌ی «موزائیک» در لندن

گقت‌وگوی تمدن‌ها در لندن

بابک مستوفی

جشنواره‌ی «تمدن جهانی» که با عنوان «موزائیک» هر ساله در لندن برگزار می‌شود، به تازگی دوازدهمین دوره‌اش را برگزار کرد. این جشنواره که به مدت ده روز ادامه داشت، هر ساله فیلم‌های زیادی را از کشورهای گوناگون که معرف فرهنگ و آداب این سرزمین‌ها باشد، گرد می‌آورد و در «سینه لومیر» انستیتو فرانسه در مرکز لندن به تماشای علاقمندان می‌گذارد. این جشنواره توجه خاصی هم به سینمای ایران دارد و معمولاً فیلم یا فیلم‌هایی از سینمای ایران را به نمایش می‌گذارد.

جشنواره‌ی «تمدن جهانی» همانطور که از نامش پیداست بر محور گفت و گو تمدن‌ها استوار است و با نمایش فیلم‌هایی از کشورهای مختلف آسیا، آفریقا و اروپا سعی دارد به آداب و فرهنگ انسان‌ها در هر گوشه‌ای از عالم، نگاه ویژه‌ای داشته باشد و ویژگی‌های مختلف اقوام و ملل مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهد.

امسال فیلم‌هایی از پانزده کشور از جمله مراکش، الجزایر، لبنان، عراق، روندا، مالی، کامبوج، برزیل و فرانسه به نمایش درآمدند؛ فیلم‌هایی که معمولاً کمتر در سینماهای معمول امکان اکران می‌یابند و غالباً اولین بار در بریتانیا به روی پرده رفتند.

فیلم شهرام علیدی با عنوان «نجوا با باد»، از جمله فیلم‌های جشنواره‌ی امسال بود که پیشتر در بخش هفته‌ی منتقدان جشنواره کن به نمایش درآمده بود.

این فیلم این کارگردان کرد، در دوره صدام حسین در کردستان عراق می‌گذرد: «مام بالدار» پیرمرد پیغام‌رسانی است که سال‌های سال ها در کوهستان‌ها به ضبط پیغام مبارزان کرد و رساندن آن به خانواده‌های آنها مشغول بوده است. فرمانده‌ای از او درخواست می‌کند که اولین گریهی بچه در راهش را برای او ضبط کند.

ایده‌ی اولیه‌ی فیلم درباره‌ی پیرمرد پیغام‌رسان، در وهله‌ی اول ایده جذابی است که به نظر می‌رسد می‌تواند تماشاگر را با خود همراه کند، اما مشکل فیلم از همان دقایق اولیه آغاز می‌شود: فیلم هیچ چیز دیگری برای گفتن ندارد و ایده‌ای که می‌توانست در ده دقیقه به یک فیلم کوتاه دیدنی تبدیل شود، بی‌جهت گسترده و به یک فیلم بلند تبدیل شده، بی آن که این قابلیت را داشته باشد. در نتیجه پس از ده دقیقه‌ی اول، به رغم تصاویر گاه چشم‌نواز- و فیلمبرداری خوب تورج اصلانی- به فیلم کسالت‌باری بدل می‌شود که از همه‌ی جوانب در سطح می‌ماند و نمی‌تواند به عمق نفوذ کند.


فیلم در واقع یک فیلم توریستی است: می‌خواهد آشکارا از جذابیت‌های طبیعت یک منطقه استفاده کند و از آن مهم‌تر، به دوره‌ی سیاسی‌ای بپردازد که کماکان در جهان جذابیت همگانی دارد. در نتیجه به نظر می‌رسد فیلم، برای تماشاگر غربی و تنها و تنها برای شرکت در جشنواره‌های فیلم ساخته شده است.

از مراکش فیلم «کازانگرا» ساخته‌ی نورالدین لخماری مورد توجه قرار گرفت و کارگردان این فیلم مستقل و کم خرج، پس از نمایش فیلم به سؤالات تماشاگران پاسخ داد. فیلم قصه‌ی عادل و کریم، دو جوان بیست و چند ساله را در شهر کازابلانکای مراکش بازگو می کند که قصد دارند برای خود خانه و زندگی مهیا کنند.

اما پر سرو صداترین فیلم این جشنواره، «سفر به مکه» ساخته‌ی بروس نیبار، محصول کانادا و آمریکا بود که در سینما آیماکس لندن به شیوه‌ی سه بعدی به نمایش درآمد. این فیلم مستند که در عربستان سعودی و مراکش ساخته شده، داستان اولین زیارت ابن بتوته در قرن چهاردهم میلادی را بازگو می‌کند و تصویری از تمدن اسلامی در این قرن ارائه می‌دهد.

پشت صحنه‌ی ساخت این فیلم با عنوان «جاده‌های مکه»، فیلم دیگری بود که به طور جداگانه با حضور کارگردان فیلم در سینه لومیر به نمایش درآمد.

«رودخانه لندن» ساخته رشید بوشارپ فیلم‌ساز جنجالی فرانسوی،از دیگر فیلم‌های قابل توجه جشنواره‌ی مورائیک بود. این فیلم داستان یک مرد مسلمان با نام عثمان و یک زن غیرمسلمان با نام خانم سامرز را بیان می‌کند که زندگی عادی‌ای با فرزندان خود در لندن دارند و در هفتم ژوئیه ۲۰۰۵ روز بمب‌گذاری در لندن، فرزندان آنها ناپدید می‌شوند. بازیگر مرد این فیلم، در جشنواره‌ی برلین جایزه‌ی بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرد .از بوشارپ، قبلاً فیلم «سنگال کوچک» در جشنواره موزائیک نمایش داده شده بود.


اما «محوطه‌ی‌ آدم‌های گمشده»، ساخته کارولین استراب ، محصول مشترک بلژیک، هلند و مجارستان، فیلم غریب ضدقصه‌ای است که قصد دارد کسالت زندگی را در نماهای باز و ساکن خود به نمایش بگذارد. قصه‌ی یک زوج با یک بچه‌ی عجیب و ورود یک غریبه به ماجرا، بستر مناسبی است برای پیشبرد قصه‌ای که در میانه‌ی فیلم آشکارا به تکرار می‌رسد و در انتها بی‌جهت سعی دارد فیلم را به یک پایان کلیشه‌ای برساند.

مستندی با عنوان «بوتو» درباره‌ی بی‌نظیر بوتو نخست وزیر سابق پاکستان و رهبر ترور شده، هم محصول مشترکی بود از امریکا و کانادا که پس از نمایش در جشنواره ساندنس، در جشنواره موزائیک لندن به نمایش درآمد.

اولین نمایش فیلم تازه تونی گاتلیف با عنوان «آزادی» هم از نقاط عطف این جشنواره بود. گاتلیف پای ثابت جشنواره‌ی موزائیک است و فیلم‌های او از جمله «ترانسیلوانیا» به دلیل توجه به ویژگی‌های قومی همواره مورد توجه این جشنواره هستند.

گاتلیف که غالباً درباره کولی‌ها فیلم می‌سازد، جهان ویژه ای بنا می‌کند که امضاء او را در هر صحنه‌اش می‌توان یافت. در این فیلم، او قصه‌ی کولی‌هایی را بازگو می‌کند که این بار در در طول جنگ جهانی دوم، سفری در دل فرانسه دارند.
اجرای موسیقی، سخنرانی و کارگاه سیرک، از برنامه‌های جنبی این جشنواره‌ی دوست‌داشتنی بود که هر ساله در ماه ژوئن برگزار می‌شود.

در دوره‌های گذشته‌ی این جشنواره، برنامه‌ی رونمایی از کتابی با عنوان: «دختری در پاریس: رویارویی یک ایرانی با غرب» هم برگزار شد؛ کتابی نوشته سوشا گوپی که در ۱۷ سالگی به همراه خانوده‌اش ایران را ترک کرده و در سوربن پاریس به تحصیل مشغول شده است. کتاب شرح برخورد دو فرهنگ مختلف از دو سوی دنیاست که در آن شعر و موسیقی فارسی نقش عمده‌ای دارد.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)