خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > کشک و کشکی | |||
کشک و کشکیمهدی پرتویمطالب دروغ و غیر معتبر را در اصطلاح عامه ‹‹کشکی›› میگویند. برای مثال گفته میشود ‹‹کشکی حرف میزند›› یعنی حرفهایش اساس و بنیانی ندارد. ‹‹حرف کشکی میگوید›› یعنی مهملبافی میکند و حرفهایش بیاعتبار است. اکنون باید دید ‹‹کشک›› این قوت غالب چوپانان و روستائیان با مطالب بیاساس و بیمایه چه ارتباطی دارد که بر سر زبانها افتاده و به صورت ضربالمثل در آمده است. از تاریخ دقیق اختراع و هویت مخترع مهر اطلاع صحیحی در دست نیست ولی قدر مسلم این است که رسم مهر زدن قدمت زیادی ندارد زیرا به شهادت تاریخ باستانی که از ملل مشرق زمین در دست است غالب پادشاهان و امراء و بزرگان و حکام و سرداران قدیم سواد خواندن و نوشتن داشتند و در صورت بیسوادی و فرانگرفتن اصول و فنون لازمه نمیتوانستند صاحب مناصب شوند و بر منطقه یا جمعیتی حکومت و ریاست کنند. برای همین این سئوال پیش میآید که سایر طبقات مردم که اکثراً عامی و بیسواد بودند چگونه و به چه وسیله در زیر نامه از خود اثر میگذاشتند؟ جواب این سئوال این است که در آن زمانها هنوز دامنهی کتابت وسعت نگرفت بود و تحریر و نگارش اختصاص به طبقات ممتاز داشت. طبقات پائین و حتی متوسط به وسایلی غیر از کتابت که قبلاً در میان آنها معمول بود رفع احتیاج میکردند. احیاناً اگر باسوادی در یک آبادی پیدا میشد ‹‹مانند دهات و روستاهای ایران که پیش از انقلاب نامهها به وسیلهی آخوند قریه نوشته میشد›› نامه را برای سکنهی آبادی مینوشت و صاحب نامه با انگشت آلوده به مرکب آنها را مهر میکرد. ادوارد توماس نویسنده معروف انگلیسی معتقد است که رسم مهر زدن از زمان ایلخانان و امرای مغول در مشرق زمین معمول شده آنگاه به مغرب زمین سرایت کرده است ‹‹بعضی برآناند که امضاء کردن نامه رسمی است که از مغرب زمین به مشرق زمین سرایت کرده چون اروپائیان نامههای خود را امضاء میکردهاند، مردم مشرق زمین از آنها تقلید کردند و آنها هم نامههای خود را امضاء نمودند.
این نظریه ناشی از کم اطلاعی است و امضاء کردن نامهی رسمی بود که در مشرق زمین معمول گردید و تمام خلفای عباسی نامههای خود را امضاء میکردند ومهر برآن نمیزدند. رسم مهر زدن بر نامهها به جای امضاء از دورهای معمول شده که در مشرق زمین امراء و ملوک بیسواد زمام امور را به دست گرفتند مخصوصاً امرای مغول. چون اکثر آنها سواد نداشتند و نمیتوانستند اسم خود را بنویسند نامشان را روی مهر نقر میکردند و آن مهر را بالای نامهها (بهجای امضاء) میزدند. وقتی عرصهی قلمرو امرای مغول وسعت یافت برای هر نوع نامه و فرمان یک رنگ مهر انتخاب کردند و بین رنگهای مزبور سه رنگ سرخ و سبز و زرد برجستگی داشت زیرا قدما متوجه شده بودند که سه رنگ قرمز و سبز و زرد بیشتر از رنگهای دیگر به چشم میرسد … در هر حال امضاء کردن نامهی رسمی است که از مشرق زمین به مغرب زمین سرایت کرد و در قدیم در مشرق رسم مهر زدن نامهها (بهجای امضاء) متداول نبود و مهر زدن از عصری شروع شد که امرا بیسواد بودند و نمیتوانستند نامه را امضاء کنند و آنگاه این رسم از روی اضطرار بهوجود آمده بود و علت خاص داشت جزو تشریفات شد و نامه را هم امضاء و هم مهر میکردند و هنوز این رسم بهخصوص درسازمانهای دولتی یا مؤسساتی که مثل سازمانهای دولتی اداره میشود ادامه دارد و نامه ها دارای امضاء و مهر است.» چون رسم مهر کردن معمول گردید هر کس بهفراخور شخصیت و حیثیت خویش سعی میکرد مهرهای خوشخط برای خودش تعبیه نماید. اشراف زادهها که قائم به وجود پدرانشان بودند اسم پدر را بعد از اسم خود در مهر حک میکردند و در بعضی هم آیات قرآنی را سجع مهر قرار میدادند. شاردن راجع به مهر کردن نامهها در زمان صفویه مینویسد ‹‹برای ادای منتهای ادب و احترام نسبت به مخاطب مهر را بر ظهر نامه و در گوشهای به قسمت پائین میزنند و شایسته است که مراسله طوری ممهور باشد که تمام مهر در آن منعکس نگردد ویک قسمت ناقص باشد. مقصود از این ترتیب آنست که نویسنده اظهار تواضع میکند و میگوید: من لایق ظهور در حضور شما نیستم. ادب و احترام ایجاب میکند که فقط یارای جلوهی نیمرخ خود را در خدمتتان داشته باشم. برحسب رسم متداول ممکن است که به سه محل مکتوب مهر زد: نخست آن که اگر طرفین دارای مقام متساوی باشند معمولاً در سمت پائین نامه در گوشهی راست به ترتیب اروپائیان که طرف چپ به طریق مشرق زمینیان میباشد مهر میگذارند. اما اگر نامه از عالی به دانی نوشته شده باشد فیالمثل از ارباب به رعیت و یا از آقا به نوکر، در آن صورت مهر را بر صدر نامه میزنند ولی موقعیکه مکتوبی از طرف دانی به عالی نگاشته شود چنانکه شرح دادیم ظهر مراسله به طور نیمه تمام ممهور میگردد.» شادروان عبدالله مستوفی راجع به انواع مهر که در میان وضیع و شریف معمول بوده است و همچنین ریشهی تاریخی ضرب المثل ‹‹کشکی›› شرح جالی و جامعی دارد که نگارنده را از هر گونه توضیح دیگری بی نیاز میکند: «خوشخطی و خوشسجعی مهر حیثیت اجتماعی و جنبهی ادبی صاحب مهر را آشکار میکرد بنا بر این طبقهی اعیان سعی میکردند که مهر آنها خوشخط و خوشسجع باشد. برخی اسم پدر خود را هم در مهر ذکر میکردند، بعضی هم پارهای آیات قرآن را که با اسم آنها مناسبت داشت مانند (اسمه احمد) یا (انی عبدالله) یا (انه من سلیمان) سجع مهر خود قرار میدادند. پادشاهان و ولیعهدان تاجمانندی هم در بالای مهر قرار داده و در آن (الملک لله) و در اصل مهر شعری که حاکی از اسم شاه بود میکندند که نمونههای آن را خوانندگان عزیز در سلاطین قاجاریه در این کتاب دیدهاند. سادات در مهر خود حسنی یا حسینی یا طباطبائی یا موسوی یا رضوی یا تقوی که دلالت بر تیرههای آن داشت بعد از اسم خود میآوردند. طبقات پائینتر که در جامعه چندان یا هیچ سرشناسی نداشتند فقط به کندن اسم خود بر روی مهر برنجی اکتفا میکردند. بعضی هم در دهات بودند که اسم خود را بر روی صابون و حتی کشک هم میکندند و بکار میبردند. مهر کشکی از همه پستتر بود. وقتیکه میخواستند از بیاهمیتی نامه وسرشناس نبودن آن ذکری بکنند میگفتند مهرش کشکی است. امروز این توصیف را به هر چیز غیرمعتبری میدهند و ریشهی آن همان مهر کشکی است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
بسیار جالب و مفید بود . ممنون
-- ali ، May 27, 2010با قدردانی اگر ممکن است از این دست بیشتر بنویسید یا لینک بدهید
-- hamid ، May 31, 2010