خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و تاریخ > رنسانس و تفسیر مذهبی | |||
رنسانس و تفسیر مذهبیونداد زمانیدر اواسط قرن ١٤ میلادی، که همزمان بود با فروپاشی امپراتوری بیزانس، جمع کوچکی از روشنفکران مسیحیِ ایتالیا با این نیت که بتوانند دانش فلسفی و اخلاقیِ یونان و روم قدیم را فراگیرند دست به مطالعات همهجانبهای در این زمینه زدند. تلاش اصلی آنها این بود که از طرفی به مناظرهای ایدهئولوژیک دامن بزنند و بتواند دیدگاه خشک «اسکولاستیک» را که بدل به فلسفهی غالب در مسیحیت شده بود به نقد بکشند، و از طرف دیگر اندیشههای سکولارِ دوران طلایی یونان قدیم را در امور فلسفی و تاریخی و اخلاقی و زیباییشناختی جایِگزین سفسطهی مدرسه اسکولاستیک سازند.
در میان گروه «پترارک»، مرد جوانی بود که درس وکالت در دانشگاه را رها کرده و همهی انرژی خود را صرف بازخوانی و ترجمهی آثار اندیشمندان کلاسیک کرده بود؛ مردی که بعدها لقب پدر رنسانس و پایهگذار انسانگرایی غربی را نصیب خویش ساخت. از دیدگاه این گروهِ مفسران مذهبی، دستآوردهای تفکر بشری قبل از میلاد مسیح، برای شرایط زندگی معاصر ایتالیایی کارآمدیِ تجربی داشت. چندین عاملِ مختلف اجتماعی و مذهبی و اقتصادی دست به دست هم دادهاند تا زمینههای مقدماتی شکلگیری جنبش رنسانس را فراهم سازند. یکی از این دلایل بنیانی و انگیزهبخش را میتوان در گسترش تجارت و بازرگانی بینالمللی دو شهر-کشور فلورانس و ونیز جستجو کرد. تجمع ثروت برای تجار شهرنشینی همراه با قابلیتهای جدید سوداگرانه، نوید تولد قشر جدیدی در اروپا را داد، قشری که بعدها به قول مارکس به انقلابیترین طبقهی اجتماعی دنیای معاصر (سرمایه داری) شهرت یافت.
«تجارتی که در انحصار بازرگانان ایتالیاییِ دریای مدیترانه و شمال اروپا قرار داشت ثروت بیکرانی را برای این سوداگران فراهم آورد. بیشترین سهم درآمدها به بانکداران ایتالیایی میرسید که در خانوادههای «مدیچی، پازی، ویتی و روسلایی» تمرکز یافته بودند. خانوادهی مدیچی در اواخر قرن ١٤ میلادی ثروتمندترین بازرگانان فلورانس محسوب میشدند و در همان موقع، بهتنهایی ثروتشان از همهی پادشاهان اروپا بیشتر بود»1. حاکمان ثروتمند فلورانس و ونیز، حمایت مالی همهجانبهای از مدرسین دانشگاهها و هنرمندان شهر کردند تا روشنفکران مذکور بتوانند مدلهای متفاوتی از ارزشهای اخلاقی و هنری برای این شرایط جدید اجتماعی تبیین کنند. مدلهای دوران طلایی امپراتوری یونان و روم، نزدیکترین نمونههایی بودند که با بلندپروازیهای این مردان قدرتمند جور درمیآمد.
«شهر-کشورهای فلورانس و ونیز مدتی میشد که چشم به «سیسرو» و اندیشههای او (قرن اول میلادی، قبل از ظهور مسیح) دوخته بودند. آنها واتیکان را به امپراتوری رم نسبت میدادند و شهرهای شکوفاشده، ثروتمند و آزاد خویش را به جمهوری بافضیلت رم باستان»2. طاعون یکی دیگر از پدیدههای اجتماعیای بود که تاثیر شگرفی بر ساختار اقتصادی و مذهبی جوامع بستهی ماقبل رنسانس داشت. طاعون به دفعات ممتد طی حدود ٧٠ سال (از ١٣٣٨ تا ١٤٧٠ میلادی)، مرگآورترین و، به همان دلیل، متغیرترین رخداد اجتماعی اروپا بود. در طی آن سالها بیش از نصف جمعیت اروپا قربانی طاعون شدند. تخمین زده میشود که طاعون جان بیش از ٨٠ میلیون انسان را گرفته است. «لورا»، معشوقهی معروف پترارک، که انگیزهبخش اشعار تغزلی او بود، قربانی اولین حملهی طاعون گشت و سالها بعد پسرش قربانی دیگر این تراژدی بشری شد. در این میان مردم، کلیسا و نمایندگان رسمی آن را تحت بیشترین فشار قرار داده بودند چراکه کلیسا و نمایندگان آن قادر نبودند حتی کوچکترین کمکی به آنها کنند.
خودِ کلیساها و مدارس مذهبی نیز بر اثر شیوع طاعونهای متوالی و پراکندهای که در اروپا جریان یافته بود بخش بزرگی از روحانیون را از دست داده بودند و جمعیت بزرگی از مردم در طی چندین نسل بدون کنترل و راهنمایی مذهبی روزگار خویش را سپری کردند. این مرگِ بیرحم وکاملا غیرروحانی، مردم را به انزوایی کشاند که با شخصیت همیشگی بشر دورهی فئودالی فرق داشت؛ بشر دورهی فئودالی موجودی است جمعی و وابسته به یک نمادِ مشترک. همه در فکر حفظ خویش بودند. پترارک، برای مثال، همهی کتابخانهی بسیار باارزشاش را به کتابخانه شهر بخشید تا به گفتهی خودش «یادبودی از خویش» بر جا گذاشته باشد. پانوشتها: ۱. The Italian Renaissance, Gene Brucer, p28 ۲. Guido Ruggiero Oxford companion To The World of The Renaissance, Blackwell publishing, 2007, p 319 ۳. Flagellants
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
شهر-کشور غلط است آقا، باید بنویسید دولت-شهر (دولتشهر)
-- بدون نام ، Dec 4, 2009اسکولاستیک به معنی "مدرسه ای " است .
-- sadegh ، Dec 5, 2009بنابراین" مدرسه اسکولاستیک " ترکیب درستی نیست .شاید منظور شما "آموزه ی اسکولاستیک "
است.
در پاسخ به «بدون نام»!
آفرین بر شما که چنین دلیرانه فتوا می دهید که دیگران چه بگویند و چگونه بنو یسند و گونه ی فرمان شما چنان است که گویی اگر هفتاد ملیون آدم بگویند:« شهر- کشور» ،شما باز فرمان خواهید نوشت که بندگان درگاه بنویسند« دولت-شهر»!
استاد!
-- Parshin ، Dec 5, 2009کوتاه بگویم آن پیشینیانی که اصطلاح« دولت-شهر»! را در دهانها انداختند خودشان معنی ی این رهیافت را نفهمیده بودند وگرنه اصطلاح درست « شهر- کشور» را به کار می بردند. با درود به ونداد زمانی
Even though the Scholastic can be use as a substitute word for 'school' but in fact it was a form of theology and philosophy in medieval Europe.
-- v.c ، Dec 6, 2009مرسی از مطلبی که نوشتید.کاشکی کمی بیشتر از آثار پتررک مینوشتید.باز هم تشکر.
-- پارمیس ، Jan 12, 2010